سازمانهاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي یک 1
آشنايي با نحوه شكلگيري، اقدامات، روشها و تاريخچه سازمانهاي اطلاعاتي ميتواند در برنامهريزيهاي ضداطلاعاتي براي مقابله با اقدامات و نفوذ آنها در ارگانهاي كشور مورد استفاده قرار گيرد. از اين رو شناخت سازمانهاي اطلاعاتي و ضد اطلاعاتي رژيم صهيونيستي موجب اشراف اطلاعاتي مناسب در داخل كشور شده و از اين طريق مي توان به شيوه هاي مقابله با آن پرداخت.
اَمان، سازمان اطلاعات نظامي اسرائيل (Aman)
سازمان اطلاعات نظامي رژيم غاصب صهيونيستي اَمان نام دارد كه مخفف عبارت عبريAgaf ha Modi'in ميباشد. اين سازمان در سال 1948 و پس از ادغام سه سازمان تروريستي يهوديان صهيونيست در مجمع فعاليتهاي مؤسسات اطلاعات مركزي در دو بخش آمان يا اطلاعات نظامي و رامان يا ضداطلاعات نيروهاي مسلح اسراييل تشكيل گرديد. نخستين رييس اين سازمان، سرهنگ ايسر بئيري بود كه بهدليل تخلفات فراوان و علني وي نظير پروندهسازي براي صهيونيستهاي جناح مقابل و يا ترورهاي باندي و... بهسرعت موجب رسواييهاي فراواني براي آمان شد و در نتيجه از اين كار بركنار و محاكمه گرديد و حييم هرتزوگ جاي او را گرفت ولي گرايشهاي متفاوت سياسي عناصر سازمانهاي تروريستي سهگانه هاگانا، ارغون و ليخن (اشترن) كه مهرههاي اصلي جامعه اطلاعاتي اسراييل بودند با اين محاكمه علاج نشد و اختلافات ميان كاركنان بخش اطلاعات اين رژيم تداوم يافت. با ابتكار ريوون شيلو[1] در تأسيس موساد و كميته سران سازمانهاي اطلاعاتي اسراييل وعدت[2] جامعه اطلاعاتي اسراييل و از جمله آنها آمان انسجام و هماهنگي نسبي يافتند. اما رقابت آمان و يربت همچنان براي اعمال نفوذ در كشور پابرجا ماند.
يوفان نيئمان بهعنوان يكي از رؤساي آمان با خريد تجهيزات پيشرفته جاسوسي، افزايش كارآيي كمي و كيفي سازمان و تجهيز آمان به سيستم رايانه، اين تشكيلات را بهطور كلي متحول ساخت بهطوري كه به عقيده برخي صاحبنظران تأثير رياست كوتاه مدت وي براي آمان، تاكنون باقي مانده است.
اين سازمان براي نخست وزير و كابينه برآوردهاي اطلاعات ملي، گزارشات روزانه اطلاعاتي، برآورد احتمال خطر وقوع جنگ، مطالعات هدفمند بر روي كشورهاي عربي، و شنودهاي مخابراتي را تهيه ميكند. امان همچنين اقدام به اجراي عملياتهاي جاسوسي در نوار مرزي مينمايد. اَمان سازماني مستقل است كه همطراز با نيروهاي زميني، دريايي، و هوايي محسوب ميشود و تخمين زده ميشود كه كاركنان آن حدود 7000 نفر باشند. در حال حاضر هدايت آن به عهده سرلشكر آهارون زِوي ميباشد.
اداره روابط خارجي اَمان مسؤل برقراري ارتباط با سرويسهاي اطلاعاتي ديگر كشورها و مسئول فعاليتهاي وابستههاي نظامي اسرائيل در اين كشورها است. «واحد شناسايي عميق ستاد ارتش»[3]مسئول اوليه ضد تروريسم و جمعآوري اطلاعات ميباشد. واحدهاي كوچك اطلاعات نيروهاي هوايي و دريايي بهعنوان شاخههاي مستقل اَمان عمل ميكنند. اطلاعات نيروي هوايي اقدام به شناسايي هوايي و ردگيري راديويي بهمنظور جمعآوري اطلاعات از ميزان توان نيروهاي هوايي كشورهاي عربي و شناخت از اهداف، مينمايند. علاوه بر هواپيماهاي شناسايي، از هواپيماهاي بدون خلبان براي مشاهده تأسيسات دشمن بهطور مكرر استفاده ميشود. اطلاعات نيروي دريايي اطلاعات مرتبط با فعاليتهاي دريايي اعراب و روسها را در مديترانه جمعآوري ميكند و در راستاي حملات دريايي و يورشهاي ساحلي، به مطالعه سواحل نيز ميپردازد. تعدادي ابزارهاي جمعآوري اطلاعات و ابزارهاي مراقبتي الكترونيكي در ارتفاعات جولان، از جمله تسهيلاتي بود كه در آمان در سال 1962 و در جريان كيس جاسوسي سركرده اسراييل ببر، معاون اول وقت رييس ستاد ارتش اسراييل و نايب رييس وقت سازمان آمان كه به نفع شوروي فعاليت مينمود، با يك رسوايي جدي مواجه شد و مورد انتقاد شديد سياستمداران و ديگر عناصر صهيونيست قرار گرفت. امان به علت شكست در عدم كسب هشدار لازم در مورد حمله مصر ـ سوريه كه در جنگ اكتبر 1973 اتفاق افتاد مسئول شناخته شد. نشانههاي زيادي در مورد حمله دريافت شده بود ولي بهدليل برآورد غلط در سطوح بالا موجب شد قبل از اينكه نيروهاي نظامي اسرائيل بتوانند بسيج شده و در موقعيت قرار گيرند، اعراب حمله كنند.
جنگ سيوسه روزهي لبنان (جنگ دوم لبنان)
رژيم اشغالگر قدس، جنگ دوم لبنان را (12 ژولاي تا 14 آگوست) بر اساس برآوردهاي كاملا ضعيف اطلاعات تاكتيكي آغاز نمود. كميسيون وينوگراد كه تحقيقات رسمي دربارهي جنگ را بر عهده داشت، (لازم به ذكر است تنها دو صفحه از كل گزارش به موضوع عملكرد اطلاعات در جنگ اختصاص داشت) اينگونه بيان ميكند كه " در سالهاي قبل از جنگ، امان تصويري جامع، قابل اعتماد و صحيح از حزبالله براي مصرفكنندگان سياسي و نظامي فراهم كرده بود." اين در حالي است كه در ادامهي گزارش چنين نتيجهگيري مينمايد، "در سطح تاكتيكي، تصوير اطلاعات از شفافيت كافي برخوردار نبوده و شكافهاي آشكاري را به نمايش ميگذارد."
در نگاهي كلي به ناكاميهاي اطلاعاتي رژيم اشغالگر قدس ميبينيم كه ناكامي جامعهي اطلاعاتي اسرائيل و در راس آن امان در جنگ سيوسه روزه با ديگر ناكاميهاي اطلاعاتي به وقوع پيوسته در جنگهاي اين رژيم متفاوت است. براي مثال در جنگ ششروزه، امان در برآورد صحيح وقوع جنگ ناكام ماند اما قادر شد اطلاعات كارآمدي براي غلبه بر نيروهاي نظامي سه كشور عربي فراهم آورد. در جنگ رمضان (يوم كيپور)، امان به طور كلي از قصد سوريه و مصر در حمله به اسرائيل بياطلاع بود و دچار ناكامي اطلاعاتي بزرگي شد اما با همكاري موساد توانست از وقوع يك شگفتي اطلاعاتي تمام عيار جلوگيري كند. همچنين امان از پيشبيني قيام انتفاضهي اول بكلي ناتوان نشان داد و نقش «ياسر» را در قيام دوم انتفاضه بيش از اندازه برآورد نموده بود.
اما جنگ سيوسه روزه مسيري متفاوت را پيش گرفت. جمعآوري اطلاعاتي امان از تسليحات موشكي بردكوتاه حزبالله آنچنان ناكافي بود كه نتوانست مانعِ حملات موشكي حزبالله شود. همچنين با آنكه عزم حزبالله جهت آزادسازي نيروهاي خود كه در بند رژيم اشغالگر قدس اسير بودند، كاملا مشخص بود و از اكتبر 2005 نيز حزبالله دو مرتبه براي تحقق خواستهي به حق خود اقدام عملي نموده بود، اما امان قادر نشد زمان و مكان تلاش بعدي حزبالله را تعيين نمايد. (لازم به ذكر است رييس وقت امان، «آهارون زيوي فركاش» طي نامهاي به نخستوزير وقت، «آريل شارون» و رونوشت به وزير دفاع و رييس ستاد مشترك، احتمال افزايش درگيري در مرزهاي جنوبي لبنان در سال 2006 را اعلام نموده بود و پيشنهاد كرده بود كه تمهيدات بازدارندگي در اين مناطق براي جلوگيري از ربايش توسط حزبالله افزايش يابد.)
امان و نيروي هوايي اسرائيل در طي ششسال از زمان عقبنشيني از لبنان تا جنگ سيوسه روزه، اقدام گستردهاي براي شناسايي سايتهاي موشكي حزبالله به انجام رسانده بودند كه فعاليتهايشان در 12 و 13 ژولاي طي عملياتي 34 دقيقهاي معروف به " وزن مخصوص[4]" به نتيجه نشست. اسرائيل ادعا كرد كه طي اين عمليات، تسليحات استراتژيك حزبالله از كار افتاده و نتيجهي فعاليتهاي اطلاعاتي جامعهي اطلاعاتي اسرائيل به موفقيت انجاميده است. يك مقام ارشد آمريكايي كه از نزديك جنگ را دنبال ميكرد، برآورد نمود كه "در سهروز اول نبرد، نيروي هوايي اسرائيل تنها هفتدرصد از تسليحات حزبالله را از بين برد." (Crooke and Perry,12 October 2006) در جمعآوري سايتهاي موشكي حزبالله، موساد نقش خود را به خوبي بازي نمود اما برآوردهاي عملياتي امان ضعيف بود.
امان هيچگونه اطلاعاتي دربارهي احتمال استفادهي حزبالله از موشكهاي سي ـ 802 چيني ضد كشتي در اختيار نداشت. در آوريل سال 2003، يك مقام تحليلگر اطلاعاتي به افسران اطلاعاتي نيروي دريايي هشدار داد كه حزبالله ممكن است از اين نوع موشك بهرهبرداري كند اما هيچ فعاليتي براي كسب اطلاعات تكميلي صورت نگرفت. برآوردهاي نيروي دريايي هيچ اشارهاي به موضوع ننمود. اين قصور اطلاعاتي باعث شد تا در جريان جنگ، ناوچهي اسرائيلي هنيث[5] در 16 كيلومتري ساحل لبنان با موشك مذكور مورد حمله قرار گيرد.
از مهمترين ناكاميهاي ديگر جامعهي اطلاعاتي اسرائيل در جنگ سي و سه روزه، عدم توانايي در نفوذ به سيستم فرماندهي و كنترل حزبالله است كه بنا به اعتقاد «باري جوزف» مهمترين دليل ناكامي در ترور رهبران آن است. (2) ليكن با تمام تجربيات اسرائيل، هيچ مقام ارشدي از حزبالله در جنگ هدف قرار نگرفت.
امان به دليل عدم توانايي در جمع آوري انساني در لبنان نتوانست تاسيسات حزبالله كه براي مقابله با اسرائيل تعبيه شده بود نظير موانع و ميادين مين و... را به دقت شناسايي كند لذا نيروهاي زميني اسرائيل از اطلاعات لازم محروم ماند. برخي نقشههاي تهيهشده از لبنان به دليل تقليل بودجه به سالهاي 2002 باز ميگشت و بهروز شده نبود. «ايلان» افسر اطلاعاتي گردان جولان كه يكي از مهمترين نيروهاي نظامي اسرائيل است اينگونه عنوان ميكند:"هيچ اطلاعي از تحرك حزبالله در دست نداشتيم. در هر مرحله، اطلاعاتي كه دريافت ميكرديم، بهروز نبود و از جزييات كافي برخوردار نبود."
همچنين ويژگيهاي حزبالله كه خارج از بحث است از مهمترين مواردي است كه ميتوان آن را باعث ناكامنهادن فعاليتها و برآوردهاي اطلاعاتي اسرائيل دانست از جمله رعايت حيطهبندي، رعايت امنيت ارتباطات و... (3) به طور كلي ناكامي اطلاعاتي امان در جنگ سيوسه روزهي لبنان را ميتوان در ضعف جمعآوري انساني واحد 504، اطلاعات تاكتيكي سطح پايين و ناكافي و ناكارامدبودن ارتباط ميان افسران اطلاعاتي، مصرفكنندگان و عدم درك عميق از حزبالله دانست.
امان
ساختار معاونت اطلاعات نظامي (امان)
http://www.vaja.ir/Public/Picture/Sh...5-ac08c027de90
منبع: Kahana, 2006, p 337
امان به جمعآوري اخبار دربارهي ارتشهاي عربي ميپردازد و وظيفهي برآورد اطلاعاتي به منظور هشدار بههنگام از وقوع جنگ است. همانگونه كه اشاره شد، در هنگام تاسيس اين سازمان مسووليت ضد جاسوسي را نيز بر عهده داشته كه اين وظايف امروزه به شين بث انتقال يافته است. دو بخش مهم و اصلي امان عبارتنداز دپارتمان جمعآوري و بخش تحقيق.
امروزه ساختار جامعهي اطلاعاتي اسرائيل به شرح زير است:
منبع: Kahana,2006,P.335
موساد: سرويس اطلاعات مخفي اسرائيل[6]
ادبيات و انتشارات (جنگ رواني)
دبيران جنگي و مفقودين
تسليحات غيرمتعارف
فعاليتهاي خرابكارانهي خصمانه
تبادل با اطلاعات نظامي
گروههاي پنهان در كشورهاي پايه
كيدون
ماموران مستقردركشورهاي هدف
موساد سازماني غيرنظامي است. گرچه برخي از پرسنل آن در نيروهاي نظامي يا اطلاعات نظامي خدمت ميكرده اند ليكن در اين سازمان از رتبههاي نظامي برخوردار نميباشند. تخمين زده ميشود كه تعداد كاركنان اين سازمان حدود 1200 تا 2000 نفر باشد. موساد داراي چندين واحد اصلي است كه مقر آن در تلآويو آست.
تسومت[7] بزرگترين واحد موساد است كه وظيفهي جمعآوري اخبار اطلاعاتي را برعهده دارد.
نويوث[8] كه در گذشته با نام كوشت[9] شناخته ميشد، وظيفهي جمعآوري اطلاعات از طريق ورود، تعقيب خياباني، تجهيزات شنود و ديگر روشهاي پنهان را برعهده دارد.
بخش عمليات ويژه، متسادا[10] ناميده ميشود كه در گذشته قيصر[11] نام داشت. اين بخش هدايت فعاليتهاي خرابكارانه و عملياتهاي شبه نظامي را به انجام ميرساند.
بخش بسيار محرمانه موساد كيدون (بايونت)[12] نام دارد كه ترورهايي را كه كميتهي ايكس به رياست نخستوزير تصويب مينمايد به مرحله اجرا ميگذارد.
شاخه اطلاعات[13]مسووليت فعاليتهاي مطبوعاتي را برعهده دارد و وظيفهي آنجنگ رواني است كه از طريق عمليات تبليغاتي و فريب به انجام ميرسد. اين بخش همچنين مسووليت جمعآوري اخبار از اسيران جنگي و مفقودين، تسليحات غيرمتعارف و فعاليتهاي خرابكاري متخاصمين را برعهده دارد.
دپارتمان اقدام سياسي و تبادل كه به تول[14] شناخته ميشود، فعاليتهاي سياسي و تبادل سرويسهاي اطلاعاتي دوست و مليتهايي كه از ارتباطات سياسي معمولي با اسرائيل برخوردار نيستند را سامان ميدهد.
تسافريريم[15] بخش منحصر به فردي در موساد است كه به مقولات مرتبط با حفظ امنيت يهوديان مستقر در كشورهاي مختلف جهان ميپردازد. اين بخش همان واحدي است كه عمليات موسي و سليمان را براي انتقال يهوديان اتيوپيايي به فلسطين اشغالي سامان داد. تسافريريم در دهه 1950 و 1960 اقدام به تاسيس گروههاي نظامي در داخل جوامع يهودي خارج از اسرائيل به ويژه مغرب با نام ميسگريت (چارچوب)[16] نمود.
واحدهاي نامبرده شده در بالا زير نظر قائم مقام موساد فعاليت مينمايند. واحد پشتيباني و نيروي انساني[17] مسوول واحدهاي زير است:
· شاخهي آموزش
· اداريـمالي
· فنآوري و تجهيزات جاسوسي
· تحقيقات
· حفاظت
موساد به عنوان يكي از سرويسهاي برتر جهان در زمينهي تكنولوژي برتر الكترونيكي به شمار ميرود. اين سازمان از ابر كامپيوترهاي پايگاه دادههاي معروف به پروميس[18] كه قادر به ذخيرهسازي و بازيابي اطلاعات بسيار زيادي است، برخوردار است. اين فنآوري حتي از سوي موساد به جوامع اطلاعاتي كشورهاي غربي فروخته شده است. افسران اطلاعاتي موساد كه مشابه افسران هادي در سيا به شمار ميروند، كاتسا
[19] ناميده ميشوند.
سازمان امنيت رژيم صهيونيستي (شروت بيتاهون كلالي، شاباك يا شين بث[20]
دفتر تبادل (ناتيو)
ناتيو كه همواره عضوي از جامعه اطلاعاتي با نام پوششي دفتر تبادل بوده است، امروزه به دليل تغييرات كلي با اين سوال مواجه است كه آيا لزومي به وجودش ميباشد؟
ناتيو در اوج كاري خود داراي حدود 500 پرسنل بود كه از مقرهاي اين سازمان در تل آويو و سفارتخانهها در بلوك شرق و كنسولگريهاي مستقر در غرب، فعاليتهايش را دنبال ميكرد. واضح است كه ديگر نيازي به عمليات در اين مقياس ضروري نميباشد. درحال حاضر عدهاي از نخستوزيران و مقامات ارشد دولتي اسرائيل سوال فوق را مطرح مينمايند. در دههي 1990 سه كميته جهت بررسي آيندهي ناتيو تشكيل شد. در ژولاي 200 «ايهود باراك»، نخستوزير وقت به «دني ياتوم»[21] رييسوقت موساد دستور داد تا بر ناتيو نظارت نمايد. موساد دريافت كه واحد تحقيق و اطلاعات ناتيو بايستي منحل گردد كه اين كار به انجام رسيد. در اوايل دهه 2000 بحث دربارهي موجوديت ناتيو به كميتهي چهارم واگذار شد. در اين كميته پيشنهاد گرديد كه اين سازمان محدود شده ولي منحل نگردد. به نظر ميرسد كه مديران دولتي مرگي مشمول زمان را براي ناتيو در نظر دارند. رژيم اسرائيل به مرور بودجهي سالانهي ناتيو را تقليل داده و بخشهايي از وظايف آن را به ديگر بدنههاي دولتي واگذار مينمايند. مطابق با يك رويكرد، ناتيو صرفا بايستي به عنوان يك مركز فرهنگي به فعاليت خود ادامه دهد.
مديريت حفاظت از تاسيسات دفاعي (ملماب) [22]
برخي ادعا ميكنند كه اين سازمان در سال 1974 تاسيس شده است. مطابق با مداركي كه اخيرا توسط وزارت دفاع اسرائيل منتشر شده است، ملماب در دههي 1960 به عنوان بخشي از دفتر تبادل علمي (لاكام) تشكيل شد. اين سازمان به خاطر سريبودن در مطبوعات اسرائيل تنها با "Y" از آن ياد ميشود.
ملماب، ظاهرا مسوول حفاظت فيزيكي وزارت دفاع و تاسيسات آن از جمله تاسيسات هستهاي ديمونا است. همچنين اين سازمان وظيفهي جلوگيري از نشت اخبار سازمانهاي امنيتي اسرائيل از جمله موساد و شين بث را دارد. ملماب به همراه پشتيباني امنيتي (سيوا بيثوني يا سيبات)[23] در وزارت دفاع به طور نزديكي بر كارخانجات تسليحاتي اسرائيل نظارت ميكنند كه هدف آن دستيابي به فروش هرچه بيشتر تسليحات ميباشد. هدف از اين نظارت، كاهش خطرات احتمالي توزيع بيش از حد فنآوري تسليحاتي اسرائيل در اقصي نقاط جهان ميباشد.
اولين رييس ملماب، «قيم كارمون»[24] بود. در آن زمانكه ملماب واحد كوچكي در شين بث به حساب مي آمد، فرامين خود را از روساي اين سازمان دريافت ميكرد.در اواسط دههي 80 و قصور اين سازمان در جلوگيري از نشت اخبار توسط «مردخاي وانونو»، يك كميتهي تحقيق داخلي مشترك توسط شينبث و ملماب وظيفهي بررسي موضوع را عهدهدار شده بود و هيچكس را مقصر مستقيم ماجرا ندانست. اين كميته «يهيل هورو»[25] را به عنوان رييس جديد ملماب معرفي نمود. در اوايل دهه 1980 پيش از ماجراي ونونو، «كارمون» به عنوان مسوول ملماب، سيبات و لاكام شناخته ميشد. اما هنگاميكه «هورو» در سال 1986 يا 1987 به رياست ملماب منصوب شد، «كارمون» به دلايل پزشكي از منصب خود استعفا نمود. «هورو»، سازمان ملماب را به سازماني بزرگ با اختيارات گسترده بدل نمود. در اين زمان تعداد پرسنل حفاظتي ملماب در تاسيسات و صنايع دفاعي به يك هزار نفر افزايش يافت.
«هورو» شخصا خود به بررسي كيسهاي نشت اخبار امنيتي به شدت حساس ميپردازد. او «آونر كوهن»، تاريخنويس اسرئيلي و نويسندهي كتاب "اسرائيل و بمب" را به جهت منابعي كه در نوشتن كتاب خود به كار گرفته بود مورد بازجويي قرار داد. در سال 2001، «اسحاق ياكوف»[26] رييس اسبق تحقيق و توسعهي دفاعي اسرائيل به خاطر نوشتن خاطرات خود توسط ملماب به صورت محرمانه دستگير و مورد بازجويي قرار گرفت. ملماب به طور آشكار با انتشار هرگونه مطلبي در خصوص برنامههاي هستهاي اسرائيل كه مورد سانسور قرار نگرفته باشد، مخالفت ميورزد.
با تمام اختيارات و قدرت وسيعي كه ملماب كماكان در اختيار دارد، اين سازمان اطلاعاتي برخلاف موساد و شين بث، يك سازمان مستقل به حساب نميآيد. «ديويد اوري»[27] مديركل اسبق وزارت دفاع اسرائيل كه مسووليت ملماب را زماني برعهده داشته، ادعا ميكند كه ملماب يك سازمان اطلاعاتي به شمار نميرود زيرا اين سازمان فعاليتي در زمينهي جمعآوري اطلاعات ندارد. «هورو» تاكنون چندين بار با سازمانهاي اطلاعاتي اسرائيل خصوصا شين بث دچار چالش شده است. اين چالش عمدتا در اين خصوص روي ميدهد كه قانون اسرائيل هيچ حقي به ملماب براي انجام بازجويي نداده است. اين وظيفه تنها در حيطهي پليس و شين بث ميباشد. در پاسخ به اين سوال، ملماب ادعا ميكند كه تنها به عنوان بررسي مقدماتي، فعاليتهايي از اين دست را به انجام ميرساند كه بازجويي محسوب نميشود. اين سازمان و رييس آن كماكان مخفي باقي مانده است.
)مركز تحقيقات سياسي (ماماد[28]
همانگونه كه گفته شد، به دنبال اعلام موجوديت رژيم اشغالگر قدس، بخش سياسي وزارت امورخارجه شكل گرفت. اولين مدير اين بخش «بوريس گوريل» بود كسيكه بخش فوق سري هكر2 را به منظور جاسوسي و تبليغات در كشورهاي عربي به وجود آورد. بخش سياسي وزارت امورخارجه، مسوول شاخهي عمليات به نام داآت[29] (دانش) معروف بود. «آشر بن ناتان» به عنوان رييس داآت در ايستگاه پاريس مستقر ميشود. اغلب نيروهاي ستادي و بخش عمليات اين واحد در اروپا مستقر بودند.
به دنبال تاسيس موساد، دپارتمان سياسي به سوي انحلال رفته و هكر2 به واحد 131 در امان تبديل ميشود. در آوريل سال 1951، مديريت اطلاعات خارجي[30] موساد مسووليتهاي داآت را برعهده ميگيرد و «حيم ياري»[31] مدير آن ميشود. به دنبال اين تغييرات، «گوريل» از مقام خود استعفا ميدهد.
پس از جنگ يوم كيپور و به دنبال پيشنهادات كميسيون آگرانات، يك واحد تحقيقي كوچك در وزارت امورخارجه به منظور توليد برآوردهاي اطلاعاتي استراتژيكي و سياسي مستقل تاسيس ميشود. وزير امور خارجه وقت «ايگال آلون»[32] تمايل داشت تا اين مركز را به يك دستگاه سياسي مهم كه بازيگر شاخص در تصميمگيريهاي مرتبط با امور خارجه باشد، تبديل كند. اولين حركت «آلون» تغيير نام بخش به مركز تحقيات و طرحريزي سياسي[33] بود. وظيفهي اين مركز عبارت بود از، تحقيق و برآورد وقايعي كه در خاورميانه و جهان به وقوع ميپيوندد و مشاوره به وزير امور خارجه و دولت اسرائيل در سياست خارجي. مقصود آن بود كه اين مركز محور كاري را در ستاد وزارت امور خارجه برعهده داشته باشد. پرسنل اين مركز به 120 نفر رسيد كه اغلب آنان داراي سوابق اطلاعات نظامي بودند. هنگاميكه «دايان» در زمان نخستوزيري «مناخين بگين» به وزارت امور خارجه منصوب شد، رييس اين مركز، «يهوشوآ راويو»[34] از سمت خود استعفا داد و «دايان» كلمهي طرحريزي را از نام اين مركز حذف كرد. «موشه دايان» كه اعتقادي به اين مركز نداشت، تعداد پرسنل اين مركز را در دو ماه به كمتر از 80 نفر تقليل داد. كارشناسان اين مركز به جلسات محرمانهاي كه توسط وزير امورخارجه تشكيل ميشد، دعوت نميشدند. سابقهي نظامي «دايان» به وي آموخته بود كه او با امان و موساد همكاري نمايد و لذا نيازي به وجود سرويس اطلاعاتي درون وزارت امورخارجه نميباشد. «دايان» براي كاهش فشار سوالات دربارهي مسووليتهاي غيرعملياتي مركز، ژنرال «آهارون ياريو» را به رياست كميتهي شرح وظايف مركز تحقيقات سياسي منصوب كرد. او همچنين به كميته اعلام نمود كه مايل نيست مركز در تمامي طرحريزيها مشاركت داشته باشد. كميته پس از نتيجهگيري چنين تصريح ميكند كه مركز تحقيقات سياسي، وظايف ستادي مهمي (برخلاف توقعات وزير) برعهده داشته است اما چنانچه وزير علاقهاي به وجود اين مركز ندارد، نيازي به وجود آن نيست.
امان و موساد با مركز تحقيقات سياسي مخالف بودهاند و مطالب اطلاعاتي خامي را به آن ارسال نميكردند. لذا مركز قادر نبود تا بخش اطلاعاتي مهمي به شمار رود با اين حال و با توجه به بودجهي كمتر، قادر بود برخي مواقع برآوردهايي به مراتب بهتر توليد كند. براي مثال، امان برآورد نموده بود كه برادر «شاه حسين» به جاي وي به اريكهي قدرت تكيه خواهد زد درحاليكه مركز تحقيات سياسي به درستي جانشيني يكي از پسرهايش را ارزيابي نموده بود.
امروزه مركز تحقيقات سياسي متشكل از ده بخش و ناظر بر حوادث، پيشرفتها و فرايندهاي سياسي اساسا با تمركز بر خاورميانه ميباشد. وظايف اصلي مركز شامل جمعآوري، تحليل و برآورد اخبار سياسي و راهنما براي ماموريتهاي اسرائيل در جهان ميباشد. همچنين همكاري با شبكهي اخبار سياسي در اسرائيل و ماوراي بحار با كارشناسان موضوعات خاورميانه اين مركز از ديگر وظايف آن است.
با آنكه مركز تحقيقات سياسي خود را به عنوان واحدي كه قادر است برآوردهاي اطلاعاتي قابل قبولي در موضوعات سياسي بينالمللي معرفي كند با اين حال «ايهود باراك» در زمان وزارت امورخارجهي خود، برآوردهاي امان را به برآوردهاي اين واحد ترجيح ميداد. مركز تحقيقات سياسي عموما به عنوان اتاق انتظار ديپلماتهايي كه دوران ماموريت آنان به اتمام رسيده و منتظر جايگاه جديد ميباشند، در نظر گرفته ميشود.
روساي سرويسهاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي
روساي موساد
1951-1952 Reuven Shiloah
1952-1963 Isser Harel
1963-1968 Meir Amit
1968-1974 Zvi Zamir
1974-1982 Yitzhak Hofi
1982-1990 Nahum Admoni
1990-1996 Shabtai Shavit
1996-1998 Danny Yatom
1998-2003 Efraim Halevy
2003- Meir Dagan
روساي شينبث
1948-1952 Isser Harel
1952-1953 Izi Doroth
1953-1963 Amos Manor
1964-1974 Yosef Harmelin
1974-1981 Avraham Ahituv
1981-1986 Avraham Shalom
1986-1988 Yosef Harmelin
1988-1994 Yaakov Peri
1994-1996 Carmi Gillon
1996-2000 Ami Ayalon
2000-2005 Avi Dichter
2005-- Yuval Diskin
روساي امان
1948-1949 Lieutenant Colonel Isser Be'eri
1949-1950 Colonel Chaim Herzog
1950-1955 Colonel Binyamin Gibli
1955-1959 Major General Yehoshafat Harkabi
1959-1962 Major General Chaim Herzog
1962-1963 Major General Meir Amit
1964-1972 Major General Aharon Yariv
1972-1974 Major General Eliyahu (Eli) Zeira
1974-1978 Major General Shlomo Gazit
1979-1983 Major General Yehoshua Saguy
1983-1985 Major General Ehud Barak
1986-1991 Major General Amnon Lipkin-Shahak
1991-1995 Major General Uri Sagie
1995-1998 Major General Moshe Ya'alon
1998-2001 Major General Amos Maika
2002-2005 Major General Aharon Ze' evi - Farkash
2006- Major General Amos Yadlin
--------------------------------------------------------------------------------
-). Amman: military intelligence (Agafha- modi’in [1]
Va’adat rashei hasherutin -. [2]
Sayeret Maktal- [3]
1. Specific Gravity
1. Hanith
[6]. Mossad/Mossad Le'Modi'in Ule'Tafkidim Meyuhadim
1. Tsomet
2. Nevioth
3. Queshet
4. Metsada
5.Caesarea
6. Kidon (Bayonet)
7. Intelligebce Branch
8. Tevel
1. Tsafririm
2. Misgeret (Framework)
3. Administrator for Construction of the Force
4. PROMIS
5. Katsa
1. Israeli Security Agency (ISA)/Sheruth Bitahon Klali, Shabak or Shin Beth
1. Danny Yatom
2. Director of Security for the Defence Establishment (DSDE)/Memuneh Al Ha'Bitahon Be'Ma'arekhet Ha'Bitahon (Malmab)
1. Siyua Bithoni or Sibat)
2. Ghaim Carmon
3. Yehiel Horev
4. Yitzhak Ya'acov
[27]. David Ivri
1. Center for Political Research (CPR)/ Mahlka Le'Mehkar Mdini (Mamad)
2. Aa'at
3. Foreign Intelligence Authority (Rashut Le'Modi'in Be'Hul)
4. Haim Ya'ari
5. Yigal Alon
6. Center for Political Planing and Research (CPPR)/ Ha'Mahlaka Le'Mehkar Ve'Tikhnon Medini (Matmad)
منبع::http://www.vaja.ir/Public/Home/ShowP...d-d074bb6099bb
http://upload.tehran98.com/upme/uplo...f5be05b976.jpg
پاسخ : سازمانهاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي یک 1
آشنايي با سازمان هاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي
(قسمت دوم)
مقدمه
شناخت سازمانهاي جاسوسي و مطالعه در تاريخچه، اهداف و عملكرد آنها و همچنين آشنايي با اسرار، شگردها و روشهاي جاسوسي آنها براي هر كشور و نظام سياسي اهميت ويژهاي دارد، زيرا اصولاً استقلال و ثبات سياسي هر كشور به مقياس وسيعي به ميزان و كميت فعاليت اين سازمانها بستگي دارد. سازمانهايي كه به صورت دولتهاي نامرئي در تمام تحولات و حوادث و آشوبهاي سياسي بزرگ و كوچك جهان دخالت دارند.
يك سازمان جاسوسي، به همان اندازه كه ميتواند در تحكيم موقعيت يك كشور و حفظ ثبات سياسي و اجتماعي و اقتصادي آن ايفاي نقش كند و عامل بقا و دوام آن در تمام زمينهها گردد، به همان اندازه ميتواند وسيله مناسبي براي نابود ساختن يك حكومت گردد.
هرگز اتفاق نيفتاده است كه ملتي قبل از ايجاد دولت خود، سرويسهاي اطلاعاتياش را راهاندازي كند، اما اسرائيل اين كار را كرد و هيچ دولتي مثل دولت اسرائيل وارد كار اطلاعاتي نگرديده است. ملت اسرائيل، تاريخ خود را در كنار كار جاسوسي بنا و تأسيس كرده است. سرويسهاي اطلاعاتي شان چه در گذشته و چه در حال حاضر وسيلهاي بوده است براي رسيدن به اهداف نامشروعشان. خود صهيونيسم براساس كار جاسوسي، هويت يافته و رشد و نمو پيدا كرده است. هنگامي كه مقرر شد دولت يهود تأسيس شود يهوديان با استفاده از شگردهاي جاسوسي به ايجاد دولت خود اقدام كردند.
با توجه به اينكه در خصوص بررسي سرويسهاي اطلاعاتي اسرائيل، تا كنون تمركز اصلي بر سرويس موساد بوده است و عموماً به ديگر سرويسهاي فعال اين رژيم كه گاهاً نقشي بسيار حائز اهميت را براي صهيونيسم بين الملل ايفا مينمايند، كمتر پرداخته شده است؛ لذا در اين اندك مجال به صورت گذرا شمهاي كلي درباره اين سرويسها بيان مينماييم تا شايد فتح بابي باشد براي مطالعه و مداقه بيشتر بر هريك از آنها به صورت مفصل و جامع. فصل اول مقاله حاضر به اين موضوع اختصاص داده شده است. در فصل دوم به منظور كاربردي نمودن موضوع، به روشهاي عملياتي سازمانهاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي ميپردازيم. به اميد نابودي رژيم صهيونيستي...
فصل اول: معرفي سرويسهاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي
1- موساد :
سازمان جاسوسي اسرائيل توسط رژيمي بهوجود آمده است كه با هيچيك از خصوصيات اقتصادي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي و نظامي محيط اطراف خود قابل تطبيق نيست و اسرائيل در منطقه خود صددرصد بيگانه است اما اين بيگانگي و غربت كه قاعدتاً براي هر نظام سياسي، يك عامل منفي و بازدارنده تلقي ميشود، هيچگاه مانع روند رو به رشد و حركت فراگير موساد نشده است.
موساد يا سازمان زيرزميني يهود، نام اختصاري يك عبارت 5 كلمهاي عبري است. موساد در حقيقت شكل تكامل يافته پليس مخفي اسرائيل و نتيجه ادغام و تركيب سازمانهاي مخفي و پراكندهاي است كه از دهها سال پيش و اوائل جنگ جهاني دوم به نفع يهوديان و برعليه مخالفان اين نژاد فعاليت ميكردهاند.
بهوسيله هاگانا يك سازمان سريِ ويژه تشكيل شد كه دفتر اطلاعات موسوم به « شي» نام گرفت. در سال 1937 نيز هاگانا سازمان « موساد لياليفي بيت» به معني «دفتر مهاجرت» را تشكيل داد. اين نخستين اسم اين سازمان بود.
سازمان اطلاعات اسرائيل در سال 1951 وقتي كه براي اولين بار به صورت رسمي اعلام موجوديت كرد، اين اسم را به يدك كشيد و شبكههاي جاسوسي آن نيز از آن زمان موساد ناميده ميشوند.
با توجه به تعدد سازمانهاي جاسوسي رژيم صهيونيستي، رهبري اين رژيم تصميم گرفت كه سازمان ويژهاي براي هماهنگي ميان فعاليتهاي اين سازمانها تأسيس كند. اين سازمان « دژ مستحكم براي خدمت به اسرائيل» نام گرفت و مسئوليت تأسيس آن به روفين شيلواح واگذار شد. نامبرده كسي بود كه پس از تشكيل موساد، رسماً رياست آن را عهده دار شد.
با توجه به گزارشي كه در سال 1996 منتشر شد، شمار كاركنان موساد به 1200 تا 1500 نفر از جمله 500 افسر ميرسيد و هركدام از آنها در سن 52 سالگي بازنشسته ميشدند. موساد شبكه گستردهاي از مزدوران در سراسر دنيا در اختيار دارد و هم اكنون بيش از 35 هزار عضو(20 هزار كارمند و بقيه موقتي) دارد.
از جمله عمليات هاي موساد مي توان به اين موارد اشاره كرد:
ربايش مسئول نازي سابق به نام «آدولف إيخمان» از آرژانتين. اين عمليات سال 1960 رخ داد. او را به اسرائيل منتقل كردند و پس از محاكمه اعدام گرديد. موساد توانست رهبر سازمان سپتامبر سياه را ترور نمايد. كما اينكه اين سرويس، رهبر جنبش اسلامي به نام فتحي شقاقي را نيز در اكتبر 1995 در مالتا ترور كرد. اين عملياتها از جمله عملياتهايي است كه به عنوان موفقيت در پرونده موساد ثبت و ضبط گرديده است.
موساد داراي چند شاخه اصلي است كه هركدام از آنها مأموريت خاصي دارد. ميتوان گفت كه مأموريت اين شاخهها به ترتيب ذيل است:
- جمع آوري اطلاعات
- دسته بندي دادهها
- بررسي و ارزيابي اين اطلاعات
- نظارت و جاسوسي
- عضوگيري و اجراي عمليات در خارج از فلسطين از جمله قتل و تصفيه مخالفان
- بخش ويژه فيلم برداري، جعل، رمزيابي و دستگاههاي ارتباطي
- بخش ويژه آموزش و برنامه ريزي و افزايش كارايي كاركنان موساد
- بخش ضداطلاعات و نفوذ نيروهاي غيرخودي
- بخش عمليات:
بخش عمليات، مهمترين شاخه موساد محسوب ميشود و ماموريت آن سازماندهي فعاليت جاسوسان و مزدوران اين سازمان در گوشه و كنار جهان است.
همچنين يكي نيروي خارجي ديگر موسوم به « عل» به معني عالي رتبه وجود دارد كه كار آن جمعآوري اطلاعاتي از داخل آمريكا درباره كشورهاي عربي است و سفرها و ديدارهاي هيأتهاي سياسي را كنترل ميكند.
مهمترين و خطرناكترين اين يگانها؛ يگان « دوفدوفان» است. اين يگان آموزشهاي نظامي و رواني مخصوصي ميبينند و اعضاي آن به قاتلاني حرفهاي كه كشتار و قتل نزد آنان بسيار آسان و مثل آب خوردن است، تبديل ميشوند.
موساد داراي يك كميته ديگر موسوم به « وادات» است كه كار آن هماهنگي سري با خارج و داخل اسرائيل ميباشد و بهصورت هفتگي نشستي برگزار ميكند. رئيس وادات همان رئيس موساد است كه همكارانش او را مامون صدا ميكنند. اما اعضاي كميته وادات عبارتند از:
- مدير سازمان اطلاعات نظامي موسوم به « امان»
- مدير سازمان اطلاعات داخلي « شين بت»
- مدير سازمان امنيت عمومي « شاباك»
- مدير مركز مطالعات و برنامه ريزي وزارت امور خارجه(اين مركز در زمينه جاسوسي سياسي يا ديپلماتيك تخصص دارد).
- مدير بخش عمليات ويژه پليس موسوم به « ماتام»
- مشاوران خصوصي نخست وزير در امور سياسي، نظامي، امنيتي و مبارزه با تروريسم
2- شين بت(شاباك) :
هنگام تأسيس دولت عبري تعداد مأموران اطلاعاتي و امنيتي آن 184 نفر بود. اين افراد در آن زمان به دستور مقامات نظامي، يك يگان نظامي موسوم به « شين بت» وابسته به رژيم صهيونيستي تشكيل دادند. شين بت خلاصه كلمه « خدمت به امنيت» است. «يسر هرئيل» از زمان شكل گيري اين سازمان تا سال 1952 رئيس آن بود. نامبرده بعدها به رياست موساد هم رسيد.
شين بت در دهه اول شكل گيري رژيم صهيونيستي مراقب تحركات دشمنان حزب كار كه تا سال1977 بر اسرائيل حكموت ميكرد، بود. حزب كار در اين سالهاي طولاني توانست شين بت را به يك سازمان اسطورهاي براي حمايت از رژيم صهيونيستي در مقابل توطئههاي داخلي و جاسوسان شوروي و فدائيان عرب كه با پشت سر گذاشتن سيمهاي خاردار وارد سرزمينهاي اشغالي ميشدند، تبديل كند.
فعاليتهاي شين بت كاملاً سري بود و حتي مردم اسم رئيس آن را هم نميدانستند و سالها تحت نظارت و مسئوليت دفتر نخست وزير فعاليت ميكرد.
كلمه شين بت اندك اندك خود را به شاباك تغيير داد. شاباك به معني امنيت عمومي يا شين بت عمومي است. بعد از رسوايي مأموران شاباك در پرونده « اتوبوس 300» در سال 1986 ، «آبراهام شالوم» رئيس آن استعفا داد.
3- يگان عرب نماها :
اولين عرب نماي عضو ارتش صهيونيستي « يسرائيل عبدو بن يهودا» نام داشت كه در ژوئن 1999 فوت كرد. وي پدر عرب نماها خوانده ميشد. فعاليتهاي وي در فلسطين در جريان جنگ 1948 آغاز شد و يگان عرب نماها را فرماندهي نمود.
اين يگان همچنان به قوت خود به فعاليتهايش ادامه ميدهد. قبل از اين «يوسي ميلمان» روزنامه نگار صهيونيست با انتشار گزارشي از فعاليت اين يگان در ميان عربهاي اسرائيل پرده برداشت. وي در گزارش خود آورده بود كه اعضاي اين يگان در روستاهاي فلسطيني با معرفي خود به عنوان عرب زندگي و حتي با دختران فلسطيني نيز ازدواج ميكنند.
اسحاق رابين وزير جنگ رژيم صهيونيستي در انتفاضه اول يگان ويژه موسوم به عرب نماها را تشكيل داد. اين يگان شامل چهار بخش است:
- «دوفدوفان» براي فعاليت در كرانه باختري
- «شمشون» براي فعاليت در نوار غزه
مهمترين و خطرناكترين اين يگانها يگان « دوفدوفان » است. اين يگان آموزشهاي نظامي و رواني مخصوصي ميبينند و اعضاي آن به قاتلاني حرفهاي كه كشتار و قتل نزد آنان بسيار آسان و مثل آب خوردن است تبديل ميشوند.
اين اشخاص لباس عربي به تن ميكنند و در اصل دو نوع زندگي دارند: يكي زندگي طبيعي خود در ميان يهوديان و ديگري زندگي در ميان فلسطينيان و عربها. بدين وسيله بايد لباس عربي بپوشند و لهجهها سرودها و آداب و رسوم عربها را به دقت بياموزند تا به راحتي بتوانند در درون جامعه فلسطيني نفوذ كنند و فلسطينيان آنها را شناسايي نكرده و حملاتشان را خنثي نكنند.
با توجه به گزارشهاي مختلف اسرائيل و با استناد به قرائن و شواهد موجود مهمترين ماموريت و هدف اين يگانها فعاليت گسترده در قلب مناطق مسكوني فلسطين و تحقق اهدافي است كه عادتا يگانهاي نظامي قادر به دستيابي به آنها نيستند. كار اين يگانها شناسايي و بازداشت افراد تحت تعقيب، رهبران و فعالان انتفاضه و ترور آنهاست. جمع آوري اطلاعات، فتنه انگيزي بر هم زدن اوضاع از ديگر وظايف اين سازمان است.
- «گدعونيم» وابسته به يگان مرزبانان براي فعاليت گسترده در كرانه باختري
- بخش وابسته به پليس صهيونيستي و دايره فعاليت آن منطقه قدس است.
4- امان :
يكي از نهادهاي سازمان اطلاعات اسرائيل است و از لحاظ اداري وابسته به فرماندهي ستاد مشترك ارتش صهيونيستي و تحت نظارت فرمانده اين ستاد است. اما در كل مجري تصميمات شوراي عالي امنيت ملي رژيم صهيونيستي است. به عبارت ديگر، ميتوان گفت كه اين سازمان شبيه دايره اطلاعات نظامي و مشابه آن در ارتشهاي دنياست.
كلمه امان مشتق از عبارت عبري « اغاف موديعين» و معني آن «دفتر اطلاعات و امنيت» است و مخصوص امنيت نيروهاي مسلح و جمع آوري اطلاعات مهم نظامي و تاكتيكي و عملياتي درباره نيروهاي مسلح عربي و توان سياسي و اقتصادي- كه شايد بتوان براي كمك به نيروهاي نظامي و پيشبُرد اهداف در عملياتها از آن استفاده كرده است.
امان با تجزيه و تحليل اين معلومات و اطلاعات، نتيجه را به اطلاع مقامات عالي رتبه ميرساند. اين سازمان در تدوين طرحهاي جنگي و هماهنگي با ديگر سازمانها نقشي فعال دارد و از افسران اطلاعاتي مستقر در مرزها و مناطق عملياتي و افسران شناسايي- كه از وسايل و ادوات ماهوارهاي صنعتي، بيسيم و سيستمهاي الكترونيكي براي شناسايي و نظارت هوايي، دريايي، زميني استفاده ميكنند- اطلاعات جمع آوري ميكند.
اين مربوط به مرزها بود، اما اطلاعات خارجي از طريق وابستههاي نظامي امان و كاركنان آن در سفارتخانههاي اسرائيل در ديگر كشورها به داخل ارسال ميشود. همچنين شبكههاي جاسوسي فعال در خارج از جمله سازمان اطلاعات وابسته به كشورهاي هم پيمان اسرائيل اطلاعات نظامي را جمع آوري و نتيجه فعاليتهاي تجسسي خود را به امان در داخل فلسطين اشغالي ارسال ميكنند.
امان داراي بخشهاي زيادي است:
- اطلاعات تاكتيكي
- اطلاعات زميني
- اطلاعات هوايي
- اطلاعات دريايي
- بخش مخصوص انجام مطالعات راهبردي در مورد ارزيابي توان سياسي و نظامي كشورهاي عربي و مواضع سياسي آنها
- بخش اطلاع رساني كه ارتباط تنگاتنگي با نمايندگان رسانههاي خارجي (بهويژه خبرنگاراني كه تحولات مربوط به جنگ را پوشش ميدهند) در داخل اسرائيل دارد. اين بخش بر هر مطلبي كه به نقل از ارتش يا درباره ارتش صهيونيستي منتشر ميشود، نظارت كامل دارد.
مهمترين حادثهاي كه در اين سازمان روي داد، پاكسازي نيروهاي آن و انجام اقدامات لازم براي پيشرفت سازمان به دنبال عدم پيش بيني جنگ اكتبر 1973 بود. گفتني است كه امان در گزارشهاي خود به هيچ وجه جنگ اكتبر 1973 را پيش بيني نكرده بود.
5- كِلمن :
سازمان كِلمن نيز به جمع آوري اطلاعات فني و علمي ميپردازد كه در اواسط دهه 1960 توسط «شيمون پرز» -زماني كه وزير دفاع بود- ايجاد شد. اين سازمان، افرادي را براي جمع آوري اطلاعات درباره تحولات علمي و فني به خارج اعزام ميكرد و فعاليت آنها به ويژه روي سيستمهاي تسليحات متمركز بود. همين سازمان، اقدام به تعيين وابستههاي علمي در سفارتخانههاي رژيم صهيونيستي نمود.
6- گردان لافيه :
گردان لافيه از خطرناكترين و وحشيترين سازمانهاي جاسوسي و تروريستي اسرائيل است كه به عمليات تصفيه و ترور و بازداشت فلسطينيان دست ميزند. اين سازمان در مناطق مسكوني فعاليت ميكند و براي ترور مسئولان و رهبران مقاومت آموزشهاي ويژهاي ميبيند.
گردان لافيه به دستور شائول موفاز رئيس سابق ستاد مشترك ارتش صهيونيستي و وزير جنگ كنوني اسرائيل و با هدف جايگزين كردن يگانهاي نظامي به جاي نيروهاي ذخيره تشكيل شد. اين اقدام در حالي صورت گرفت كه ارتش صهيونيستي مجبور به استفاده از نيروهاي احتياط به مدت 25 روز در سال شد.
منابع صهيونيستي اعلام كردهاند كه منطقه جنوب كوه الخليل تنها در يك سال به فعاليت 18 گردان ذخيره در آن نياز پيدا كرد ولي اين تعداد به دنبال تمديد دوران خدمت نظامي نيروهاي احتياط به دوازده يگان ذخيره كاهش يافت.
همين منابع تاكيد ميكنند كه ميانگين هزينه خدمت روزانه هر نظامي احتياطي 400 شيكل است و عليرغم كارايي و تجربه كافي نيروهاي ذخيره اما شناخت آنها از منطقه به اندازه نيروهاي نظامي مستقر در منطقه نيست.
اين منابع افزودند كه شيوه تشكيل اين گردان مشابه گردانهاي عملياتي ارتش صهيونيستي « نخشون، شمشون، دوخيفت و خروب» و گردان « نيتساح يهودا» (نظاميان وابسته به جريان مذهبي متعصب كه در اردن مستقر هستند) است كه حوزه فعاليت هميشگي آنها اطراف شهرهاي فلسطيني ميباشد.
گروهبان «يهودا» فرمانده گردان لافيه ميگويد: از چگونگي تشكيل گردانهاي قبلي تجارب زيادي كسب كرديم و گردان لافيه را به عنوان گرداني پياده نظام و مخصوص اجراي عملياتهاي نظامي و امنيتي تشكيل داديم. اين گردان شبانگاه در ساعات خاصي كه با شرايط منطقه و ساكنان آن مناسب باشد، وارد مناطق مسكوني ميشود و به شكار طعمههاي خود ميپردازد.
فرماندهي اين گردانها از ميان گردانهاي پياده نظام ارتش اسرائيل انتخاب ميشود. به عنوان مثال «يهودا» فرمانده گردان، معاون فرمانده گردان 890 نيروهاي چترباز و معاونش سليم دروزي فرمانده سري گردان نخشون بود اما افسر گردان و افسران گروهانها از فارغ التحصيلان يگانهاي چترباز « ناحال» و «جولاني» هستند.
ستوان يكم « آسي » فرمانده گردان « الف» ميگويد كه برخي نظاميان خواستار عضويت در اين گردان شده و برخي ديگر هم به اين گردانها انتقال يافتهاند. بايد ديگران را نيز قانع كرد كه اهميت اين گردان كمتر از تيپهاي نظامي نيست. وي ميافزايد: به اطلاع آنها رساندم كه خودم شخصاً از گردان « گرانيت » آمدم و به عضويت اين گردان جديد درآمدم چراكه ميدانستم فعاليت آن با فعاليت تيپ پياده نظام يكي است و تفاوتي ندارد.
7- يگان كماندويي اينترنتي اسرائيل:
به نقل از روزنامه صهيونيستي «يديعوت آحارنوت» در پي افزايش نفوذ و هك پايگاههاي اينترنتي واقعا حساس و مهم دولتي و غيردولتي در رژيم صهيونيستي، ارتش اين رژيم به تازگي يگان و واحد جديدي را براي مقابله با حملات اينترنتي تشكيل داده است تا با استفاده از فنآوريهاي جديد از خطرات اينترنتي كه مراكز حساس اسرائيل را تهديد ميكند جلوگيري كنند و اجازه ندهند هكرها پايگاهها و سايتهاي اينترنتي اسرائيليها را هك و به آنها نفوذ كنند.
ماموريت اين واحد جديد جلوگيري از امكان هك شدن سيستمهاي رايانهاي اسرائيل و پايگاهها و سايتهاي اينترنتي و همچنين رسانههاي الكترونيكي آن است و از طرف ديگر حمله و هك كردن پايگاههايي است كه منابع اسرائيلي از آنها به عنوان خصم و دشمن ياد كردند و اين همان چيزي است كه باعث شد روزنامه صهيونيستي «يديعوت آحارنوت» از آن به عنوان «كماندوي اينترنتي» ياد كند.
روشهاي عملياتي سازمانهاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي
1-استراتژيها :
راهبرد سازمانهاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي، حفظ و بقاي اين رژيم در منطقه است و روشهاي عملياتي سازمانهاي اطلاعاتي داراي يك نوع تفكر خاصي است كه به انديشههاي سياسي و نظام سياسي آن برميگردد. رژيم صهيونيستي از يك تفكر خاص پيروي مينمايد كه حالت افراط گرايي و تهاجمي به ديگر نژادها و ملل دارد. تعدي و تجاوز به خاك ديگر كشورها به ويژه كشورهاي همسايه فلسطين اشغالي و جلوگيري از نفوذ به داخل خاك اين رژيم و سركوب و ايجاد رعب و وحشت در داخل عليه اعراب و غير يهوديان از سياستهاي اين رژيم تاكنون بوده است. روشهاي عملياتي نيز متأثر از سياست داخلي و خارجي اين رژيم ميباشد و مشخصات ذيل را دارد:
1- افراط گرايي
2- مجرم دانستن ديگران و نژادپرستي
3- تجاوز كاري و تعدي به ديگران
4- تئوري نامحدود بودن قلمرو يهود
اگر نگاهي به گذشته اين رژيم بيافكنيم در مييابيم كه كليه عملياتهاي اطلاعاتي، امنيتي و نظامي ناشي از تفكرات فوق الذكر بوده است به طوري كه اين رژيم در منطقه خاورميانه تا كنون دست به كشتار مردم بيگناه فلسطين، عمليات خرابكارانه عليه همسايگان خود و اقدام به ترس، ترور و وحشت در منطقه كرده و اين اقدامات با هدايت سرويس هاي اطلاعاتي داخلي و خارجي، شين بت و موساد صورت گرفته است.
2- شيوههاي اجرايي- عملياتي:
شيوههاي اجرايي سازمانهاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي عبارتند از:
1- جمع آوري اطلاعات سياسي، نظامي، فرهنگي، اقتصادي، علمي و... از كشورهاي بين المللي و منطقهاي عربي و غيرعربي در جهت منافع صهيونيستها؛
2- استخدام جاسوسان خود در ديگر كشورها از طريق عناصر يهودي(اين جاسوسان براي نفوذ در دولتهاي عربي يا كسب اطلاعات اقتصادي و صنعتي در كشورهاي پيشرفته استخدام ميشوند)؛
3 - حذف عناصر مخالف در ديگر كشورها و اعراب فلسطين اشغالي(در اين ارتباط، سازمانهاي موساد و شين بت از بدو تأسيس رژيم صهيونيستي دست به عملياتهاي متعدد ترور عليه اعراب منطقه و فلسطين اشغالي زدهاند. شهيد رنتيسي، شيخ احمد ياسين، عماد مغنيه، مرگ مشكوك ياسر عرفات و... نمونههاي مختلفي است كه ردپاي موساد و شين بت به وضوح در آن ديده ميشود)؛
4 - عملياتهاي نظامي و خرابكارانه عليه ديگر كشورها مثل جنگهاي متعدد اعراب و رژيم صهيونيستي، جنگ عليه حزب ا... لبنان، حماس در فلسطين و عليه كشورهاي اردن، سوريه، عراق، ايران و...؛
5 - پرداخت هزينههاي زياد براي تطميع خبرچينهايي كه به طور موقت از آنها استفاده ميشود. (شكار اين افراد، عموماً از اشخاص ناراضي دولتهاي متبوعشان است كه غالباً نيز با آنان با حذف فيزيكي مواجه ميشوند)؛
6 - استفاده از عناصر نفوذي جهت جمع آوري اطلاعات در جمعيتهاي مخالف رژيم صهيونيستي؛
7- دادن توصيه و طرحهاي عملياتي و راهبردي به وزارت خارجه يا وزارت كشور براي سركوبي مخالفان و پيشبُرد اهداف و منافع ملي رژيم صهيونيستي؛
8- استفاده از جنگ رواني
9- جذب نيرو براي تشكيلات اطلاعاتي كه از ايدئولوژي صهيونيسم تبعيت دارند به طوري كه اشرافيت اطلاعاتي موساد، بين المللي شود؛
10- نفوذ در كشورهاي اسلامي از طريق اعزام مزدور جهت گسترش تفكر صهيونيستي و رواج اسلام با رويه تساهل و تسامح كه عمدتاً از طريق رسانهها و اشخاص و نهادهاي اقتصادي و سرمايه گذار صورت ميپذيرد.
http://upload.tehran98.com/upme/uplo...17566fdcb5.jpg
پاسخ : سازمانهاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي یک 1
این سازمان، سازمان سری و مخفیانهای است که در زمینههای مختلف اطلاعاتی فعالیت میکند ومیتوان از روابط سری این سازمان با سازمانهای اطلاعاتی مصر و اردن نام برد که این همکاری کمک شایانی به عقد قراردادهای صلح میان رژیم صهیونیستی با کشورهای مصر و اردن داشت.
این سازمان در اول آوریل سال ۱۹۵۱ تشکیل شد. موساد توسط "دیوید بن گورین" نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی تأسیس شد. او هدف از تاسیس این سازمان را اینگونه اعلام کرد:
"برای ما که از ابتدای تأسیس تحت فشار دشمنان خود قرار داریم، اطلاعات به عنوان خط مقدم دفاع ضروری است و ما باید به خوبی بیاموزیم و بدانیم که در اطرافمان چه میگذرد".
رژیم صهیونیستی مأموریت گردآوری ، تجزیه و تحلیل اطلاعات وانجام عملیات های مخفیانه ویژه در خارج از سرزمینهای اشغالی را بر عهده موساد گذاشت. گفتنی است که دفتر اصلی موساد در "تل آویو" است. این سازمان در برآوردهای اخیر دارای ۱۲۰۰ نفر کارمند دفتری است.
موساد یک سازمان سراسری است، به این معنا که دستورات خود را از رهبران رژیم صهیونیستی می گیرد و هدف فعالیت های آن پاسخ گوئی به نیازهای متغیر اطلاعاتی و عملیاتی این رژیم است.
هویت مدیران بلندپایه بخشهای داخلی موساد معمولاً جزو اسرار رژیم صهیونیستی تلقی میشود. اما هویت روسای موساد همواره اعلام میشود. در مارس سال ۱۹۹۶ "دانی یاقوم" به جای رئیس قبلی این سازمان "شبتای شاویت" که در ۱۹۹۶ استعفاء داد، رئیس موساد شد. هم اکنون (از سپتامبر ۲۰۰۲) ریاست سازمان اطلاعات و جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) بر عهده "مائیر داگان" است.
سازمان اطلاعات و جاسوسی رژیم صهیونیستی تا سال ۱۹۵۱ "شای" نام داشت تا این که در این سال برای اولین بار به صورت رسمی اعلام موجودیت کرد و "موساد" نامیده شد.
بلا فاصله پس از شکل گیری رژیم صهیونیستی ، دیوید بن گوریون نخستین نخست وزیر این رژیم نظر خود را درباره ایجاد چارچوب هایی برای سازمان ها و نهادهای اطلاعاتی ابراز داشت که پیش از شکل گیری رژیم صهیونیستی فعال بودند.
در ۷ ژوئن ۱۹۴۸ بن گوریون با دو نفر ملاقات کرد، "رابین شیلواخ" ( یکی از اعضای بخش سیاسی آژانس یهود ) و "ایسر بئری" ( ایسر بیرنتسوایگ، ملقب به "ایسر بزرگ") که رئیس سازمان "شای" بود.
نتیجه اولیه این ملاقات تعیین چارچوب های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی بود که سرانجام موجب شد، "هاگانا" یا همان سازمان شبه نظامی یهودی وفادار به ایدئولوژی صهیونیسم سازمان سری ویژه ای تشکیل شود که در ابتدا دفتر اطلاعات یا "شای" نام گرفت..سازمان اطلاعات و جاسوسی رژیم صهیونیستی تا سال ۱۹۵۱ این نام را برخود داشت تا این که در این سال برای اولین بار به صورت رسمی اعلام موجودیت کرد و "موساد" نامیده شد.
حکم تشکیل موساددیوید بن گوریون این گونه فرمان تاسیس موساد را صادر کرد:
"محرمانه"
5710 22ماه عبری کیسلو سال مطابق با 13 دسامبر 1949
مخاطب: وزارت خارجه از : نخست وزیر
یطبق اوامر من، سازمانی به منظور تمرکز و هماهنگی فعالیت های سرویس های اطلاعاتی ( بخش اطلاعات ارتش، بخش سیاسی وزارت خارجه، سرویس اطلاعات کل و غیره) تاسیس می شود. وظیفه سازماندهی موساد را بر عهده رابین شیلوخ، مشاور امور ویژه وزارت خارجه است و وی را به ریاست این سازمان منصوب می نمایم. رابین شیلوخ تحت فرمان من بوده، طبق اوامر من فعالیت نموده و گزارشات کار خود را بصورت دائم به من ارائه خواهد داد، اما از نظر اداری سازمان تابع وزارت خارجه خواهد بود.
http://img.tebyan.net/big/1389/08/40...0168104159.jpg
این سازمان هم چنین مسئول جنبش مخفی مهاجران یهودی برای خروج آنها از سوریه، ایران و اتیوپی و مهاجرت دادن آنها به اسرائیل می باشد. عوامل موساد در حال حاضر در کشورهایی که سابقاً کمونیست بودند، غرب و سازمان ملل متحد فعال هستند.
دفتر اصلی موساد در تل آویو است.
این مؤسسه در دهه هشتاد 1500 تا 2000 نفر نیرو داشت و برآوردهای اخیر حاکی از 1200 نفر کارمند است.
هویت مدیر موساد معمولاً جزو اسرار رژیم صهیونیستی تلقی می شود و یا حداقل در رسانه ها چیزی در باره وی مطرح نمی شود، اما در ماه مارس سال 1996 کابینه رژیم صهیونیستی انتصاب ژنرال "دانی یاقوم" را به جای رئیس قبلی این سازمان یعنی "شبتای شاویت" که اوایل سال 1996 استعفاء داده بود، اعلام کرد و در سپتامبر 2002 "مائیر داگان" به عنوان مدیر جدید موساد انتخاب شد.
سازمان موساد هشت بخش اصلی دارد، با این وجود جزئیات سازمان داخلی آن هم چنان مخفی باقی مانده است. بخش جمع آوری اطلاعات که بزرگترین بخش آن است و مسئولیت عملیات جاسوسی را برعهده دارد و دفاتری را در خارج از رژیم صهیونیستی تحت پوشش های دیپلماتیک و غیررسمی تاسیس کرده است.
این بخش در مناطق مختلف جهان فعالیت می کند و مسئولیت هر منطقه به عهده یک نفر است و وی هدایت مأموران فعال درآن نواحی را برعهده دارد. موساد از سال 2000 فعالیت تبلیغاتی گسترده ای را برای استخدام ماموران جدید جمع آوری خبر و اطلاعات آغاز کرد.
رژیم صهیونیستی مأموریت گردآوری، تجزیه و تحلیل اطلاعات وانجام عملیات مخفیانه ویژه در خارج از اسرائبل را بر عهده موساد گذاشته است.
بخش هسته ای آن نیز متمرکز بر موضوعات خاص و مرتبط با تسلیحات هسته ای است که معمولاً جزو سری ترین بخش ها است.
http://img.tebyan.net/big/1388/05/57...1272624929.jpg
رژیم صهیونیستی مأموریت گردآوری ، تجزیه و تحلیل اطلاعات وانجام عملیات مخفیانه ویژه در خارج از اسرائبل را بر عهده موساد گذاشته است.
در سال های گذشته، این سازمان حریم وظایف خود را گسترش داده است، اما بطور کلی می توان وظایف محوری موساد را در موارد ذیل خلاصه کرد:
- گرد آوری مخفیانه اطلاعات در خارج از سرزمین های اشغالی.
- خنثی سازی تلاش های کشورهای متخاصم برای تهیه و تولید تسلیحات غیر متعارف ویا دستیابی به آن.
- خنثی سازی عملیات تروریستی علیه اهداف صهیونیستی و یهودی درخارج از سرزمین های اشغالی.
- توسعه روابط مخفیانه ویژه، سیاسی و غیره، در خارج از سرزمین های اشغالی و حفظ این روابط.
- جذب مهاجرین یهودی به رژیم صهیونیستی از مناطقی که امکان مهاجرت یهودیان از آنجا به رژیم صهیونیستی توسط سازمانهای مهاجرتی این رژیم وجود ندارد.
- بدست آوردن اطلاعات استراتژیکی، سیاسی و عملی.
- انجام عملیات ویژه ( ترور ) در خارج از سرزمین های اشغالی.اعضای کمیته اصلی سازمان: .
- مدیر سازمان اطلاعات نظامی موسوم به آمان.
- مدیر سازمان اطلاعات داخلی شین بت.
- مدیر سازمان امنیت عمومی شاباک
- مدیر مرکز مطالعات راهبردی و برنامهریزی وزارت امور خارجه (این مرکز در زمینه جاسوسی سیاسی یا دیپلماتیک تخصص دارد..)
- مدیر بخش عملیات ویژه پلیس موسوم به ماتام
- مشاوران خصوصی نخست وزیر در امور سیاسی، نظامی، امنیتی و مبارزه با تروریسم.عملیات های صورت گرفته
- ربودن و انتقال مخفیانه مردخای وانونو در کشور ایتالیا توسط کماندوهای ویژه موساد در سال ۱۹۸۶ به دلیل افشای اطلاعات محرمانه رژیم صهیونیستی مبنی بر ساخت بمب اتمی در نیروگاه اتمی دیمونا.
- ترور شیخ احمد یاسین رهبر معنوی سازمان حماس در تاریخ ۲۲ مارس ۲۰۰۴. قابل ذکر است این ترور واکنشهای جهانی را برانگیخت و در این راستا رایگیری برای صدور قطعنامهای در شورای امنیت نیز انجام گرفت که با ۱۱ رای موافق ۳ رای ممتنع و وتوی آمریکا از تصویب باز ماند.
- ترور عبدالعزیز رنتیسی رهبر جدید سازمان حماس به همراه دو تن از همراهانش، در تروری دیگر و کمتر از یک ماه بعد از ترور شیخ احمد یاسین، در این ترور عدهای نیز زخمی شدند.
- بمب گذاری در خودروی عزالدین شیخ خلیل (عضو بلندپایه حماس) در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۴، در شهر دمشق در کشور سوریه که منجر به شهادت وی و زخمی شدن ۳ تن دیگر شد.
- ترور محمود المبحوح از رهبران جنبش حماس در دبی.
ترور دانشمندان ایرانی
از دیگر جنایاتی که موساد متهم به دخالت در آن است باید به ترور دانشمندان هستهای ایران اشاره کرد که مهمترین هدف در پس این اقدامات بازداشتن دولت و ملت ایران از مسیر پیشرفت در حوزه های علمی به ویژه فناوری هسته ای است و این واقعیتی است که غرب و رژیم صهیونیستی نیز به آن اذعان دارد.
تا کنون سه ترور در این زمینه صورت گرفته است که بر اثر آن سه دانشمند فیزیک هستهای ایران به نامهای دکتر "مسعود علیمحمدی"، استاد فیزیک دانشگاه تهران، دکتر "مجید شهریاری" و دکتر "مجید عباسی" از اساتید فیزیک هستهای دانشگاه شهید بهشتی اشاره کرد که مجید عباسی از ترور جان سالم به دربرد.
روسای موساد
- ایسر هارئیل (۱۹۶۲ – ۱۹۵۳)
- ماثیر آمیت (۱۹۶۸ – ۱۹۶۳)
- تسوی زامی (۱۹۷۴ – ۱۹۶۸)
- ایتسخاک خوفی (۱۹۸۲ – ۱۹۷۴)
- ناخوم ادمونی (۱۹۸۹ – ۱۹۸۲)
- شبتای شاویت (۱۹۹۶ – ۱۹۸۹)
- دانی یاتوم (۱۹۹۸ – ۱۹۹۶)
- افرائیم هلوی (۲۰۰۲ – ۱۹۹۸)
- مائیر داگان (تاکنون – ۲۰۰۲)
نویسنده :آنتی ماسون
http://upload.tehran98.com/upme/uplo...6a881303d5.jpg