اگر اين نخستين بازديد شما از این انجمن میباشد:
شما بايد پيش از ارسال و یا مشاهده مطالب ثبت نام كنيد در غیر این صورت شما نمي توانيد از برخی امکانات انجمن استفاده کنید.
جهت اعلام همکاری با سایت علمی نخبگان جوان ، به اینجا مراجعه کنید.
در صورتی که رمز عبور خود را فراموش کرده اید جهت بازیابی به اینجا مراجعه کنید.
در صورتی درخواست ارسال مجدد لینک فعالسازی را دارید به اینجا مراجعه کنید.
جهت اطلاعات بیشتر با مدیریت سایت تماس بگیرید.
سلام سحر خانم / خوبی شما ؟ خواهش میکنم کاری نبود بابا
ممنون بابت امتياز
ایشالله
مرسي داداشي.ايشاا.. مشكل همه حل شه.
ایشالله که درست میشه / غمت نباشه آبجی خوش باش دمی که زندگانی این است / بعله بخند تا غم دق کنه!
گفتنش فايده نداره.فقط بايد صبر كنم شايد همه چي به وقتش درست شه.مرسي ايشاا..همه بخندن.خودت هم بخندي
چرا بابا / خواهش میکنم ایشالله همیشه بخندی
فکر میکردم نیاره 2 تا رو / لینک دوم جدا شده است
امروز خيلي دلم از يه موضوعي گرفته بود ولي با ديدن اين خيلي خنديدم مرسي.ايشاا. هميشه بخندي بقيه رو هم بخندوني
خواهش میکنم ینی ترکیدم تا 2 ساعت
سلام.مرسي.خيلي جالب بود
حالا اینو نگا کن : ورژن جدیدشه ! host17.aparat.com//public/user_data/flv_video_new/274/64831ec3e831702c15e480510e918f22819560.mp4
سلام / اینو دانلود کن نگاه کن:D host17.aparat.com//public/user_data/flv_video_new/307/f88157fe543f4c1c56758a211759b30e920194.mp4
سلام قشنگ بود .مرسي
نشسته بود پسر، روی جعبهاش با واکس غریب بود ، کسی را نداشت الا واکس نشسته بـــود و سکوت از نگــاه او میریخت و گاه بغض صدا میشکست : «آقا واکس؟» درست اول پائیــــز ، هفت سالش بـــود و روی جعبهی مشقش نوشت : بابا واکس... غـــروب بود ، و مرد از خدا نمیفهمید و میزد آن پسرک کفش سردِ او را واکس (سیاه مشقی از اسمِ خدا خدا بر کفش نماز محضـی از اعجاز فرچهها با واکس) بـرای خنده لگد زد به زیـــر قوطــی ، بعد صدای خندهی مرد و زنی که : «ها ها واکس- چقدر روی زمیــن خندهدار میچرخد!» (چه داستان عجیبی!) بله، در اینجا واکس- پرید تــوی ِخیــابان ، پسر بــــه دنبــالش صدای شیههی ماشین رسید، اما واکس- یواش قِل زد و رد شد ، کنــــــار جدول مان و خون سرخ و سیاهی کشیده شد تا واکس... غروب بود ، و دنیـــا هنــــوز مــیچرخید و کفشهای همه خورده بود گویا واکس و کارخانه بـــه کارش ادامه میداد و هنوز طبق زمان هر دقیقه صدها واکس... کسـی میان خیابان سه بار "مادر!" گفت و هیچ چیز تکان هم نخورد، حتی واکس صدای باد ، خیابان ، و جعبــــهای پاره نشسته بود ولی روی جعبه تنها واکس . . . "پوریا میر رکنی "
شب يلداتون پيشاپيش مبارك
نـتـرس از شـب یـلـدا بـهـار آمـدنـی اســت / یلدا پــــیشاپیش مبارک چرا شب یلدا انار و هندونه میخوریم؟
لطف کردی