نوآوري از ديدگاه امام خميني (ره) چيست؟
باسمه تعالي
نوآوري آنچنان كه امروزه مطرح شده است به عنوان موضوع اصلي سخنان امام خميني (رضوان الله تعالي عليه) قرار نگرفته ولي آنچه كه از سخنان ايشان استفاده ميشود اين است كه برخي متحجر ها خواستند هر نوآوري را بدعت بدانند در حالي كه چنين نيست و آنچه بدعت است ديني دانستن و داخل كردن چيزي در دين يعني به عنوان دين مطرح كردن چيزي در حالي كه از دين نيست ميباشد
امام در قسمتهايي از وصيتنامه خود در پاسخ به اين گونه انديشه ها ميگويد:
امروز چون قرن اتم است آن روش كهنه شده! و ادعاي آنكه اسلام با نوآوردها مخالف است ـ همان سان كه محمدرضا پهلوي مخلوع ميگفت كه اينان ميخواهند با چهارپايان در اين عصر سفر كنند ـ يك اتهام ابلهانه بيش نيست. زيرا اگر مراد از مظاهر تمدن و نوآوردها، اختراعات و ابتكارات و صنعتهاي پيشرفته كه در پيشرفت و تمدن بشر دخالت دارد، هيچ گاه اسلام و هيچ مذهب توحيدي با آن مخالفت نكرده و نخواهد كرد بلكه علم وصنعت مورد تأكيد اسلام و قرآن مجيد است. و اگر مراد از تجدد و تمدن به آن معني است كه بعضي روشنفكران حرفهاي ميگويند كه آزادي در تمام منكرات و فحشا حتي همجنسبازي و از اين قبيل، تمام اديان آسماني و دانشمندان و عقلا با آن مخالفند گرچه غرب و شرقزدگان به تقليد كوركورانه آن را ترويج ميكنند» ... « اسلامي كه بيشترين تأكيد خود را بر انديشه و فكر قرار داده است ، و انسان رابه بازداري از همه خرافات و اسارت قدرتهاي ارتجاعي و ضد انساني دعوت مي كند، چگونه ممكن است با تمدن و پيشرفت و نوآوري هاي مفيد بشر -كه حاصل تجربه هاي اوست- سازگار نباشد؟»
...↓
پاسخ : نوآوري از ديدگاه امام خميني (ره) چيست؟
در مقابل اين گروه كساني هستند كه كل اسلام را قديمي و داراي تاريخ مصرف دانسته و قابل اجرا در حال حاضر و قرون علم و پيشرفت نميدانند
اما (رضوان الله عليه) در پاسخ به اين گروه نيز ميفرمايد:
گاهي ناشيانه و با صراحت به اينكه احكام اسلام كه 1400 سال قبل وضع شده است نميتواند در عصر حاضر كشورها را اداره كند، يا آنكه اسلام يك دين ارتجاعي است و با هر نوآوري و مظاهر تمدن مخالف است، و در عصر حاضر نميشود كشورها از تمدن جهاني و مظاهر آن كناره گيرند، و امثال اين تبليغات ابلهانه و گاهي موذيانه و شيطنتآميز به گونة طرفداري از قداست اسلام كه اسلام و ديگر اديان الهي سر و كار دارند با معنويات و تهذيب نفوس و تحذير از مقامات دنيايي و دعوت به ترك دنيا و اشتغال به عبادات و اذكار و ادعيه كه انسان را به خداي تعالي نزديك و از دنيا دور ميكند، و حكومت و سياست و سررشتهداري بر خلاف آن مقصد و مقصود بزرگ و معنوي است، چه اينها تمام براي تعمير دنيا است و آن مخالف مسلك انبياي عظام است! صحيفه، ج21، ص405 و 409
امام (رضوان الله عليه) در گوشه اي از سخنان خود انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي را به عنوان نوآوري قلمداد ميكنند و ميفرمايند:
همين بعضى از اين روشنفكرهاى ما هم همين جور هستند كه فقط اسلامش را نمىخواهند. شما بگوييد كه «جمهورى» همه قبول دارند؛ جمهورى خوب است، به غير سلطنت طلبها بگوييد كه «جمهورى دمكراتيك»؛ اين راهم همه قبول دارند، جمهورى اسلامى يعنى چه؟ جمهورى اسلامى، يك چيزى تازهاى است، بدعت است، اين يك چيز تازه اى است، تازه آورده اى است.
ايشان اركان جديد التاسيس حكومت اسلامي را نيز به عنوان نواوري در اداره امور تلقي كرده و ميفرمايند: ..
بعد از انقلاب يك گروههايى پيدا شدند و يك جمعيتهايى كه نظير اينها در تاريخ گمان ندارم سابقه داشته باشد. همين گروه امداد و كميته امداد، من نشنيده ام كه در يك كشورى يك همچو كميته اى باشد كه همّتشان صرف رسيدگى به فقرا و مستمندان و دهقانانى كه در دور افتاده شهرها قرار گرفته اند و محرومان جامعه و همينطور نهادهاى ديگر از قبيل پاسدار، كميته و امثال اينها، بسيج، اينها يك نوآوردهايى است كه به بركت اسلام و تعهد ملت ما به اسلام پيدا شده است و بيسابقه است ..
بيسابقه است كه به مجرد اينكه انقلاب مىشود يك عدهاى به نام پاسدار، يك عده اى به نام كميته، يك عده اى به نام بسيج براى امنيت داخلى و مرزها از خود مردم جوشش كنند؛ و بيسابقه است كه در يك كشورى خود مردم و خود علما و مؤمنين يك كميته اى به اسم كميته اى براى امداد داشته باشند كه همّشان اين باشد كه فقرا و مستمندان را در سراسر كشور رسيدگى كنند و امداد كنند. اينها بركات اسلام است
صحيفه امام، ج17، ص424
...↓
پاسخ : نوآوري از ديدگاه امام خميني (ره) چيست؟
در پايان اينكه امام راه نوآوري و شكوفايي را در جوانان ديده و به مسئولين تذكر ميدهند كه كمك به پيشرفت و نوآوري جوانان و تهيه مقدمات ابتكار آنان را در سرلوحه كار خود قرار دهند:
من به همه مسئولين و دست اندركاران سفارش مىكنم كه به هر شكل ممكن وسايل ارتقاى اخلاقى و اعتقادى و علمى و هنرى جوانان را فراهم سازيد؛ و آنان را تا مرز رسيدن به بهترين ارزشها و نوآوريها همراهى كنيد؛ و روح استقلال و خودكفايى را در آنان زنده نگه داريد. مبادا اساتيد و معلمينى كه به وسيله معاشرتها و مسافرت به جهان به اصطلاح متمدن، جوانان ما را كه تازه از اسارت و استعمار رهيده اند، تحقير و سرزنش نمايند و خداى ناكرده از پيشرفت و استعداد خارجيها بت بتراشند و روحيه پيروى و تقليد و گدا صفتى را در ضمير جوانان تزريق نمايند. به جاى اينكه گفته شود كه ديگران كجا رفتند و ما كجا هستيم به هويت انسانى خود توجه كنند و روح توانايى و راه ورسم استقلال را زنده نگه دارند. ما در شرايط جنگ و محاصره توانسته ايم آنهمه هنرآفرينى و اختراعات و پيشرفتها داشته باشيم. ان شاء اللَّه در شرايط بهتر زمينه كافى براى رشد استعداد و تحقيقات را در همه امور فراهم مىسازيم. مبارزه علمى براى جوانان زنده كردن روح جستجو و كشف واقعيتها و حقيقتهاست. و اما مبارزه عملى آنان در بهترين صحنه هاى زندگى و جهاد و شهادت شكل گرفته است.
صحيفه امام جلد 21 ص 97