استادان دانشگاه هاروارد به دنبال زنان ماجراجو!(بسیار عجیب)
آقاي "جرج چرچ" استاد دانشگاه هاروارد معتقد است از اين طريق ميتوان نياکان منقرض شده انسان را پس از بيش از 33 هزار سال دوباره بوجود آورد. به عقيده اين دانشمند بر خلاف تصور عموم نئاندرتال ها يک نژاد بسيار باهوش هستند که ميتوان با استفاده از تکنولوژيهاي مدرن پزشکي امروزي دوباره آنها را به وجود آورد.
او در مصاحبه اش با مجله آلماني اشپيگل گفت: من به اندازه کافي دي ان اي از استخوان فسيل براي بازسازي دي ان اي اين گونه انسان منقرض شده برداشته ام و تنها به دنبال يک زن ماجراجو هستم تا در روند توليد آن به ما کمک کند.
البته گفتني است اين تولد دوباره به مسائل زيادي بستگي دارد اما قابل اجراست. او معتقد است رشد علم و فناوري اين امکان را به محققان داده است که دست به انجام اين عمل بزنند. او ميگويد وقتي قادر به شبيه سازي انواع پستانداران هستيم پس حتي ميتوان يک انسان نئاندرتال را نيز شبيه سازي کرد.
به گفته کارشناسان تئوري اين دانشمند محقق شدني است و اکنون تنها قطعه گم شده اين پازل وجود يک زن است تا حامل نطفه شبيه سازي شده يک نئاندرتال باشد.
پاسخ : استادان دانشگاه هاروارد به دنبال زنان ماجراجو!(بسیار عجیب)
گونه سوم انسان کشف شد
اين اکتشاف به اين معني است که در 30هزار سال پيش، حداقل سه عضو مجزا در درخت
خانواده انسان وجود داشتهاند: انسانهاي مدرن، نئاندرتالها و گونه جديدا
شناسايي شده موسوم به دنيسوواها.دنيسوواهاي غارنشين با بررسي دي.ان.اي دندانها و استخوانهاي انگشت کشف شده در غاري
در سيبري شناسايي شدهاند. استخوان مذکور که متعلق به انگشت دختري حدودا
پنج تا هفت ساله موسوم به زن مجهول (ايکس وومن) است، در سال 2008 / 1387
درغار دنيسووا در کوهستان آلتاي واقع در جنوب سيبري به همراه زيورآلات و
جواهرات يافت شد.
http://khabaronline.ir/images/2010/12/tooth.jpg
پيش از اين دانشمندان فقط مي توانستند استخوانها را از روي شکل و اندازهشان
شناسايي کنند و تنها در دهه اخير موفق به بازيابي دي.ان.اي فسيلها
شدهاند. آزمايشهاي ابتدايي در اوايل سال جاري نشان ميداد که اين دختر به
گونه کاملا جديدي تعلق دارد. تجزيه و تحليل کامل دي.ان.اي که به تازگي
انجام شده، جايگاه وي را در درخت خانواده انسان تثبيت کرده است.دنيسوواها اگرچه بر روي دوپاي خود راه ميرفتند، از لحاظ فيزيکي با نئاندرتالها و
انسانهاي مدرن تنومند متفاوت بودند. آنها زماني زندگي ميکردند که اجداد
ما و نئاندرتالها در حال ماهيگيري، شکار، استفاده از جواهرات، نقاشي
ديوار غارها و کندهکاريهاي حيواني بودند.تحقيقات جديد، عصاره دي.ان.اي دنيسوواها را در ساکنان جزاير ملانزي در شمال و شرق
استراليا که شامل گينه نو نيز ميشود، پيدا کرده است. طبق اين تحقيقات
دنيسوواها با اجداد ساکنان ملانزي پيوند خورده و سپس در سراسر آسيا پخش
شدند
.http://khabaronline.ir/images/2010/12/Migration.jpg
اين اکتشاف در پي کشف جنجالبرانگيز گونه ديگر انسان با قد کمتر از 1 متر موسوم به هابيت «Hobbit» در جزيره اندونزي در سال 2004 / 1383 انجام شده
است؛ هرچند که بسياري از محققان کشف هابيت را رد کرده و مدعي شدهاند که استخوانها متعلق به انسان مدرن مبتلا به اختلال رشد بوده است.
گونه يافتهشده جديد به نظر «گروه خواهر» نئاندرتالها بوده و کشف اين گونه باعث به تصوير کشيده شدن چهرهاي ديگر از تکامل و مهاجرت انسان از آفريقا (مهد انسان) شده است.
منبع
پاسخ : استادان دانشگاه هاروارد به دنبال زنان ماجراجو!(بسیار عجیب)
http://ts2.mm.bing.net/th?id=H.4866439464945433&pid=1.9http://ts4.mm.bing.net/th?id=H.5045380690741431&pid=1.9
محققان موسسه انسان شناسی تکاملی ماکس پلانک در لایپزیک آلمان امیدوارند ژنوم انسانهای غارنشین (نئاندرتال) ماموت و خرس غارنشین را نیز بازسازی کنند.
تیر ۱۰, ۱۳۸۶
محققان که در حال مطالعه دی ان آ انسانهای غارنشین (نئاندرتال) هستند از امکان ساخت ژنوم کامل انسان اولیه با وجود آسیب دی ان آ در طول زمان، خبر دادند.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از آسوشیتدپرس، سوانته پابو و همکارانش از موسسه انسان شناسی تکاملی ماکس پلانک در لایپزیک آلمان امیدوارند ژنوم ماموت و خرس غارنشین را نیز بازسازی کنند.
نتایج این تحقیقات درنشریه اینترنتی مجموعه مقالات فرهنگستان ملی علوم به چاپ رسیده است.
وجود هر گونه رابطه بین انسان غارنشین و انسان امروزی ، سالهاست ذهن دانشمندان را به خود مشغول کرده است.
برخی از محققان معتقدند انسانهای امروزی به سادگی جانشین انسانهای غارنشین شدند این در حالی است که گروهی دیگر میگویند بین این دو گروه اصلاح نژاد رخ داده است.
تعیین توالی ژنوم انسان غارنشینی که ۳۰هزار سال پیش در اروپا میزیسته است میتواند این معما را تا حدودی حل کند.
به گفته محققان، در مطالعه انسانهای اولیه، ماموت و خرسهای غارنشین بیشتر دی ان آ بدست آمده متعلق به میکروارگانیسمهایی است که پس از مرگ، در بافتها ساکن شدند.
دانشمندان توانستند بخشی از دی ان آ جانور اصلی را شناسایی کنند و پابو و همکارانش نحوه تجزیه دی ان آ در طول زمان را مشخص کردند.
پابو و همکارانش اطمینان دارند از نظر فنی امکان دستیابی به توالی ژنوم مطمئن انسان غارنشین وجود دارد.
وی گفت مشکل آسیب دیدگی قسمتهایی از دی ان آ را میتوان با استفاده از مقادیر کافی دی ان آ انسان غارنشین که از افراد مختلف بدست آمده است حل و فصل کرد و ژنوم کامل را تعیین نمود.
منبع
پاسخ : استادان دانشگاه هاروارد به دنبال زنان ماجراجو!(بسیار عجیب)
ببخشید من اصلا متوجه نشدم بازسازی دوباره انسان های غارنشین چه ربطی به ژنتیک دارد؟رفتار انسان های غارنشینی که در گذشته زندگی می کردند وحال نسلشون منقرض شده طبیعتا بدلیل عدم پیشرفت علم و نداشتن امکانت امروزی بوده آن ها هم همانندمابودند فقط در زمانی به دنیا آمده بودند که هنوز علم پیشرفت نکرده بود و کارهایی که آن ها می کردند ریشه در عدم دانستن برخی از چیز هایی بود که الان کارهای روزمره انسان ها شده و حتی بچه های چهارساله هم می دانند .اگر یکی از ما هم دور از این تکنولوژیها زندگی می کردیم واز همون اول در غار به سرمی بردیم رفتار های ما هم شبیه به آن ها بود. در به وجود آوردن دوباره هابیت ها ،ماموت ها و.. از طریق اصلاح نژاد اصلا حرفی نیست همه ی ما میدانیم که با اصلاح نژاد می توان گونه های جانوری را تغییر داد اما رفتارهای یک انسان به محیط اطرافش بستگی دارد (خواهش می کنم اگر من مطلب های بالا درست متوجه نشده ام به من در فهم آن ها کمک کنید)
پاسخ : استادان دانشگاه هاروارد به دنبال زنان ماجراجو!(بسیار عجیب)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
banaf6e
ببخشید من اصلا متوجه نشدم بازسازی دوباره انسان های غارنشین چه ربطی به ژنتیک دارد؟رفتار انسان های غارنشینی که در گذشته زندگی می کردند وحال نسلشون منقرض شده طبیعتا بدلیل عدم پیشرفت علم و نداشتن امکانت امروزی بوده آن ها هم همانندمابودند فقط در زمانی به دنیا آمده بودند که هنوز علم پیشرفت نکرده بود و کارهایی که آن ها می کردند ریشه در عدم دانستن برخی از چیز هایی بود که الان کارهای روزمره انسان ها شده و حتی بچه های چهارساله هم می دانند .اگر یکی از ما هم دور از این تکنولوژیها زندگی می کردیم واز همون اول در غار به سرمی بردیم رفتار های ما هم شبیه به آن ها بود. در به وجود آوردن دوباره هابیت ها ،ماموت ها و.. از طریق اصلاح نژاد اصلا حرفی نیست همه ی ما میدانیم که با اصلاح نژاد می توان گونه های جانوری را تغییر داد اما رفتارهای یک انسان به محیط اطرافش بستگی دارد (خواهش می کنم اگر من مطلب های بالا درست متوجه نشده ام به من در فهم آن ها کمک کنید)
سلام دوست من
ظاهرا کلمه غارنشین شما رو به اشتباه انداخته
اون ها قصد داشتن گونه ی از انسان رو که در زمان انسان ها غارنشین بوده باز سازی کنند که یکی از 3 گونه متفاوت انسان ها رو شامل میشه
متاسفانه تمام تصاویر قبلی حذف شده
پاسخ : استادان دانشگاه هاروارد به دنبال زنان ماجراجو!(بسیار عجیب)
تاریخچه نئاندرتال ها
نئاندرتال ها یکی از اقوام قدیمی بشر بودند که از 300 تا 100 هزار سال قبل ظهور کرده و در حدود 35 تا 24 هزار سال قبل جای خود را به انسان مدرن امروزی دادند.محل سکونت این انسان ها از اروپای شرقی تا آسیای مرکزی و همچنین در حدود شمالی از منطقه ای که اکنون کشور بلژیک قرار دارد تا دریای مدیترانه و آسیای غربی را شامل می شده است.جمعیت های انسانی مشابهی در همان زمان در آسیای شرقی و آفریقا زندگی می کردند.بخاطر اینکه نئاندرتال ها در مناطقی زندگی میکردند که دارای غارهای آهکی فراوانی بود استخوان هایشان به خوبی حفظ شده است.این گروه از انسان های قدیمی به این علت که تحقیقات فراوانی روی آنها انجام شده بیشتر از بقیه گروه های قدیمی شناخته شده تر هستند.در نتیجه آنها نمونه های اولیه انسان غارنشین هستند.نام نئاندرتال از دره نئاندر مشتق شده، این دره در نزدیکی شهر داسلدورف آلمان قرار دارد.جایی که کوریمن بخش های اسکلت یک انسان را در غاری و در سال 1856 کشف کرد.
باقی مانده هایی که از دره نئاندر پیدا شد شامل 16 قطعه می شود.بلافاصله پس از کشف عدم توافقی بین دانشمندان به وجود آمد که استخوان ها نشان دهنده نوعی کهنه و منقرض شده از بشر یا انسان های غیرطبیعی مدرن هستند.دیدگاه سابق در سال 1886 وقتی که اسکلت دو نئاندرتال با ابزارهای سنگی دوره پارینه سنگی و استخوان حیوانات مرده در غاری در منطقه اسپای بلژیک پیدا شد، نشان داد که درست است.
به مدت کوتاهی پس از کشف اسپای تا حدود سال 1910تعدادی از اسکلت نئاندرتال ها در اروپای غربی و مرکزی یافت شد.با استفاده از این اسکلت ها به عنوان پایه و اساس ، دانشمندان نئاندرتال ها را به عنوان یک نیمه انسان باز سازی کردند.موجودی که به طور کامل راست قامت نبود و از درجه هوشی پایین تری نسبت به انسان امروزی برخوردار بود.بر اساس این دیدگاه نئاندرتال ها حد وسطی از انسان مدرن امروزی و انسان نماها هستند.آنها به هیچ یک از انواع بشر که تا قبل از آن شناسایی شده بود شباهت نداشتند علاوه بر این آنها جزو اجداد انسان های امروزی محسوب نمی شوند.فقط بعد از جنگ جهانی دوم اشتباهاتی در این تصور از نئاندرتال ها شناسایی شد.و بعد از آن اتفاق دیدگاه تکاملی نئاندرتال ها با انسان های امروزی بسیار به هم نزدیک بود.دیدگاه دوم نئاندرتال ها را در گونه انسان هوشمند می گنجاند اما به صورت یک زیرشاخه متمایز.
اسکلت نئاندرتال هایی که در غارها و پناه گاههایی در اروپا،آسیای جنوب غرب و حتی در ازبکستان در آسیای مرکزی یافت شد باقی مانده های فراوان استخوانی و مواد باستان شناسی مرتبط را برای درک و فهم بهتر این انسان های اولیه فراهم می کند.
منشا نئاندرتال ها و تکاملشان
مدارک فسیلی صدها هزارساله نشان از کاهش تدریجی اندازه و ویژگی های جسمانی و همچنین افزایش برخی جزئیات و ویژگی ها در نئاندرتال ها دارد.تغییرات بین اجداد نئاندرتال ها و خود نئاندرتال ها ویژگی هایشان را جالب توجه قرار می دهد.اندازه مغز نسبت به حجم بدن به مانند انسان امروزی به طور تدریجی افزایش یافته است.صورت آنها مانند اجدادشان بزرگ و به ویژه دراز بود.از دیگر ویژگی های بارز این گونه از انسان ها داشتن پشته یا طاق ابرو برآمده ، چانه متمایل به عقب و ساختار دندانی متفاوت بود.دندان های آسیای آنها مانند انسان های مدرن کوچک بوده و بر همین اساس عضلات جونده و گونه ها کوچک و منقبض بوده است.
دندان های پیشین و نیش آنها همچنان بزرگ مانده بود، این نشان می دهد که آنها مانند اجدادشان از این دندان ها به مانند گیره یا دست سوم استفاده می کردند.
بدن نئاندرتال ها نسبت به اجدادشان تغییرات کوچکی را به خود دیده است.آنها دارای شانه های پهن،در اندام فوقانی بسیار عضلانی،قفسه سینه عریض ، ران های قدرتمند و خستگی ناپذیر و همچنین دارای پاهای(مچ به پایین) بزرگ و قدرتمندی بودند.هیچ چیزی در اندام آنها وجود ندارد که نشان دهد آنها از انسان مدرن مهارت کمتری داشته یا اینکه قابلیت راه رفتن موثر را نداشته باشند.جزئیات استخوان دست این انسان ها نشان می دهد که تاکید بر قدرت بیشتر از دقت و مهارت بوده است ، به نظر می رسد که آنها همه این ویژگی ها را از اجدادشان به ارث برده باشند.
نئاندرتال ها همچنین از لحاظ ظاهر و صورت نسبت به دیگر انسان های اولیه در آسیای شرقی یا آفریقا متفاوت بودند،در درجه اول حفظ دندان های بزرگ پیشین و نیش ، بینی بزرگ ، و صورت بزرگی که بتواند دندان ها را پوشش دهد.در تمام جمعیت های انسان اولیه ، بزرگی صورت و اندازه دندان های پرمولار و مولار(دندان های آسیایی کوچک و بزرگ) کاهش داشته است.
سرنوشت نئاندرتال ها به طور نزدیکی با ظهور انسان های مدرن ارتباط داشته است.در طول سال ها نئاندرتال ها به مانند هرچیزی به تصویر کشیده شدند ، از گونه ای که در تکامل به بن بست رسیده تا جد مستقیم مردم مردن اروپایی و آسیایی غربی.
مدارک فسیلی نشان می دهد این انسان ها اولین بار در کشورهای جنوبی صحرای آفریقا و در حدود 100 هزار سال قبل تکامل یافته اند.متعاقبا آنها در مرزهای شمالی در حدود 40 هزار سال قبل پخش شدند.در نتیجه نئاندرتال های آسیای جنوب غربی و مرکزی و همچنین اروپای مرکزی در سطوح مختلفی در داخل جمعیت های انسان های مدرن پخش شدند.حتی در مکانی در اروپای غربی محققان ادعا کردند مدرک فسیلی وجود دارد که نشان می دهد نئاندرتال های قدیمی با انسان های مدرن اولیه آمیزش کرده اند.
تفاوت های جسمانی بین فسیل های نئاندرتال و باقی مانده های انسان مدرن اولیه نشان می دهد ستبری که ویژگی همه انسان های اولیه بوده در سطح گسترده ای کاهش پیدا کرده است.اندام های فوقانی باریکتر شده اند ، اگرچه حتی با استانداردهای انسان امروزی آنها هنوز هم بسیار عضلانی محسوب می شدند.آناتومی و شکل دست بیشتر به سمت دقت و ظرافت تغییر پیدا کرده تا کارهای قدرتی.
پا هنوز هم قدرت خودش را حفظ کرده بود ، که این بازتاب ویژگی شکارگری و جمع آوری جمعیت های انسانی در عصر پلیوستوسن است.دندان های پیشین کوچکتر و صورت کوتاه تر شده ، چانه کامل و به جلو متمایل شده و ابرو ها دیگر دارای طاق ابرو نبودند.جمجمه مرتفع تر و گردتر شد اما بزرگتر نشده است.استفاده از ابزار و فرهنگ شکل یافته و درست شده اما هیچ ویژگی بدنی وجود ندارد که مستقیما نشان دهد نئاندرتال ها از انسان های دیگری که در آن زمان زندگی می کردند باهوشتر یا کم هوشتر بوده باشند.
منبع انگلیسی مقاله : www.britannica.com
نویسنده مقاله: Erik trinkaus
ترجمه: آرمان قنبری
منبع------
پاسخ : استادان دانشگاه هاروارد به دنبال زنان ماجراجو!(بسیار عجیب)
از کاربرmahmoodmahنهایت سپاس را دار م من تا به حال درباره ی نئاندرتال ها چیزی نشنیده بودم .اینکه دوباره می خواهند نئاندرتال ها بازسازی کنندنشان می دهد که علم ژنتیک چه پیشرفت فوق العاده ای داشته اما بازسازی دوباره آن ها به نظر من اصلا کار درستی نیست چون ممکن جمعیت انسان ها به خطر بیندازند .جفت گیری آن ها با گونه ی ما ویا هر چیز دیگری گونه ی انسان های مدرن را به خطر می اندازد آیا دانشمندان به فکر این نیستند که بعد از به وجود امدن آن ها چه بلایی ممکن برسر گونه ما بیاید