اگر اين نخستين بازديد شما از این انجمن میباشد:
شما بايد پيش از ارسال و یا مشاهده مطالب ثبت نام كنيد در غیر این صورت شما نمي توانيد از برخی امکانات انجمن استفاده کنید.
جهت اعلام همکاری با سایت علمی نخبگان جوان ، به اینجا مراجعه کنید.
در صورتی که رمز عبور خود را فراموش کرده اید جهت بازیابی به اینجا مراجعه کنید.
در صورتی درخواست ارسال مجدد لینک فعالسازی را دارید به اینجا مراجعه کنید.
جهت اطلاعات بیشتر با مدیریت سایت تماس بگیرید.
نرم افزار مورد نیاز جهت پخش فایل های صوتی
دانلود
زندگی مثل رانندگیه.اگه تند بری باید سریعتر عکس العمل نشون بدی (محمد)
http://www.njavan.com/forum/showthre...375#post566375
سلام. خوبم ممنون. میگم حالا اینی که گفتی کی بود؟ من بودم؟! تو چطوری؟ فعال سایت؟ نه که تو سایت زیاد فعالیت کنی هاااا (چون این اواخر فعالیتت کمرنگ شده!) منظورم اینه از میون بچه های سایت کلا فعالی!
پس شما هم دلخوری... اکی
از این مطالب بزنم خوبه؟؟ http://www.njavan.com/forum/showthre...276#post566276
اقای محمد شوما خر.. به این ادرس برو.. همین http://www.njavan.com/forum/showthre...d=1#post566264
همیشه امیدی هست
فکر کنم نتیجه شب بیداری این بشه یعنی صبح قبل از امتحان
واقعاً ! خو خوشگل بودا
سلام داداش محمد خوبین ؟ روزگار به کامه ؟ ممنون بابت امتیاز لطف کردید راضی به زحمت نبودم
ای بابا داداااااااااااااااش بابا ی کار بهت سپردیمآآآآ الان من نمیتونم تکون بخورم که تمام تارعنکبوتا چسبیدن بهم تو که کله سحر بیدار شدی ی مدد میرسوندی خب الان جا داره بهت چی بگم؟؟!!
سلام...بینهایت ممنون
ممنون از امتیازت داداش
داداش منم چیزی از اونا کم نداره ها، اعتماد به نفست کجاس برادر خواستن توانستن است، پیام اخلاقی امشب
داداش، من خلاقیت زدن تاپیکو گفتمااااااااااااااااا سلام، شب شوما خوش
آفرییییییییییییین ببین داداشم این کلید پروفم خیلی مراقبش باشیا فردا شب بعد اتمام کارا پس میگیرم دیگه خودت بیا میدونی ک از کجا باید شرو کنی!
و سلامممممممممممممممممممممم ممممممممممممممممممممم( سلام به سبک داداش محمد)، خوبم، شما خوبی؟؟ نه بابا وظیفس، واقعا زیبا بود، داداش محمد خلاق که میگن شمایی پس
سلام داداش شوماخر.خوبی؟ منو غیبت ؟! من هستم تو سایت که فقط کمرنگم اون نقدم فقط به فکر سلامتی کاربرای سایت بود
سلااااااااااااااااااامممم ممممم حالتون چطوره؟؟؟ مرسی سر زدین و ببخشید خونه نبودم دیگه گرد و خاکشم ب بزرگی خودتون ببخشید فردا جمعس میام تمییز کاری
نشسته بود پسر، روی جعبهاش با واکس غریب بود ، کسی را نداشت الا واکس نشسته بـــود و سکوت از نگــاه او میریخت و گاه بغض صدا میشکست : «آقا واکس؟» درست اول پائیــــز ، هفت سالش بـــود و روی جعبهی مشقش نوشت : بابا واکس... غـــروب بود ، و مرد از خدا نمیفهمید و میزد آن پسرک کفش سردِ او را واکس (سیاه مشقی از اسمِ خدا خدا بر کفش نماز محضـی از اعجاز فرچهها با واکس) بـرای خنده لگد زد به زیـــر قوطــی ، بعد صدای خندهی مرد و زنی که : «ها ها واکس- چقدر روی زمیــن خندهدار میچرخد!» (چه داستان عجیبی!) بله، در اینجا واکس- پرید تــوی ِخیــابان ، پسر بــــه دنبــالش صدای شیههی ماشین رسید، اما واکس- یواش قِل زد و رد شد ، کنــــــار جدول مان و خون سرخ و سیاهی کشیده شد تا واکس... غروب بود ، و دنیـــا هنــــوز مــیچرخید و کفشهای همه خورده بود گویا واکس و کارخانه بـــه کارش ادامه میداد و هنوز طبق زمان هر دقیقه صدها واکس... کسـی میان خیابان سه بار "مادر!" گفت و هیچ چیز تکان هم نخورد، حتی واکس صدای باد ، خیابان ، و جعبــــهای پاره نشسته بود ولی روی جعبه تنها واکس . . . "پوریا میر رکنی "
من رنجش رو نفهمیدم ، تو نظرات چی که ننوشته بودن ، نا امید شدم اصلاً ( دروغاً چون نا امیدی تو خونم نیست ) من الآن نفهمیدم چند تا درست پاسخ دادم دوباره باس آزمون بدم
ارسال پیغام از طریق مسنجر برای mamadshumakher ...
همکار تالار نرم افزار
یار همراه
همکار مدیر سایت
استعداد برتر سایت
کاربر جدید
کاربر حرفه ای
همکار تالار سایر موضوعات پزشکی
همکار تالار علوم تربیتی