hadi elec
دوست آشنا

ممنون داداش خوبم.
راستی الان ایدیتو اد میکنم با اجازه.

با نام رضا دلت مصفا گردد ، درد و غم سینه ات مداوا گردد ، گر روزی نهی به درگهش با اخلاص ، هر عقده ز کار بسته ات وا گردد .ولادت با سعادت شمس الشموس ، امام رضا (ع) مبارک .

سلام هادی جان.چطوری؟خوبی داداش؟

من میخوام یادگیری نرم افزارهای زیر رو شروع کنم
1) bascom avr و codevision avr
2) proteuse
3) altium
از کجا باید شروع کنم و بهتره چیکار کنم؟؟؟

ممنون که گفتین درستش کردم

محض خنده!

هست را اگر قدردانی می شود بود وچه تلخ است هستی که بود شودو دارمی که داشتم !

نچ ، همه ننشستند .
از جمله : only matt ، پونه ، robo milad ، باستان شناس ، آقا مصطفی ، مخفی ، نارون1 ،و ...

راستی مگه فردا نمی خوای بری سرکار ؟!
چرا تا الان بیداری ؟!
صندلی داغ هم یک پیشنهاد بود خب !
شما میگید کی بشینه ؟!

نه والا !
از قدیم الایام گفتن : بچه باید ساعت 9 بخوابه ساعت 6 پاشه .
متشکرم از لطف شما .
گوسفند که نه ؟! ولی تا بخوای بادکنک باد کردیم ، صندلی چیدیم و ...
خیلی کار داره ، فک کردی به همین راحتیه ؟!
والا صندلی داغ رو دیگه باید به آقا سهند بگی تا یکی رو بنشونه !
من که میگم اقا مصطفی رو بشونه یا شاید دوباره خود شما رو ؟!

تو رو خدا ! نگاه کن چه دلسوزی براشون میکنه !
قدیمی ها که میومدن که عادت کردن به این موضوع
جدیدا هم ساعت 10 صبح تشریف آوردن برای جشن شکوفایی .
ما از ساعت 7 تا 10 داشتیم تزئینات رو انجام میدادیم .
حتماً دوست داشتی میذاشتیم عصرونه جشن براشون می گرفتیم .

ما ساعت 7 اماده باش رفتیم سرکار برای تزئینات مهد برای شروع سال جدید .
جاتون خالی تا ساعت 6:30 هم اضافه کاری ایستادیم . اخه همیشه 5 میام خونه .
وای عجب روزی بودا ! حسابی از پا افتادیم .
من که از تا رسیدم خونه خوابیدم تا فردا صبحش که امروز باشه .
3 تا شاگرد جدید داشتیم امروز ! البته تو بخش ما ! بخشای دیگه رو نمیدونم

من که امسال فارغ التحصیل شدم که !
درسته الان هم خوش میگذره ولی دوران دانشجویی بهتر بود ! همینه که هست !
ای تنبل سرکارت رو پیچوندی گرفتی خوابیدی ؟!
جات خالی ! ما اول مهر ساعت 7 صبح مهد بودیم .

گروه های داستان سایت،عضو میپذیرد.
( ادرس:بخش ادبیات ، بخش ادبیات داستانی...
دفتر حضور غیاب نویسندگان سایت -- گروه ایده پردازان گروه داستان نویسی -- گروه ویرایش داستان -- گروه انتخاب اسامی شخصیت ها و نام داستان ها --
* عضویت نویسندگان سایت در این گروه ها ویژه می باشد.*

موضوع مهم :خبر:دفتر حضور و غیاب شاعران سایت

من به دیدار کسی رفتم
در آن سر عشق رفتم ... رفتم تا زن تا چراغ لذت
تا سکوت خواهش تا صدای پر تنهایی چیز ها دیدم در روی زمین
نردبانی که در ان عشق می رفت به بام ملکوت !
سهراب سپهری

اولاً سلام علیکم .
دوماً همین پیچوندناش خیلی خوب بود که ! من دوست داشتم .
بهله خو یه جورایی راست میگیدا ! ولی دوران دانشجویی رو جدا حساب کنید که هیچ دورانی مثل این دوران نمیشه .
ببینم خوب خودتون رو لو دادینا ! انگاری زیادی کلاس درس میپیچوندین !