شب های احیا در فراق تو گذر شد
بسم الله الرحمن الرحیم
شب های احیا در فراق تو گذر شد
عمرم تباه است و ز هجر تو سپر شد
ای روضه خوان و یوسف زهرا کجایی
آقا بیا روزم شب و شب هم سحر شد
از اول ماه خدا یاد تو هستم
اما چرا این ناله هایم بی اثر شد
آقا اجازه شب شب قدر است و روضه
از کوفه تا کرب و بلا خاکم به سر شد
مولای دین رفت و جسارت ها شروع شد
در سینه هاشان بغض مولا پر ثمر شد
اما امان از روضه ای که خون تو گریی
آقا اسارت رفت و زینب در خطر شد
بی تو چه سخت است از سر و سرنیزه گفتن
مولا بیا چون یک سه ساله در به در شد
طشت طلا و خیزران ها بر حسینت
بزم شراب و دختری غرق نظر شد
وقتی جسارت بر سر ببریده کردند
مویش سپید و زینب تو خون جگر شد
این بار در شام و پلیدی های بسیار
گوید رقیه ای پدر وقت سفر شد
مولا حلالم کن ولی ای صاحب من
چشمان زهرا مادرت از گریه تر شد
اللهم عجّل لولیک الفرج
منبع: انجمن یاران منتظر
پاسخ : شب های احیا در فراق تو گذر شد
پاسخ : شب های احیا در فراق تو گذر شد
پاسخ : شب های احیا در فراق تو گذر شد
ای آشنای غربت و غمها ظهور کن،
یک مرتبه ز کوچه ما هم عبور کن،
حک شده به روی بال قنوت نمازمان،
یک خواهش قدیمی"آقا ظهور کن"
پاسخ : شب های احیا در فراق تو گذر شد
پاسخ : شب های احیا در فراق تو گذر شد
ای خدا ای فاتح هر مشکلم
وی همه آرامش جان و دلم
بشنو از دل ، راز یک بی آبرو
ده مجال گفتگویم ، گفتگو
در شب احیا به تو رو کرده ام
خویش را با توبه همسو کرده ام
گرچه عمری با گنه بنشسته ام
گرچه قلب صاحبم بشکسته ام
صبر کن ، از کیفر من بر حذر
تا کنم در خویش تجدید نظر
بهر تو خود را مهیا میکنم
توبه را در خویش احیا میکنم
پاسخ : شب های احیا در فراق تو گذر شد