در 21 دسامبر2012 ( اول دی ماه 91) چه اتفاقی خواهد افتاد؟

۱۲ راهی که جهان ممکن است از بین برود , اتفاقی که ۱ دی رخ می دهد

به جرات می توان گفت که امروزه، مسئله پایان دنیا به عنوان جنجالی ترین بحث در میان مطبوعات و رسانه های دنیا مورد توجه قرار گرفته است. شاید موضوع دیگری در دنیا برای بحث وجود نداشته و آغاز هزاره ی سوم میلادی مردم را نگران کرده است. بر اساس داستان ها و افسانه های قدیمی، آخرالزمان با شروع هزاره ی جدید آغاز خواهد شد.
بیاید تصور کنیم که پایان دنیا چگونه خواهد بود. چه بر سر جهان خواهد آمد و منتظر وقوع چه رویدادهایی باید باشیم. نظریه ها درباره ی آخرالزمان بسیار بوده و هر قوم و فرهنگی به نظریه خود معتقد می باشند.

http://www.iranpaya.tk/nletter/90/8/807/1.jpg

برخی از نظریه ها در مورد پایان دنیا به صورت زیر می باشند:
۱- تغییرات اکولوژی و آب شدن یخچال های قطب شمال و جنوب:
در صورت گرم شدن مفرد کره زمین و آب شدن یخچال های قطب شمال و جنوب، بسیاری از کشورها به یکباره به زیر آب فرو خواهند رفت. این نظریه تئوری نبوده و از سوی دانشمندان به ثبت رسیده است. تصور کنید که یک سوم تمامی خشکی های زمین به زیر آب فرو رفته و نسل بسیاری از جانداران، درختان و حشرات از بین خواهد رفت. در صورت بروز چنین اتفاقی، دیگر جای کافی برای زندگی بشریت در کره ی خاکی نخواهد بود.
۲- در دوران مدرسه به یاد داریم که به ما آموختند که اطراف زمین را لایه ازن تشکیل داده که این لایه، کره زمین را از تشعشعات رادیواکتیو حفظ می نماید. این تشعشعات به فراوانی در فضا یافت می شود ولی تنها مقدار ناچیزی از آن به سطح زمین برخورد می کنند. انسان ها با این که می دانند استفاده از برخی محصولات به لایه ازن صدمه می زند، اما با بی توجهی به این اخطارها، به استفاده از این مواد ادامه می دهند. سوراخ های لایه ازون روز به روز در حال بزرگ تر شدن بوده و آیا تا به حال به این فکر کرده اید که اگر این لایه از بین رود، چه بلایی بر سر کره خاکی خواهد آمد؟ بلی، پرتوهای رادیواکتیو خورشید هر جانداری را نابود خواهند کرد.
۳- برخورد اجسام کهکشانی با کره زمین:
برخورد اجسام کهکشانی با کره زمین یکی از مشهورترین تئوری های موجود در مورد پایان دنیا می باشد. بسیاری بر این عقیده هستند که نسل دایناسورها نیز به دلیل برخورد شهاب سنگ ها با زمین منقرض شد. بدین صورت ممکن است که چنین سرنوشتی نیز انتظار ما را بکشد و استخوانهای ما در قرن های آینده به عنوان فسیل، مورد پژوهش و بررسی قرار گرفته شود. تئوری دیگری در همین چارچوب می گوید که برخورد شهاب سنگ بزرگی با زمین، منجر به تکه شدن کره خاکی شده و این تکه ها همچون ماه به دور نوار مغناطیسی ستاره ها و یا سیارات دیگری خواهند گشت.
۴- خاموش شدن خورشید:
چندی پیش یک فیلم نظامی بر اساس این نظریه ساخته شد. این تئوری کاملا صحیح بوده و به اثبات رسیده است، فقط باید این نکته را در نظر داشت که چنین اتفاقی حدود ۱۰ میلیارد سال دیگر اتفاق خواهد افتاد. به نظر شما، ما شاهد وقوع چنین اتفاقی خواهیم بود؟
۵- حمله ی آدم فضایی ها به کره ی زمین:
کتاب ها، افسانه ها و فیلم های بسیار زیادی در مورد حمله موجودات فضایی به کره زمین وجود دارد. آیا موجودات فضایی کره ی زمین را تسخیر خواهند نمود؟ اثبات و باور چنین نظریه بسیار سخت بوده، چراکه تا کنون شواهدی در مورد کشف موجودات زنده در فضا به ثبت نرسیده است.
۶- انساس با دستان خودش کره زمین را به نابودی خواهد کشاند:
این نظریه از دیگر نظریه ها به حقیقت نزدیکر تر است. برای درک عمیق این مطلب کافی است تا رادیو و یا تلوزیون خود را روشن کرده و اخبار جهان گوش دهید. انفجار در یک منطقه، شروع حملات نظامی در منطقه ی دیگر، بمباران مردم بی گناه و غیره. بدون شک ،در صورت بروز جنگ جهانی جدید، ابر قدرت ها از سلاح هسته ای استفاده خواهند نمود. آغاز جنگ هسته ای کره زمین را به چرنوبل(حادثه انفجار نیروگاه هسته ای چرنوبیل در کشور اوکراین و در سال ۱۹۸۶ میلادی رخ داد.) تبدیل خواهد نمود.
۷- بسیاری از ادیان از پایان دنیا به آخرالزمان یاد می کنند. بر اساس نظریات مذهبی این فاجعه در صورتی رخ خواهد داد که جهان از گناه اشباع شود. در برخی ادیان این مسئله با ضهور پیامبران و امامان الهی و در برخی ادیان شاهزاده ی تاریکی ها دنیا را نابود خواهد ساخت. در کل، مذاهب مختلف از روزی خبر می دهند که همه کس در برابر خداوند به جزای اعمال نیک و بد خویش در دنیا خواهند رسید.
۸- هوش مصنوعی و ربات های متفکر جهان را در دست خواهند گرفت:
بسیاری از فیلم های دنیا بر اساس این نظریه تولید شده اند. با نگاهی عاقلانه به پیشرفت جهان در تکنولوژی می توان به درک این موضوع پرداخت که ممکن است در آینده، رباط ها بر انسان ها چیره شده و کره زمین را نابود سازند.
۹- جا به جایی قطب شمال و جنوب با یکدیگر:
جا به جایی دو قطب شمال و جنوب با یکدیگر منجر به تغییر حرکت کره زمین از چپ به راست خواهد شد. در نتیجه ی این فاجعه، نیروی مغناطیس اطراف کره زمین محو گشته و امواج کهشانی، حیات را در کره زمین نابود خواهند ساخت.
۱۰- سرمای هسته ای:
برخی به این نظریه اعتقاد دارند که با پایان سال ۲۰۱۲ میلادی، آتشفشان های خاموش به یکباره فعال شده و دود غلیظی اطراف کره زمین را احاطه خواهد کرد. قطر و تراکم این لایه ی گرد و غبار به قدری زیاد است که مانع از تابش نور خورشید به سطح کره زمین خواهد شد. به سرمای حاصل از این فاجعه ی زیست محیطی به اصطلاح <سرمای هسته ای> گفته می شود.
۱۱- تغییر مکان هسته ی کره ی زمین، خورشید و کهکشان ها:
تغییر مکان ستارگان، سیارات و کهشان هایی که به دلایلی در یک ردیف در فضا قرار خواهند گرفت می تواند منجر به نابودی حیات در کره زمین شود. دلیل این موضوع می تواند افزایش نیروی جاذبه خورشید و جذب ستارگان و سیارات به محور جاذبه خورشید، باشد. این نظریه به <همگرایی گرانشی> معروف می باشد. در صورت بروز چنین واقعه ای چه بلایی بر سر قطب های الکترمغناطیسی زمین خواهد آمد؟ بسیاری بر این عقیده هستند که این موضوع به زودی اتفاق خواهد افتاد. لازم به ذکر است که این شاخه از علم به طور کلی مورد بررسی و تحقیق قرار نگرفته است.
۱۲- ۲۱ دسامبر شاهد نمایش سیارات منظومه شمسی در فضا خواهیم بود:
در تاریخ ۲۱ دسامبر میلادی، خورشید، زحل(کیوان)، زهره، مشتری(ژوپیتر)، عطارد، مریخ و کره زمین در امتداد یکدیگر قرار خواهند گرفت و یک مسیر صاف از آغاز منظومه خورشیدی تا هسته ی آن یعنی خورشید را تشکیل خواهند داد. لازم به ذکر است که به غیر از منظومه ی خورشیدی ما، دیگر سیارات از کهشان های مختلف نیز به همین صورت ردیف قرار خواهند گرفت. از آنجایی که بشر هنوز با چنین موضوعی یعنی تاثیر نیروهای مغناطیسی سیارات و ستارگان بر یکدیگر برخورد نکرده است، نمی توان عواقب ناشی از آن را پیش بینی نمود. برخی از دانشمندان بر این عقیده اند که این مسئله ممکن است منجر به تغییر مکانی سیارات و یا منظومه ی خورشیدی گردد.

نظر شخصی بنده اینه که:

بعید نیست از نظر زمین شناسی و اتفاقات نجومی یکسری تحرکاتی در جهان اتفاق بیفته! که عموما قابل پیش بینی هستند.

اما اینکه ما اول دیماه امسال (21دسامبر2012) رو پایان دنیا بدونیم دور از منطق هست.

من فکر می کنم شایعه پایان جهان به خاطر این بوده که

1. تقویم مایاها دیگه گنجایشش برای ثبت ، از این بیشتر نبوده یعنی فقط تا 21 دسامبر 2012 رو می تونسته در تقویمش (لوح گرد..سنگ گرد..پوست.. یا هر چیز دیگر) بگنجونه. و از اونجایی که پیش بینی های این تقویم قریب به واقع بوده این برداشت صورت گرفته که پس چون از این تاریخ به بعد در تقویم نیامده پس پایان جهان است!

2. چون در پیش بینی هاشون به بزرگترین پدیده های زمین شناسی و نجوم و تحرکات آندو پی برده اند تصور کردند که با این همه اتفاق دیگه نباید چیزی از زندگی در کره زمین باقی بمونه!



بعید هم نیست که اگر اگر اگر اتفاقی بیفته که شبیه آنچه در روایات در باره آخرالزمان گفته شده باشه...بشه به وقایع آخرالزمان حملش کرد

البته باز هم می گم اولا اگر اتفاقی بیفته و ثانیا اگر اتفاقش از قبل در روایات آخرالزمان مطرح شده باشه... اونهم شاید.... یک وقت سوء تفاهم نشه.

طبق جدیدترین گفته ناسا :
ناسا تمامی شایعات 21 دسامبر را رد کرد و در مورد تقویم مایا ها هم گفت:
ای تقویم هم مانند تقویم میلادی ما تمام شده و دوباره از اول شروع میشود.همین.
به گفته سازمان رسمی ناسا مربوط به دولت ایالات متحده آمریکا هیچ نارسایی وجود نخواهد داشت و در مورد طوفان های خورشیدی هم اعلام کرد این طوفان ها هر 11 سال رخ میدهد و باعث نقص در برخی دستگاهها شده که دانشمندان در حال بهتر و برطرف کردن این مشکل هم هستند.
در کل تمامی شایعات را مردود دانست. و از علم دور خواند.


لینک زیر شما را به توضیح ویدئویی خود سازمان ناسا راهنمایی خواهد نمود:
http://www.nasa.gov/multimedia/video...a_id=156182841

این نظریه نظریه ی شیطان پرستاست اگه فیلم موسس شیطان پرستی رو ببینین تو اون فیلم این تاریخو میگه و تاریخ پایان جهان میدونه
آخرالزمان ینی آخر زمان این حکومت ها ینی زمانی که حضرت مهدی(عج) ظهور میکنن و یه حکومت عادلانه برقرار میکنن.تاریخ زمان ظهور حضرت رو هم هیچکی نمیدونه جز خدا حتی خود امام زمان هم اطلاع ندارن پس الکل خودتونو سرگرم این شایعاته غربی نکنین.

- - - به روز رسانی شده - - -

این نظریه نظریه ی شیطان پرستاست اگه فیلم موسس شیطان پرستی رو ببینین تو اون فیلم این تاریخو میگه و تاریخ پایان جهان میدونه
آخرالزمان ینی آخر زمان این حکومت ها ینی زمانی که حضرت مهدی(عج) ظهور میکنن و یه حکومت عادلانه برقرار میکنن.تاریخ زمان ظهور حضرت رو هم هیچکی نمیدونه جز خدا حتی خود امام زمان هم اطلاع ندارن پس الکل خودتونو سرگرم این شایعاته غربی نکنین.

به نظر منم دروغه

سلام
ممنون بابت این تاپیک
در مورد قوم مایا اینکه همشون پیشرفته نبودن اتفاقا یه قوم وحشی بودن ، که واسه رضایت خداهای متعددشون دختر پسر ها رو قربونی میکردن و داخل مخزن آبشون مینداختن !!!!! و ازون استفاده میکردن! واسه همین بیماری های مرگباری سراغشون اومد و محل زندگیشون رو ترک کردن و به جنگل ها پناه بردن... اما بخشی از این مایا ها افراد متفکر و اندیشمندی بودن که چون خورشید و ستاره ها رو میپرستیدن خود به خود روی صورت فلکی ها و حرکت ستارگان و سیارات زیاد کار کردن.. که این مطالعاتشون نسل به نسل بین این اندیشمندانشون توسعه پیدا کرد و موفق شدن زبان و ریاضی شون رو هم توسعه بدن و نوشته های روی پوست درخت انجیر و تقویم ها و حکاکی های روی سنگی که ازون دورا مونده واسه این گروه بوده
که الان حتی یه نفرشون هم باقی نمونده ... واسه همین خیلی ها هم میگن همچین گروه متفکری از قوم مایا وجود نداشته و به این یادگار ها جنبه ی فضایی میدن که موجودات فضایی اومدن و این دانش رو در اختیار قوم وحشی مایا گذاشتن!!!!!!
ولی اینکه پس چرا این گروه محاسباتشون و ریاضی و نجومو ستاره شناسی شون انقد قوی بوده ..
ریاضیات ما الان ده دهی هست شاید واسه تعداد انگشتای دستمون هست
ریاضیات قوم مایا بیست بیستی بوده شاید انگشتای پاشونم میشمردن
یا حتی در گذشته و علم دوران اسلامی محاسبات بر مبنای شصت بوده که اینجوری محاسبات دقیق تری رو انجام دادن
یه چیز مهم دیگه هم اینکه قوم مایا عدد صفر رو میشناختن!
و خیلی راحت عملیات جمع و تفریق ضرب و تقسیم و اعداد بزرگ رو انجام میدادن
به 3تا شکل اعداد رو میساختن!
یه خط تیره کشیده نماینده عدد 5
یه نقطه نماینده عدد 1
و یه چیزی شبیه بلوط نمانده 0 بوده

و با این شکل ها تقویم قمری260 روزه و شمسی 365 روزه و شمارش بلند 5126 ساله رو برا خودشون درست کردن
( هر دوره بلندشون 5126 سال طول میکشیده و معتقد بودن پایان هر دوره یه اتفاق بد میفته!
بعد جالب اینجاست که در تاریخ 15 اکتبر 4772 میلادی ، مراسمی به یادبود رو تخت نشستن یکی از شاهان قبلی بر پا خواهند کرد!
یعنی 2760 سال بعد از 2012 که با این پیش بینی ها تضاد داره![khanderiz])

خلاصه تسلط این گروه بر علم نجوم و ستاره شناسی بر میگرده به این که
محل زندگی اونها در آمریکای مرکزی روی عرض جغرافیایی قرار داشت.... که اونجا ایام اعتدالین یعنی روز های اول بهار و اول پاییز که طول شب و روز یکسان میشه و همین طور ایام انقلاب تابستان و انقلاب زمستانی یعنی شب چله که طولانی ترین شبه ، به راحتی قابل اندازه گیری بوده
بیست و یک دسامبر 2012 درست شب چله هست و سحرگاه این شب خورشید و زمین و مرکز طبق پیشگویی ها هم مرکز اند. که ناسا گفته این هم مرکزی چند سال اتفاق افتاده

چون تمرکز مایاها بیشتر روی انقلاب تابستانی بوده که خورشید درست اون لحظه بالا سرشون بوده به عبارتی خورشید از روی عرض جغرافیایی مایا ها عبور میکرد اکثر شهر های مایا ها زیر این عرض جغرافیایی بوده
و اونها ستونهای سنگی درست کردن که کره ای روش بود و با تعقیب کردن طول سایه میتونستن به این زمان برسن که وقتی به کمترین طول سایه ( در واقع سایه ناپدید میشد ) لحظه ی انقلاب تابستانی بوده
حالا نکته اینجاست که این انقلاب تابستانی رو فقط مایا ها میتونستن ببینن
چون در عرض جغرافیایی خاصی این حالت رخ میده و در نتیجه اسپانیولی ها که بعدا این سرزمین رو تصرف کردن از اون هیچ اطلاعی نداشتن و با همین شگرد ساده به دو نقطه مرجع زمانی فوق دقیق نجومی در طول 4فصل سال دست دست میافتن
یسری از مطالعات نشون میده که در این تاریخ یه پدیده نادر در زمین رخ میده و اون هم همترازی بین صفحات خورشیدی و کهکشانی کهکشان مشاهده میشه
در این زمان خورشید در حالت انقلاب زمستانی ، از دید یه ناظر زمینی با کهکشان راه شیری که کهکشان ماست و ما روی لبه اون قرار داریم هم راستا میشه
البته اختر شناس ها میگن اینکه ما زمینی ها بخاطر محدودیت دید آسمان بالا سرمون و کج بودن مدار چرخش زمین دورِ خورشید و حرکت لنگ چرخی زمین به دور خود بعد از سالها شانس میاریم که در این تاریخ خاص هم راستایی رو رویت کنیم! دلیل نمیشه که دقیقا اون لحظه این هم راستایی رخ بده!در حقیقت سالهاست که هم راستایی رخ داده! فقط در این تاریخ ما میتونیم ببینیم! همین!
پس این قضایا که میگن این هم راستایی رو خورشید اثر میذاره و ذرات پلاسماشو به حفاظ ژئومغناطیس زمین میکوبه که قطب ها عوض میشن و.... رد میشه!
بر عکس شدن قطب ها یکباره رخ نمیده! واژگونی مغتاطیسی البته داریم که اون هم به طور متوسط هر 400هزار سال یبار اتفاق میفته! و تا اونجایی که اطلاعات هست واسه حیات خطری نداره جدای از این هم تا چند هزار سال آینده این احتمال وجود نداره

خلاصه یه مورد دیگه هم اینکه خورشید از مقابل یه حفره تاریک در کهکشان را شیری ( همون سیاهچاله ای که میگن ) عبور میکنه که این حفره تاریک به وسیله ی غبار های بین ستاره ای ایجاد شده و باعث میشه ما نتونیم ستاره ها رو ببینیم!!
به عبارتی
خورشید در حالت انقلاب زمستانی خودش ( شب چله ) در امتداد شکاف تاریک کهکشان قرار میگیره و در طلوع آفتاب روز انقلاب زمستانی ، خورشید دقیقا در شکاف سیاه راه شیری قرار میگیره و جهت طوری میشه که حلقه ی کهکشان راه شیری در تمام نقاط افق دیده خواهد شد و گفتن که کهکشان روی زمین فرود میاد و اون رو در افق لمس میکنه و انگاری دروازه آسمان گشوده میشه!
البته دروازه ی آسمان یه اصطلاحه برای این حالت که کهکشان راه شیری افق رو در بر میگیره و ربطی به شکاف تاریک نداره

در افسانه های مایا خورشید در حالت انقلاب زمستانی با یک خدا مرتبط هست که به عنوان " اولین پدر" شناخته میشد. کتاب مقدس مایا ها در مورد دوقلوهایی هم سخن گفته که دوباره متولد میشن و دوره ی جدیدی رو در جهان آغاز میکنن
این مهندس کوثری که همیشه نوشته هاشونو دنبال میکنم خیلی خوب توضیح دادن البته چند سال پیش خونده بودم که تا اونجایی که یادمه میگم...!
در اساطیر مایا "شکاف تاریک " معادل هایی داره . مثل جاده تاریک ، یا جاده ای به جهان مردگان. خلاصه شکاف تاریک کهکشان در اساطیر مایا به عنوان معبری برای تولد مادر کیهان در نظر گرفته میشه
و چیزی که میتونیم اون رو " اولین مادر" بنامیم که "اولین پدر " رو کامل میکنه
در واقع استعاره های مایا به این شکل رمز گشایی میشه که برداشت های متفاوت ازش طبیعیه
در افسانه مایا اومده که در این تاریخ " اولین ماد" با " اولین پدر" متحد میشه یا به تفسیری دیگه زمانی هست که " اولین پدر"( خورشید در حالت انقلاب زمستانی و فرمانروای عصر جدید) از " اولین مادر" ( شکاف تاریک کهکشان ) زاییده خواهد شد
به عبارتی
" اولین مادر" به اولین خدا یا اولین فرمانروا ( آغاز کننده عصر جدید ) حیات خواهد بخشید
همونطور که میبینید حتی در این نوشته ها هم صریحا به حیات بخشی اشاره شده و پایان زندگی روی زمین که انقد شایعه شده نتیجه گرفته نشده!

تقویم مایا و دیدن هم ترازی( دیدن! چون همترازی قبل از این اتفاق افتاده فقط در ایین لحظه دیده میشه) همه ی اون چیزی هست که مدعیان پیش بینی کردن!!!!! بقیه ش فقط شایعات علمی هست برای مخاطب هایی که تا اسم دانشمند یا پروفسور میشنوند و یا چند تا اصطلاح علمی (همون تغییر قطب و اثر گرانشو ذرات پلاسما و فعالیت آتشفشانو اینکه غبارش حیات رو تحت تاثیر میذاره و.......) واسشون گفته میشه مات و مبهوت میشن و تسلیم گفته هاشون
در صورتی که همچین کلماتی از کتاب مایا ها که باقی مونده و نوع بیانش ( خب نمیشد این مباحث علمی رو به مردم اون زمان گفت پس ازین افسانه ها برای بیانش استفاده میکردن) باعث شده همچین شایعاتی رو بسازن در حالی که یکم دقت کردن باعث میشه آدم به این محاسبات و پدیده های جالب لای این نوشته ها دست پیدا کنه...
مطالب در خصوص این موضوع خیییییییییللللللللللللللل ییییییییییییییییییییییییی زیاد بوده من هم فردا امتحان دارم... تند تند اینارو نوشتم.. اگه بد توضیح دادم پیشاپیش شرمنده....
یلداتون پر از خاطرات خوب....
بعد از یلدا هم یه تاپیک درست میکنیم و خاطراتمونو واسه هم تعریف کنیم[cheshmak]
[golrooz][golrooz][golrooz]

دوستان...اینایی که میگن آخر دنیاست باید بدونن آخر دنیا نیست بلکه آخر نظام سرمایه داری آمریکاست!!
ببینید کی گفتم هرچی هست به آمریکا+چین ربط داره!!!!حالا ببین کی گفتم!

مطمئن باشید این حرف ها مزخرف هست؟!
مگر شما به دین ایین اسلام ایمان ندارید ؟
مگر خدا رو به دانایی و با هدف نمیشناسید ؟
مگر نمی دانید تا قبل از این که امام زمان نیاید خبری از اخرت و پایان دنیا نیست؟
پس لطفا خودتونو با این حرف های مسخره کننده و وقت گیر وقت گران بهاتون رو تلف نکنید که این ها شایعاتی هستند از ادم های بی مذهب .موفق باشید

چرت و پرته ، اگراتفاقی افتاد بیاین من رو بزنین

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط kamanabroo

نظر شخصی بنده اینه که:

بعید نیست از نظر زمین شناسی و اتفاقات نجومی یکسری تحرکاتی در جهان اتفاق بیفته! که عموما قابل پیش بینی هستند.

اما اینکه ما اول دیماه امسال (21دسامبر2012) رو پایان دنیا بدونیم دور از منطق هست.

من فکر می کنم شایعه پایان جهان به خاطر این بوده که

1. تقویم مایاها دیگه گنجایشش برای ثبت ، از این بیشتر نبوده یعنی فقط تا 21 دسامبر 2012 رو می تونسته در تقویمش (لوح گرد..سنگ گرد..پوست.. یا هر چیز دیگر) بگنجونه. و از اونجایی که پیش بینی های این تقویم قریب به واقع بوده این برداشت صورت گرفته که پس چون از این تاریخ به بعد در تقویم نیامده پس پایان جهان است!

2. چون در پیش بینی هاشون به بزرگترین پدیده های زمین شناسی و نجوم و تحرکات آندو پی برده اند تصور کردند که با این همه اتفاق دیگه نباید چیزی از زندگی در کره زمین باقی بمونه!



بعید هم نیست که اگر اگر اگر اتفاقی بیفته که شبیه آنچه در روایات در باره آخرالزمان گفته شده باشه...بشه به وقایع آخرالزمان حملش کرد

البته باز هم می گم اولا اگر اتفاقی بیفته و ثانیا اگر اتفاقش از قبل در روایات آخرالزمان مطرح شده باشه... اونهم شاید.... یک وقت سوء تفاهم نشه.

---

صهیونیست ها یه مشت چرت و پرت گفتن

- - - به روز رسانی شده - - -

سلام . فردا چهارشنبه مورخ 1391/9/29 ، استاد رائفی پور در شیراز سخنرانی در همین مورد دارند و کتمل در این مورد توضیح خواهند داد که اولین بار صهیونیست ها این شایعه را پخش کردند . آقای رائفی پور در این مورد زیر می خواهند صحبت کنند :


چند وقتی است که پیامی مشکوک و درعین حال مبهم در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی در حال انتشار است .
پیامی با این مضمون که در ر روزهای 23 ،24 و 25 دسامبر 2012،زمین در خاموشی کامل و تاریکی مطلق فرو خواهد رفت و در ادامه با لحنی متمایز و نچسب نسبت به فرض غلط نویسنده این پیام، سخن از نظمی جدید رانده است که جهان پس از این روزها به خود خواهد دید
"خودتان را برای رویارویی با جهانی کاملاً تازه آماده نمایید"
در واقع بنده شایعاتی از این دست را دقیقا در راستای پروژه 2012 و پایان تاریخ ارزیابی می کنم که البته قبلا مفصلا در باره آن سخن گفته ام (علی الخصوص در نقد فیلم 2012).
عباراتی نظیر "هم ترازی کیهان"، "خاموشی کامل سیاره" ، " تغییر از بعد سوم به بعد صفر" به هیچ وجه در علم نجوم تبیین و تعریف نشده است و بیشتر به دیالوگ های فیلم های خیالی هالیوودی شبیه است تا یک حقیقت علمی.
پیش از این گفتیم دستگاه رسانه ای غرب و صهیونیزم جهانی همیشه برای سرپوش نهادن بر اشتباهات خود و یا فته های جدیددش اذهان عمومی را منحرف کرده و شایعاتی از این دست را باید از این رهگذر تحلیل نمود.
اما اینکه در چنین روزهایی مثلا یاران صهیونیست ها در سوریه (بخوانید ارتش آزاد) بخواهند از این تشتت ذهنی و از سویی دیگر تمرکز بر موضو عاتی غیر اصولی مانند خبر سه روز تاریکی زمین سو استفاده نموده و به نفع خود بهره برداری هایی انجام دهند هیچ بعید نیست.
خوب است بدانید دقیقا در چنین روزهایی که مردم تمام حواسشان به موج های واهی رسانه ای مشغول است امریکا سرگرم آزمایشهای اتمی جدید خود است.
بارها عرض کرده ایم و باز هم می گوییم: از قدیم گفته اند طرف را به مرگ می گیرند تا به درد راضی شود.
اینکه زمین بخواهد نابود شود برای مردم خبر مرگی است که شرایط را برای پذیرش درد (بحران های دی اقتصادی در غرب) آماده می سازد. دقیقا شبیه به جریان نابودی زمین که قرار بود در سال 2000 به وقوع بپیوندد و هیچ اتفاقی نیافتاد ولی سال بعد از آن صهیونیست ها ماجرای یازده سپتامبر را رقم می زنند و به بهانه آن به دو کشور مسلمان می تازند.
در ادامه این پیام مضحک آمده است:
در طی این 3 روز خاموشی، مردم در خانه های خود بمانند، نترسند و آرام باشند، سعی کنند بخوابند، از مسافرت بپرهیزند، به عبادت بپردازند و آنهایی که زنده می مانند !!! خودشان را برای رویارویی با جهانی کاملاً تازه آماده نمایند(همان نظم نوین جهانی موعود صهیونیست ها )در عین حال افراد ناآگاه و کسانی که خود را برای چنین واقعه ای آماده نکرده باشند ممکن است ترس ناگهانی از وقوع چنین حادثه ای منجر به مرگ آنها شود!
اما براستی چرا سه روز خاموشی ؟ و چرا راهکار آن نیزسه روز خانه نشینی است ؟
پیشینه چنین داستانی را طبق معمول باید در کتاب مقدس جستجو کرد آنجا که حضرت موسی (ع) برای مردم مصر و حاکم ستمگر آن دیار (فرعون) از خدا طلب بلایی آسمانی می کند و درنتیجه :
سفر خروج باب 10 آیات 21 تا 24 :
و خداوند به موسي گفت دست خود را به سوي آسمان برافراز تا تاريكي بر زمين مصر پديد آيد تاريكي‏اي كه بتوان احساس كرد *پس موسي دست خود را به سوي آسمان برافراشت و تاريكي غليظ تا سه روز در تمامي زمين مصر پديد آمد* و يكديگر را نمي‏ديدند و تا سه روز كسي از جاي خود بر نخاست ليكن براي جميع بني اسرائيل در مسكنهاي ايشان روشنائي بود* و فرعون موسي را خوانده گفت برويد خداوند را عبادت كنيد فقط گله‏ها و رمه‏هاي شما بماند اطفال شما نيز با شما بروند.
در واقع یهودیان عناصر این داستان را بعد ها در تحریف های اناجیل نیز وارد کردند و این داستان جزو چار چوب عقیدتی مسیحیان گشت.
سال ها پس از ظهور مسیح دست تحریفگرانی همچون پولس (خاخام یهودی مامور به انحراف مسیحیت با نام اصلی شائول) از مسیح خدا ساخت اما خدایی که تا حد زیادی به خدای "بعل" شبیه بود و شاخصه های خدایان مصری همچون هروس را در خود داشت.
مصریان سه روز تاریکی را مرگ خدای خورشید (هروس) می دانستند و روشنایی پس از آن را نیز جان گرفتن دوباره خداوندگار خورشید.
متاسفانه تمام عناصر این داستان در وجود مسیح تجلی می یابد و از آنجا که تحریفگران ، او را همان خدای خورشید جا زدند باید خدای خورشید به صلیب کشیده شود و بمیرد و پس از سه روز دوباره زنده شود:
داستانی که برای مسیح تراشیدند و گفتند پس از سه روز زنده شد دقیقا یک کپی برداری ناشیانه از داستان خیانت تایفون به هروس و مرگ او وسپس زنده شدن هروس پس از سه روز است.
و جالب اینجاست که در افسانه های مصری می گویند در این سه روز هروس بر صلیب بود.
از تاریخ تحریف شده تولد عیسی (ع) که دقیقا با تولد خورشید در همطرازی سه ستاره صورت فلکی جبار با ستاره شباهنگ (ایستار/ایشتار/تیشتر/ سیریوس) است که بگذریم سرگذشت آتيس که در آسياي صغير پرستش مي شد و به مرور زمان به غرب و به خصوص روم نفوذ کرده بود بسيار خواندني است :
آتيس مرد و پس از سه روز زنده شد و هر ساله پيروان آتيس ، شکل او را به درخت کاج مي آويختند و براي مرگش عزاداري مي کردند . پس از سه روز آن را دفن کرده و رستاخيزش را جشن مي گرفتند و آن را نشان نجات مي دانستند .
آشنایی مردم روم با این تعالیم تا بدان حد بود که اوریجن یکی از بزرگان مسیحیت که در قرن سوم میلادی می زیست درباره ی رستاخیز مسیح می نویسد :
این معجزه برای بت پرستان چیز تازه ای نیست یعنی اینکه از پیش داستان آن را شنیده بودند ( مسیحت شناسی مقایسه ای / زیبایی نژاد / ص 372 ) .
به هر حال آنچه این روزها بر آن دامن می زنند افسانه ای بیش نیست افسانه ای که صهیونیست ها به عناصر آن (پرستش خدای بعل) معتقدند .اما آنچه مهم است این است که امروز مسئله وضعیت جبهه مقاومت اصلی ترین فاکتوری است که همواره باید در ذهن داشت و هرگز از آن غافل نشد.
به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجت (عج) که صد البته نزدیک است.