دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.

مکالمه بین باستان شناس و ساناز فرهیدوش

150 پیغام بازدید کنندگان

صفحه 1 از 8 12345678 آخرینآخرین
  1. ديشب، لب رود، شيطان زمزمه داشت.
    شب بود و چراغك بود.
    شيطان ، تنها، تك بود.

    باد آمده بود، باران زده بود: شب تر ، گل ها پرپر.
    بويي نه براه.
    ناگاه
    آيينه رود، نقش غمي بنمود: شيطان لب آب.
    خاك سايه در خواب.
    زمزمه اي مي مرد.بادي مي رفت، رازي مي برد
    سهراب سپهری
  2. رعد همی زند دُهل ، زنده شده است جزء و کل
    در دل شاخ و مغز گل بوی بهار می‏کشد
    آن‏که ضمیر دانه را علت میوه می‏کند
    راز دل درخت را بر سر دار می‏کشد
    لطف بهار بشکند رنج خمار باغ را
    گرچه جفای دی کنون سوی خمار می‏کشد
    " مولانا
  3. تولدت مبارک باستانی جام
  4. سلام خوبیییییییییییییییییییییی ییی ؟ چه خبرا ؟
  5. شب آرامی بود
    می روم در ایوان، تا بپرسم از خود
    زندگی یعنی چه؟
    ... مادرم سینی چایی در دست
    گل لبخندی چید ،هدیه اش داد به من
    خواهرم تکه نانی آورد ، آمد آنجا
    لب پاشویه نشست
    پدرم دفتر شعری آورد، تکيه بر پشتی داد
    شعر زیبایی خواند ، و مرا برد، به آرامش زیبای یقین
    :با خودم می گفتم
    زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست
    زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست
    رود دنیا جاریست
    زندگی ، آبتنی کردن در این رود است
    وقت رفتن به همان عریانی؛ که به هنگام ورود آمده ایم
    دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟
    هیچ!!!
    زندگی ، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند
    شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری
    شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت
    زندگی درک همین اکنون است
    زندگی شوق رسیدن به همان
    فردایی است، که نخواهد آمد
    تو نه در دیروزی، و نه در فردایی
    ظرف امروز، پر از بودن توست
    شاید این خنده که امروز، دریغش کردی
    آخرین فرصت همراهی با، امید است
    زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک
    به جا می ماند
    زندگی ، سبزترین آیه ، در اندیشه برگ
    زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود
    زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر
    زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ
    زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق
    زندگی، فهم نفهمیدن هاست
    زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود
    تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست
    آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست
    فرصت بازی این پنجره را دریابیم
    در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم
    پرده از ساحت دل برگیریم
    رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم
    زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است
    وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست
    زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند
    چای مادر، که مرا گرم نمود
    نان خواهر، که به ماهی ها داد
    زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم
    زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت
    زندگی ، خاطره آمدن و رفتن ماست
    لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست
    من دلم می خواهد
    قدر این خاطره را دریابیم.



    سهراب سپهری
  6. کاش وقتی زندگی فرصت دهد
    گاهی از پروانه‌ها یادی کنیم

    کاش بخشی از زمان خویش را
    وقف قسمت کردن شادی کنیم

    کاش وقتی آسمان بارانی است
    از زلال چشم‌هایش تر شویم

    کاش دلتنگ شقایق‌ها شویم
    به نگاه سُرخشان عادت کنیم

    کاش شب وقتی که تنها می‌شویم
    با خدای یاس‌ها خلوت کنیم

    کاش گاهی در مسیر زندگی
    باری از دوش نگاهی کم کنیم

    فاصله‌های میان خویش را
    با خطوط دوستی مبهم کنیم


    برگی از دفتر شعر مریم حیدرزاده


    Click here to view the original image of 680x456px and 99KB.
  7. سلام از گل مهربونت ممنونم
  8. باز آمدم از چشمه ی خواب ، کوزه ی تر در دستم
    مرغانی می خواندند ، نیلوفر وا می شد .کوزه ی تر بشکستم ،
    در بستم
    و در ایوان به تماشای تو بنشستم
  9. سلام احوال شما خوبییییییییییییییییییییی؟

    خیلی ممنونم مرخص شده می ریم پیاده روی اندک اندک مرسیییییییییییییییییی
  10. به به درود بر گل خوشکل
    خوبید؟
    اوضاع پای اقاتون چطوره بهتره ؟
  11. با نام رضا دلت مصفا گردد ، درد و غم سینه ات مداوا گردد ، گر روزی نهی به درگهش با اخلاص ، هر عقده ز کار بسته ات وا گردد .ولادت با سعادت شمس الشموس ، امام رضا (ع) مبارک .
  12. من به دیدار کسی رفتم
    در آن سر عشق رفتم ... رفتم تا زن تا چراغ لذت
    تا سکوت خواهش تا صدای پر تنهایی چیز ها دیدم در روی زمین
    نردبانی که در ان عشق می رفت به بام ملکوت !
    سهراب سپهری
  13. سلامممممممممممممممممممممع زیز دلم خوبم مممنون در حال چاپ مقاله و این حرفا ! و کار و فعالیت لذت بخش تدریس جای شما سبزززززززززززززززز
  14. درود بر تک اتش نشان سایت
    خوب گل دخترک ؟
    اوضاع در چه وضعیت هست ؟
  15. سلام دوست مهربونم خوبی ؟
  16. گردش روزگار
    .....زمان نمی ایستد و
    لحظه ها میروند،
    پس قدر بودن و باهم بودن را بدانیم

    گذرعمر - گردش روزگار
نمایش پیغامهای بازدید کننده 1 از 20 تا 150
صفحه 1 از 8 12345678 آخرینآخرین