دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.

مکالمه بین brave و طلیعه طلا

161 پیغام بازدید کنندگان

صفحه 4 از 9 نخستنخست 123456789 آخرینآخرین






  1. به به چه کمک شایانی
    نه خب آخه کل سحر میریم اول شب خسته میرسم خونه دیگه حال سایت مایت ندارم
    صندلی داغ با حضور کی هست؟
    بدش گفتین سوال ها رو اول چی کار کنم؟(تخ کنم)








  2. اینو فرستادم بیاد کمکت ،نگی تو ترافیک گیر کردم

  3. به به !
    چه عجبا !
    خوبی داداشی ؟
    چه کردی با درس ها ؟
    هنوز سالمی ؟
    والا اون هایی که میرن کوه جا به جا کنن ، اینقدر لفتش نمی دن .
    کجا بودی آقا ؟
    الانه صندلی داغ شروع شده . همه چیز رو قبل از پرسیدن ،خودت تخ کن بیاد.
  4. سلام
    چه خبرا از سایت
    پس چی ما انتهای اراده ایم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!1
  5. سلام
    عجب اراده ای !!!
    آفرین
  6. به به ! چقده قشنگ بود .
    ممنون داداشی .
    آخ ، یادم رفت !
    سلام بر داداشی گلمون ...
    خوبی؟
    چه خبرا؟
    دوباره عیدت مبارک ...

  7. سلام آبجی گلمون
    میلاد بر شما هم مبارک باشد
    شوق سبو
    بر درد عشق نسخه و درمان اثر نکرد
    مرهم برای زخم غم تو ثمر نکرد
    تنها حریم پاک تو داریم زآن زمان
    دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد
    از هر قبیله ای به تو امید بسته اند
    نبود کسی که چشم تو بر او نظر نکرد
    شاهنشه غریب، امیر رئوف طوس
    دل نیست، آنچه داغ تواش پر شرر نکرد
    در بازکن که از ره دوری رسیده ام
    این خسته بی دلیل در این ره، خطر نکرد
    امشب، سحر دوباره به کوی تو آمدم
    مخمورم و به شوق سبوی تو آمدم
    بر حال من به جان جوادت نگاه کن
    فکری به حال این دل بی سرپناه کن
    بر زائران پاک تو من غبطه می خورم
    آقا ترحمی به من پر گناه کن
    امشب برات کرب و بلای مرا بده
    ما را دوباره زائر آن بی سپاه کن
    گر این زیارتم شده دیدار آخرین
    در روز حشر یاد من رو سیاه کن
    در راه عشق، اهل غم و درد خواستی
    با چشم نافذت تو مرا مرد راه کن
    مولا به جان ما تو بگو با امام عصر
    یوسف بیا بخاطر من ترک چاه کن
    تا روز حشر نوکری ات افتخار ماست
    اینجا بهشت روی زمین جنت الرضاست

    سروده احسان محسنی فرشوق سبو
    بر درد عشق نسخه و درمان اثر نکرد
    مرهم برای زخم غم تو ثمر نکرد
    تنها حریم پاک تو داریم زآن زمان
    دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد
    از هر قبیله ای به تو امید بسته اند
    نبود کسی که چشم تو بر او نظر نکرد
    شاهنشه غریب، امیر رئوف طوس
    دل نیست، آنچه داغ تواش پر شرر نکرد
    در بازکن که از ره دوری رسیده ام
    این خسته بی دلیل در این ره، خطر نکرد
    امشب، سحر دوباره به کوی تو آمدم
    مخمورم و به شوق سبوی تو آمدم
    بر حال من به جان جوادت نگاه کن
    فکری به حال این دل بی سرپناه کن
    بر زائران پاک تو من غبطه می خورم
    آقا ترحمی به من پر گناه کن
    امشب برات کرب و بلای مرا بده
    ما را دوباره زائر آن بی سپاه کن
    گر این زیارتم شده دیدار آخرین
    در روز حشر یاد من رو سیاه کن
    در راه عشق، اهل غم و درد خواستی
    با چشم نافذت تو مرا مرد راه کن
    مولا به جان ما تو بگو با امام عصر
    یوسف بیا بخاطر من ترک چاه کن
    تا روز حشر نوکری ات افتخار ماست
    اینجا بهشت روی زمین جنت الرضاست
    سروده احسان محسنی فرد

  8. سلام
    عیدت مبارک

  9. اِی واااااااااااااااااااااااا ای ! ترکیده از خندم .





    میسی ...
  10. دیدی بچه ها واسم چی پختن آوردن ؟
    سوپ سوکس و مولک مار ...
    اینقدر چندشم شد که سریع یه دو تا عکس پشتش برا خودم تو پروفم گذاشتم.
    مرسی که اینقدر از حال آبجیت خبر داری که نمی دونی چه بلایی سرم اومده .
    جدا از شوخی فکر کنم سر قضیه خاله اینا ،یکم بهم فشار اومد و سیستم ایمنی بدنم بهم خورد .
    راستی خبر داری دیگه نه اس دارم و نه پی ام .... هوراااااااااااااااااااااا
    خدا رو شکر از این بابت ،خیلی راحت شدم .اما ...
  11. هتل شمسیکده دیگه(دانشکده شهید شمسی پور)بهش جنگل هم میگن به یه نقلی هم نرکده میگن خلاصه اسماش زیاده ورودی های جدید مدرسه میگن
    بابا آموزگاران چیه ادبیات فارسی معلما دیگه.
  12. اِ اِ اِ
    مگه سرما خوردی شما
    ای کاش اولش آبلیمو میخوردی
    حالا هم اگه بری و استراحت کنی خوبه ولی تو که از نت مثل خودم دل نمیکنی (مثلا امروز به خودم گفته بودم که دیگه نیام گای نت یا اینکه خیلی کم بیشینم یکم بخونم ولی نمیشه که دیگه خوندنمونم شده پای کامپیوتر)
    پس به خاطر سرماخوردگی نرفتی مدرسه آها خوب باز یه روز مدرسه در آسایش
    حالا انقدر بستنی نخور زودتر خوب شی
    اِ اِ اِ من سوپ نمیخورم چیه باس چیزای آبکی و گرم بخوری که سینت ملایم شه به اصطلاح سریع خب شی بری مدرسه و دوباره زلزله راه بندازی.
  13. سلام به داداشی گل
    خوبی ؟
    ایشالا روزی همه مون بشه بریم .
    چرا داشتیم . معلم هامون ساعت 11:30 جلسه شورای آموزگاران داشتند ،واسه همین در مدرسه و درس و بحث رو گِل گرفتند.
    کور از خدا چی می خواد؟ ...
    هتل؟
    هتل کجا ؟
نمایش پیغامهای بازدید کننده 61 از 80 تا 161
صفحه 4 از 9 نخستنخست 123456789 آخرینآخرین