لطفا این متن رو بخونید (9) !!!!!!!!!!!!!
سه بی گناه خوش شانس
یه شب سه نفر برای خوش گذرونی میرن بیرون .... و حسابی مشروب میخورن و مست میکنن ... فرداش وقتی بیدار میشن توی زندان بودن ...
در حالی که هیچی یادشون نمیومده اینو میفهمن که به اعدام روی صندلی الکتریکی محکوم شدن ....
نوبتِ نفر اول میشه که بشینه روی صندلی. وقتی میشینه میگه : من توی دانشگاه , رشته خداشناسی خوندم و به قدرت بی پایان خدا اعتقاد دارم .... میدونم که خدا نمیذاره آدم بیگناه مجازات بشه ....
کلید برق رو میزنن ... ولی هیچ اتفاقی نمیفته ....
به بی گناهیش ایمان میارن و آزادش میکنن ...
نفر دوم میشینه روی صندلی و میگه : من توی دانشگاه حقوق خوندم ....
به عدالت ایمان دارم و میدونم واسه آدم بی گناه اتفاقی نمیفته ...
کلید برق رو میزنن و هیچ اتفاقی نمیفته ...
به بی گناهی اون هم اعتقاد میارن و آزادش میکنن ....
نفر سوم میاد روی صندلی و میگه : من توی دانشگاه , رشته برق درس خوندم و به شما میگم که وقتی این دو تا کابل به هم وصل نباشن هیچ برقی وصل نمیشه به صندلی ....
پاسخ : لطفا این متن رو بخونید (9) !!!!!!!!!!!!!
دشمن دانا
به از
دوست نادان[golrooz]
درود بر ایران[golrooz]
پاسخ : لطفا این متن رو بخونید (9) !!!!!!!!!!!!!
نفر سومی نابغه بوده[nishkhand]
پاسخ : لطفا این متن رو بخونید (9) !!!!!!!!!!!!!
یچیزی جالب تر داشت بنظرم اینکه ائم به هر چی که بگه اره همینه همون میشه
فکر کنم اصل منظور این داستان این بود که دونفر اول بخاطر اعتقادزیاد یا تلقین خودشون بود نجات پیدا کردن
نه اینکه از موضوع واقعی خبر داشته باشن.مثل کسیه که میگه من اگه امشب اب نخورم خوابم نمیره
پاسخ : لطفا این متن رو بخونید (9) !!!!!!!!!!!!!
[tafakor][tafakor][tafakor][tafakor][tafakor][tafakor]