اگر اين نخستين بازديد شما از این انجمن میباشد:
شما بايد پيش از ارسال و یا مشاهده مطالب ثبت نام كنيد در غیر این صورت شما نمي توانيد از برخی امکانات انجمن استفاده کنید.
جهت اعلام همکاری با سایت علمی نخبگان جوان ، به اینجا مراجعه کنید.
در صورتی که رمز عبور خود را فراموش کرده اید جهت بازیابی به اینجا مراجعه کنید.
در صورتی درخواست ارسال مجدد لینک فعالسازی را دارید به اینجا مراجعه کنید.
جهت اطلاعات بیشتر با مدیریت سایت تماس بگیرید.
در گوشه ی خانه و به عکسی از لبخندم می نگرد و آه می کشد آه من تمامم تمام شده
مرورگر چیست و چه کار می کند؟ / غرور زیادی من
نگهداری و پاک کردن اطلاعات به صورت امن
روش گام به گام طراحی سایت
احترام به عقاید دیگران
فکرش را هم نمی کردم که زندگی به این زودی ها خمیازه ام را بکشد سوگوار خودم هستم لحظه ای که چشم های مادرم واقعیت را بغض کرد تا پلک های نیم بازم از دریچه ای دلگیر آه بکشند که تابستان دیگر نیستم....!!!!!!!!!!!!!! عزادارخودم هستم.
برای داشتن یک وب سایت خودتان را آماده کنید!
خسته ام از سفر طولانی این هفته.... چشمانم هنوز دودوی غمی را می دهند که درمن فریادی به بلندی هق هق می زد........... ازتمام من گریزی مانده بود که می دوید و اشک هایش را باد گذر باخود پای سپیدار غروری می برد تا تنومندتر ازهمیشه ادامه دهد و چه بی سایه من درگرمای بی مهریش سوختم ودرلابه لای صفحات سرنوشت گم شدم تا ازمن تنها جسدی بماند اسیر خاکستری وقوع که فقط نفس می کشد ... کاش تمام می شدم. تمام این لحظه های تکراری مرگ من و تنهایی بعد از تو
وقتی که خشمگین دست هایت می لرزدکلافه از تمام این طنز نقطه چین دنیا درخود بارها فوران می کنی لیک خاموش می مانی،دلم می خواست فنجان قهوه ای در دستت می بودم که از خشم به سمت هرچه که نفست را می گیرد پرتاب کنی. ومی دیدی که من چگونه در تقاضای ارضای خشم تو عاشقانه می شکستم و از صدای شکست من ، این جاست که بغض بلورین تو می شکند و آرام می شدی. آری! کاش ازخاک من سفالگر فنجانی می ساخت. کاااااااااااااااااااااااا اااااااااااااش چه روزهای سختیه.
Walk on their feet They are like the earthly man But the fate of the angels who are flying dream smile yet. for you
به جزء حضور تو !!! هیچ چیز این جهان بیکرانه را جدی نگرفتم ... حتی عشق را
سلام بر داداش خودم خوبی نیستی دادا کم پیدا شدی یا ما رو نظز نمیگیری
ریمیکس آهنگ هیچکس توسط مهدی http://www.njavan.com/forum/showthre...C&goto=newpost
وامروز برای تو می نویسم که آخرین بار به جرم دانستن نفس هایت به جارپایه ی کشیده شده التماس می کرد. . . خواب مرا آشفته نکن.
http://www.njavan.com/forum/showthre...ssql-Injection
سلام دوباره منم.سیاه نویس روزگار با چشم هایی تیره اما نه آرزوهایی سیاه بلکه سبز سبز مسافری ابدی وتو آن قدر ساده ای که تمام دشوار بودنم را کنارت آرام می گریم وتو هیچ وقت نمی فهمی که شانه هایت خیس چه شده اند. تو هم مسافری از روز اول همین بود که حساب هیچ راهم نکردم فقط نمی دانم چرا گاه گاهی دلم می خواهد همه ی عالم را در تو خلاصه کنم وصادقانه بخواهمت. ولی خوب نمی شود جایی هستی که شب ها لالایی مرگ می خوانند وروزها زوزه ی بدبختی عزیز من، با نام مستعار آمدی ،حرف هایت بوی یاس می داد وبه سختی روزگار را فریفتم تا بمانی اما بخدا نفسم بالا نمی آید. بی خیال تو باز هم نمی فهمی. sabo3eur
help
خخخخ
ایقده میترسم بیاید بیاید کمک کمک