پاسخ : چند زبانزد مازندرانی
۵۰) آدم بمردن سو نکنده ، گت سره کَل بیتن.
▪ معنی: آدم فقیر مردنش را حتی کسی نمی فهمد و شخص سرمایه دار دنبال زشت ]زنا[ رود نیز معلوم نمی شود.
▪ موارد استعمال: کم ارزش بودن فقرا و پر ارزش بودن ثروتمندان .
۵۱) کار دل دست کندنه چش بدیّه حظ کندنه
▪ معنی: کار دل را باید دست انجام دهد تا چشم با دیدن آن لذت ببرد.
▪ موارد استعمال: به دیگران دستور کاری را ندادن و خود، آن کار را انجام دادن و از آن لذت بردن.
۵۲) کارّه ورزا کنده ، منگو له بوردی کمل خنّه .
▪ معنی: کار را گاو نر انجام می دهد، اما گاو ماده در حال خوابیدن یونجه می خورد.
▪ موارد استعمال: خود را بی خودی خسته نشان دادن .
۵۳) کردن خر هسّه ، خوردن یابو.
▪ معنی: کار کردن بوسیله خر انجام می گیرد، اما بهتر خوردن برای یابو است.
▪ موارد استعمال: کار را یکی دیگر انجام می دهد اما سود دیگری می برد.
۵۴) کرّه خر اگر لباس اطلس دپوشی ونه بهاء خر وره بروشی
▪ معنی: اگر بر تن کرّه ی خر لباس اطلس بپوشانی، باید عاقبت آن را به ارزش خر بفروشی.
▪ موارد استعمال: هر چه ظاهرش را تزیین یکنی ، هیچ فایده ای ندارد.
۵۵) کل کور خوه گنه حسن بلور
▪ معنی : کچل به کور می گوید و حسن به بلور.
▪ موارد استعمال: دستور و فرمان دادن به دیگری .
۵۶) کل و کور و مفتلا ، همه خانه ی عبدالله
▪ معنی: کچل و کور و مبتلا ، همه در خانه ی عبدالله جمع شدند.
▪ موارد استعمال: هر چه بدبختی است سراغ خانه ی شخص کم شانس و بدخت را می گیرد.
۵۷) کلی طلا دنیّه ، مارکرک سالار
▪ معنی: در لانه ی مرغی که خروس نباشد ، مرغ کدخدا می باشد.
▪ موارد استعمال: وقتی رئیس نیست فرد زیر دستش ادعای رئیسی می کند.
۵۸) کم طالع بورده مارون ، هم برف بیته هم بارون.
▪ معنی: کم شانس رفت خانه ی مادرش، هم برف و هم باران شروع به باریدن کرد.
▪ موارد استعمال: شخص کم شانس هر کجا که برود بدبختی اش به دنبالش می آید.
۵۹) گر بیته بز بالا سرچشمه او خنّه
▪ معنی: بزی که بیمار گر گرفته، آبش را از چشمه ی بالایی می خورد.
▪ موارد استعمال: وقتی کسی زیاد فیس و افاده بکند و لی هیچی سرش نشود.
۶۰) گونزا چنگوم کارنه
▪ معنی: گاو هنوز نزائید، اما میخ طویله اش را می کارد.
▪ موارد استعمال: هنوز هیچی نشده به خودش وعده و وعید زیاد می دهد.
۶۱) لوه لاقلی خوه گنه ته کینگ چه سیوهِ ، دیزنون گنه صلّ علی
▪ معنی: دیگ به ماهی تابه می گوید چرا تن تو سیاه است ، سه پایه ای که رویش غذا درست می کنند می گوید درود بر تو.
▪ موارد استعمال: عیب خودش را نمی بیند، دنبال عیب جویی دیگران است.
۶۲) لیسک هم جزء شاخ دار ها بهیه!
▪ معنی: حلزون هم جزء شاخ دار ها شده!
▪ موارد استعمال: آدم خودش را در هر کار دخالت بدهد ] ادعا داشتن نیز معنی می دهد[
۶۳) لینگ به اندازه ی گلیم دراز کندنه
▪ معنی: پا را به اندازه ی گلیم باید دراز کرد.
▪ موارد استعمال: به اندازه ی دخلت خرج کن.
۶۴) مر بزه ، ممینه کلافه جا ترسنه
▪ معنی: مارگزیده از کلافه چوب ممینه می ترسد. ] ممینه: چوب درخت اوجا [
▪ موارد استعمال: کسی که برایش حادثه ای پیش آمد همیشه در هراس است.
۶۵) مر وک بخرده اژدها بونه
▪ معنی: مار وقتی قورباغه می خورد، تبدیل به اژدها می شود.
▪ موارد استعمال: احترام خیلی زیاد باعث گستاخی طرف می شود.
۶۶) مره دانّی ، هندا فک داره چلّه دانّی
▪ معنی: تا وقتی من با تو هستم ] مرا داری[ مثل اینست که شاخه ی در خت فِک داری.
▪ موارد استعمال: طرف می خواهد پارتی کسی بشود اما از دستش کاری بر نمی آید.
۶۷) مفت ملا بدیّه بامشی کته یسّه دعا کنده
▪ معنی: ملا که مفت گیر آورد حتی برای گربه نیز دعا می گیرد.
▪ موارد استعمال: طرف ساده لوح است و طرف مقابل او از سادگی و محبتش استفاده زیادی می کند.
۶۸) ملا زیر عبا تنبک دانّه.
▪ معنی: ملا زیر عبایش تنبک دارد. ] تنبک نوعی ساز است[
▪ موارد استعمال: ظاهر خوبی دارد اما باطنش خراب و بد است.
۶۹) من سیر نخردمه که مه داهون بو هاده
▪ معنی: می سیری نخوردم که دهانم بوی سیر بدهد.
▪ موارد استعمال: کاری نکرده که وجدان عذاب داشته باشد. ] حسابش پاک است و خیالش هم راحت[.
۷۰) نانجیب بتنه فیس هاکن، ریک هچیه
▪ معنی: به آدم پست گفتند که قیافه بگیر دندان هایش را نشان داد.
▪ موارد استعمال: احترامش کردند، سوء استفاده کرد ] لوس کردن هم معنی می دهد[
۷۱) نانجیب کدخدا هاکردنه اول شه مار دار بزو
▪ معنی: فرد نالایق را کدخدا کردند اولین نفری که بر دار زد، مادرش بود
▪ موارد استعمال: آدم پست، لیاقت پست و مقام بالایی را ندارد که در این صورت حتی به اطرافیان نزدیکش هم رحم نمی کند.
۷۲) نپته گوشت ره شی مار نوینه
▪ معنی: گوشت نپخته را نباید مادر شوهر ببیند. ] زیرا گوشت بعد از پخته شدن کم می شود[.
▪ موارد استعمال: در مواردی استعمال می شود که انتهای کاری مشخص نیست اما اولش خیلی تعریف دارد.ببینیم و تعریف کنیم
۷۳) نخرمبه نخرمبه ی جا ونه بترسین و لین گ نشسّه مهمون جا
▪ معنی: از کسی که می گوید نمی خورم، نمی خورم و از کسی که با پای کثیف وارد نزل صاحیخانه می شود باید ترسید.
▪ موارد استعمال: خودش را ظاهراً خجالتی نشان می دهد اما خیلی گستاخ و بی شرم است.
۷۴) نسیه خنّه صاحب سلیقه هسّه
▪ معنی: نسیه می خورد اما صاحب سلیقه است.
▪ موارد استعمال: پولی در بساط ندارد اما انتخاب قشنگی دارد.