PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شعر برلب بحرفنامنتظریم ای ساقی!!



تووت فرنگی
25th June 2011, 04:05 AM
حاصل کارگه کون و مکان، اين همه نيست


باده پيش آر که اسباب جهان، اين همه نيست





از دل و جان، شرف صحبت جانان، غرض است


غرض اين است وگرنه دل و جان، اين همه نيست





منت سدره و طوبی ز پی سايه مکش


که چه خوش بنگری ای سرو روان، اين همه نيست






دولت آنست که بی خون دل آيد به کنار


ورنه با سعی و عمل، باغ جنان اين همه نيست





پنج روزی که در اين مرحله مهلت داری


خوش بياسای زمانی که زمان، اين همه نيست





بر لب بحر فنا منتظريم ای ساقی


فرصتی دان که ز لب تا به دهان، اين همه نيست





زاهد، ايمن مشو از بازی غيرت، زنهار


که ره از صومعه تا دير مغان، اين همه نيست






دردمندی من سوخته زار و نزار


ظاهرا حاجت تقرير و بيان، اين همه نيست






نام حافظ، رقم نيک پذيرفت ولی


پيش رندان، رقم سود و زيان، اين همه نيست




"حافظ"

Sookoot
25th June 2011, 05:42 PM
دولت آنست که بی خون دل آيد به کنار



ورنه با سعی و عمل، باغ جنان اين همه نيست



پنج روزی که در اين مرحله مهلت داری



خوش بياسای زمانی که زمان، اين همه نيست



[golrooz][golrooz][golrooz]

*پدر بزرگ
27th June 2011, 07:47 AM
دست از طلب ندارم تا کام من برآید


یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید







بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر


کز آتش درونم دود از کفن برآید







بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران


بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید







جان بر لبست و حسرت در دل که از لبانش


نگرفته هیچ کامی جان از بدن برآید







از حسرت دهانش آمد به تنگ جانم


خود کام تنگدستان کی زان دهن برآید[golrooz][golrooz]

مهندس ایرانی
4th July 2011, 09:38 AM
والا چه عرض کنم .حرف حقه.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد