poune
یار همراه

گفتگوی زنده؟؟؟؟

پونه؟؟؟؟چقدر آرومی!!!حوصله ام سر رفته!!دیگه چی بپرسم آخه!!!

ممنونم.دانشگاه میری پونه؟؟

سلام پونه جان.خوبی؟؟؟با درسا چی کار میکنی؟؟؟؟من تمام دوستامو اینجا میشناسم به غیر از تو!!!! از بس که آرومی!!!گفتم یه کم با هم بحرفیم آخه عید ممکنه سر نزنم.دلم خیلی تنگ میشه

سال نو پیشاپیش مبارک

خداوندا ، در این واپسین روزهای سال دلم را چنان در جویبار زلال رحمتت شستشو ده که هر کجا تردیدی هست ایمان ،
هر کجا زخمی است مرهم ، هر کجا نومیدی هست امید و هر کجا نفرتی هست عشق جای آن را فرا گیرد .
پیشاپیش سال نو مبارک ، سال خوبی داشته باشین .

ان شا ا...
شب شما هم بخیر

البته ببخشیدا من پیام شما رو دیر دیدم

سلام
کجا هست؟

رید کال؟

نوروز این رفاقت را نگاهبانی می کند
که باور کنیم قلبهامان جای حضور دوستانمان هستند . .

سال نو پیشاپیش مبارک
با آرزوی بهترین ها

خوبه
اونم مدیر روابط عمومی
با حفظ سمت مسئول مهد کودک رادیو هم باشه

اگر چه یادمان می رود که عشق تنها دلیل زندگی است
اما خدا را شکر که نوروز هر سال این فکر را به یادمان می اوردپس
نوروزت پیشاپیش مبارک که سالت را سرشار از عشق می کند . . .

سلام ببخشید

سلامت باشید
بله بله احتمالا همون اشتیباه چشی بوده

اره بابا چرا نشه
شما بیا هم مجری شو هم کارشناس پزشکی که دیگه
پول دکتر کارشناس ندیم

منم هم صدا برداری میکنم هم چایی میدم

اول کاری صرفه جویی کنیم بلکه جهانی شدیم

بازکن پنجره را
و ببین پر زدن بلبل باغ
که شده مست زبوی خوش و جان بخش بهار
وبکش با نفسی تند و عمیق
بوی عطر گل یاس
وببین مرغک آزرده عشق
که حزین بود و نزار
با شکوفایی گلهای بهار
شده سرمست غرور
دیگر آن سوزش سرمای زمستان
نخورد بر بدن سبز درخت
یا که شلّاق خزان
نکند غنچه گل را پرپر
بازکن پنجره را
پرکن از رایحه و عطر بهار
ریه خسته ز سوز و سرما
و ببین در همه جا
فرشی از سبزه وگل پهن شده ست
تک درختی که زسرما بدنش می لرزید
جامه سبز به تن کرده
تنش گرم شده ست
پولکی را که سپید است و قشنگ
یا که زرد است و بنفش
دست خیّاط زمان
روی این جامه سبز
دانه دانه زده با زیبایی
گوییا فصل بهار
کرده بر پیکر این تازه عروس
تورخوش رنگ و سپید
از لطافت چو حریر

این بهار هم گذرا است
سال دیگر شاید
نتواند بگشاید
باز این پنجره را

سلام...شما تو سایت کلوب هم عضوید؟

دو قدم مانده به خندیدن برگ

یک نفس مانده به ذوق گل سرخ

چشم در چشم بهاری دیگر

تحفه ای یافت نکردم که کنم هدیه تان

یک سبد عاطفه دارم

همه ارزانی تان . . .

سلام
دیگه صفات نداریم ما دیگه
کلاسای اکابر هم تعطیل شدن ما بی صفاط تر شدیم

من والا اون رادیو تراپی رو خوندم گفتم شبیه رادیو لوژی هست
حالا خوب نشد نگفتم استودیو رادیو بزنیم
چون اینم شبیه هااا

خب پس اول لازمه برمی یه بانک بزنیم
تا سرمایشو جور کنیم که بتونیم یه صرافی بزنیم
نون حلال در بیاریم

پیشاپیش عیدتون مبارک