پاسخ : تصویر اسکن مغز یک عاشق
سوناي به نظرمن اينا شكل تومورهاي حرارتي مغز هستن آيا ممكنه اين تومور باشه؟[soal]
پاسخ : تصویر اسکن مغز یک عاشق
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Ehsan Ksz
سوناي به نظرمن اينا شكل تومورهاي حرارتي مغز هستن آيا ممكنه اين تومور باشه؟[soal]
این تصویره و اون نقاط قرمز به معنی تغییر در قسمتی از بافت مغز نیست بلکه برای نمایش بهتر مناطق مورد نظر آن قسمتها رو با رنگ دیگه نشان دادن.
پاسخ : تصویر اسکن مغز یک عاشق
اره پونه درست میگه.خوب واقعا تحقیق خوبی کردن وبه نتیجه رسیدن!!خب یک سوال اونم اینکه هورمون هم روی این قبیل واکنش ها نقش داره یا نه؟؟؟؟؟
پاسخ : تصویر اسکن مغز یک عاشق
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
رکابدار
اره پونه درست میگه.خوب واقعا تحقیق خوبی کردن وبه نتیجه رسیدن!!خب یک سوال اونم اینکه هورمون هم روی این قبیل واکنش ها نقش داره یا نه؟؟؟؟؟
نقل قول:
دوپامین شیمی مغز هنگامی که فرد عاشق است در سطح بالاتری قرار دارد.
نقل قول:
کاهش سطح سروتونین در افرادی که دچار اختلال وسواس فکری عملی هستند نیز توضیح دهنده این است که چرا عشق می تواند ما را مضطرب و عصبی کند.
بله
دوپامین یه هورمون هست که باعث بیشتر شدن توانایی و انرژی میشه و در صورت کمبودش خستگی و بی حوصلگی... و مردها اغلب این هورمون رو کم میارن
( دوپامین علاوه بر این نشاط در ترس هم دخالت داره)
و هچنین سروتونین هم باعث حس رضایت و خوشبینی و کاهش تنش در ما میشه... و خانم ها بیشتر سروتونین کم میارن که باعث افسردگیشون میشه...البته خب بیش از حدش هم باعث تند خویی و حالت تهاجمی و حتی تشنج میشه...
پاسخ : تصویر اسکن مغز یک عاشق
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
سونای
پزشکان با استفاده از فناوری اسکن مغز تصاویر باورنکردنی از رخدادهای مغز هنگام عاشق شدن ارائه کردند تا مشخص شود که چرا افرادی که عاشق می شوند گاهی غیر منطقی و حتی مضحک می شوند. پزشکان با انجام اسکنهای مغزی متوجه تغییرات شیمیایی شده اند که در زمان عاشق شدن افراد در بخشهای مختلف مغز رخ می دهد و مهم تر از همه در چنین شرایطی برخی از بخشهای مختلف مغزی خاموش می شوند. از سوی دیگر این اسکنهای مغزی نشان داده است که عاشق شدن به گونه ای می تواند انسانها را عصبی و ناپایدار کند. پزشکان و متخصصان این تحقیق ابراز امیدواری کردند که این تحقیقات روزی نشان می دهد که چرا تعدادی از ما در مواردی که به احساسات و عاطفه مربوط می شود پا را از حد فراتر می گذاریم.
بخشی از مغز که از آن با عنوان " لوب پیشانی یا قدامی " یاد می شود و برای قضاوت کردن حائز اهمیت است هنگام عاشق شدن از کار می افتد. تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) قطع این فعالیت را تنها زمانی که فرد عاشق بوده نشان می دهد. این امر موجب شده که فرد از تمام انتقادها و یا تردیدها نسبت به کسی که دوست دارد، چشم پوشی کند. سمیر ذکی استاد زیبایی شناسی - عصبی در دانشگاه کالج لندن اظهار داشت: وقتی به کسی که دوستش دارید نگاه می کنید، بخشهایی از مغزتان فعال می شوند، اما یک بخش بزرگ در مغز که نقش قضاوت را برعهده دارد از کار افتاده و غیر فعال می شود. وی اعتقاد دارد که مغز ممکن است برای اهداف زیست شناختی عالی تر چنین واکنشی نشان دهد. افرادی که عاشق هستند هنوز هم می توانند در زندگی خود تصمیمهای مهم اتخاذ کنند برای مثال درباره یک تجارت مهم یا موضوعات غیر احساسی تصمیم گیری کنند و این نوع سلامت عقلی ممکن است شرایطی را ایجاد کند که دوستانشان برای متقاعد کردن آنها در ترک این احساس در روابط غیرعاقلانه با چالش رو به رو شوند.
اسکنهای مغزی همچنین نشان می دهد که بخشهایی از مغز که احساس را کنترل می کنند و بخش دیگری که درگیر احساسات منفی است نیز غیر فعال می شود به همین دلیل افرادی که عاشق هستند با رضایت کامل زندگی می کنند و همواره احساس شادی کرده و زمانی که عاشق هستند از این که اتفاق بدی رخ دهد هیچ واهمه ای ندارد. مطالعات نشان می دهد که دوپامین شیمی مغز هنگامی که فرد عاشق است در سطح بالاتری قرار دارد. دوپامین کلید تجارب لذت و درد است که با لذت، اعتقاد و رضایت ارتباط دارد و ممکن است یک تغییر ناگهانی در سطح این ماده شیمیایی موجب شود که دست کشیدن از عشق دشوار شود.
آزمایشها نشان می دهد که استفاده از داروهای شبه افیونی چون کوکائین در افزایش سطح دوپامین مغز تأثیری مشابه عاشق شدن دارد.یکی از عوارض جانبی افزایش دوپامین کاهش یک ماده شیمیایی دیگر به نام سروتونین است، هورمون کلیدی که حالات و اشتهای ما را تنظیم می کند. کاهش سطح سروتونین در افرادی که دچار اختلال وسواس فکری عملی هستند نیز توضیح دهنده این است که چرا عشق می تواند ما را مضطرب و عصبی کند. در رابطه با تغییرات شیمیایی در زمان عاشق شدن تغییرات مرتبط با آدرنالین بارزترین تغییر است. این هورمون علتی برای سرعت ضربان قلب، عرق کردن کف دست، خشک شدن دهان هنگام دیدن کسی است که دوستش داریم. همین هورمون در زمانی که ما وحشت زده می شویم نیز ترشح می شود. روانشناسان هنوز تلاش می کنند به درک این مسئله برسند که چرا یک فرد به طور مخاطره آمیزی نگران شده و همه چیز خود را به خاطر عشق به خطر می اندازد.
پزشکی بالینی
با قلب عاشق می شویم یا مغز!!؟
سلامت -ترس را در شکم و معده نیز میتوان حس کرد ولی میگویند جایگاه عشق، قلب است. لجبازی نکنید. عکس قلب و تیری را که به سمت آن پرتاب شده است همگان دیدهاند. در عهد باستان ارسطو معتقد بود قلب جایگاه تمامی احساسات است، هر چند که کلود گالین – پزشک یونانی قرن دوم میلادی – جگر را مرکز همه چیز میدانست اما با این حال قرنهاست که بشر با قلبش هم حس میکند و هم تصمیم میگیرد.
http://www.roozeshadi.com/wp-content...z-ya-ghalb.jpg
در نیمه دوم قرن ۱۳ میلادی، قلب بهطور رسمی جایگاه عشق خوانده شد و در تمامی تصاویر مذهبی، قلب مکان مقدس عشق خداوندی معرفی شد. در قرن ۱۸ میلادی گرچه علم قلبشناسی در حال بال و پر گرفتن بود ولی جایگاه عشق متزلزل نشد تا آنکه سرانجام در قرن ۲۰ میلادی، انسان عشق را احساسی تولید و کنترل شده از سوی مغز دانست. انسان قرن بیستمی عشق را بیاهمیت و نتیجه گذرای فعل و انفعالات شیمیایی در بدن جلوه داد. بشر قرن بیست و یکی نیز بیشتر به <ماتریالیسم> زیستی گرایش پیدا کرده است.
تحقیقات اخیر نشان داده است که عشق نتیجه واکنش متقابل مغز (مراکز مربوط به غرایز، احساسات و منطق) و قلب است جالب است که بدانید قلب نقش مستقل در عاشقشدن بازی میکند. گاهی عشق اصلا نتیجه یک تصمیم عاقلانه و منطقی نیست. در واقع مغز در این میان نقش اندکی ایفا میکند. دهها هزار نرون، اطلاعات درونی بدن را به مغز مخابره میکنند و در نهایت مرکز مربوط به غرایز با بررسی این اطلاعات و اطلاعات هورمونی، دستور بروز عکسالعملهای فیزیکی اتوماتیک مانند ترس، خشم و شادی … را صادر میکند. هنگامی که عاشق میشوید، مغز فرمان میدهد تا ضربان قلب تند، پوست سرخ و تنفس عمیقتر شود.
به لطف تکنیکهای مدرن عکسبرداری از مغز، هماکنون میدانیم که مرکز احساسات در مغز کجاست و به این منطقه در اصطلاح “مغز احساسی” میگویند.
بهطور خلاصه وقتی فردی را میبینید که به دلتان مینشیند، بخش مربوط به غرایز در مغز فعال میشود و از بخش مربوط به احساسات میخواهد نظرش را درباره فرد روِیت شده بگوید. بخش احساسات در تمامی خاطرات ذخیره شده در مغز موقعیتهای مربوط به این فرد و این حس را مورد بررسی قرار میدهد و نتیجه را چه خوب و چه بد بازگو میکند. بخش منطقی مغز نیز موقعیت و دادهها را با توجه به معیارهای خود میسنجد و ممکن یا غیرممکن بودن ایجاد یک رابطه عاشقانه را به کمک هورمونهای مختلف مخابره میکند.
نکته جالب توجه آنجاست که دانشمندان پس از بررسی تصاویر گرفته شده از مغز یک انسان عاشق متوجه شدند که در عشق همان مناطقی درگیر میشوند که وقتی انسان از مواد مخدر یا مشروبات الکلی به مقدار زیاد مصرف میکند، دچار اختلال میشوند. کشف این موضوع، توجیهی برای این ادعاست که عشق کور است.
گردآوری: مجله آنلاین روزِ شادی
http://www.roozeshadi.com/%d8%a8%d8%...a%d8%b2%d8%9f/