پاسخ : شما چه فکر می کنید؟
من که میگم جذابیتو بیخیال...!!
اینکه با پسری دوست نشدید رو موهبتی الهی دانسته! و در صدد برآیید که درس و مشق!! را موفق شوید!
مثال بزنم
اخیرا با یکی از دوستانم در جایی نشسته بودیم و ایشان نخست به دختری زنگ زد و گفت تو بهترین دختر شیرازی و قد بلند شیراز و... و دختره پخش و پلا شد!! و دلم براش سوخت که باور کرد
20دیقه بعد هماان دوست به دیگری زنگ زد و گفت تو ملکه ی قلبمی ای اسلحه ام به فدایت!! تلفن روی بلندگو بود و این دختر هم پلاس! شد!
حالا خواهر محترمه و مکرمه!
دوستی با جنس مخالف اینطوریست!(مگر در موارد استثنایی!!)
آیا دوست دارید اصطلاحا با پسری دوست باشید و تمام احساسات خود را بر وی داده!
و او دم به دم به این و اون بزنگه!!!
اهم اهم!
من این مورد رو روان شناسی نمیدونم!!
پاسخ : شما چه فکر می کنید؟
چه جالب!!! من فکر میکردم این لحن بچگانه فقط واسه من مونده!!![khanderiz]
نیاز شد که کلییییییییییییییی توضیح بدم!!!
منم بچه اخر هستم توی نوه ها هم : در نوه پدری آخری هستم! نوه ی مادری یکی مونده به اخری هستم که البته چون اون اخری از سه تا نوه ی اخر جسه ای بزرگتر داره باز ما کوچیکتر به حساب میایم![afsoorde]
با یکی هم شیر هستم و توی اون خونواده و نوه هاشون اخری هستم!
یعنی انققققققققققققدر دیگه مراقبت میکنن واقعا خسته کننده هست! خدا نکنه یه سرفه کنی! یا یجا میریم هوا در حال تاریک شدن باشه مدام ازین گوشه اونگوشه صدا میکنن سوناااااااا هستی؟ بچه ها سونا کجاست ؟!
سردت نیست ؟ گرمت نیست؟ اینو خوردی ؟ اونو خوردی؟ مدام دستشون یچی هست که بدن من بخورم! یا کوهی جایی میریم لباسشونو حتی در میارن که من بپوشم سردم نشه!حالا هی بگو سردم نیست! میگن نه سرما میخوری! یا برعکس داداشم جوری میمونه که من توی سایش باشمو زیر افتاب نمونم! یا موقع حرف زدن دستشونو جوری میگیرن که افتاب نره توو چشمم!
بخاطر همین منم ازین لحنای بچگانه برام مونده! حتی گاهی در محل کار هم یادم میره یدفعه کانالم عوض مییشه و بچگانه صحبت میکنم![nadidan]
البته این بحثی که حرفم برو نداره من فکر نمیکنم اینطور باشه!!!
باید ایشون صحبت کنن چند بار... که خونوادشون بشنونو بعد از چند بار خلاصه دیگه گوش میدن
من توی خونه با داداشم اینا مداااااااااااام و کلا توو خونواده اینجوری بچگانه صحبت میکنم! ولی همیشه توی مشکلات و درگیری های فکری چون چشمای داداشامو خیلی خوب میتونم بخونم امکان نداره با من صحبت نکنن! همیشه هم پدرو مادرم خالم اینا منو پیش قدم میکنن که ببینم اینا چشون هست!
بار ها و بارها هم شده به حرف تنها کسی که گوش دادن، من بودم!
و همینطور بقیه! زن داداشم همسر پسرخالم همشون مشکلاتشونو با من خیلی راحت درمیون میزارن!
پس اینکه ادم بچه اخر باشه و ازین لحن ها داشته باشه دلیلی نمیشه برای اینکه بقیه به حرفش گوش ندن! به نظرم خودشون تلاشی نمیکنن!
حالا بحث اقتدار!
من نمیدونم منظورشون از اقتدار چی هست! اما محل کار خودمو مثال میزنم!
بله دقیقا من هم نمیتونم مثل کسی که خیلی خشک میاد دستور میده رفتار کنم ولی حالا که دقت میکنم میبینم بله خواهر و برادر بزرگترم این حالت رو دارن! اما من نه!
با همه ی اینها خداروشکر به کمک خدا توی کارم موفق هستم .. برنامه ریزی میکنم و اطلاعاتم رو در اون زمینه بالا میبرم! و به تمام معنا سخت ترین وظایف رو دوشمه!
خداروشکر در پناه خدا کارایی رو که تحویل میدم بهش هیچ شکی نمیکنن! حتی حسابایی که اشتباه میشه میادواسه من تا مشکلشو پیدا کنم!
حتی یکی از همکار هامون که هیچ جا دووم نمیاورد! و همیشه هم توبیخ و اخراج و.... نصیبش میشد ! به درخواست مادرش اومد پیش ما! بقیه با تندی و تذکر و غیره نتونستن اینو کاری کنن...به قول مادرش بیخیال بود!! چون خرج خودش و خانومش رو مادرش اینا میدادن!
اما من با نرمی و انعطاف واقعا تونستم اون تاثیری رو که باید روش بزارم الان هم خیلی همه ازش راضی هستن! زندگیشو خودش میچرخونه و برای هم مکمل هستیم و کارامونم تقسیم شد!
پس این دوستمون نباید فکر کنن چون خوی بچه اولی هارو ندارن و مثل اونا دستور بده نیستن بنابراین نمیتونن کاری رو پیش ببرن یا تاثیر مناسب داشته باشن ! باید بدونن با توجه به استعداد و اخلاقی که دارن ،مدیریت کنن!
هر دو گروه میتونن مدیریت کنن
اونا حالا با توجه به خصوصیات خودشون
ما با توجه به خصوصیات خودمون!
از دو راه مختلف به یه نتیجه مشترک که موفقیت هست به امید خدا میرسیم!
که تجربه بمن ثابت کرده نرمی بهتر جواب میده!
در اون خصوصی هم که فرد مورد علاقه رو به خودشون جذب کنن! نظری ندارم! به قول تیمسار اهم اهم[cheshmak]
ولی بهتره اینکارو نکنن به دنبال جذب فرد مورد علاقه خودشون!!!!!!!! نباشن!!!!
خودشونو پیدا کنن و خودشون باشن ...تا انشاءالله کسی که قسمتشون هست به این خود واقعیه ایشون جذب بشن!
نه اینکه ایشون تلاش کنن بقیه رو به خودشون جذب کنن!
چون بعد توی زندگی ازین تالاشا نکنن! طرف مقابل میمونه و خود واقعیه ایشونو یه دلسردی...
البته شایدم نظرم درست نباشه اینو دیگه روانشناسا بهشون بگن...[cheshmak]
پاسخ : شما چه فکر می کنید؟
به نظرم اون شخص هنوز تسلت شخصیتی پیدا نکرده هنوز نمیدونه کیه ؟؟چیه ؟؟وبرا چکاری هست؟؟
در نتیجه اعتماد به نفسش پایینه و خودش زمانی که چیزی که میخواد برای دیگران بگه خودش بهش اعتماد نداره و با لحن منفی بیان میکنه که این نشونه اینه این فرد ترس داره که دیگران حرفشوقبول کنن
واین باعث میشه دیگران این موضوع رو منفی دریافت کنن.بهترین چیزی که منمیتونم بگم بهتر این شخص به خود باوری برسه