آقایان! «فرهنگ شریف» سازش را فروخت

آقایان! «فرهنگ شریف» سازش را فروخت

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : «فرهنگ شریف» برای درمان بیماری‌اش یکی از سازهایش را فروخت. فروغ بهمن‌پور روزنامه‌نگار قدیمی در این‌باره به ایسنا گفت: استاد فرهنگ شریف در این مدت با بیماری دست و پنجه نرم کرد و مدتی هم در کما بود. با این حال ایشان برای بیمه مشکل داشت و در نهایت، این استاد بزرگ مجبور شد برای تأمین هزینه‌های بیماری خود یکی از سازهایش را بفروشد. متأسفانه هیچ مسوولی از هنرمندان پیشکسوت حمایت نمی‌کند. می‌خواهم در این مراسم اعلام کنم، اگر خدای نکرده اتفاقی برای استاد فرهنگ شریف بیفتد و ایشان از دنیا بروند،‌ اعضای خانه‌ موسیقی حق ندارند، بالای سر پیکر ایشان بیایند و از خودشان و سایر آقایان مسوول تشکر کنند.

فرهنگ شریف از نوازندگان پیشکسوت و برجسته‌ی ساز تار است که در کارنامه هنری‌اش با خوانندگانی مانند اکبر گلپایگانی، ایرج خواجه‌امیری، تاج اصفهانی، غلامحسین بنان، محمدرضا شجریان و ... همنوازی داشته‌ است.

نمیدونم چی بگم...[gerye]

هم مردم و هم مسئولین ؛ نسبت به موسیقی ملی ایران و این اساتید بزرگ خیلی بی تفاوتند

حالا اگه یه خواننده پاپ بود؛ صدا و سیمایی ننگ بر بوق و کرنا میزد؛ روزنامه ها مانور میدادن

مردم به بیمارستان یورش می بردند

دولت؛ هزینه اول و آخرشو متقبل میشد

این نوش آبادی معاون وزیر ارشاد بجای گیر دادن به استاد شجریان بزرگ؛‌ این مشکلات رو حل کنه[bihes]

واااااااااااااااااای[bihes]

حالا خوش به حال فرهنگ شريف كه ساز اضافي داشته و فروخته است.
اونهايي كه آواز خوان مشهور بودند خداي نكرده اگر دچار بيماري بشوند و از عهده هزينه معالجه اش برنيايند بايد چه كنند؟.... من فكر ميكنم اونها هم بايد قسمتي از گلويشان را ببرند و بفروشند تا بلكه حد اقل زير ميزي بعضي از جراحان را بدهند....
بنالد تار فرهنگ شريفان
به دست هركسي با صوت احزان
هنرمندي ز ني سازد نوايي
حكايت ميكند ني از جدايي
چو ني ناله كند، دارد حكايت
چرا دارد ز ني سازان شكايت
چو هر صوتي نفير ني درآيد
كه ذات ني همان باشد كه بايد
چه كم گردد ز فرهنگ هنرمند؟
هزاران ساز وي اندر دل چند
فداي تار موي هرچه فرهنگ
هزاران تار و ني نقاره و چنگ
طريق زندگاني اين چنين است
چو تقديري نوشته در جبين است
...
فلك روزي نوازد تار «جبران»
اگر غافل شود از يوم هجران

فرهاد علي پور (جبران) شب ساعت دو و چهل و پنج دقيقه بيست و يكم خردادنود و چهار