-
حقیقت فرشتگان
قرآن کریم علاوه بر معرفی موجودات و نعمتهای ظاهری و محسوس، از آفریدههای دیگر خداوند نیز نام برده است. دستهای از این موجودات «ملائکه» هستند که در مقام شناخت حقیقت این موجودات غیبی نظرات گوناگونی وجود دارد.
متکلمان معتقدند: فرشتگان اجسام نورانی، الاهی هستند که دارای عقل، شعور و ادراک و قادر به تصرف و تغییر سریع در امور سخت میباشند.
فلاسفه معتقدند: ملائکه مخلوق خداوند و عقول مجرد از ماده میباشند که در خارج از ذهن، دارای شکل مادی نیستند. آنها موجوداتی مقدس و دارای ماهیتی مخصوص میباشند.
رتبه وجودی فرشتگان
از آنجا که فرشتگان موجوداتی غیر مادی و عقل محض میباشند در اصطلاح فلاسفه به عالم فرشتگان عالم عقول یا عالم تجرّد گفته میشود. موجودات این عالم از جهاتی شبیه عقل و روح انسان هستند که فاقد آثار مادهاند. عالم تجرّد کمالاتی دارد که عالم مادّه از آن برخوردار نیست.
هر آنچه در عالم مجرّدات است بالفعل و ثابت است و تغییرناپذیر و جدای از زمان، تمام حقیقت شیء حاضر است. به خلاف عالم ماده که دائم در حال تغییر است.
در عالم مجردات محدودیتهای ماده (رنگ، حس، انقسام و ترکیب و...) وجود ندارد. و عالم مجردات علت ایجاد واسطهی فیض الهی عالم ماده است.
بنابراین فرشتگان از صفات مادی مبرا هستند و ویژگیهای ماده را ندارند، بلکه باید ماهیتی ملکوتی و مجرد داشته باشند و مراد از لطیف بودن ملائکه مادی بودن به شکل عناصر چهارگانه محسوس نیست. این لطافت هرچند به مرتبه تجرد هم نرسد، هرگز قابل درک نیست. البته ممکن است تجرد فرشتگان نیز به حسب مراتب فرق کند برخی از آنها مجرد برزخی باشند و برخی مجرد تام باشند.
از نظر قرآن و روایات ملائکه نزد خدا دارای مقام و منزلت و مراتب و درجات هستند؛ ماهیت آنها نوری و غیر از ماهیت بشر و جن است، مطیع اوامر الهی و مجری فرمان اویند، جنسیت و ذریه ندارند، از ماهیت خود به ماهیت دیگری تبدیل نمیشوند.
-
پاسخ : حقیقت فرشتگان
نفی اوصاف مادی
اینکه در روایات، برای ملائکه صورت و هیأت جسمانی ذکر شده از باب تمثل است و منظور این بوده که فلان فرشته طوری است که اگر اوصافش با طرحی نشان داده شود به این هیأت در میآید. همچنین آنها غذا نمیخورند و نمیآشامند و قوت و غذای آنها ذکر و تسبیح و تقدیس و عبادت خداوند است و چون موجواتی جسمانی نیستند، قطعی است که مانند انسان خواب ندارند. سخن و تکلّم آنها نیز از نوع تکلّم در عالم ماده نخواهد بود تکلّمی که به عالم ماده اختصاص دارد با الفاظی است که برای القای معانی و مکنونات آدمی وضع میشود. ولی فرشتگان کمالی مافوق کمال تکلّم دارند و مراد خود را با القاهای قلبی به مخاطب میرسانند نه با لفظ. و اگر سخن از مکان ملائکه برده میشود به این معنا نیست که ایشان هم مانند سایر موجودات عالم ماده، فضا اشغال میکنند، بلکه آنها چون موجوداتی مجرد و یا اجسام برزخی هستند و اجسام مادی نیستند هیچ گونه مکانی را به معنای اشغال فضا برای خود اختصاص نمیدهند و با وجود تعدد کثرت ایشان در آسمانها با یکدیگر تزاحم ندارند.
همینطور اطلاق جناح و بال برای فرشته در حقیقت استعاره از سرعت اطاعت و قوّت و شدّت در انجام کار است و قوایی است که هر یک از ملائکه به حسب مقام و مرتبهی خود دارند و همین قوّه هنگام تمثل برای انسان به صورت اجنحه متمثّل میشوند و تعدد و کثرت بالها در حقیقت راجع به جهات مختلف مرتبه و مقام آنهاست. همچنین این گونه تعابیر برای نشان دادن و تشبیه نمودن امور غیر محسوسه است با اشیاء محسوس و قابل درک با عبارت ساده و مختصر و بیان رسا برای فهم عوام.
-
پاسخ : حقیقت فرشتگان
بنابراین آنها از سنخ شعور و دارای عقل و تدبیر و حدود معینه و قدرت مافوق تصور هستند و موجوداتی مجرد و نامرئی که در فضا تمیز داده نمیشوند و چشم انسان قادر به مشاهده و رؤیت آنها نیست.
و سرانجام آنها نیز مانند هر موجود زندهای طعم مرگ را میچشند. البته باید گفت که آنچه ما آن را مرگ میدانیم (خروج روح از جسم و عالم ماده) درباره ملائک معنا ندارد. درباره ماهیت آنان احتمالاتی وجود دارد: ۱. این که مراد از مرگ درباره آنها گسستن پیوند روح از قالب مثالی آنها باشد. ۲. مقصود از کار افتادن فعالیت مستمر ارواح و ملائک و از دست دادن توان ادراکیشان باشد.
فلسفه وجود فرشتگان
از جمله موضوعات مهم اسلامی و معتقدات ضروری مذهب، موضوع وجود ملائکه و ایمان به آنهاست. همانا برای ایجاد سنخیت و تناسب بین خدایی که از وحدت ذاتی برخوردار است و کثرات امکانی (موجودات مادی) به موجوداتی نیاز است که نقش واسطه را بازی میکنند و کثرت محض نداشته باشند و از این جهت این قابلیت پدید آید که فیض از عرش به فرش سرازیر گردد. ذات متعالی خداوند برتر از آن است که بیواسطه، فاعلِ فعلِ جزئی متغیر باشد. بنابراین خداوند به اقتضای رحمت گستردهاش مراتب گوناگون موجودات را آفریده است که بعضی در معرض مشاهده و کشف ماست و برخی همچون فرشتگان با ویژگیهای خاصشان به نقل آگاهان ثابت میشود و نباید توقع داشته باشیم که هر پدیدهای در قالب تجربه و مشاهده بگنجد.
-
پاسخ : حقیقت فرشتگان
ضرورت ایمان به فرشتگان دلیلی بر اثبات آنان
از دیدگاه قرآن مسئله ایمان به فرشتگان موضوع جدّی و مهمی به شمار میرود به طوری که این مسئله در حیطه ایمان به غیب و جزو مراتب ایمانی یک مسلمان محسوب میشود. ایمان داشتن به فرشتگان مترتب بر چند چیز است. تصدیق کردن به وجود آنها، مقام و منزلت آنها، اینکه آنها مانند انس و جن از بندگان و مخلوقات خدایند، اینکه هیچ عملی نمیتوانند انجام دهند مگر به فرمان خدا، به هیچ وجه به خدا شرک نمیآورند و بزرگترین و عظیمترین سربازان خدایند. همانطور که خداوند میفرماید: «... وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَ النَّبِيِّينَ» ؛ «لیکن نیکوکار کسی است که به خدای عالم و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیامبران ایمان آورد» در این آیه همانطور که انکار خدا موجب کفر میشود، انکار فرشتگان و حتی فرشتهای از فرشتگان خدا نیز مساوی با کفر خواهد بود و کافر دشمن حق و جایگاهش در جهنم ابدی است.
-
پاسخ : حقیقت فرشتگان
مقایسه مقام انسان و فرشته
از جمله مباحث علم کلام و حکمت و عرفان این است که آیا ملائکه برترند یا انبیا و انسانهای متعالی؟ آیهای که برای اثبات اشرفیت آدم بر فرشتگان استناد میشود آیهی سجدهی ملائکه بر حضرت آدم است. «فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي فَقَعُوا لَهُ ساجِدينَ * فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ* إِلاَّ إِبْليسَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرينَ» ؛ «هنگامی که آن را (آدم) نظام بخشیدم و از روح خود در آن دمیدم، برای او سجده افتید* در آن هنگام همهی فرشتگان بدون استثنا سجده کردند* جز ابلیس که تکبّر ورزید و از کافران بود»
البته باید توجه داشت آنکه مسجود ملائکه است، جان آدمی است نه تن، چه اینکه فرشتگان هم در برابر جان آدمی، خاضع هستند و شیاطین هم در برابر جان آدمی دشمند. و وقتی خداوند مسئله تعلیم اسماء را مطرح فرمود انسان کامل را معلّم فرشتگان معرفی کرد.
برتری انسان نسبت به ملائکه را از آیات قرآن اینگونه میتوان ثابت کرد:
اول: خداوند ملائکه را امر به سجده آدم نمود و معنی ندارد وجود ناقص مسجود وجود کاملی باشد.
دوم: خداوند در آیه ۳۰ سوره بقره میفرماید: «وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَةً»؛ «هنگامی که پروردگارت به فرشتگان فرمود: من بر روی زمین جانشینی (نمایندهای) قرار خواهم داد» که مفاد این خلافت مقام آدمی را به عنوان موجود اکمل ثابت میکند.
سوم: خداوند در سوره (ص) آیات ۷۶-۷۱ علّت سجده ملائکه به انسان را همان نفخ روح خویش میداند.
چهارم: در آیه ۱۴ سوره مؤمنون در خصوص نحوهی آفرینش آدمی به خود تبریک میگوید : «فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقينَ»
-
پاسخ : حقیقت فرشتگان
مقایسه مقام جن و فرشته
وجود جن ثابت شده است، زیرا قرآن به وجود آنها صریحاً اشاره فرموده. جن ماهیتی غیر از ملائکه دارد، ملائکه ماهیتی روحانی دارند و مایه آفرینش آنها از نور است و رسولان الهی به خیر و نیکی هستند، ولی جن از آتش است.
و در احکام و خصلتها شبیهترین موجودات به انسان هستند، یعنی مکلفاند و دو جنسیاند، ذریه و تولد و مرگ و حشر و نشر دارند که در ملائکه هیچ کدام از اینها نیست. و از لحاظ فضیلت و کمال واقعی از ملائکه و انسان پایینتر هستند. حال جای این سؤال مطرح میشود که آیا ابلیس هم فرشته بود یا از جن بود؟
جمع کثیری از امامیه معتقدند ابلیس به چند دلیل از جنس فرشتگان نبود، بلکه از طایفه جن بود.
۱. ملائکه معصومند، در حالی که اگر ابلیس از جنس فرشتگان بود هرگز چنین عصیانی را مرتکب نمیشد. و نافرمانی امر الهی را نمیکرد و با توجه به فرمان سجده همانند سایر ملائکه عمل میکرد.
۲. ابلیس از آتش آفریده شده، در صورتی که امام صادق۷ فرمودند: «خدای عزوجل ملائکه را از نور آفریده»
۳. ابلیس دارای اولاد و ذریه است و فرشتگان فرزند ندارند.
۴. فرشتگان رسولان الهیاند.
۵. تصریح قرآن کریم: «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْليسَ كانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ...» ؛ «زمانی که به فرشتگان گفتیم برای آدم سجده کنید، همگی سجده کردند جز ابلیس که از جن بود...»
خداوند صریحاً میفرماید ابلیس از جنس فرشتگان نبوده، بلکه از طایفهی جن است. از دلایل بالا نتیجه میگیریم که ابلیس از جنس ملائکه نبود، بلکه از جنیّان بود که خود را در گروه و زمرهی ملائکه الهی در آورد و مانند سایر اجنه صاحب اختیار بوده و عصیان امر الهی را نموده است.
-
پاسخ : حقیقت فرشتگان
فصل دوم: اوصاف و ویژگیهای فرشتگان
عصمت فرشتگان
از جمله اوصاف مسلّم فرشتگانِ حق، عصمت و پاکدامنی ایشان است. عصمت در واقع به معنای نگه داشتن و مانع شدن است. معصوم بر اثر بالا بودن مراتب شناختِ خداوندِ متعال و دلباختگی نسبت به کمالِ حق به خود اجازه نمیدهد که گامی برخلاف رضای او بردارد. اگرچه فرشتگان از هر گونه گناه و معصیت پاک و مبرا هستند، اما آنان دارای مقام عصمتی به معنایی که در پیامبران و امامان: وجود دارد، نیستند. زیرا عصمت در پیامبران و امامان ذاتی نیست، بلکه اکتسابی است. و منشأ آن ایمان و باور کاملی است که در انسانهای کامل وجود دارد. اما فرشتگان عصمت ذاتی دارند، نه اختیاری.
با توجه به آیات قرآن کریم ملائکه هرگز از فرمان الهی سرپیچی نمیکنند و هرگز آلودهی گناه و معصیت نمیشوند: «لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُون» ؛ «فرشتگان عصیان امر خداوند نمیکنند و آن چه به آنان حکم شود فوراً انجام دهند» این آیه مبنی بر طاعت ذاتی فرشتگان است و آنان ملازم آن مأموریتی هستند که خدای تعالی به آنان داده و هرگز در مقام تمرد از اوامر برنخواهند آمد. البته اطاعت و ترک عصیان فرشتگان یک نوع اطاعت تکوینی است نه تشریعی، و اطاعت تکوینی همیشه وجود دارد. زیرا آنها آن چنان ساخته شدهاند که فرمان الهی را با کمال میل و رغبت و در عین اختیار اجرا میکنند.
-
پاسخ : حقیقت فرشتگان
- فطرس ملک
البته روایاتی درباره تخلّف بعضی از ملائکه از فرمان الهی و احیاناً تنبیه و مجازات آنها وارد شده است، نظیر روایت «فطرس» که نیاز به بررسی دقیق و تحلیل درست دارد.
البته همهی علمای اسلام چنین روایاتی را نپذیرفتهاند با دو دلیل:
۱. این که سند روایت ضعیف است. ۲. روایت فوق خبر واحد است که سندی هم (متصل به سند امام معصوم۷) برای آن ذکر نشده است، لذا نمیتواند در مقابل آیاتی که ملائکه را معصوم میدانند، قد علم کند.
از سوی دیگر علمای شیعه با فرض صحت چنین روایاتی، احتمالاتی را مطرح کردهاند:
۱. مجازات و تنبیه ملائکه در اثر «ترک اولی» بوده است، نه گناه و معصیت شبیه جریان حضرت آدم و یونس که ترک اولی از آن دو سر زد.
۲. عدهای این قبیل روایات را مربوط به دستهای از ملائکه دانستهاند که شبیه به انسان هستند. بعضی از ملائکه را در اخبار و احادیث «ملائکه زمینی» مینامند آنها موجوداتی نامرئی، اما شاید خیلی شبیه به انسان باشند، یعنی تکلیف دارند و احیاناً تمرد میکنند.
۳. بعضی هم معتقدند این روایت را با آیهی «لا يَعْصُونَ اللَّهَ» ؛ منافاتی ندارد؛ زیرا فرشتگان یکسان نیستند.
بنابراین دلالتی بر گناه فطرس ندارد، زیرا تقریباً در تمام روایات از کار فطرس به «أبطأ» یا «تلکَّأ» تعبیر شد که با هم مرادف و به معنای «کندی ورزید» هستند.
پس فرشتگان مجبور به عبادت نیستند، بلکه مجبول به طاعت و عبادتند، یعنی سرشت آنان اینگونه آفریده شده و نبود غضب و شهوت که از خاستگاههای عمدهی معاصی هستند، در فرشتگان مستلزم کمال عقلی و عملی محض آنان و نزاهتشان از هرگونه نقص ذاتی نیست. از این رو، ممکن است گاهی دچار نوعی لغزش در استدلال و جز آن گردند، لغزشی که مغایر با عصمت آنان و با حکمت الهی در اعطای مقامی به آنان نباشد.
-
پاسخ : حقیقت فرشتگان
تسبیح و عبادت فرشتگان
عالم فرشتگان چون عقل محض بوده و راهزنی مثل تمایلات و شهوات در آنان وجود ندارد، بدون مانع به عزّ ربوبی و عظمت و جبروت حق عارف گشته و ذلّ عبودی، ناچیزی و ناداری بندگان هم بر آنان مکشوف میشود و درست این دریافت، مغز و گوهر عبودیت است و در نتیجه تمام فرشتگان به عبادت خداوند مشغول هستند و در مسأله «عبادت و پرستش» موجوداتی تسلیم، خاشع و خالصند که لحظهای از عبادت حق غافل نمیشوند و عبادت کردن آنان ناشی از هویّت آنان و برخاسته از مرتبه وجودی آنان میباشد نه اینکه خداوند احساس نیازی به عبادت آنان کرده و آنان را بدین منظور خلق کرده باشد. به نمونههایی از آیاتی که دلالت بر عبادت فرشتگان دارد اشاره میشود.
۱. ساجدین الهی: «وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ دابَّةٍ وَ الْمَلائِكَةُ وَ هُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ» ؛ «آنچه در آسمان و زمین است از جنبندگان و فرشتگان برای خدا سجده میکنند و هیچگونه استکبار نمیورزند.»
۲. تسبیح خدا و طلب مغفرت اهل زمین: «وَ الْمَلائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَلا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ» ؛ «و فرشتگان به ستایش خدای خود تسبیح میگویند و از خداوند برای اهل زمین طلب مغفرت میکنند، آگاه باشید که خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است»
فرشتگان به حسب مقام وجودی و عظمت که پروردگار به آنان موهبت فرموده هر یک در حدّ وجودی خود به حمد و ثناء ساحت پروردگار اشتغال میورزند.
۳. عبادت دائمی: «يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ لا يَفْتُرُون» ؛ «آنها شب و روز بیهیچ سستی تسبیح میکنند»
۴. عباد مکرم: «وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ» ؛ «گفتند: خدای رحمان فرزندی گرفته است، منزّه است او [فرشتگان و اولیا] بندگانی ارجمندند».
بیان آیه کمال عبودیت ملائکه، از حیث خواصّ است، بعد از اینکه آنان را عباد نامید، با وصف اکرام ملائکه مقام آنان را بالاتر برد و اکرامشان به خاطر همان عبودیت بوده.
به هر حال کار این مجموعه، همگی عبادت و تسبیح و تقدیس خداوند بزرگ است گویی غیر از آن، کاری ندارند جز عبادت عشق نمیورزند. نمونهای از فرشتگان الهی هستند که فقط وظیفهی آنها عبادت و تسبیح پروردگار است. مانند فرشتگان مهیمن: آنها تنها به رحمان نظر بسته و مبهوت و حیران در عظمت و جلال آن حسن بیمثالند و به دیگر خلایق توجهی ندارند. آنان از شدّت مشغولیتشان به مشاهدهی حق نمیدانند که خداوند آدمی آفریده است. آنان همان فرشتگان عالون (بلندمرتبه) هستند که فرمان به سجده آدم نیافتند و اینان را «کروبیّان» نیز میگویند.
-
پاسخ : حقیقت فرشتگان
علم فرشتگان
ملائکه چون وجودشان بالفعل است یعنی هر مرتبهای که هستند و هر چه دارند یکجا دارند و رشد و استعداد ندارند که پا را فراتر از حدِّ خود گذارند و علم فرشتگان فطری و موهبتی است که با ذات آنها به وجود آمده و وجود آنها طبقات و مراتبی دارد که هر طبقه، واجد مرتبهای از کمال است و قابل کم و زیاد شدن هم نیست چنان که در قرآن آمده: «قالُوا سُبْحانَكَ لا عِلْمَ لَنا إِلاَّ ما عَلَّمْتَنا» ؛ «وقتی فرشتگان از شناسایی اسما عاجز ماندند به ناتوانی خود اعتراف کرده، گفتند: پاک و منزهی تو! ما چیزی جز آن چه به ما تعلیم دادهای نمیدانیم». علم فرشتگان در ابتدای خلقت در فطرت آنها نهاده شده و در وجود آنها جهات استعدادی نیست مگر آن که افاضهی جدیدی از طرف مبدأ بشود؛ زیرا فرشتگان حالت منتظره ندارند و هر کمالی که سزاوار وجود آنها است در ابتدای خلقت در اصل وجود آنها نهاده شده.
هر فرشتهای چون مجرد از ماده است و حجابِ ماده که (مانع علم است) را ندارد، عالِم به موجودات دیگر عالَم است البته تنها به اندازهی مرتبهی وجودی خود نه بیشتر نه کمتر، بنابراین ملائکه به همه موجودات پایینتر از خود تماماً علم دارند و به موجودات بالاتر از خود تنها در حدّ سعهی وجود خود علم دارند.
از نظر قرآن فرشتگان در روز قیامت جزء شهود محسوب میشوند و این زمانی درست است که آنها در دنیا از اعمال و رفتار انسان باخبر باشند تا بتوانند چیزهایی را که مشاهده کردهاند شهادت دهند. «وَ جاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهيدٌ» ؛ «هرکس را فرشتهای به دادگاه بزرگ الهی میکشاند و فرشتهای بر اعمال او شهادت خواهد داد.»
Forum Modifications By
Marco Mamdouh