سالگرد درگذشت شاعری که شعرهایش به سرقت رفت
بیستوسوم مهرماه سالروز درگذشت حزین لاهیجی است؛ شاعری که در دهه 30 شعرهایش به سرقت رفته بود؛ سرقتی که سرانجام به کوشش محمدرضا شفیعی کدکنی افشا شد.
محمدعلی بن ابوطالب متخلص به حزین و مشهور به حزین لاهیجی در اصفهان زاده شد. او از نوادگان شیخ زاهد گیلانی بود و در خانوادهای اهل علم و فضیلت پرورش یافت.
حزین لاهیجی شاعری جهانگرد بود و به سفرهای بسیاری رفت. او رنجها و فراز و نشیبهای بسیاری را در زندگی تجربه کرد؛ از جمله اینکه شاهد جنگهای مختلف بود و بسیاری از این ماجراها را در کتابهایش نوشت.
حزین لاهیجی از آخرین شاعران بزرگ سبک هندی بود. از آثار او میتوان به تذکره شعرا، دیوان اشعار، صفیر دل و حدیقه ثانی در برابر حدیقه سنایی و تذکارات العاشقین در برابر لیلی و مجنون اشاره کرد.
بیت «ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد/ در دام مانده باشد صیاد رفته باشد» مطلع یکی از مشهورترین شعرهای اوست.
دیوان اشعار حزین لاهیجی حدود 8000 بیت دارد و علاوه بر غزلهایش، شامل قصیده، مثنوی، مخمسات و رباعیهای این شاعر نیز هست. او علاوه بر شعر، آثاری هم درباره تاریخ، فلسفه، منطق و... نوشته کرده است.
این شاعر سالهای پایانی عمرش را در بنارس هندوستان گذراند و سرانجام نیز در روز 23 مهرماه سال 1145 در بنارس از دنیا رفت.
حدود 50 سال پیش، شاعری به نام کاظم غواص شعرهای حزین لاهیجی را با جایگزین کردن تخلص خود (غواص) به جای «حزین»، به نام خود عرضه میکرد و بر اثر این کار اعتبار و شهرت بسیاری به دست آورده بود. این شهرت اما دیری نپایید؛ محمدرضا شفیعی کدکنی با پیدا کردن شعرهای حزین لاهیجی متوجه سرقت کاظم غواص شد و آن را افشا کرد. این ماجرا به عنوان یکی از مشهورترین سرقتهای ادبی در دوران معاصر شناخته شده است.
منابع:
ایسنا
ویکی پدیا
پاسخ : سالگرد درگذشت شاعری که شعرهایش به سرقت رفت
ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
در دام مانده باشد صیاد رفته باشد
آه از دمی که تنها، با داغ او چو لاله
در خون نشسته باشم چون باد رفته باشد
امشب صدای تیشه از بیستون نیامد
شاید به خواب شیرین، فرهاد رفته باشد
خونش به تیغ حسرت یا رب حلال بادا
صیدی که از کمندت آزاد رفته باشد
از آه دردناکی سازم خبر دلت را
وقتی که کوه صبرم بر باد رفته باشد
رحم است بر اسیری کز گرد دام زلفت؟
با صد امیدواری ناشاد رفته باشد
شادم که از رقیبان دامن کشان گذشتی
گو مشت خاک ما هم، بر باد رفته باشد
پرشور از "حزین" است امروزکوه و صحرا
مجنون گذشته باشد فرهاد رفته باشد