چرا مرگ استیو جابز این همه برای مردم دنیا مهم شد؟
http://www.asriran.com/files/fa/news...192385_994.jpg
«آینده» - مهدی خرم دل : مرگ استیون پاول جابز پیش از آنچه انتظار می رفت، رخ داد و مدیرعامل اپل كه با شدت گرفتن عارضه سرطان لوزالمعده اش، از مسئولیتش كناره گرفته بود، به مراتب پیش از حد تصور، سنگ یادبودش تراشیده شد و او نتوانست پنجاه و هفتمین سال عمرش را سپری كند. اما در طول سه دهه از عمرش، آنچنان در سطح جهان اثرگذار واقع شد كه مرگش در سطح مرگ بزرگترین دانشمندان و مخترعان تاریخ مورد توجه مردم جهان قرار گرفت و حجم پیام های تسلیت مشاهیر و سیاسیون نیز حكایت از چنین توجه عمومی به این اتفاق داشت؛ اما چرا نسبت به جابز و تیپ های شخصیتی همچون جابز، چنین توجه وسیعی صورت می پذیرد و در مركزیت نگاه افكار عمومی جهان قرار می گیرند؟
پاسخ سهل ممتعنی پیش روی این پرسش قرار دارد، چرا كه جابز در عین حال كه تاثیرگذاری وسیعی در جهان داشت، اختراع اساسی و پایه ای یا كشف علمی بزرگی كه منشا رفع برخی مشكلات جهانیان و یا تسكین آلام بشریت شود را انجام نداد و از این حیث نمی توان او را در كنار نیوتن، ادیسون، انیشتین و مخترعان و دانشمندانی در این سطح قرار داد؛ اما از سوی دیگر در چند دهه فعالیتش در حوزه فناوری اطلاعات (IT) در عصر ارتباطات، با درآمیختن تكنولوژی های روز و افزودن مزیت های نسبی به این تكنولوژی ها، صنایعی را خلق كرده كه در تسهیل زندگی بشریت، حتی بیش از برخی از بنیادی ترین اختراعات نیز اثرگذار بوده و بی شك از این حیث، كوچك شمردن آنچه جابز و گروه تحت مدیریتش پی گرفت، نیز قابل پذیرش نیست.
در سال های اخیر كه علوم فوق العاده به سمت تخصصی شدن پیش رفته و حتی عالیرتبه ترین صاحب نظران رشته های متخلف علمی از شتاب توسعه علوم و فناوری ها و به تبع این توسعه، تخصصی شدنش كه محصول ارتباط پیوسته دانشمندان این كره خاكی و تبادل سریع دستاوردها و هم افزایی است، متحیرند، ارائه كشف های بزرگ و بنیادین كه زندگی بشریت را دگرگون سازد همچون اختراع چرخ یا ماشین بخار(!) به خصوص توسط یك دانشمند یا مخترع ناممكن جلوه كند و به همین در سال های اخیر عمده جوایز نوبل یا جوایز علمی دیگر به دانشمندانی اهدا شده كه عمدتاً نظریه های علمی تخصصی را در راستای نمایان ساختن زوایای تاریك علوم، ارائه داده اند و به همین دلیل تیپ شخصیتی دانشمندان اولیه به ویژه دانشمندان عصر صنعتی قابل مشاهده نیست.
در این فضا رویكرد مردم جهان پیرامون دانشمندان در عصر ارتباطات، طبیعتاً به سمت چهره های خلاق و صنعتگران بزرگی است كه با تلفیق آخرین دستاوردهای تكنولوژی ارتباطات، زندگی را تسهیل می كنند و این عصر با خود دانشمندانش را نیز آورده است؛ ویژگی مشترك این چهره ها با دانشمندان اعصار پیشین، سخت كوشی و پشتكاری است كه باعث شده در مسیر رسیدن به هدفشان متوقف نشوند، اما چهره های این عصر نسبت به اسلافشان از نوآوری و خلاقیت به مراتب بیشتری برخوردارند و همین مسئله باعث می شود، دانشمندان این عصر برخلاف دانشمندان اعصار گذشته بتوانند پیش از مرگشان با آنچه اختراع كرده اند زندگی خود و بسیاری را متحول سازند و سرعت در تحصیل شهرت و ثروت نیز در این عصر دستیافتنی است.
تلاش او قابل قیاس با دوست و رقیبش، بیل گیتس است؛ مردی كه فناوری را به شكل هدفمند در راستای توسعه و ارتقاء سطح كامپیوترهای شخصی (PC) به كار برد و با ارتقاء فناوری ها و چینش مناسب دستاوردهای حوزه فناوری اطلاعات و به طور خاص نرم افزار و سخت افزار، شركت مادر ماكروسافت و صدها شكرت اقماری را به وجود آورد و البته همان دوران نیز اپل I و اپل II به بازار آمد و این محصول پاركینگ خانه استیو جابز بود؛ مردی كه روزی حتی غذایی برای خوردن نداشت و سخت ترین مسیرها را برای رسیدن به جایگاه كنونی اش كه آرزوی بسیاری از مردم تلقی می شود، طی كرده است. جابز را اما شاید عمده مردم جهان با تلاشش برای ارائه فناوری های هوشمند از جمله مكینتاش، آی پاد، آی پد و نسل تلفن های هوشمند آی فون بشناسند؛ اتفاقی بزرگ كه آنچنان بازارهای فناوری های جهانی را تحت تاثیر قرار داد كه شركت های بزرگ چون سامسونگ اعتبارشان را فدای عدم رعایت قانون كپی رایت كنند و به كپی ناشیانه و حتی جاسوسی صنعتی از اپل دست بزنند!
جابز كه با رشد مجموعه ای كه از پاركینگش امروز به ساختمانی بزرگ تر از پنتاگون رسیده، خلاقیت به خرج داد و خوشبختانه در جهان امروز خلاقیت حق كپی رایت داشت تا بسیاری از آنچه او پدید آورده تا ابد به نامش تمام شود و تا سالها چنین چهره سختكوشی كه از هیچ چیز به همه چیز رسید را فراموش نشود و الگویی برای بسیاری در جهت رسیدن به موفقیت باشد. این واقعیت عصر ارتباطات است كه مردمی كه تولید و برخورداری از ثروت را و همچنین تسهیل زندگی شان را تا سرحدممكن دوست دارند، الگوهایی را می ستایند كه در این مسیر گام برداشته اند و در عین سخت كوشی و خلاقیت، رفتاری انسانی دارند و با یك سیب گاز زده، در پی رویاهایشان چون یك دونده ماراتون می روند و دنیا را به شیوه ای متفاوت فتح می كنند.
در روزهای اخیر گفتار های متعددی از خالق این فناوری ها منتشر شد اما تكان دهنده ترینش بخشی از سخنرانی این مسلمان زاده بودایی در دانشگاه مدیرساز استانفورد بود: «...من هفده سالم بود یك جایی خواندم كه اگر هر روز جوری زندگی كنید كه انگار آن روز آخرین روز زندگی تان باشد شاید یك روز این نظر به حقیقت تبدیل بشود. این جمله روی من تأثیر گذاشت و از آن موقع به مدت سی و سه سال هر روز وقتی كه من توی آینه نگاه میكنم از خودم میپرسم اگر امروز آخرین روز زندگی من باشد آیا باز هم كارهایی را كه امروز باید انجام بدهم، انجام میدهم یا نه. هر موقع جواب این سؤال نه باشد من میفهمم تو زندگی ام به یك سری تغییرات احتیاج دارم...»؛ سخنی كه در كلام معصومین آمده اما دیگران به آن پاینبدند.
پاسخ : چرا مرگ استیو جابز این همه برای مردم دنیا مهم شد؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
.yalda.
بخشی از سخنرانی این مسلمان زاده بودایی....
میشه در این مورد توضیح بدید؟
پاسخ : چرا مرگ استیو جابز این همه برای مردم دنیا مهم شد؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Hourad
میشه در این مورد توضیح بدید؟
منظورش :
نقل قول:
او که یک
عرب آمریکایی بود
[۲۳][۲۴] فرزند «جوآنی سیمپسون» و پدری
سوری[۲۵][۲۶][۲۷] و
مسلمان[۲۸] به نام «عبدالفتاح ("جان") جَندَلی»، استاد دانشگاه در زمینهٔ علوم سیاسی، است.ابوالفتاح در سال ۱۹۵۵ به سان فرانسیسکو رفت و رابطهاش با یک دانشجو به نام «جوآن کارول شیبل»، منجر به تولد استیو شد.
البته فکر کنم بعدها استیو رسوم بودایی رو پذیرفت . . .
نقل قول:
پس از سفر معنوی استیو به
هند، وی با سری تراشیده و با جامهٔ سنتی هندی بر تن، به آمریکا بازگشت.
http://fa.wikipedia.org/wiki/استیو_جابز
پاسخ : چرا مرگ استیو جابز این همه برای مردم دنیا مهم شد؟
http://www.itiran.com/images/bullet.gif آنچه درباره استیو جابز نمیدانید
16 مهر 1390 - خبر این است؛ اسطوره دنیای تکنولوژی مرد، به سادگی طراحی محصولاتش و به مرموزی شخصیتش. او در تمام سالهای مدیریتش در Apple همیشه از نظر کارکنانش یک شخصیت بزرگ و نفوذناپذیر به نظر میرسید.
در واقع بر خلاف بسیاری از آنها که شهرت را چاشنی زندگیشان کردهاند، او همیشه از حواشی مربوط به زندگی شخصیاش به دور بود و تمایلی به صحبت درباره جزئیات زندگیاش نداشت؛ حتی درباره بیماریاش هم حرفی نمیزد. استیو جابز هرگز در مصاحبههای زیادی که انجام میداد هم به سوالی درباره زندگی خصوصیاش جواب نمیداد و به همین دلیل دانستن جزئیات زندگی او برای خیلیها جالب شده بود. با این همه اما بخش خبری وب سایت Yahoo در مطلبی با عنوان «6 چیزی که درباره زندگی استیو جابز نمیدانید» در مورد ناشناختههای زندگی بزرگترین مرد جهان تکنولوژی گفته است که آنها را در اینجا میخوانید:
1- کودکی
جابز در روز 24 فوریه سال 1955 در شهر سانفرانسیسکو به دنیا آمد و تنها چند روز بعد از تولدش یک زوج جوان او را به فرزند خواندگی قبول کردند. به این ترتیب زندگی جابز با کلارا و پل جابز در مانتین ویو در کالیفرنیا آغاز شد. پدرخوانده او (عبارتی که استیو جابز بسیار با آن مخالف بود) یک مکانیست بود که در یک کمپانی بزرگ کار میکرد و مادرش به عنوان حسابدار در شرکتهای مختلف فعالیت میکرد، جابز اما بعد از چند سال خیلی زود متوجه شد که با پدرخوانده و مادرخواندهاش زندگی میکند. مادر واقعی او «جوآن سیمپسون» در زمان به دنیا آوردن او دانشجو بود و مدتی بعد یک گفتار درمان شد و پدر اصلیاش «عبدالفتاح جان جندالی» یک مسلمان اهل سوریه بود که از سن 18 سالگی به آمریکا آمده بود و در زمان تولد استیو جابز به عنوان معاون مدیرعامل شرکت رنو فعالیت میکرد.
2- ترک تحصیل از دانشگاه
خلاقترین مرد دنیای تکنولوژی که ایدههای منحصر به فردش Apple را به ارزشمندترین شرکت جهان تبدیل کرده است، هرگز از دانشگاه فارغ التحصیل نشد.
در واقع او بعد از آنکه از دبیرستانی در منطقه کوپرتینو در کالیفرنیا فارغ التحصیل شد، در سال 1972 در دانشکده خصوصی Reed ثبتنام کرد. او تنها یک نیم سال تحصیلی را در این دانشگاه ماند و بعد از آن به خاطر مشکلات مالی برای پرداخت شهریه از آنجا بیرون آمد. بعدها او در سخنرانی معروفش در دانشگاه استنفورد به مناسبت جشن فارغ التحصیلی گروهی از دانشجویان درباره دانشکده Reed گفت:«آنجا اصلا رویایی نبود و من حتی خوابگاه هم نداشتم، به همین دلیل هم من روی زمین اتاق دوستانم استراحت میکردم. برای خریدن غذا مجبور به فروش ذغال سنگ بودم و هر یکشنبه شب برای خوردن یک وعده غذای خوب هفت مایل تا شهر پیاده روی میکردم تا به معبد Hare Krishna برسم.»
3- دروغ جزئی به استیو وزنیاک درباره کار در Atari
جابز که در این سالها به خاطر نوآوری در صنعت کامپیوترهای شخصی و گوشیهای موبایل شناخته میشود، اما سالها پیش در طراحی بازیهای کامپیوتری به شرکت بزرگ Atari هم کمک کرده است. او برای این کار در سال 1975 به این شرکت رفت و به او پیشنهاد شد که برای کارش حقوق 750 دلاری دریافت میکند و برای هر ایدهاش در جهت کاهش قطعات سختافزاری مورد نیاز 100 دلار اضافی به عنوان پاداش میگیرد. جابز برای انجام این کار «استیو وزنیاک» را که بعدها به یکی از موسسان Apple تبدیل شد، استخدام کرد. وزنیاک توانست کارش را به خوبی انجام داده و در نهایت پاداش 5000 دلاری را دریافت کند، اما بر اساس اتوبیوگرافی وزنیاک، جابز این پاداش را گرفته و تنها 375 دلار از آن را به وزنیاک بابت تلاشش پرداخت میکند.
4- همسر جابز
مانند تمام زندگش خصوصیاش جابز خبر ازدواجش را هم از رسانهها مخفی کرد. به این ترتیب او زندگی شخصیاش را با همسرش «لورن» در پائولو آلتو آغاز کرد. لورن در زمان آشنایی با استیو جابز فارغالتحصیل رشته تجارت از دانشگاه پنسیلوانیا بود و به عنوان یک دانشجوی ممتاز اعتبار خوبی هم در این دانشگاه داشت. استیو جابز درباره تصمیمش برای ازدواج با لورن گفته است:«از کار به خانه برگشته بودم و جلوی در پارکینگ در حالی که کلید خودرو در دستم بود با خودم فکر کردم که اگر امشب آخرین شب زندگیام باشد ترجیح میدهم یک قرار کاری داشته باشم یا یک قرار ملاقات با لورن...بلافاصله خودرو را از پارکینگ درآوردم و پیش لورن رفتم. از او پرسیدم که آیا با من شام میخورد، او هم بلافاصله جواب مثبت داد. ما تمام راه را پیاده رفتیم و از آن به بعد با هم بودیم.» در نهایت استیو جابز و لورن پاول در سال 1991 در هتل آواهنی در پارک ملی یوسمیت مراسم ازدواجشان را برگزار کردند.
5- خواهر استیو جابز، یک نویسنده معروف
استیو جابز سالها بعد به طور اتفاقی با خواهر هم خونش آشنا شد. «مونا سیمپسون» در آن زمان به خاطر نوشتن رمانی به نام «هر جایی جز اینجا» حسابی مشهور شده بود.
داستان این رمان درباره زندگی یک مادر و دختر بود که بعدها با بازی «ناتالی پورتمن» و «سوزان ساراندون» به یک فیلم تبدیل شد. بعد از این آشنایی اتفاقی، جابز و خواهرش رابطه نزدیکی برقرار کردند تا جایی که جابز در مصاحبهای با مجله نیویورک تایمز در آن زمان گفت:«ما اعضای یک خانوادهایم. او یکی از بهترین دوستان من در جهان است. من حداقل هر دو روز یکبار با او تماس میگیرم و با هم صحبت میکنیم.»
6- ثروتش
استیو جابز مدیر عامل ارزشمندترین برند جهان بود و همین میتواند توجیه مناسبی برای ثروت او باشد. او اما برای ژست اجتماعی و عمومیاش ترجیح داد حقوق سالانه یک دلاری از Apple بگیرد؛ کاری که بعدها «سرگی برین» و «لری پیج» موسسان Google و «اریک اشمیت» مدیر عامل پیشین این شرکت هم از آن الگو برداری کردند و از Google حقوق سالانه 100 پنی گرفتند.
به این ترتیب جابز از سال 1997 به بعد به حقوق سالانه یک دلاری از Apple قناعت کرد؛ موضوعی که بارها در مصاحبههایش درباره آن شوخی میکرد.
در اوایل سال 2010 جابز 5/5 میلیون سهم از سهام شرکت Apple را در اختیار داشت. حالا قیمت سهام این شرکت بدون هیچ نشانی از رکود، نسبت به ده سال قبل رشد 43 برابری دارد. او یکی از ثروتمندترین مردان جهان است که تنها از فروش شرکت Pixar به Disney در سال 2006 چیزی در حدود 7 میلیارد دلار بدست آورد. بر اساس جدیدترین گزارش مجله فوربس در سال 2011، استیو جابز با حجم داراییهای خالص 3/8 میلیارد دلاری به عنوان 110 امین فرد ثروتمند جهان معرفی شده است. این در حالی است که بسیاری از کارشناسان معتقدند که اگر جابز در زمان ترک Apple در سال 1985 سهامش را نمیفروخت، حالا او پنجمین فرد ثروتمند جهان بود.