چنـــدی از نــآمه های غضنفر

روزی غضنفر برای کار و امرار معاش قصد سفر به آلمان میکنه و همسرش و نوزده بچه قد و نیم قد رو رها کنه
خلاصه همسرغضنفر گفت :حال ما چه طور از احوال تو با خبر بشیم؟؟؟؟
غضنفر گفت: من برای تو نامه مینویسم....
همسرش گفت: ولی نه تو نوشتن بلدی و نه من خوندن !!!!!!!!!!!!!!!!!
غضنفر گفت من برای تو نقاشی میکنم ... تو که بلدی نقاشی های منو بخونی مگه نه ؟؟؟؟؟؟
خلاصه غضنفر به سفر رفت و بعد از دو ماه این نامه به دست زنش رسید ..
این شما و این هم نامه ببینید چیزی میفهمید!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟
http://www.irannaz.com/user_files/im...rannaz_com.jpg

حال ترجمه از زبان همسرش

خط اول :حالت چه طوره زن ؟
خط دوم :بچه ها چه طورن ؟
خط سوم : مادرت چه طوره ؟
خط چهارم :شنیدم سر و گوش ت می جنبه!!!
خط پنجم : فقط برگردم خونه....
خط ششم : می کشمت
خط هفتم :غضنفر از آلمان...

[khande][khande][khande][khande][khande][khande][khande]

با نوزده تا بچه بایدم آدم بره آلمان.....[bamazegi]

سلام عزیزم.من که هیچ تصویری نمیبینم!!!!اصن تصویری درکار هست یانه؟!!![soal]

من مي بينم تصوير خورزوخانه
هر كسي نمي تونه ببينه!!!!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Nil0far

نــآمه غضنفر به همسرش

---

عکس رو دوباره آپلود کنید...
نیست ...چیزی نیست

درســـــــــــت شد [nishkhand]

جالب بود

قشنگ بود[tashvigh]

به نظر من
خط اول:عاشق یه دختر المانی شدم
خط دوم:ما باهم ازدواج کردیم
خط سوم:گول ظاهرش خوردم مثل مار افعی میمونه
خط چهارم:از دست حرفاش خسته شدم
خط پنجم:میشه بیام خونه ؟ایران ؟
خط ششم:دختره کاملا از یادم رفته
خظ هفتم:من ببخش من یه ادم دیگه ای شدم