faridbensaeed
19th June 2011, 04:17 PM
Abstraction
برداشت آب
برداشت دائم يا موقت از هر منبع آبي، جهت مصرف يا انتقال به منطقه ديگر; به نحوي كه ديگر بخشي از آن منبع آبي محسوب نگردد.
Acclimation
سازش
فرآيند سازگار شدن جمعيتهايي از ارگانيزمها با شرايط زيست محيطي معيني، كه به منظور آزمايش مهيا شده است.
Acclimatization
سازگاري
فرآيند سازگار شدن جمعيتهايي از ارگانيزمها با تغييرات زيست محيطي طبيعي يا تغييرات بلند مدت ايجاد شده توسط بشر; مانند آنهايي كه با تدوام تخليه ضايعات صنعتي يا فاضلابها ايجاد ميگردد.
Pycnokline
پيكنوكلاين
لايه داراي تندترين شيب چگالي در يك پيكره لايه بندي شده آب.
Acid rain water
باران اسيدي
آب باران با (pH)كمتر از 5
Acid wastes water
فاضلاب اسیدی
Acidity
خاصیت اسیدی
Activated carbon treatment
تصفيه با كربن فعال
فرآيند حذف مواد آلي محلول و يا كلوئيدي از آب و فاضلاب، بوسيله جذب با كربن فعال; بعنوان مثال براي اصلاح مزه، بو يا رنگ.
Activated sludge
لجن فعال
توده بيولوژيكي جمع شده در سيستمهاي تصفيه فاضلاب كه در نتيجه رشد باكتريها و ساير موجودات زنده ذره بيني در حضور اكسيژن محلول تشكيل شدهاند.
Activated sludge treatment
تصفيه با لجن فعال
فرآيند تصفيه بيولوژيكي فاضلاب كه در آن مخلوطي از لجن فعال و فاضلاب، بهم خورده و هوادهي ميشود. قسمتي از لجن فعال متعاقباً از طريق ته نشيني جدا شده و خارج ميگردد; يا در صورت لزوم به فرآيند بازگردانده ميشود.
Aeration
هوادهي
وارد كردن)دميدن (هوا به درون يك مايع.
Aerobic
هوازی
Aerobic organisms, aerobes
ارگانيزم هاي هوازي- هوازيها
موجوداتي كه براي زنده ماندن و تكثير، عموماً به اكسيژن محلول يا گازي نياز دارند.
Aerobic sludge digestion
هضم هوازي
روش بيولوژيكي كه طي آن لجن هاي فعال تا حدي با هوادهي طولاني اكسيد ميشوند. اين عمل با هوادهي دروني و فعاليت شكاري تكميل ميگردد.
Agriculture
کشاورزی
Air scouring
تميز كردن با هوا
فرايند عبور دادن هواي تحت فشار در جهت پايين به بالا، از درون يك صافي ثقلي براي هم زدن بستر صافي به منظور جدا كردن ذرات جامد باقيمانده، قبل از شستشوي معكوس.
Algae
جلبكها
گروه بزرگي از موجودات تك ياخته يا پرياخته هستند كه معمولاً داراي كلروفيل يا ساير رنگدانهها ميباشند. سيانو باكتريها نيز در اين گروه قرار ميگيرند. اين موجودات معمولاً آبزي بوده و قادر به انجام فتوسنتز ميباشند.
Alpha factor
عامل آلفا
در يك تاسيسات لجن فعال، نسبت ضريب انتقال اكسيژن در مخلوط مايع به ضريب انتقال اكسيژن در آب تميز )پاك (ميباشد.
Alpha ray
اشعه آلفا
Anaerobic
بی هوازی
Anaerobic bacteria
باکتری بی هوازی
Anaerobic organisms ,anaerobes
ارگانيزم هاي بي هوازي- بي هوازيها
موجوداتي كه در شرايط فقدان اكسيژن محلول يا گازي، زنده مانده و تكثير مييابند.
Anaerobic sludge digestion
هضم بي هوازي لجن
فرآيند كنترل شده تجزيه لجن توسط باكتريها در شرايط بي هوازي كه ممكن است در دماي محيطي بين 20و 40 درجه سلسيوس )هضم مزوفيليك (و يا بين 45و 60 درجه سلسيوس ) هضم ترموفيليك (صورت گيرد.
Aphotic zone
ناحيه تاريك
قسمتي از پيكره آب كه در آن نور كافي براي فتوسنتز مؤثر وجود ندارد.
Aquifer
آبخوان
سازند آبدار )بستر يا لايه (از سنگ، سنگريزه يا شن نفوذپذير كه قادر به آب دهي قابل توجهي است.
Aquifer (confined)
آبخوان تحت فشار
آبخواني كه بين دو لايه غير قابل نفوذ تحت فشار است.
Aquifer (unconfined)
آبخوان آزاد
آبخواني كه سطح آب سفره زيرزميني معرف حد بالايي آن ميباشد.
Ascariasis
آلودگی با کرم آسکاریس
Atmosphere
جو، اتمسفر
Back washing
شستشوي معكوس
عمل تميز كردن صافي با جريان معكوس آب، كه اغلب به كمك هوا انجام ميگيرد.
Bacteria
باكتريها
گروه بزرگي از موجودات ميكروسكوپي )ذره بيني (تك ياخته با هستههاي غيرمتمركز عاري از غشا ميباشند كه از نظر متابوليكي فعال هستند; غالبا آزاد زي بوده و معمولا به روش تقسيم دوتايي )توليد مثل غيرجنسي ( تكثير مييابند.
Bacteria bed
بستر باكتري
Bacteria decomposition
تجزیه بیولوژیکی (میکروبی)
Bacteriological sample
نمونه باكتريشناسي
نمونهاي كه با رعايت شرايط ستروني، در يك ظروف سترون جمع آوري شده و جهت آزمونهاي باكتريشناسي تحت شرايط مناسبي محافظت و حمل ميشود.
Bag filter
صافی چکاننده
Balancing tank
مخزن متعادل كننده
مخزني كه براي يكنواخت كردن تركيب يا ميزان جريان ورودي، مثلا جريان آب آشاميدني به يك سيستم توزيع; يا فاضلاب به يك تصفيه خانه، طراحي شده است.
Bank side storage
ذخيره سازي كناره ساحلي
ذخيره كردن آب خام رودخانه در مخازن ساحلي.
Beam
پرتو، شعاع
Benthic deposit
رسوب كف
انباشته شدن رسوبات در بستر آبراهه، درياچه يا دريا كه به دلايلي همچون: فرسايش طبيعي، فرآيندهاي بيولوژيكي يا تخليه فاضلاب حاصل شده باشد و احتمالا داراي مواد آلي باشد.
Benthic region
ناحيه كف
عمومأ پايينترين ناحيه يك پيكره آب است كه شامل: رسوبات و يك لايه بستر سنگي كه موجودات زنده در آنجا وجود دارند، ميباشد.
Beta factor
عامل بتا
در تاسيسات لجن فعال عبارت از: نسبت مقدار اكسيژن اشباع در مخلوط مايع به مقدار اكسيژن اشباع در آب تميز )پاك (در درجه حرارت يكسان و فشار جو ميباشد.
Bio film
لايه نازك زيستي
از يك صافي شني لايهاي شامل موجودات زنده، مرده و يا در حال مرگ كه در سطح يك صافي شني كند يا صافيهاي بيولوژيكي ديگر تشكيل ميشود.
Bioaccumulation
انباشته شدن زيستي
فرايند انباشته شدن يك ماده در ارگانيزمها يا بخشهايي از آن.
Bioassay
زيست سنجي
فن ارزيابي اثر بيولوژيكي )كمي و كيفي (مواد مختلف در آب، از طريق ايجاد تغييرات در يك فعاليت معين بيولوژيكي.
Biodegradation
تجزيه زيستي
تجزيه و تخريب مولكولهاي آلي حاصل از فعاليتهاي پيچيده موجودات زنده، كه معمولا در محيطهاي آبي انجام ميگيرد.
Biodegradability
قابليت تجزيه زيستي
حساسيت يك ماده آلي نسبت به تجزيه زيستي
Biological filter
صافي بيولوژيكي
بستري از مواد بي اثر با منافذ درشت كه سبب ميشود فاضلاب از روي لايه بيولوژيكي فعال تشكيل شده بر روي اين مواد بي اثر تراوش نمايد تا خالص گردد.
Biological Oxygen Demand ( BOD )
اکسیژن مورد نیاز بیولوژیکی
Biological purification
تصفیه بیولوژیکی
Biomass
توده زيستي
تمامي موجودات زنده در پيكره آب.
Biota
هم زيست
ارگانيزم هاي زنده يك محيط آبي
Biotic index
شاخص زيستي
عددي كه توصيف كننده هم زيستي در يك پيكره آب است و بيانگر كيفيت بيولوژيكي آن ميباشد.
Black water
آب سياه )لش آب)
فاضلاب و مدفوع خارج شده از توالتها كه آب حمامها، دوشها، دستشوييها و ظرفشوييها را شامل نميگردد.
Blow down
تخليه
حذف مايعات يا جامدات از محل انجام فرآيند يا مخزن و يا مسير جريان با اعمال فشار.
Blue-green algae
جلبكهاي سبز- آبي
گروه بزرگي از پروكاريوتهاي فتوسنتز كننده هستند كه برخي از گونههاي آن تحت شرايط خاص، مواد حاصل از سوخت و ساز )متابوليت (سمي و مضر براي انسان و حيوانات توليد ميكنند.
Boiler water
آب ديگ بخار
آبي با كيفيت مناسب كه در حال توليد بخار يا پس از آن در ديگ بخار وجود دارد.
Industrial water
آب صنعتي
هر آبي كه در مراحل يك فرايند صنعتي استفاده ميشود.
Bourne
چشمه فصلي
چشمهاي كه در آن آب بطور متناوب يا فصلي جريان دارد.
Brined
شورابه
آبي كه غلظت نمك، بويژه كلريد سديم، در آن بطور طبيعي يا مصنوعي، بيشتر از آب دريا ميباشد.
Brook
جويبار
جريان كوچكي از آب كه اغلب توسط چشمههاي طبيعي تغذيه ميشود.
Canal
كانال
مسير مصنوعي )دست ساز (كه براي ارتباط بين رودخانهها، درياچهها و درياها ساخته شده و اغلب اندازه آن مناسب براي كشتيراني است. بيشتر، كانالها داراي جريان كم بوده و اختلاف آب در آنها ضعيف است.
Catchments area - Catchments basin
حوزه آبريز
منطقهاي كه بطور طبيعي به يك آبراهه يا نقطه معين زهكش ميشود.
Centrifugation-centrifuging
سانتريفوژ كردن
خارج كردن بخشي از آب، از لجن فاضلاب بوسيله نيروي گريز از مركز.
Cess pool- cess pit
چاله فاضلاب
مخزن بدون تراش; غالبا زيرزميني، كه براي جمع آوري فاضلاب اماكني كه به شبكه فاضلاب عمومي متصل نيستند به كار ميرود و برخلاف گندگاه، خروجي ندارد.
Chemical oxygen demand (C.O.D)
اکسیژن مورد نیاز شیمیایی
Chlorination
کلرزنی
Clarification
زلال سازي
فرآيندي كه طي آن ذرات در يك مخزن بزرگ ساكن ته نشين شده و آب زلال تر حاصل، ازآن خارج ميگردد.
Clarifier
زلال كننده- حوضچه رسوب گذاري- مخزن ته نشيني
مخزن بزرگي كه ته نشيني مواد معلق در آن صورت ميگيرد.
Clean water
آب پاک( تمیز(
Climate
آب و هوا
Climatic condition
شرایط آب و هوایی
Coagulant Aid
کمک منعقد کننده
Coagulation
انعقاد
Coli form bacteria
باکتری کلیفرم
Coli form organisms
كليفرم ها
گروهي از باكتريهاي هوازي و بي هوازي اختياري، گرم - منفي بدون اسپور )هاگ (و تخمير كننده لاكتوز هستند. از ويژگي اين باكتريها اين است كه ساكن روده بزرگ انسان و حيوانات ميباشند. بطوركلي بسياري از اين باكتريها باستثناي ( اشرشياكليE .coli) قادر به زنده ماندن و تكثير در محيط طبيعي هستند.
Colony count
شمارش پرگنه )كولني (
تخمين تعداد ميكروارگانيزم هاي زنده ) شامل كپك، مخمر و باكتري ( در يك حجم معين آب كه از تعداد پرگنههاي تشكيل شده در سطح و يا داخل محيط كشت تحت شرايط خاص بدست ميآيد.
Combined sewerage system
شبكه فاضلاب مشترك
شبكهاي كه در آن فاضلاب و رواناب سطحي در مجاري مشترك جريان مييابند.
Comminution
خرد كردن
تكه تكه يا ريز كردن مكانيكي مواد جامد بزرگ موجود در فاضلاب به اندازهاي كه براي تصفيه بعدي مناسبتر گردند.
Compartmentalization
قسمت بندي شدن
فرآيندي كه طي آن مواد موجود در محيط زيست از يك قسمت به قسمتهاي زيست محيطي گوناگون ديگر مانند: آب، هوا، محيط همزيست (biota)، خاك و رسوبات مهاجرت ميكنند.
Connate water
آب محبوس
آب حبس شده در شكافها كه از نظر زمينشناسي با سنگها يا تشكيلات مجاور خود هم سن بوده و اغلب داراي كيفيت نامناسب براي مصارف متداول مانند: آشاميدن، صنعت و كشاورزي ميباشد.
Contact stabilization
تثبيت تماسي
بهبود فرايند لجن فعال كه طي آن لجن از قبل هوا ديده، به مدت كوتاهي )براي مثال 15 تا 30 دقيقه (با فاضلاب خام تماس داده ميشود. لجن پس از تماس ته نشين ميشود و به مخزن مجزايي برگشت داده شده و براي مدت طولانيتر 6 )تا 8ساعت ( هوادهي ميگردد.
Contaminated water
آب آلوده
Cooling water
آب خنك كننده
آبي كه براي جذب و كاهش حرارت مصرف ميشود.
Corrugated Plate Interceptor (CPI)
جداسازي با صفحات كنگره دار
Cross connection
ارتباط متقابل
ارتباط بين لولههايي كه ممكن است سبب انتقال آب آلوده به جريان آب آشاميدني شده و باعث بروز خطرات قابل توجه براي بهداشت عمومي گردد. از اين عبارت همچنين براي توصيف ارتباط اصولي شبكههاي مختلف توزيع استفاده ميشود.
Cyanobacteria
سيانو باكتريها
Domestic waste water treatment
تصفیه فاضلاب خانگی
Deep well
چاه عميق
چاهي كه آب آن از لايههاي زيرين بيرون آورده ميشود.
Deposit
ته نشست، رسوب
Depuration
پاكسازي
فرآيندي كه طي آن موجودات زنده آبزي، خود را از آلودگيها پاك مينمايند.
Dermatitis
التهاب پوست
Destabilization
ناپایدار سازی
Destratification
اختلاط لايهها
اختلاط لايههاي زيرين و سطحي آب در يك درياچه يا مخزن، بوسيله نيروهاي طبيعي يا وسايل مصنوعي.
Detention time
زمان ماند
بطور نظري، مدت زمان توقف آب يا فاضلاب در يك واحد مشخص است كه با استفاده از يك جريان معين محاسبه ميگردد.
Detergents
شوینده ها
Detrimental
مضر، خطرناک
Detritus
مواد تخريبي )آلي يا معدني (
از ديدگاه بيولوژيكي، بقاياي اجساد و موجودات و مواد آلي ريز به صورت رسوب يا مواد معلق از ديدگاه عمليات تصفيه فاضلاب مواد معدني درشت همراه با مواد آلي كه در آبهاي جاري قابل انتقال هستند.
Dewatering
حذف آب ) آبگيري از لجن )
فرآيندي كه طي آن آب لجن مرطوبي كه معمولاً توسط منعقد كننده تشكيل شده بوسيله روشهاي فيزيكي كاهش مييابد.
Diatoms
دياتومهها
جلبكهاي تك سلولي از رده )باسيلار (با ديواره سلولي سيليسي.
Diffuse source (of pollution)
منبع غير متمركز آلودگي
منشأ آلودگي آبهاي سطحي يا زيرزميني كه در يك نقطه متمركز نبوده; بلكه بصورت گسترده باشد. براي مثال شستشوي املاح از زمين.
Digested sludge
لجن هضم شده
لجن فاضلاب كه بوسيله عمل ميكروارگانيزمها در حضور يا غياب اكسيژن تثبيت شده است.
Digester
هاضم
Digestion
هضم
پايداركردن مواد آلي در لجن توسط فرايندهاي بيولوژيكي كه معمولاً طي يك فرايند بي هوازي انجام ميشود.
Disinfection
گندزدايي
تصفيه آب به منظور زدودن يا غير فعال كردن تمامي باكتريهاي بيماري زا.
Disposal
دفع ( مواد زائد(
Dissolved Air Flotation ( DAF )
شناور سازی با هوای محلول
Domestic waste water
فاضلاب خانگي
Drainage area
سطح زهكشي
سطحي كه به يك يا چند نقطه زهكشي ميشود و مرزهاي آن توسط مسئولين ذيربط تعيين ميگردد.
Drinking water-potable water
آب آشاميدني
آب با كيفيت مناسب براي آشاميدن.
Dry deposition
رسوب گذاري خشك
رسوب كردن مواد به غير از آب با اشكال مختلف، در سطح زمين.
Dry well
قسمت خشك چاه
قسمتي از چاه در زير سطح زمين كه خشك بوده و دستگاه پمپاژ، لولهها و ساير تجهيزات در آن جاسازي ميشود.
Dystrophic water
آب ديستروفيك
آبي كه مواد غذايي كمي دارد و حاوي غلظت بالايي از مواد آلي با منشأ گياهي ميباشد.
E .coli Escherichia coli
اشرشياكلي
باكتريهاي كليفرم گرماپاي، هوازي و بي هوازي اختياري هستند كه قادر به تخمير لاكتوز يا مانيتول و توليد اسيد و گاز در دماي 44 درجه سلسيوس ميباشند. زيستگاه طبيعي آنها روده بزرگ انسان و حيوانات خونگرم بوده و معمولاً قادر به تكثير در محيط آبي نميباشند. بنابراين حضور آنها در آب نشانگر آلودگي مدفوعي جديد است.
Ecology
بومشناسي )اكولوژي (
علم مطالعه رابطه بين موجود زنده و محيط آن
Ecosystem
اكوسيستم
سيستمي با تاثير متقابل ارگانيزمهاي مختلف موجود و محيط زيست آنها، كه در آن چرخه متناوب مواد و انرژي وجود دارد.
Effluent
آب يا فاضلاب خروجي
آب يا فاضلاب تخليه شده از يك تصفيه خانه، فرايند صنعتي، بركه و غيره.
Effluent Polishing
پاكسازي آب يا فاضلاب خروجي
تصفيه سوم با بكارگيري فرايندهاي فيزيكي يا بيولوژيكي بيشتر.
Elutriation
شستشوي لجن
فرايندي است بهساز كه طي آن شستشوي لجن توسط آب شيرين يا پساب خروجي جهت كاهش قليائيت بخصوص حذف تركيبات آمونياكي صورت ميگيرد; تا مقدار مواد منعقد كننده مورد نياز كاهش يابد.
Enteric viruses
ويروسهاي رودهاي
گروهي از ويروسها كه ميتوانند در معده و روده انسان و حيوانات تكثير يابند.
Environment
محیط زیست
Environmental protection agency
سازمان حفاظت از محیط زیست
Epilimnion
اپيليمنيون )لايه بالايي آب)
لايه بالايي لايه ترموكلاين در يك پيكره لايهبندي شده آب.
Equalization
یکنواخت سازی
Euphotic zone
ناحيه يوفوتيك
ناحيه بالايي پيكره آب كه در آن نفوذ نور براي تأمين فتوسنتز مؤثر كافي باشد.
Eutrophication
مغذي شدن
غني شدن آب )شور يا شيرين (از مواد مغذي، بخصوص تركيبات نيتروژن و فسفر كه رشد جلبكها و گونههاي حيات گياهي عاليتر را شتاب ميبخشد.
Extended aeration
هوادهي طولاني مدت
فرايند تصفيه لجن فعالي كه با يك سوم بار معمولي عمل مينمايد; تا توليد لجن فعال اضافي را به حداقل برساند. از آنجاكه شدت حذف لجن كم و عمر لجن زياد است )تقريباً 50 روز( ، لجن اضافي نسبتا پايدار است. در چنين سيستمي ميكروارگانيزم هايي با رشد كند، ميتوانند بوجود آيند و موادي را كه در ساير شرايط غيرقابل حذف ميباشند; اكسيد نمايند.
Fast sand filtration
صاف كردن شني سريع
فرايند تصفيه آب كه طي آن آب، اغلب پس از زلال سازي; به منظور جداسازي ذرات باقيمانده از درون يك بستر شني عبور داده ميشود.
Filter press
صافي تحت فشار
وسيله صاف كردن كه از محفظههايي با صافيهاي پارچهاي تشكيل شده كه ما بين تعدادي صفحات مسطح يا گود قرار ميگيرند و در آنها لجن تحت فشار قرار ميگيرد. آب لجن از صافيهاي پارچهاي و سيستمهاي زهكشي عبور داده شده و لجن فشرده بعد از مرحله صاف كردن، تخليه ميشود.
Filter run
زمان كاركرد صافي
مدت زمان بين دو شستشوي معكوس در يك صافي.
Filterability
قابليت صاف شدن
در ارتباط با فرايند لجن، نشانه ايست از سهولت جدا شدن مايع از جامد بوسيله صاف كردن.
Filtration
پالایش، تصفیه
Fixed solid ( FS )
جامدات ثابت
Flocculation
لخته سازی
Flotation
شناور سازی
Flume
آب گذر
كانال مصنوعي با شكل و ابعاد كاملاً مشخص كه براي اندازهگيري جريان آب بكار گرفته ميشود.
Flush tank
حوضچه شستشو
Fossil fuel
سوخت فسیلی
Fresh water
آب شيرين
آبي با غلظت كم املاح، كه بطور طبيعي وجود دارد; يا عمومأ براي استخراج و تصفيه جهت توليد آب آشاميدني مناسب و قابل قبول ميباشد.
Fresh water limit
محدوده آب شيرين
قسمتي از دهانه رودخانه )مصب (كه فراتر از آن معمولاً آب دريا تحت شرايط جزر و مدي و هيدرولوژيكي خاص نفوذ نميكند.
Fresher
طغيان
جريان نسبتأ زياد و كوتاه آب شيرين در يك آبراهه ناشي از بارش سنگين يا ذوب سريع برف.
Fungi
قارچ ها
گروه بزرگي از موجودات هتروتروف هستند كه معمولا توليد هاگ )اسپور (ميكنند و داراي هسته مشخصي هستند; ولي فاقد مواد فتوسنتز كننده مانند كلروفيل ميباشند.
Garbage container
زباله دان، جعبه مخصوص زباله
Gathering ground
حوزه آبريز، زمين جمع آوري
Global effect
اثرجهانی
Gravel filter
صافی شنی
Gravity Thickening
تغلیظ ثقلی
Grey water
آب خاكستري
فاضلاب حمامها و دوشهاي خانگي، دستشوييها، ظرفشويي آشپزخانهها كه فاضلاب و مدفوع خارج شده از توالتها را شامل نميشود.
Gross solids
مواد جامد درشت
مواد جامد درشت كه در فاضلاب خام پيدا ميشوند و ممكن است در امر تصفيه ايجاد اشكال نمايند.
Ground water
آب زيرزميني
آب كه در يك سازند زيرزميني محبوس است و معمولاً ميتواند بازيافت شود.
Halocline
لايه نمكي
لايهاي از يك پيكره لايه بندي شده آب، كه داراي بيشترين درجه شوري است.
Hard water
آب سخت
Harmful
مضر
Hazen number
عدد هيزن
عددي است كه براي بيان شدت رنگ آب استفاده ميشود. واحد استاندارد آن رنگ ايجاد شده توسط يك محلول محتوي يك ميلي گرم در ليتر پلاتين، بصورت هيدروژن هگزاكلروپلاتينات (IV)با 2 ميلي گرم كبالت هگزاكلريد (II)شش آبه در ليتر است.
Heavy metals
فلزات سنگین
Heavy water
آب سنگين
آبي كه بيش از حد معمول داراي ايزوتوپهاي سنگين هيدروژن تركيبي با اكسيژن ميباشد.
Hydro metry
آب سنجي )هيدرومتري (
اندازهگيري و تجزيه و تحليل جريان آب
Hydrography
هيدروگرافي
علمي است كاربردي كه به مطالعه و اندازهگيري آب درياها، درياچهها، رودخانهها و يا ساير آبها ميپردازد. در برخي كشورها اين واژه معادل اقيانوسشناسي فيزيكي و شيميايي ميباشد.
Hydrological cycle
چرخه هيدرولوژيكي
چرخه طبيعي كه طي آن آب از سطح زمين، عمدتأ از سطح اقيانوسها، تبخير شده، به جو ميرود و از طريق بارندگي به زمين بر ميگردد. جذب آب توسط گياهان و سپس آزاد نمودن آن بصورت بخار بوسيله تبخير و تعرق و به دنبال آن بارندگي، نيز جزء اين چرخه محسوب ميگردد.
Hydrology
هيدرولوژي
علمي است كاربردي كه به چرخه آب حاصل از بارندگي، آب رواناب يا نفوذ و ذخيره، تبخير و بارش مجدد مربوط ميشود.
Hypolimnion
هيپوليمنيون )لايه زيرين آب)
لايه زير لايه ترموكلاين در يك پيكره لايه بندي شده آب.
Imhoff cone
قيف ايمهاف
ظرف مخلوطي شكل شفاف، معمولا با ظرفيت يك ليتر كه تا نزديكي لبه مدرج شده است و براي تعيين حجم مواد قابل ته نشيني در آبها بكار ميرود.
Imhoff tank
تانک ایمهاف، حوض ته نشینی دو طبقه
Inactive
غیرفعال
Individual
بهداشت فردی
Industrial
صنعتی
Industrial waste water
فاضلاب صنعتي
آب تخليه شده پس از مصرف يا آب توليد شده در فرآيند صنعتي كه بلافاصله در آن فرايند قابل استفاده نميباشد.
Infection
عفونت، آلودگی
Infiltration (in to a sewer)
نفوذ كردن به داخل فاضلابرو
فرايندي كه طي آن آبهاي زيرزميني از طريق شكافها يا اتصالات معيوب به زهكش يا فاضلابرو وارد ميشوند.
نفوذ همچنين ميتواند تحت فشار، شبكه اصلي نيز صورت گيرد.
Infiltration (in to the ground)
نفوذ كردن بداخل زمين
ورود طبيعي يا مصنوعي آب بداخل زمين
Infrared radiation
اشعه مادون قرمز
International organization for standardization
سازمان بین المللی استاندارد
Intertribal zone
ناحيه جزر و مد
منطقهاي از خط ساحلي كه بين متوسط بيشينه و كمينه سطح جزر و مد آب واقع شده است.
Inter axial water
آب بين شكافي
آبي كه در درزها و فضاهاي بين ذرات جامد نگهداشته شده است.
Iron bacteria
باكتريهاي آهن
گروهي از باكتريها كه قادرند انرژي خود را از اكسيد كردن آهن دو ظرفيتي به دست آورند. هيدروكسيد آهن سه ظرفيتي ممكن است در داخل يا خارج ديواره باكتريها انباشته شود.
Irrigation water
آب آبياري
آبي كه به خاك يا محيط رشد گياه داده ميشود; تا ميزان رطوبت آن افزايش يافته و آب مورد نياز براي رشد طبيعي گياه فراهم گردد; يا از تجمع نمكهاي اضافي در خاك جلوگيري شود.
Lagoon (coastal)
تالاب ساحلي
پيكره كم عمق آب، مانند يك حوضچه يا درياچه كه معمولاً با دهانه كوچك و كم عمق در مجاورت دريا قرار دارد.
Evaporanspiration
تبخير و تعرق
كل تبخير انجام شده از يك سطح پوشيده شده از گياهان كه شامل تبخير آب از سطح مرطوب گياهان، تبخير از سطح خشك برگ گياهان )تعرق (و تبخير از خاك ميباشد.
Lagoon (sewage)
استخر فاضلاب- حوضچه تثبيت
حوضچه مورد استفاده براي نگهداري فاضلاب كه در آن اكسايش بيولوژيكي مواد آلي، در اثر انتقال طبيعي يا مصنوعي اكسيژن هوا به آب قبل از تخليه نهايي، تشديد ميگردد.
Lagoon (sludge)
استخر لجن- حوضچه بي هوازي
حوضچهاي كه در آن فرايند تجزيه بي هوازي لجن انجام ميگيرد.
Lake
درياچه
آب با وسعت زياد، محصور در خشكي; اغلب درياچههاي شور بزرگ، دريا ناميده ميشوند.
Land treatment (of sludge)
تصفيه زميني لجن
تصفيه ) و معمولاً دفع (فاضلاب از طريق آبياري زمين.
Landfill
پرکردن زمین
Leach
شستشو
Leachate
شيرابه
آبي كه از درون آشغال يا ديگر مواد تراوشپذير مخصوص، تراوش كرده است.
Linear Alkyl Benzene Sulfonate (LABS)
سولفونات بنزن خطی
Littoral zone
ناحيه ساحلي
ناحيه كم عمق حاشيه يك پيكره آب كه نور تا كف آن نفوذ پيدا كرده و معمولا توسط گياهان ريشهدار اشغال شده است.
Living organism
موجود زنده
Macrophytes
ماكروفيتها
گياهان بزرگ آبزي.
Main well
چاه اصلی
Maturation pond
حوضچه عمل آوري
حوضچه بزرگ كم عمقي كه براي تصفيه بعدي فاضلابي كه تحت تصفيه بيولوژيكي قرار گرفته و مواد جامد حاصل از اين عمل از آن حذف شده است، بكار ميرود.
Mechanical Thickening
تغلیظ مکانیکی
Membrane filtration
صاف كردن غشايي
روشي است براي جداسازي يا تغليظ ذرات، منجمله موجودات زنده ذره بيني)بجز ويروسهاي آزاد (از مايعات; به روش صاف كردن، بوسيله صافي داراي منافذ با اندازه معين.
اين روش داراي كاربردهاي متفاوت ميكرو بيولوژيكي و فيزيكي- شيميايي مانند: سترون كردن مايعات و گازها و جدا كردن ميكروارگانيزمها از ويروسهاي آزاد با روش آزمونهاي جداگانه; يا ارزيابي كمي هر يك از آنها ميباشد.
Mesophilic digestion
هضم مزوفيليك
هضم بي هوازي لجن در درجه حرارت 20تا 40درجه سلسيوس كه در آن نمو ميكرو ارگانيزمهايي كه در اين محدوده حرارتي بهترين رشد را دارند تشديد ميگردد. اين ميكرو ارگانيزمها را ميكروارگانيزمهاي مزوفيليك گويند.
Micron
میکرون
Microstrainer
غربال ريز
استوانه دواري كه توسط توري فولادي زنگ نزن با چشمههاي بسيار ريز پوشيده شده است.
Migration
مهاجرت
حركت خود به خودي يا القايي مواد معلق يا محلول يا ارگانيزمها در پيكرهاي از آب.
Mineral water
آب معدني
آبي كه داراي مواد معدني بيشتري از آب آشاميدني معمولي است.
Mineral water
آب معدنی
Mixed liquor
مخلوط مايع
مخلوطي از فاضلاب و لجن فعال كه تحت گردش و هوادهي در مخزن هوادهي يا مجراي يك واحد لجن فعال ميباشد.
Mixed media filtration
صاف كردن در محيط چند لايهاي
فرايند تصفيه آب كه طي آن آب از دو يا چند لايه در جهت بالا يا پائين عبور داده ميشود. لايه بالايي شامل ذرات درشت با وزن مخصوص كم ميباشد. در لايههاي بعدي به ترتيب ذرات ريزتر بوده ولي وزن مخصوص آنها بيشتر است.
Monitoring
پايش )ديده باني)
فرآيند برنامه ريزي شده نمونه برداري، اندازهگيري و متعاقب آن ثبت; يا هشدار از ويژگيهاي مختلف آب، كه اغلب به منظور ارزيابي تطبيقي اهداف مشخص انجام ميگيرد.
(MPN) Most probable number
بيشترين تعداد احتمالي
تخمين آماري تعداد ميكروارگانيزمهاي خاص در يك حجم معين آب; حاصل از مجموعه نتايج مثبت و منفي يك سري حجمهاي نمونه كه بر اساس روشهاي استاندارد آزمايش ميشوند )روش چند لولهاي(.
Municipal
شهری
Municipal waste water
فاضلاب شهری
Municipal wastes
مواد زائد شهری
Natural
طبیعی
Natural aeration
هوادهی طبیعی
Natural purification
تصفیه طبیعی
Non - potable
غیرقابل شرب
Nutrient removal
حذف مواد مغذي
فرايندهاي بيولوژيكي، فيزيكي و شيميايي بكار رفته در تصفيه آب و فاضلاب خصوصاً براي حذف تركيبات نيتروژن و فسفر.
Ocean disposal
دفع در اقیانوس
Odor threshold
آستانه بو
كمترين حد قابل تشخيص بو، بوسيله حواس بويايي گروهي از كارشناسان.
به دليل متفاوت بودن حس بويايي اشخاص، مقدار مطلقي براي آستانه بو وجود ندارد; اما بر اساس يك سري رقيق سازي نمونه با آب بدون بو، تا جاييكه ديگر بو قابل تشخيص نباشد; آستانه بو تخمين زده ميشود.
Oligosaprobic
يگوساپروبيك
توصيف ناحيهاي در آب جاري است كه در آن معدني شدن كامل ميگردد.
Oligotrophic
اليگوتروفيك )آب پاك و غير آلوده)
توصيفي است از پيكره آبي با مواد غذايي اندك با مشخصات زير:
بسيار شفاف، داراي مقداري زيادي اكسيژن در لايه بالايي، تعداد كمي از موجودات زنده آبزي، رسوبات با رنگهاي قهوهاي مختلف و تنها حاوي مقادير كمي از مواد آلي.
Operation
بهره برداری
Organoleptic
خواص ظاهري و حسي )ارگانولپتيك)
توصيف خواصي از آب مانند: رنگ، مزه، بو و شفافيت كه توسط اندامهاي حسي درك ميشوند.
Oxidation ditch (channel)
مجراي اكسايش )كانال اكسايش)
سيستمي براي تصفيه فاضلاب خام يا ته نشين شده كه اغلب بصورت كانالهاي موازي منتهي بهم و به شكل مدار بسته بوده و به هوادههاي چرخان مجهز ميباشد.
Oxidation pond
حوضچه اكسايش
حوضچهاي است براي نگهداري فاضلاب قبل از تخليه نهايي كه در آن اكسايش بيولوژيكي مواد آلي توسط انتقال اكسيژن از هوا به آب درون آن صورت ميگيرد و بصورت طبيعي يا مصنوعي تسريع ميشود.
Ozone
اوزون
Ozonization - ozonation
اوزون زدن
افزودن اوزون به آب يا فاضلاب به منظور گندزدايي، اكسيد كردن مواد آلي يا حذف طعم نامطبوع و بو.
Pakage plant
تأسيسات پيش ساخته
تاسيسات آماده و كوچك تصفيه آب و فاضلاب كه معمولا براي تصفيه جريانهاي كم تعبيه شده است.
Parasite
انگل
Part per million
قسمت در میلیون
Pasteurization
پاستوريزه كردن
فرايند افزايش درجه حرارت به مدت مناسب; به منظور غيرفعال كردن ميكروارگانيزمها بويژه ميكروارگانيزمهاي بيماري زا و يا كاهش تعداد آنها براي مدت محدود به ميزان معين يا ميزاني كمتر از حد بيماري زايي.
Pathogen
بيماري زا
ارگانيزمي كه قادر به ايجاد بيماري در انسان، گياه و حيوان مستعد ميباشد.
Pathogenic bacteria
باکتریهای بیماری زا
Percolating filter
صافی چکنده
Period of contact
دوره تماس
Permissible limit
حد مجاز
Photosynthesis
فتوسنتز
توليد مواد آلي از دي اكسيد كربن و آب توسط موجودات زنده، در حضور نور با بكار گيري رنگدانههاي فعال فتوشيميايي
Physical pollution
آلودگی فیزیکی
Physical treatment
تصفیه فیزیکی
Phytoplankton
پلانكتون گياهي
گياهان موجود در پلانكتون
Piezometric ground water level
سطح آب زيرزميني )پيزو متريك)
سطحي كه در آن آب زيرزميني بطور طبيعي در يك چاه بالا ميآيد.
Pelagic organisms
ارگانيزم هاي پلاژيك
موجوداتي هستند كه در آبهاي آزاد و در وراي ناحيه ساحلي زندگي ميكنند.
Plankton
پلانكتون
موجودات معلق يا شناور در آب، كه عمدتاً گياهان و حيوانات ريز را در بر ميگيرد; ولي اشكال بزرگتر كم تحرك را نيز شامل ميشود.
Plate Parallel Interceptor (PPL)
جداساز با صفحات موازی
Plume
پخشاب
انتشار آبي كه از يك منبع نقطهاي به پيكره آبي با خواص فيزيكي يا شيميايي متفاومت تخليه ميشود; قبل از مخلوط شدن.
Point source pollution
آلودگي با منبع نقطهاي )متمركز (
آلودگي ناشي از يك نقطه مشخص براي مثال آب يا فاضلاب خروجي از يك كارخانه.
Polluted water
آب آلوده شده
نامطلوب شدن كيفيت آبي كه براي اهداف خاصي مورد نظر است.
Pollution
آلودگی
Pollution control
کنترل آلودگی
Pollution indicator
ارگانیسم های شاخص آلودگی
Pollution load
بار آلودگي
مقداري از يك آلاينده مشخص كه در مدت معين به يك تصفيه خانه يا آب پذيرنده وارد ميشود.
Poly saprobic water
آب پلي ساپر بيك
) آب بسيار آلودهاي است كه مشخصه آن كاهش شديد اكسيژن، محدوديت قابل توجه از نظر تعدادي بيمهرگان و تعداد زياد باكتريها ميباشد. (
Pond
حوضچه
حجم محدودي از آب با ابعاد كوچك و كم عمق.
Ponding
تجمع مايع
جمع شدن مايع بر روي صافيهاي بيولوژيكي كه در اثر گرفتگي شكافهاي بستر ايجاد ميشود.
Pre-aeration
هوادهي اوليه
هوادهي فاضلاب قبل از رسوب گذاري.
Preliminary treatment
پيش تصفيه
حذف يا خرد كردن مواد جامد درشت فاضلاب و حذف آشغال. ميتواند شامل حذف روغن و چربي از فاضلاب قبل از ته نشيني، هوادهي اوليه و خنثي سازي باشد.
Pressure filtration
صاف كردن تحت فشار
فرايند تصفيه آب كه طي آن، آب از يك سيستم بسته تحت فشار عبور داده ميشود.
Primary materials
مواد اولیه
Primary productivity
توليد اوليه
از نظر بومشناسي عبارت است از: شدت فتوسنتز در تودهاي از جلبكها يا گياهان
Primary treatment
تصفيه اوليه
هر مرحلهاي از تصفيه است كه معمولا شامل حذف تودهاي از مواد جامد قابل ته نشيني ميباشد. در مورد فاضلاب، بلافاصله پس از پيش تصفيه انجام ميگيرد.
Profoundly zone
ناحيه عميق
ناحيه پاييني در پيكره آب عميق كه مشخصه آن كمبود نور كافي براي رشد و توليد اوليه گياهي )فتوسنتز ( ميباشد.
Prokaryotes
پروكاريوتها
اين ارگانيزم ها شامل اكتينوميستها و سيانوباكتريها )جلبكهاي سبز- آبي (هستند كه فاقد غشا هستهاي ميباشند.
Protection
حفاظت
Protists - Protista
آغازيان
عبارتند از باكتريهاي پروكاربوتيك و جلبكهاي اكاريوتيك، قارچها و پروتوزوا در اندازه ذره بيني )ميكروسكوپي.(
Protozoa
پروتوزوا
شاخهاي از موجودات تك سلولي اكاريوت كه از موجودات تك سلولي ساده تا تودههاي سلولي و همچنين ساختارهاي تكامل يافتهتر تشكيل شده و داراي تنوع قابل ملاحظهاي در شكل و تغذيه ميباشند.
Public health
بهداشت عمومی
Putrefaction
تعفن )فساد (
تجزيه كنترل نشده ماده آلي در اثر فعاليت ميكروبهاي بي هوازي، همراه با توليد بوي زننده.
Quality
کیفیت
Radiance
تشعشع
Radioactive
پرتو زا
Rain water
آب باران
آب ناشي از نزولات جوي )بارش (كه هنوز مواد قابل حل در آب را از زمين دريافت نكرده است.
Raw sewage
فاضلاب خام
فاضلاب تصفيه نشده.
Raw sludge
لجن خام
لجني كه از تانكهاي ته نشيني اوليه جدا ميشود. ممكن است شامل لجن اوليه كه همراه لجن ثانويه برگشتي ته نشين شده نيز باشد.
Raw water
آب خام
آبي كه هيچگونه تصفيهاي روي آن صورت نگرفته و يا آبي كه براي تصفيه يا مراحل بعدي آن وارد تصفيه خانه ميشود.
Raw water
آب تصفیه نشده
Readily biodegradable substances
مواد آسان تخريب شونده زيستي
موادي كه مطابق آزمايشهاي معين مربوط به تخريب زيستي نهايي; تا حد مشخصي قابليت تخريب بيولوژيكي را دارند.
Re-aeration
هوادهي مجدد
فرايند هوادهي مجدد به منظور افزايش غلظت اكسيژن محلول كه ميزان آن تحت تاثير برخي واكنشهاي شيميايي يا بيولوژيكي كاهش يافته است.
Recirculation
چرخش مجدد
برگشت قسمتي از فاضلاب كه بطور كلي يا جزئي تصفيه شده است; از هر واحد سيستم تصفيه فاضلاب به واحد قبلي.
Reservoir
مخزن
تأسيساتي كه تمام يا بخشي از آن بدست انسان براي ذخيره و يا تنظيم و كنترل جريان آب ساخته ميشود.
Resource recovery
بازیافت از مبدأ (زباله)
Respiration
تنفس
تبادل گازها بين موجود زنده و محيط آن كه ناشي از اكسايش ماده و آزاد شدن انرژي است.
Retention period
دوره توقف
Returned activated sludge
لجن فعال برگشتي
لجن فعالي كه به روش ته نشيني از مخلوط مايع جدا شده و به تانكهاي هوادهي برگردانده ميشود تا در تصفيه بعدي فاضلاب مورد استفاده قرار گيرد.
River
رودخانه
جريان آب طبيعي كه بطور مداوم يا متناوب در مسير معيني بسوي اقيانوسها، درياها، درياچهها، فرو رفتگيها، باتلاقها يا آبراههاي ديگر در جريان است.
Roughing filter
صافي پيش تصفيه
صافي بيولوژيكي كه در صورت وجود بار هيدروليكي يا مواد آلي بيش از حد معمول به منظور كاستن غلظت مازاد مواد آلي قابل تجزيه فاضلاب بكار گرفته ميشود.
Run off
آبهای سطحی
Safe drinking water act
قانون آب آشامیدنی سالم
Saline water
آب شور
Salmonella species
گونههاي سالمونلا
سالمونلا جزء باكتريهاي رودهاي هوازي، بي هوازي اختياري، ميلهاي شكل، بدون اسپور )هاگ (گرم- منفي و اكسيداز منفي بوده كه قادر به تخمير لاكتوز نميباشند.
Sample
نمونه
قسمتي از يك پيكره مشخص آب كه در حالت ايدهآل نماينده واقعي آن بوده و بمنظور آزمايش ويژگيهاي مختلف معيني بطور پيوسته و ناپيوسته برداشت شده است.
Sample stabilization
تثبيت نمونه
فرآيندي كه با قصد به حداقل رساندن تغييرات در خصوصيات مواد مورد نظر، با افزايش مواد شيميايي يا تغيير شرايط فيزيكي; از زمان نمونهبرداري تا زمان آزمايش انجام ميگيرد.
Sampler
نمونه بردار
وسيلهايست براي برداشت پيوسته يا ناپيوسته نمونهاي از آب كه بمنظور آزمايش ويژگيهاي مختلف معيني بكار ميرود.
Sampling
نمونه برداري
فرآيند برداشت قسمتي از آب كه نمايانگر كل آن فرض ميشود و بمنظور آزمايش ويژگيهاي مختلف معيني بكار ميرود.
Sampling network
شبكه نمونه برداري
سيستم از قبل تعيين شده مكانهاي نمونه برداري كه بمنظور پايش يك يا چند محل مشخص طراحي شده است.
Sampling point
نقطه نمونهبرداري
موقعيت دقيق محل نمونه برداري كه نمونهها از آنجا برداشته ميشوند.
Sampling site
محل نمونه برداري
Sanitary
بهداشتی، خانگی
Sanitary landfill
دفن بهداشتی زباله
Saprobic
ساپروبيك
به مواد آلي در حال پوسيدن مربوط ميشود.
Screen
آشغالگير
وسيلهاي براي جدا كردن مكانيكي يا دستي مواد جامد از جريان آب يا فاضلاب از روي ميلههاي چنگك مانند، نوار متحرك، ديسك گردان، سيم توري، استوانهاي با مفتول يا صفحات فلزي مشبك.
Sea
دريا
پيكرهاي از آب شور كه معمولا بخشي از يك اقيانوس را تشكيل ميدهد. درياچه بزرگ آب شور.
Secondary treatment
تصفيه ثانويه
تصفيه فاضلاب بوسيله فرايندهاي بيولوژيكي از قبيل: صاف كردن و ته نشين كردن بيولوژيكي يا لجن فعال كه از تصفيه مقدماتي )جداسازي سنگ ريزه، خرد كردن و غيره (تصفيه اوليه )ته نشيني اوليه (و تصفيه نهايي )صاف كردن آب خروجي بوسيله صافي شني، صافيهاي ريز و غيره (متمايز است.
Sedimentation
ته نشینی
Self - purification
خود پالايي
فرآيند طبيعي پالايش در پيكره آب آلوده.
Separate (d) sewerage system
شبكه مجزاي جمع آوري فاضلاب
شبكهاي است كه در آن فاضلابها و روانابهاي سطحي در فاضلابروها و زهكشهاي جداگانه منتقل ميشوند.
Septic
گنديدگي
بيانگرحالتي است كه در اثر تعفن )فساد (ناشي از عدم وجود اكسيژن محلول بوجود ميآيد.
Septic tank
گندگاه- مخزن فاضلاب
مخزن ته نشيني منفذدار، معمولا سربستهاي كه در آن فاضلاب جريان يافته و مواد جامد ته نشين شده باقي ميمانند; تا بوسيله باكتريهاي بي هوازي متلاشي شوند. به اين ترتيب دفعات لازم براي تخليه مواد ته نشين شده كاهش مييابد.
Settled sewage
فاضلاب ته نشين شده
فاضلابي كه مواد جامد درشت و بيشتر مواد جامد قابل ته نشيني آن بوسيله ترسيب جدا شده است.
Sewage
فاضلاب معمولی، فاضلاب خانگی و تجاری
Sewage effluent-Waste effluent
پساب
فاضلاب تصفيه شده خروجي از عمليات تصفيه.
Sewage treatment plant
تصفیه خانه فاضلاب
Sewage-waste water
فاضلاب
آبهاي زائد بوجود آمده از جوامع انساني.
Sewer
فاضلابرو
خط لوله يا تاسيسات ديگري كه معمولاً در زيرزمين براي انتقال فاضلاب يا روانابهاي سطحي طراحي شدهاند و معمولا از مكانهاي متعدد به تصفيه خانه يا مخزن پذيرنده آب وارد ميشود.
Sewerage
شبکه فاضلاب
Sewerage system
شبكه جمع آوري فاضلاب
شبكهاي از فاضلابروها و تاسيسات خاص كه فاضلاب; يا روانابهاي سطحي را به تصفيه خانه يا مخزن پذيرنده آب منتقل ميكند.
Sink
حمزه )مقوله زيست محيطي)
حجم محدودي از آب كه به عنوان انبارهاي براي يك آلاينده عمل ميكند.
Slow sand filtration
صاف كردن شني كند
فرايند تصفيه آب كه طي آن آب با سرعت كنترل شده به آهستگي از ميان بستر شني معين با دانه بندي مشخص به طرف پايين نفوذ مييابد; تا فرايندهاي فيزيكي، شيميايي و بيولوژيكي موجب خالص شدن آن گردند.
Sludge conditioning
بهسازي لجن
تصفيه فيزيكي يا شيميايي لجن به منظور تسهيل آبگيري از آن.
Sludge
لجن
مواد جامد تجمع يافته كه از انواع مختلف آبها در نتيجه اعمال طبيعي يا غيرطبيعي جدا شدهاند.
Sludge age
عمر لجن
زمان محاسبه شده برحسب روز كه براي تخليه كل لجن با شدت ثابت در يك تصفيه خانه لجن فعال مورد نياز است. اين تعداد روز، از نسبت كل لجن موجود در تصفيه خانه لجن فعال به جرم لجن تخليه شده در هر روز محاسبه ميگردد.
Sludge blanket
لايه پوششي لجن
در يك مخزن زلال سازي، سوسپانسيوني از رسوب هيدروكسيد است كه در حد واسط آب و لجن قرار گرفته است.
Sludge bulking
حجيم شدن لجن
پديدهايست كه در تاسيسات لجن فعال اتفاق ميافتد و طي آن لجن فعال حجمي بيش از حجم متعارف اشغال مينمايد و به راحتي ته نشين نميشود. معمولا بروز اين پديده مربوط ميشود به حضور ارگانيزمهاي رشتهاي.
Sludge cake
كيك لجن
لجني كه آب آن كاملا گرفته شده و مانند يك جسم جامد جابجا ميگردد.
Sludge dewatering
آبگیری لجن
Sludge drying bed
بستر خشك كننده لجن
استخركم عمق يا مخزني كه در آن زهكشي از زير و تبخير براي آبگيري از لجن بكار ميرود.
Sludge pressing
فشردن لجن
اعمال فشار براي حذف مكانيكي مايعات از لجن به منظور توليد مواد جامد قابل جابجايي.
Sludge thickening
تغليظ لجن
فرايندي كه طي آن آب لجن با ته نشيني طولاني همراه با هم زدن آهسته مكانيكي، شناورسازي مواد جامد يا سانتريفوژ كردن بطور قابل ملاحظهاي كاهش مييابد.
Sludge volume index (SVI)
شاخص حجم لجن
حجم اشغال شده بوسيله يك گرم لجن فعال پس از ته نشيني تحت شرايط ويژه و زمان معين كه معمولا 30 دقيقه است.
Soap
صابون
Sodium absorption ratio (SAR)
نسبت جذب سديم
نسبتي است كه براي بيان فعاليت نسبي يونهاي سديم در واكنشهاي تبادلي با خاك استفاده ميشود )در آبهاي آبياري(
Soft water
آبهای سبک
Soil
خاک
Solar radiation
تشعشع خورشید
Solid wastes
مواد زائد جامد
Sparing
گاز افشاني
فرايند تصفيهاي كه طي آن جريان شديد گاز يا هوا از لوله مشبك يا ته بازي وارد آب ميگردد.
Spray aeration
هوادهي پاششي
فرايندي كه طي آن غلظت اكسيژن محلول آب با پاشيدن آن در هوا، افزايش مييابد.
Spring
چشمه
آب زيرزميني كه بطور طبيعي در سطح زمين جاري ميشود.
Spring water
آب چشمه
Stability test
آزمون پايداري
آزموني است براي فاضلابي كه به روشهاي بيولوژيكي تصفيه شده كه در آن متيلن بلو به نمونه پساب خروجي افزوده ميشود. زماني كه طول ميكشد تا ماده رنگي در غياب هوا بيرنگ شود; نشان دهنده ميزان پايداري پساب خروجي ميباشد. ) آزمون متيلن بلو نيز ناميده ميشود . (
Stabilization
تثبیت
Stagnant water
آب راكد
پيكرهاي از آب سطحي بدون جريان يا با جريان كم كه ممكن است طي زمان طولاني تغييرات كيفي نامطلوب در آن صورت گيرد.
Stepped feed
خوراك دهي مرحلهاي
تغيير فرايند لجن فعال كه طي آن مواد زائد از نقاط مختلف در طول مخزن هوادهي وارد گشته تا نياز اكسيژن در تمامي سيستم بطور يكنواختتري تامين گردد.
Stepped-aeration
هوادهي مرحلهاي
Sterilization
استريليزه كردن )سترون سازي (
فرايندي كه طي آن همه موجودات زنده شامل اشكال رويشي و اسپورها از جمله ويروسها غير فعال يا حذف ميشوند.
Still water
آب راکد
Stoquiometry
استوکیومتری
Storm flow
جریان سیلاب
Storm overflow
سرريز طغياني
وسيلهاي در شبكه جمع آوري فاضلاب مركب كه جريان مازاد بر مقدار معين را رها ميسازد.
Storm sewage
فاضلاب سيلابي
مخلوطي از آب سطحي و فاضلاب حاصل از بارندگي شديد يا ذوب برف و يخ.
Storm water detention pond
حوضچه نگهداري آب طغياني
مخزني است كه در شرايط باراني تمام فاضلاب طغياني مازاد بر حداكثر ظرفيت جريان فاضلاب در فرايند تصفيه اصلي به آن هدايت ميشود. منظور، نگهداري فاضلاب تا حد امكان تا زمانيكه جريان بحالت طبيعي برگردد; براي تصفيه و حذف مواد جامد قابل ته نشيني از هر فاضلابي است كه به يك مخزن پذيرنده آب سرريز ميشود.
Stratification
لايه بندي
لايههاي قابل تشخيص موجود و يا در حال شكلگيري، به لحاظ حرارتي، شوري و يا اختلاف ناشي از وجود اكسيژن و يا مواد غذايي در يك پيكره آب.
Stream
نهر )آبراهه )
جريان آب به صورت مداوم يا متناوب در مسير معين، شبيه رودخانه ولي در مقياس كوچكتر.
Strom water-storm water run-off
سيلاب
جريان آب سطحي حاصل از بارندگي شديد در يك مسيل.
Subsurface water resources
منایع آب زیرزمینی
Sub tidal zone
ناحيه زير جزر و مد
منطقهاي از ساحل كه زير پايينترين حد جزر و مد قرار دارد.
Sulfur bacteria
باكتريهاي سولفور
باكتريهايي كه قادرند سولفيد هيدروژن را به سولفور اكسيد كنند و پس از ذخيره موقت در سلول خود; آنرا به سولفات اكسيد كنند.
Sullage
گنداب
Supply water
آب آماده شده
آبي كه معمولا تصفيه شده و آماده انتقال به شبكه يا مخازن توزيع ميباشد.
Surface loading rate
ميزان بار سطحي
حجم آب يا فاضلاب تصفيه شده در روز در واحد سطح مقطع افقي قسمت مورد نظر از تصفيه خانه. اين ميزان معمولا به صورت متر مكعب در متر مربع در روز بيان ميشود.
Surface water
آب سطحي
آب جاري و يا ساكن در سطح زمين.
Surface water resources
منایع آب سطحی
Swallow hole - Sinkhole
حفره فروكشي
ارتباط مستقيم بين آبراهه سطحي و آبخوان زيرزميني كه از پديدههاي محلي زمينشناسي ناشي ميشود.
Tapered-aeration
هوادهي مخروطي
بهبود فرايند لجن فعال كه طي آن مقدار بيشتري از هوا به قسمت بالا دست مخزن كه بيشترين فعاليت بيولوژيكي در آنجا وجود دارد و مقدار كمتر از هوا به قسمت پائين دست مخزن وارد ميگردد.
Taste
مزه، طعم
Terminal disinfection
گندزدایی نهایی
Tertiary treatment
تصفيه سوم
بكارگيري فرايندهاي تصفيه بيشتر جهت كاهش اثرات آلوده كننده بعدي فاضلابي كه مراحل اوليه و ثانويه تصفيه را گذرانده و ممكن است شامل تصفيه شيميايي، فيزيكي و يا بيولوژيكي بعدي باشد.
Test portion
آزمونه
بخشي جدا شده از نمونه كه مورد آزمون قرار ميگيرد.
Theoretical Oxygen Demand
اکسیژن مورد نیاز تئوریکی
Thermal conditioning
بهسازي حرارتي
حرارت دادن لجن اغلب تحت فشار، بمنظور ايجاد شرايطي كه در آن آبگيري با فرايندهاي مكانيكي يا سالن آسانتر ميگردد.
Thermal pollution
آلودگی حرارتی
Thermal water
آبگرم
آب چشمه گرم يا داغ
Thermo cline
ترموكلاين
لايه داراي تندترين شيب حرارتي در يك پيكره لايه بندي شده حرارتي آب.
Thermo phallic digestion (conditioning)
هضم گرما دوست
هضم بي هوازي لجن در دماي بين 45و 60درجه سلسيوس كه موجب رشد سريع ميكروارگانيزمهايي ميشود كه در اين محدوده حرارتي بهترين رشد را دارند، مانند ميكروارگانيزمهاي گرمادوست.
Thermo tolerant/ faucal Coli form organisms
كليفرمهاي گرماپاي )مدفوعي (
كليفرمهايي هستند كه در دماي 44درجه سلسيوس نيز همانند دماي 37درجه سلسيوس قادر به رشد و ايجاد خصوصيات بيوشيميايي و تخميري هستند.
Thickening
تغليظ
فرايند افزايش غلظت جامدات در لجن بوسيله خارج كردن آب آن.
Tidal limit
محدوده جزر و مدي )در رودخانه)
مكاني در كنار رودخانه كه در آن بالا و پايين رفتن آب در نوسانات جزر و مد كامل شبانه روزي، به سختي مشهود است. چنانچه سد يا آببند وجود داشته باشد، خود ميتواند محدوده جزر و مد باشد.
Tidal water
آب جزر و مدي
قسمتي از آب دريا يا رودخانه كه در جزر و مدهاي كامل شبانه روزي، بين جزر و مد قرار ميگيرد.
Total Dissolve Solid (TDS)
کل مواد جامد محلول
Total Organic Carbon (TOC)
کل کربن آلی
Total Oxygen Demand (TOD)
کل اکسیژن مورد نیاز
Total Solid (TS)
کل مواد جامد
Total Suspended Solid (TSS)
کل مواد معلق جامد
Toxicity test
آزمون سميت
آزموني است كه در آن مادهاي با غلظت از پيش تعيين شده در تماس با ارگانيزمهاي معيني قرار ميگيرد تا اثرات سمي ماده، روي آنها بر آورده شود.
Transpiration
تعرق
از دست دادن آب بصورت بخار از طريق برگهاي گياهان، اين آب توسط ريشهها از خاك انتقال يافته است.
Trash
آشغال
Treated wastewater-treated sewage
فاضلاب تصفيه شده
فاضلابي كه بطور كلي يا جزئي براي حذف و همچنين تبديل مواد آلي و ساير مواد به مواد معدني، تصفيه شده است.
Treatment
تصفیه
Tri chloro ethane Di chloro Di phenyl
د.د.ت ( نوعی از حشره کش های کلره)
Trickling filter
صافي چكاننده
Turbidity
کدورت
Turnover
گردش آب
بهم خوردن سريع لايه بندي در پيكرهاي از آبهاي شيرين )مانند درياچه يا مخزن (بوسيله نيروهاي طبيعي كه غالبأ توسط باد اعمال ميشود.
Ultimate biodegradation
تخريب زيستي نهايي
تخريب زيستي كه منجر به معدني شدن كامل ميگردد.
Under ground water
آب زیرزمینی
Unhygienic
غیربهداشتی
Unsafe water
آب غیرسالم
Unsanitary
غیربهداشتی
Vacuum filtration
صاف كردن در خلاء
فرايندي به منظور آبگيري از لجن كه طي آن صاف كردن از درون پارچه صافي با بكارگيري خلاء تسهيل ميشود.
Vector
ناقل
Ventilation
تهویه
Vermin
جانور موذی
Viruses
ويروسها
گروه بزرگي از عوامل زنده بسيار ريز ) 24 با قطر 20تا 300 نانومتر (كه عمدتاً حاوي اسيد نوكلوئيك احاطه شده در يك پوسته پروتئيني ميباشند و فقط در سلولهاي زنده تكثير مييابند. ويروسهاي ميتوانند از صافيهايي كه باكتريها را نگه ميدارند، عبور كنند.
Volatile Organic Compound
ترکیبات آلی فرار
Volatile fatty acids
اسيدهاي چرب فرار
اسيدهاي آلي اشباع شده با زنجيره كوتاه كه اساساً در مراحل هضم غيرهوازي توليد ميشوند.
Volatile Solid (VS)
جامدات فرار
Volcano
آتشفشان
Waste disposal
دفع فضولات (فاضلاب)
Waste water
فاضلاب
Waste water collection
جمع آوری فاضلاب
Waste water disposal
دفع فاضلاب
Waste water treatment plant
تصفیه خانه فاضلاب
Water course
آبراهه
كانالي، رو يا زير سطح زمين، كه از درون آن ممكن است آب جريان داشته باشد.
Water pollution
آلودگی آب
Water purification
زلال سازی آب
Water quality criteria
معيار كيفيت آب
مجموعهاي از عوامل تعريف شده كه خصوصيات كيفي آب را جهت ارزيابي مناسب بودن آن براي استفاده مشخصي توصيف ميكنند.
Water quality standard
استاندارد كيفيت آب
مقادير معيارهاي كيفيت آب كه مصرف آن را براي منظور خاصي مجاز ميدارد.
Water well
چاه آب
Weir
سرريز )آب بند)
يك سازه سرريزي كه ميتوان از آن براي كنترل سطح آب بالا دست و / يا اندازهگيري جريان آب خروجي استفاده كرد.
wet deposition
نزولات
آب بارندگي از جو به صورت مايع )باران (يا جامد )برف.(
Wet well
قسمت آبدار چاه
محفظهاي زيرزميني در ايستگاه پمپاژ كه آب براي پمپاژ در آنجا جمع ميشود.
Wholesome water
آبی که برای مصارف انسان سالم وگوارا باشد.
World health organization
سازمان بهداشت جهانی
Zone
منطقه
Zoo nose
بیماری مشترک بین انسان و حیوان
Zoogloeal film
لايه نازك زوگليايي
لايه لزج حاوي باكتريها، پروتوزوا و قارچها كه سطوح مرطوب در يك صافي بيولوژيكي كامل، يك صافي شني كند يا سطح داخلي لولهها در يك فاضلابرو را ميپوشاند.
Zooplankton
پلانكتون جانوري
جانوران موجود در پلانكتون
برداشت آب
برداشت دائم يا موقت از هر منبع آبي، جهت مصرف يا انتقال به منطقه ديگر; به نحوي كه ديگر بخشي از آن منبع آبي محسوب نگردد.
Acclimation
سازش
فرآيند سازگار شدن جمعيتهايي از ارگانيزمها با شرايط زيست محيطي معيني، كه به منظور آزمايش مهيا شده است.
Acclimatization
سازگاري
فرآيند سازگار شدن جمعيتهايي از ارگانيزمها با تغييرات زيست محيطي طبيعي يا تغييرات بلند مدت ايجاد شده توسط بشر; مانند آنهايي كه با تدوام تخليه ضايعات صنعتي يا فاضلابها ايجاد ميگردد.
Pycnokline
پيكنوكلاين
لايه داراي تندترين شيب چگالي در يك پيكره لايه بندي شده آب.
Acid rain water
باران اسيدي
آب باران با (pH)كمتر از 5
Acid wastes water
فاضلاب اسیدی
Acidity
خاصیت اسیدی
Activated carbon treatment
تصفيه با كربن فعال
فرآيند حذف مواد آلي محلول و يا كلوئيدي از آب و فاضلاب، بوسيله جذب با كربن فعال; بعنوان مثال براي اصلاح مزه، بو يا رنگ.
Activated sludge
لجن فعال
توده بيولوژيكي جمع شده در سيستمهاي تصفيه فاضلاب كه در نتيجه رشد باكتريها و ساير موجودات زنده ذره بيني در حضور اكسيژن محلول تشكيل شدهاند.
Activated sludge treatment
تصفيه با لجن فعال
فرآيند تصفيه بيولوژيكي فاضلاب كه در آن مخلوطي از لجن فعال و فاضلاب، بهم خورده و هوادهي ميشود. قسمتي از لجن فعال متعاقباً از طريق ته نشيني جدا شده و خارج ميگردد; يا در صورت لزوم به فرآيند بازگردانده ميشود.
Aeration
هوادهي
وارد كردن)دميدن (هوا به درون يك مايع.
Aerobic
هوازی
Aerobic organisms, aerobes
ارگانيزم هاي هوازي- هوازيها
موجوداتي كه براي زنده ماندن و تكثير، عموماً به اكسيژن محلول يا گازي نياز دارند.
Aerobic sludge digestion
هضم هوازي
روش بيولوژيكي كه طي آن لجن هاي فعال تا حدي با هوادهي طولاني اكسيد ميشوند. اين عمل با هوادهي دروني و فعاليت شكاري تكميل ميگردد.
Agriculture
کشاورزی
Air scouring
تميز كردن با هوا
فرايند عبور دادن هواي تحت فشار در جهت پايين به بالا، از درون يك صافي ثقلي براي هم زدن بستر صافي به منظور جدا كردن ذرات جامد باقيمانده، قبل از شستشوي معكوس.
Algae
جلبكها
گروه بزرگي از موجودات تك ياخته يا پرياخته هستند كه معمولاً داراي كلروفيل يا ساير رنگدانهها ميباشند. سيانو باكتريها نيز در اين گروه قرار ميگيرند. اين موجودات معمولاً آبزي بوده و قادر به انجام فتوسنتز ميباشند.
Alpha factor
عامل آلفا
در يك تاسيسات لجن فعال، نسبت ضريب انتقال اكسيژن در مخلوط مايع به ضريب انتقال اكسيژن در آب تميز )پاك (ميباشد.
Alpha ray
اشعه آلفا
Anaerobic
بی هوازی
Anaerobic bacteria
باکتری بی هوازی
Anaerobic organisms ,anaerobes
ارگانيزم هاي بي هوازي- بي هوازيها
موجوداتي كه در شرايط فقدان اكسيژن محلول يا گازي، زنده مانده و تكثير مييابند.
Anaerobic sludge digestion
هضم بي هوازي لجن
فرآيند كنترل شده تجزيه لجن توسط باكتريها در شرايط بي هوازي كه ممكن است در دماي محيطي بين 20و 40 درجه سلسيوس )هضم مزوفيليك (و يا بين 45و 60 درجه سلسيوس ) هضم ترموفيليك (صورت گيرد.
Aphotic zone
ناحيه تاريك
قسمتي از پيكره آب كه در آن نور كافي براي فتوسنتز مؤثر وجود ندارد.
Aquifer
آبخوان
سازند آبدار )بستر يا لايه (از سنگ، سنگريزه يا شن نفوذپذير كه قادر به آب دهي قابل توجهي است.
Aquifer (confined)
آبخوان تحت فشار
آبخواني كه بين دو لايه غير قابل نفوذ تحت فشار است.
Aquifer (unconfined)
آبخوان آزاد
آبخواني كه سطح آب سفره زيرزميني معرف حد بالايي آن ميباشد.
Ascariasis
آلودگی با کرم آسکاریس
Atmosphere
جو، اتمسفر
Back washing
شستشوي معكوس
عمل تميز كردن صافي با جريان معكوس آب، كه اغلب به كمك هوا انجام ميگيرد.
Bacteria
باكتريها
گروه بزرگي از موجودات ميكروسكوپي )ذره بيني (تك ياخته با هستههاي غيرمتمركز عاري از غشا ميباشند كه از نظر متابوليكي فعال هستند; غالبا آزاد زي بوده و معمولا به روش تقسيم دوتايي )توليد مثل غيرجنسي ( تكثير مييابند.
Bacteria bed
بستر باكتري
Bacteria decomposition
تجزیه بیولوژیکی (میکروبی)
Bacteriological sample
نمونه باكتريشناسي
نمونهاي كه با رعايت شرايط ستروني، در يك ظروف سترون جمع آوري شده و جهت آزمونهاي باكتريشناسي تحت شرايط مناسبي محافظت و حمل ميشود.
Bag filter
صافی چکاننده
Balancing tank
مخزن متعادل كننده
مخزني كه براي يكنواخت كردن تركيب يا ميزان جريان ورودي، مثلا جريان آب آشاميدني به يك سيستم توزيع; يا فاضلاب به يك تصفيه خانه، طراحي شده است.
Bank side storage
ذخيره سازي كناره ساحلي
ذخيره كردن آب خام رودخانه در مخازن ساحلي.
Beam
پرتو، شعاع
Benthic deposit
رسوب كف
انباشته شدن رسوبات در بستر آبراهه، درياچه يا دريا كه به دلايلي همچون: فرسايش طبيعي، فرآيندهاي بيولوژيكي يا تخليه فاضلاب حاصل شده باشد و احتمالا داراي مواد آلي باشد.
Benthic region
ناحيه كف
عمومأ پايينترين ناحيه يك پيكره آب است كه شامل: رسوبات و يك لايه بستر سنگي كه موجودات زنده در آنجا وجود دارند، ميباشد.
Beta factor
عامل بتا
در تاسيسات لجن فعال عبارت از: نسبت مقدار اكسيژن اشباع در مخلوط مايع به مقدار اكسيژن اشباع در آب تميز )پاك (در درجه حرارت يكسان و فشار جو ميباشد.
Bio film
لايه نازك زيستي
از يك صافي شني لايهاي شامل موجودات زنده، مرده و يا در حال مرگ كه در سطح يك صافي شني كند يا صافيهاي بيولوژيكي ديگر تشكيل ميشود.
Bioaccumulation
انباشته شدن زيستي
فرايند انباشته شدن يك ماده در ارگانيزمها يا بخشهايي از آن.
Bioassay
زيست سنجي
فن ارزيابي اثر بيولوژيكي )كمي و كيفي (مواد مختلف در آب، از طريق ايجاد تغييرات در يك فعاليت معين بيولوژيكي.
Biodegradation
تجزيه زيستي
تجزيه و تخريب مولكولهاي آلي حاصل از فعاليتهاي پيچيده موجودات زنده، كه معمولا در محيطهاي آبي انجام ميگيرد.
Biodegradability
قابليت تجزيه زيستي
حساسيت يك ماده آلي نسبت به تجزيه زيستي
Biological filter
صافي بيولوژيكي
بستري از مواد بي اثر با منافذ درشت كه سبب ميشود فاضلاب از روي لايه بيولوژيكي فعال تشكيل شده بر روي اين مواد بي اثر تراوش نمايد تا خالص گردد.
Biological Oxygen Demand ( BOD )
اکسیژن مورد نیاز بیولوژیکی
Biological purification
تصفیه بیولوژیکی
Biomass
توده زيستي
تمامي موجودات زنده در پيكره آب.
Biota
هم زيست
ارگانيزم هاي زنده يك محيط آبي
Biotic index
شاخص زيستي
عددي كه توصيف كننده هم زيستي در يك پيكره آب است و بيانگر كيفيت بيولوژيكي آن ميباشد.
Black water
آب سياه )لش آب)
فاضلاب و مدفوع خارج شده از توالتها كه آب حمامها، دوشها، دستشوييها و ظرفشوييها را شامل نميگردد.
Blow down
تخليه
حذف مايعات يا جامدات از محل انجام فرآيند يا مخزن و يا مسير جريان با اعمال فشار.
Blue-green algae
جلبكهاي سبز- آبي
گروه بزرگي از پروكاريوتهاي فتوسنتز كننده هستند كه برخي از گونههاي آن تحت شرايط خاص، مواد حاصل از سوخت و ساز )متابوليت (سمي و مضر براي انسان و حيوانات توليد ميكنند.
Boiler water
آب ديگ بخار
آبي با كيفيت مناسب كه در حال توليد بخار يا پس از آن در ديگ بخار وجود دارد.
Industrial water
آب صنعتي
هر آبي كه در مراحل يك فرايند صنعتي استفاده ميشود.
Bourne
چشمه فصلي
چشمهاي كه در آن آب بطور متناوب يا فصلي جريان دارد.
Brined
شورابه
آبي كه غلظت نمك، بويژه كلريد سديم، در آن بطور طبيعي يا مصنوعي، بيشتر از آب دريا ميباشد.
Brook
جويبار
جريان كوچكي از آب كه اغلب توسط چشمههاي طبيعي تغذيه ميشود.
Canal
كانال
مسير مصنوعي )دست ساز (كه براي ارتباط بين رودخانهها، درياچهها و درياها ساخته شده و اغلب اندازه آن مناسب براي كشتيراني است. بيشتر، كانالها داراي جريان كم بوده و اختلاف آب در آنها ضعيف است.
Catchments area - Catchments basin
حوزه آبريز
منطقهاي كه بطور طبيعي به يك آبراهه يا نقطه معين زهكش ميشود.
Centrifugation-centrifuging
سانتريفوژ كردن
خارج كردن بخشي از آب، از لجن فاضلاب بوسيله نيروي گريز از مركز.
Cess pool- cess pit
چاله فاضلاب
مخزن بدون تراش; غالبا زيرزميني، كه براي جمع آوري فاضلاب اماكني كه به شبكه فاضلاب عمومي متصل نيستند به كار ميرود و برخلاف گندگاه، خروجي ندارد.
Chemical oxygen demand (C.O.D)
اکسیژن مورد نیاز شیمیایی
Chlorination
کلرزنی
Clarification
زلال سازي
فرآيندي كه طي آن ذرات در يك مخزن بزرگ ساكن ته نشين شده و آب زلال تر حاصل، ازآن خارج ميگردد.
Clarifier
زلال كننده- حوضچه رسوب گذاري- مخزن ته نشيني
مخزن بزرگي كه ته نشيني مواد معلق در آن صورت ميگيرد.
Clean water
آب پاک( تمیز(
Climate
آب و هوا
Climatic condition
شرایط آب و هوایی
Coagulant Aid
کمک منعقد کننده
Coagulation
انعقاد
Coli form bacteria
باکتری کلیفرم
Coli form organisms
كليفرم ها
گروهي از باكتريهاي هوازي و بي هوازي اختياري، گرم - منفي بدون اسپور )هاگ (و تخمير كننده لاكتوز هستند. از ويژگي اين باكتريها اين است كه ساكن روده بزرگ انسان و حيوانات ميباشند. بطوركلي بسياري از اين باكتريها باستثناي ( اشرشياكليE .coli) قادر به زنده ماندن و تكثير در محيط طبيعي هستند.
Colony count
شمارش پرگنه )كولني (
تخمين تعداد ميكروارگانيزم هاي زنده ) شامل كپك، مخمر و باكتري ( در يك حجم معين آب كه از تعداد پرگنههاي تشكيل شده در سطح و يا داخل محيط كشت تحت شرايط خاص بدست ميآيد.
Combined sewerage system
شبكه فاضلاب مشترك
شبكهاي كه در آن فاضلاب و رواناب سطحي در مجاري مشترك جريان مييابند.
Comminution
خرد كردن
تكه تكه يا ريز كردن مكانيكي مواد جامد بزرگ موجود در فاضلاب به اندازهاي كه براي تصفيه بعدي مناسبتر گردند.
Compartmentalization
قسمت بندي شدن
فرآيندي كه طي آن مواد موجود در محيط زيست از يك قسمت به قسمتهاي زيست محيطي گوناگون ديگر مانند: آب، هوا، محيط همزيست (biota)، خاك و رسوبات مهاجرت ميكنند.
Connate water
آب محبوس
آب حبس شده در شكافها كه از نظر زمينشناسي با سنگها يا تشكيلات مجاور خود هم سن بوده و اغلب داراي كيفيت نامناسب براي مصارف متداول مانند: آشاميدن، صنعت و كشاورزي ميباشد.
Contact stabilization
تثبيت تماسي
بهبود فرايند لجن فعال كه طي آن لجن از قبل هوا ديده، به مدت كوتاهي )براي مثال 15 تا 30 دقيقه (با فاضلاب خام تماس داده ميشود. لجن پس از تماس ته نشين ميشود و به مخزن مجزايي برگشت داده شده و براي مدت طولانيتر 6 )تا 8ساعت ( هوادهي ميگردد.
Contaminated water
آب آلوده
Cooling water
آب خنك كننده
آبي كه براي جذب و كاهش حرارت مصرف ميشود.
Corrugated Plate Interceptor (CPI)
جداسازي با صفحات كنگره دار
Cross connection
ارتباط متقابل
ارتباط بين لولههايي كه ممكن است سبب انتقال آب آلوده به جريان آب آشاميدني شده و باعث بروز خطرات قابل توجه براي بهداشت عمومي گردد. از اين عبارت همچنين براي توصيف ارتباط اصولي شبكههاي مختلف توزيع استفاده ميشود.
Cyanobacteria
سيانو باكتريها
Domestic waste water treatment
تصفیه فاضلاب خانگی
Deep well
چاه عميق
چاهي كه آب آن از لايههاي زيرين بيرون آورده ميشود.
Deposit
ته نشست، رسوب
Depuration
پاكسازي
فرآيندي كه طي آن موجودات زنده آبزي، خود را از آلودگيها پاك مينمايند.
Dermatitis
التهاب پوست
Destabilization
ناپایدار سازی
Destratification
اختلاط لايهها
اختلاط لايههاي زيرين و سطحي آب در يك درياچه يا مخزن، بوسيله نيروهاي طبيعي يا وسايل مصنوعي.
Detention time
زمان ماند
بطور نظري، مدت زمان توقف آب يا فاضلاب در يك واحد مشخص است كه با استفاده از يك جريان معين محاسبه ميگردد.
Detergents
شوینده ها
Detrimental
مضر، خطرناک
Detritus
مواد تخريبي )آلي يا معدني (
از ديدگاه بيولوژيكي، بقاياي اجساد و موجودات و مواد آلي ريز به صورت رسوب يا مواد معلق از ديدگاه عمليات تصفيه فاضلاب مواد معدني درشت همراه با مواد آلي كه در آبهاي جاري قابل انتقال هستند.
Dewatering
حذف آب ) آبگيري از لجن )
فرآيندي كه طي آن آب لجن مرطوبي كه معمولاً توسط منعقد كننده تشكيل شده بوسيله روشهاي فيزيكي كاهش مييابد.
Diatoms
دياتومهها
جلبكهاي تك سلولي از رده )باسيلار (با ديواره سلولي سيليسي.
Diffuse source (of pollution)
منبع غير متمركز آلودگي
منشأ آلودگي آبهاي سطحي يا زيرزميني كه در يك نقطه متمركز نبوده; بلكه بصورت گسترده باشد. براي مثال شستشوي املاح از زمين.
Digested sludge
لجن هضم شده
لجن فاضلاب كه بوسيله عمل ميكروارگانيزمها در حضور يا غياب اكسيژن تثبيت شده است.
Digester
هاضم
Digestion
هضم
پايداركردن مواد آلي در لجن توسط فرايندهاي بيولوژيكي كه معمولاً طي يك فرايند بي هوازي انجام ميشود.
Disinfection
گندزدايي
تصفيه آب به منظور زدودن يا غير فعال كردن تمامي باكتريهاي بيماري زا.
Disposal
دفع ( مواد زائد(
Dissolved Air Flotation ( DAF )
شناور سازی با هوای محلول
Domestic waste water
فاضلاب خانگي
Drainage area
سطح زهكشي
سطحي كه به يك يا چند نقطه زهكشي ميشود و مرزهاي آن توسط مسئولين ذيربط تعيين ميگردد.
Drinking water-potable water
آب آشاميدني
آب با كيفيت مناسب براي آشاميدن.
Dry deposition
رسوب گذاري خشك
رسوب كردن مواد به غير از آب با اشكال مختلف، در سطح زمين.
Dry well
قسمت خشك چاه
قسمتي از چاه در زير سطح زمين كه خشك بوده و دستگاه پمپاژ، لولهها و ساير تجهيزات در آن جاسازي ميشود.
Dystrophic water
آب ديستروفيك
آبي كه مواد غذايي كمي دارد و حاوي غلظت بالايي از مواد آلي با منشأ گياهي ميباشد.
E .coli Escherichia coli
اشرشياكلي
باكتريهاي كليفرم گرماپاي، هوازي و بي هوازي اختياري هستند كه قادر به تخمير لاكتوز يا مانيتول و توليد اسيد و گاز در دماي 44 درجه سلسيوس ميباشند. زيستگاه طبيعي آنها روده بزرگ انسان و حيوانات خونگرم بوده و معمولاً قادر به تكثير در محيط آبي نميباشند. بنابراين حضور آنها در آب نشانگر آلودگي مدفوعي جديد است.
Ecology
بومشناسي )اكولوژي (
علم مطالعه رابطه بين موجود زنده و محيط آن
Ecosystem
اكوسيستم
سيستمي با تاثير متقابل ارگانيزمهاي مختلف موجود و محيط زيست آنها، كه در آن چرخه متناوب مواد و انرژي وجود دارد.
Effluent
آب يا فاضلاب خروجي
آب يا فاضلاب تخليه شده از يك تصفيه خانه، فرايند صنعتي، بركه و غيره.
Effluent Polishing
پاكسازي آب يا فاضلاب خروجي
تصفيه سوم با بكارگيري فرايندهاي فيزيكي يا بيولوژيكي بيشتر.
Elutriation
شستشوي لجن
فرايندي است بهساز كه طي آن شستشوي لجن توسط آب شيرين يا پساب خروجي جهت كاهش قليائيت بخصوص حذف تركيبات آمونياكي صورت ميگيرد; تا مقدار مواد منعقد كننده مورد نياز كاهش يابد.
Enteric viruses
ويروسهاي رودهاي
گروهي از ويروسها كه ميتوانند در معده و روده انسان و حيوانات تكثير يابند.
Environment
محیط زیست
Environmental protection agency
سازمان حفاظت از محیط زیست
Epilimnion
اپيليمنيون )لايه بالايي آب)
لايه بالايي لايه ترموكلاين در يك پيكره لايهبندي شده آب.
Equalization
یکنواخت سازی
Euphotic zone
ناحيه يوفوتيك
ناحيه بالايي پيكره آب كه در آن نفوذ نور براي تأمين فتوسنتز مؤثر كافي باشد.
Eutrophication
مغذي شدن
غني شدن آب )شور يا شيرين (از مواد مغذي، بخصوص تركيبات نيتروژن و فسفر كه رشد جلبكها و گونههاي حيات گياهي عاليتر را شتاب ميبخشد.
Extended aeration
هوادهي طولاني مدت
فرايند تصفيه لجن فعالي كه با يك سوم بار معمولي عمل مينمايد; تا توليد لجن فعال اضافي را به حداقل برساند. از آنجاكه شدت حذف لجن كم و عمر لجن زياد است )تقريباً 50 روز( ، لجن اضافي نسبتا پايدار است. در چنين سيستمي ميكروارگانيزم هايي با رشد كند، ميتوانند بوجود آيند و موادي را كه در ساير شرايط غيرقابل حذف ميباشند; اكسيد نمايند.
Fast sand filtration
صاف كردن شني سريع
فرايند تصفيه آب كه طي آن آب، اغلب پس از زلال سازي; به منظور جداسازي ذرات باقيمانده از درون يك بستر شني عبور داده ميشود.
Filter press
صافي تحت فشار
وسيله صاف كردن كه از محفظههايي با صافيهاي پارچهاي تشكيل شده كه ما بين تعدادي صفحات مسطح يا گود قرار ميگيرند و در آنها لجن تحت فشار قرار ميگيرد. آب لجن از صافيهاي پارچهاي و سيستمهاي زهكشي عبور داده شده و لجن فشرده بعد از مرحله صاف كردن، تخليه ميشود.
Filter run
زمان كاركرد صافي
مدت زمان بين دو شستشوي معكوس در يك صافي.
Filterability
قابليت صاف شدن
در ارتباط با فرايند لجن، نشانه ايست از سهولت جدا شدن مايع از جامد بوسيله صاف كردن.
Filtration
پالایش، تصفیه
Fixed solid ( FS )
جامدات ثابت
Flocculation
لخته سازی
Flotation
شناور سازی
Flume
آب گذر
كانال مصنوعي با شكل و ابعاد كاملاً مشخص كه براي اندازهگيري جريان آب بكار گرفته ميشود.
Flush tank
حوضچه شستشو
Fossil fuel
سوخت فسیلی
Fresh water
آب شيرين
آبي با غلظت كم املاح، كه بطور طبيعي وجود دارد; يا عمومأ براي استخراج و تصفيه جهت توليد آب آشاميدني مناسب و قابل قبول ميباشد.
Fresh water limit
محدوده آب شيرين
قسمتي از دهانه رودخانه )مصب (كه فراتر از آن معمولاً آب دريا تحت شرايط جزر و مدي و هيدرولوژيكي خاص نفوذ نميكند.
Fresher
طغيان
جريان نسبتأ زياد و كوتاه آب شيرين در يك آبراهه ناشي از بارش سنگين يا ذوب سريع برف.
Fungi
قارچ ها
گروه بزرگي از موجودات هتروتروف هستند كه معمولا توليد هاگ )اسپور (ميكنند و داراي هسته مشخصي هستند; ولي فاقد مواد فتوسنتز كننده مانند كلروفيل ميباشند.
Garbage container
زباله دان، جعبه مخصوص زباله
Gathering ground
حوزه آبريز، زمين جمع آوري
Global effect
اثرجهانی
Gravel filter
صافی شنی
Gravity Thickening
تغلیظ ثقلی
Grey water
آب خاكستري
فاضلاب حمامها و دوشهاي خانگي، دستشوييها، ظرفشويي آشپزخانهها كه فاضلاب و مدفوع خارج شده از توالتها را شامل نميشود.
Gross solids
مواد جامد درشت
مواد جامد درشت كه در فاضلاب خام پيدا ميشوند و ممكن است در امر تصفيه ايجاد اشكال نمايند.
Ground water
آب زيرزميني
آب كه در يك سازند زيرزميني محبوس است و معمولاً ميتواند بازيافت شود.
Halocline
لايه نمكي
لايهاي از يك پيكره لايه بندي شده آب، كه داراي بيشترين درجه شوري است.
Hard water
آب سخت
Harmful
مضر
Hazen number
عدد هيزن
عددي است كه براي بيان شدت رنگ آب استفاده ميشود. واحد استاندارد آن رنگ ايجاد شده توسط يك محلول محتوي يك ميلي گرم در ليتر پلاتين، بصورت هيدروژن هگزاكلروپلاتينات (IV)با 2 ميلي گرم كبالت هگزاكلريد (II)شش آبه در ليتر است.
Heavy metals
فلزات سنگین
Heavy water
آب سنگين
آبي كه بيش از حد معمول داراي ايزوتوپهاي سنگين هيدروژن تركيبي با اكسيژن ميباشد.
Hydro metry
آب سنجي )هيدرومتري (
اندازهگيري و تجزيه و تحليل جريان آب
Hydrography
هيدروگرافي
علمي است كاربردي كه به مطالعه و اندازهگيري آب درياها، درياچهها، رودخانهها و يا ساير آبها ميپردازد. در برخي كشورها اين واژه معادل اقيانوسشناسي فيزيكي و شيميايي ميباشد.
Hydrological cycle
چرخه هيدرولوژيكي
چرخه طبيعي كه طي آن آب از سطح زمين، عمدتأ از سطح اقيانوسها، تبخير شده، به جو ميرود و از طريق بارندگي به زمين بر ميگردد. جذب آب توسط گياهان و سپس آزاد نمودن آن بصورت بخار بوسيله تبخير و تعرق و به دنبال آن بارندگي، نيز جزء اين چرخه محسوب ميگردد.
Hydrology
هيدرولوژي
علمي است كاربردي كه به چرخه آب حاصل از بارندگي، آب رواناب يا نفوذ و ذخيره، تبخير و بارش مجدد مربوط ميشود.
Hypolimnion
هيپوليمنيون )لايه زيرين آب)
لايه زير لايه ترموكلاين در يك پيكره لايه بندي شده آب.
Imhoff cone
قيف ايمهاف
ظرف مخلوطي شكل شفاف، معمولا با ظرفيت يك ليتر كه تا نزديكي لبه مدرج شده است و براي تعيين حجم مواد قابل ته نشيني در آبها بكار ميرود.
Imhoff tank
تانک ایمهاف، حوض ته نشینی دو طبقه
Inactive
غیرفعال
Individual
بهداشت فردی
Industrial
صنعتی
Industrial waste water
فاضلاب صنعتي
آب تخليه شده پس از مصرف يا آب توليد شده در فرآيند صنعتي كه بلافاصله در آن فرايند قابل استفاده نميباشد.
Infection
عفونت، آلودگی
Infiltration (in to a sewer)
نفوذ كردن به داخل فاضلابرو
فرايندي كه طي آن آبهاي زيرزميني از طريق شكافها يا اتصالات معيوب به زهكش يا فاضلابرو وارد ميشوند.
نفوذ همچنين ميتواند تحت فشار، شبكه اصلي نيز صورت گيرد.
Infiltration (in to the ground)
نفوذ كردن بداخل زمين
ورود طبيعي يا مصنوعي آب بداخل زمين
Infrared radiation
اشعه مادون قرمز
International organization for standardization
سازمان بین المللی استاندارد
Intertribal zone
ناحيه جزر و مد
منطقهاي از خط ساحلي كه بين متوسط بيشينه و كمينه سطح جزر و مد آب واقع شده است.
Inter axial water
آب بين شكافي
آبي كه در درزها و فضاهاي بين ذرات جامد نگهداشته شده است.
Iron bacteria
باكتريهاي آهن
گروهي از باكتريها كه قادرند انرژي خود را از اكسيد كردن آهن دو ظرفيتي به دست آورند. هيدروكسيد آهن سه ظرفيتي ممكن است در داخل يا خارج ديواره باكتريها انباشته شود.
Irrigation water
آب آبياري
آبي كه به خاك يا محيط رشد گياه داده ميشود; تا ميزان رطوبت آن افزايش يافته و آب مورد نياز براي رشد طبيعي گياه فراهم گردد; يا از تجمع نمكهاي اضافي در خاك جلوگيري شود.
Lagoon (coastal)
تالاب ساحلي
پيكره كم عمق آب، مانند يك حوضچه يا درياچه كه معمولاً با دهانه كوچك و كم عمق در مجاورت دريا قرار دارد.
Evaporanspiration
تبخير و تعرق
كل تبخير انجام شده از يك سطح پوشيده شده از گياهان كه شامل تبخير آب از سطح مرطوب گياهان، تبخير از سطح خشك برگ گياهان )تعرق (و تبخير از خاك ميباشد.
Lagoon (sewage)
استخر فاضلاب- حوضچه تثبيت
حوضچه مورد استفاده براي نگهداري فاضلاب كه در آن اكسايش بيولوژيكي مواد آلي، در اثر انتقال طبيعي يا مصنوعي اكسيژن هوا به آب قبل از تخليه نهايي، تشديد ميگردد.
Lagoon (sludge)
استخر لجن- حوضچه بي هوازي
حوضچهاي كه در آن فرايند تجزيه بي هوازي لجن انجام ميگيرد.
Lake
درياچه
آب با وسعت زياد، محصور در خشكي; اغلب درياچههاي شور بزرگ، دريا ناميده ميشوند.
Land treatment (of sludge)
تصفيه زميني لجن
تصفيه ) و معمولاً دفع (فاضلاب از طريق آبياري زمين.
Landfill
پرکردن زمین
Leach
شستشو
Leachate
شيرابه
آبي كه از درون آشغال يا ديگر مواد تراوشپذير مخصوص، تراوش كرده است.
Linear Alkyl Benzene Sulfonate (LABS)
سولفونات بنزن خطی
Littoral zone
ناحيه ساحلي
ناحيه كم عمق حاشيه يك پيكره آب كه نور تا كف آن نفوذ پيدا كرده و معمولا توسط گياهان ريشهدار اشغال شده است.
Living organism
موجود زنده
Macrophytes
ماكروفيتها
گياهان بزرگ آبزي.
Main well
چاه اصلی
Maturation pond
حوضچه عمل آوري
حوضچه بزرگ كم عمقي كه براي تصفيه بعدي فاضلابي كه تحت تصفيه بيولوژيكي قرار گرفته و مواد جامد حاصل از اين عمل از آن حذف شده است، بكار ميرود.
Mechanical Thickening
تغلیظ مکانیکی
Membrane filtration
صاف كردن غشايي
روشي است براي جداسازي يا تغليظ ذرات، منجمله موجودات زنده ذره بيني)بجز ويروسهاي آزاد (از مايعات; به روش صاف كردن، بوسيله صافي داراي منافذ با اندازه معين.
اين روش داراي كاربردهاي متفاوت ميكرو بيولوژيكي و فيزيكي- شيميايي مانند: سترون كردن مايعات و گازها و جدا كردن ميكروارگانيزمها از ويروسهاي آزاد با روش آزمونهاي جداگانه; يا ارزيابي كمي هر يك از آنها ميباشد.
Mesophilic digestion
هضم مزوفيليك
هضم بي هوازي لجن در درجه حرارت 20تا 40درجه سلسيوس كه در آن نمو ميكرو ارگانيزمهايي كه در اين محدوده حرارتي بهترين رشد را دارند تشديد ميگردد. اين ميكرو ارگانيزمها را ميكروارگانيزمهاي مزوفيليك گويند.
Micron
میکرون
Microstrainer
غربال ريز
استوانه دواري كه توسط توري فولادي زنگ نزن با چشمههاي بسيار ريز پوشيده شده است.
Migration
مهاجرت
حركت خود به خودي يا القايي مواد معلق يا محلول يا ارگانيزمها در پيكرهاي از آب.
Mineral water
آب معدني
آبي كه داراي مواد معدني بيشتري از آب آشاميدني معمولي است.
Mineral water
آب معدنی
Mixed liquor
مخلوط مايع
مخلوطي از فاضلاب و لجن فعال كه تحت گردش و هوادهي در مخزن هوادهي يا مجراي يك واحد لجن فعال ميباشد.
Mixed media filtration
صاف كردن در محيط چند لايهاي
فرايند تصفيه آب كه طي آن آب از دو يا چند لايه در جهت بالا يا پائين عبور داده ميشود. لايه بالايي شامل ذرات درشت با وزن مخصوص كم ميباشد. در لايههاي بعدي به ترتيب ذرات ريزتر بوده ولي وزن مخصوص آنها بيشتر است.
Monitoring
پايش )ديده باني)
فرآيند برنامه ريزي شده نمونه برداري، اندازهگيري و متعاقب آن ثبت; يا هشدار از ويژگيهاي مختلف آب، كه اغلب به منظور ارزيابي تطبيقي اهداف مشخص انجام ميگيرد.
(MPN) Most probable number
بيشترين تعداد احتمالي
تخمين آماري تعداد ميكروارگانيزمهاي خاص در يك حجم معين آب; حاصل از مجموعه نتايج مثبت و منفي يك سري حجمهاي نمونه كه بر اساس روشهاي استاندارد آزمايش ميشوند )روش چند لولهاي(.
Municipal
شهری
Municipal waste water
فاضلاب شهری
Municipal wastes
مواد زائد شهری
Natural
طبیعی
Natural aeration
هوادهی طبیعی
Natural purification
تصفیه طبیعی
Non - potable
غیرقابل شرب
Nutrient removal
حذف مواد مغذي
فرايندهاي بيولوژيكي، فيزيكي و شيميايي بكار رفته در تصفيه آب و فاضلاب خصوصاً براي حذف تركيبات نيتروژن و فسفر.
Ocean disposal
دفع در اقیانوس
Odor threshold
آستانه بو
كمترين حد قابل تشخيص بو، بوسيله حواس بويايي گروهي از كارشناسان.
به دليل متفاوت بودن حس بويايي اشخاص، مقدار مطلقي براي آستانه بو وجود ندارد; اما بر اساس يك سري رقيق سازي نمونه با آب بدون بو، تا جاييكه ديگر بو قابل تشخيص نباشد; آستانه بو تخمين زده ميشود.
Oligosaprobic
يگوساپروبيك
توصيف ناحيهاي در آب جاري است كه در آن معدني شدن كامل ميگردد.
Oligotrophic
اليگوتروفيك )آب پاك و غير آلوده)
توصيفي است از پيكره آبي با مواد غذايي اندك با مشخصات زير:
بسيار شفاف، داراي مقداري زيادي اكسيژن در لايه بالايي، تعداد كمي از موجودات زنده آبزي، رسوبات با رنگهاي قهوهاي مختلف و تنها حاوي مقادير كمي از مواد آلي.
Operation
بهره برداری
Organoleptic
خواص ظاهري و حسي )ارگانولپتيك)
توصيف خواصي از آب مانند: رنگ، مزه، بو و شفافيت كه توسط اندامهاي حسي درك ميشوند.
Oxidation ditch (channel)
مجراي اكسايش )كانال اكسايش)
سيستمي براي تصفيه فاضلاب خام يا ته نشين شده كه اغلب بصورت كانالهاي موازي منتهي بهم و به شكل مدار بسته بوده و به هوادههاي چرخان مجهز ميباشد.
Oxidation pond
حوضچه اكسايش
حوضچهاي است براي نگهداري فاضلاب قبل از تخليه نهايي كه در آن اكسايش بيولوژيكي مواد آلي توسط انتقال اكسيژن از هوا به آب درون آن صورت ميگيرد و بصورت طبيعي يا مصنوعي تسريع ميشود.
Ozone
اوزون
Ozonization - ozonation
اوزون زدن
افزودن اوزون به آب يا فاضلاب به منظور گندزدايي، اكسيد كردن مواد آلي يا حذف طعم نامطبوع و بو.
Pakage plant
تأسيسات پيش ساخته
تاسيسات آماده و كوچك تصفيه آب و فاضلاب كه معمولا براي تصفيه جريانهاي كم تعبيه شده است.
Parasite
انگل
Part per million
قسمت در میلیون
Pasteurization
پاستوريزه كردن
فرايند افزايش درجه حرارت به مدت مناسب; به منظور غيرفعال كردن ميكروارگانيزمها بويژه ميكروارگانيزمهاي بيماري زا و يا كاهش تعداد آنها براي مدت محدود به ميزان معين يا ميزاني كمتر از حد بيماري زايي.
Pathogen
بيماري زا
ارگانيزمي كه قادر به ايجاد بيماري در انسان، گياه و حيوان مستعد ميباشد.
Pathogenic bacteria
باکتریهای بیماری زا
Percolating filter
صافی چکنده
Period of contact
دوره تماس
Permissible limit
حد مجاز
Photosynthesis
فتوسنتز
توليد مواد آلي از دي اكسيد كربن و آب توسط موجودات زنده، در حضور نور با بكار گيري رنگدانههاي فعال فتوشيميايي
Physical pollution
آلودگی فیزیکی
Physical treatment
تصفیه فیزیکی
Phytoplankton
پلانكتون گياهي
گياهان موجود در پلانكتون
Piezometric ground water level
سطح آب زيرزميني )پيزو متريك)
سطحي كه در آن آب زيرزميني بطور طبيعي در يك چاه بالا ميآيد.
Pelagic organisms
ارگانيزم هاي پلاژيك
موجوداتي هستند كه در آبهاي آزاد و در وراي ناحيه ساحلي زندگي ميكنند.
Plankton
پلانكتون
موجودات معلق يا شناور در آب، كه عمدتاً گياهان و حيوانات ريز را در بر ميگيرد; ولي اشكال بزرگتر كم تحرك را نيز شامل ميشود.
Plate Parallel Interceptor (PPL)
جداساز با صفحات موازی
Plume
پخشاب
انتشار آبي كه از يك منبع نقطهاي به پيكره آبي با خواص فيزيكي يا شيميايي متفاومت تخليه ميشود; قبل از مخلوط شدن.
Point source pollution
آلودگي با منبع نقطهاي )متمركز (
آلودگي ناشي از يك نقطه مشخص براي مثال آب يا فاضلاب خروجي از يك كارخانه.
Polluted water
آب آلوده شده
نامطلوب شدن كيفيت آبي كه براي اهداف خاصي مورد نظر است.
Pollution
آلودگی
Pollution control
کنترل آلودگی
Pollution indicator
ارگانیسم های شاخص آلودگی
Pollution load
بار آلودگي
مقداري از يك آلاينده مشخص كه در مدت معين به يك تصفيه خانه يا آب پذيرنده وارد ميشود.
Poly saprobic water
آب پلي ساپر بيك
) آب بسيار آلودهاي است كه مشخصه آن كاهش شديد اكسيژن، محدوديت قابل توجه از نظر تعدادي بيمهرگان و تعداد زياد باكتريها ميباشد. (
Pond
حوضچه
حجم محدودي از آب با ابعاد كوچك و كم عمق.
Ponding
تجمع مايع
جمع شدن مايع بر روي صافيهاي بيولوژيكي كه در اثر گرفتگي شكافهاي بستر ايجاد ميشود.
Pre-aeration
هوادهي اوليه
هوادهي فاضلاب قبل از رسوب گذاري.
Preliminary treatment
پيش تصفيه
حذف يا خرد كردن مواد جامد درشت فاضلاب و حذف آشغال. ميتواند شامل حذف روغن و چربي از فاضلاب قبل از ته نشيني، هوادهي اوليه و خنثي سازي باشد.
Pressure filtration
صاف كردن تحت فشار
فرايند تصفيه آب كه طي آن، آب از يك سيستم بسته تحت فشار عبور داده ميشود.
Primary materials
مواد اولیه
Primary productivity
توليد اوليه
از نظر بومشناسي عبارت است از: شدت فتوسنتز در تودهاي از جلبكها يا گياهان
Primary treatment
تصفيه اوليه
هر مرحلهاي از تصفيه است كه معمولا شامل حذف تودهاي از مواد جامد قابل ته نشيني ميباشد. در مورد فاضلاب، بلافاصله پس از پيش تصفيه انجام ميگيرد.
Profoundly zone
ناحيه عميق
ناحيه پاييني در پيكره آب عميق كه مشخصه آن كمبود نور كافي براي رشد و توليد اوليه گياهي )فتوسنتز ( ميباشد.
Prokaryotes
پروكاريوتها
اين ارگانيزم ها شامل اكتينوميستها و سيانوباكتريها )جلبكهاي سبز- آبي (هستند كه فاقد غشا هستهاي ميباشند.
Protection
حفاظت
Protists - Protista
آغازيان
عبارتند از باكتريهاي پروكاربوتيك و جلبكهاي اكاريوتيك، قارچها و پروتوزوا در اندازه ذره بيني )ميكروسكوپي.(
Protozoa
پروتوزوا
شاخهاي از موجودات تك سلولي اكاريوت كه از موجودات تك سلولي ساده تا تودههاي سلولي و همچنين ساختارهاي تكامل يافتهتر تشكيل شده و داراي تنوع قابل ملاحظهاي در شكل و تغذيه ميباشند.
Public health
بهداشت عمومی
Putrefaction
تعفن )فساد (
تجزيه كنترل نشده ماده آلي در اثر فعاليت ميكروبهاي بي هوازي، همراه با توليد بوي زننده.
Quality
کیفیت
Radiance
تشعشع
Radioactive
پرتو زا
Rain water
آب باران
آب ناشي از نزولات جوي )بارش (كه هنوز مواد قابل حل در آب را از زمين دريافت نكرده است.
Raw sewage
فاضلاب خام
فاضلاب تصفيه نشده.
Raw sludge
لجن خام
لجني كه از تانكهاي ته نشيني اوليه جدا ميشود. ممكن است شامل لجن اوليه كه همراه لجن ثانويه برگشتي ته نشين شده نيز باشد.
Raw water
آب خام
آبي كه هيچگونه تصفيهاي روي آن صورت نگرفته و يا آبي كه براي تصفيه يا مراحل بعدي آن وارد تصفيه خانه ميشود.
Raw water
آب تصفیه نشده
Readily biodegradable substances
مواد آسان تخريب شونده زيستي
موادي كه مطابق آزمايشهاي معين مربوط به تخريب زيستي نهايي; تا حد مشخصي قابليت تخريب بيولوژيكي را دارند.
Re-aeration
هوادهي مجدد
فرايند هوادهي مجدد به منظور افزايش غلظت اكسيژن محلول كه ميزان آن تحت تاثير برخي واكنشهاي شيميايي يا بيولوژيكي كاهش يافته است.
Recirculation
چرخش مجدد
برگشت قسمتي از فاضلاب كه بطور كلي يا جزئي تصفيه شده است; از هر واحد سيستم تصفيه فاضلاب به واحد قبلي.
Reservoir
مخزن
تأسيساتي كه تمام يا بخشي از آن بدست انسان براي ذخيره و يا تنظيم و كنترل جريان آب ساخته ميشود.
Resource recovery
بازیافت از مبدأ (زباله)
Respiration
تنفس
تبادل گازها بين موجود زنده و محيط آن كه ناشي از اكسايش ماده و آزاد شدن انرژي است.
Retention period
دوره توقف
Returned activated sludge
لجن فعال برگشتي
لجن فعالي كه به روش ته نشيني از مخلوط مايع جدا شده و به تانكهاي هوادهي برگردانده ميشود تا در تصفيه بعدي فاضلاب مورد استفاده قرار گيرد.
River
رودخانه
جريان آب طبيعي كه بطور مداوم يا متناوب در مسير معيني بسوي اقيانوسها، درياها، درياچهها، فرو رفتگيها، باتلاقها يا آبراههاي ديگر در جريان است.
Roughing filter
صافي پيش تصفيه
صافي بيولوژيكي كه در صورت وجود بار هيدروليكي يا مواد آلي بيش از حد معمول به منظور كاستن غلظت مازاد مواد آلي قابل تجزيه فاضلاب بكار گرفته ميشود.
Run off
آبهای سطحی
Safe drinking water act
قانون آب آشامیدنی سالم
Saline water
آب شور
Salmonella species
گونههاي سالمونلا
سالمونلا جزء باكتريهاي رودهاي هوازي، بي هوازي اختياري، ميلهاي شكل، بدون اسپور )هاگ (گرم- منفي و اكسيداز منفي بوده كه قادر به تخمير لاكتوز نميباشند.
Sample
نمونه
قسمتي از يك پيكره مشخص آب كه در حالت ايدهآل نماينده واقعي آن بوده و بمنظور آزمايش ويژگيهاي مختلف معيني بطور پيوسته و ناپيوسته برداشت شده است.
Sample stabilization
تثبيت نمونه
فرآيندي كه با قصد به حداقل رساندن تغييرات در خصوصيات مواد مورد نظر، با افزايش مواد شيميايي يا تغيير شرايط فيزيكي; از زمان نمونهبرداري تا زمان آزمايش انجام ميگيرد.
Sampler
نمونه بردار
وسيلهايست براي برداشت پيوسته يا ناپيوسته نمونهاي از آب كه بمنظور آزمايش ويژگيهاي مختلف معيني بكار ميرود.
Sampling
نمونه برداري
فرآيند برداشت قسمتي از آب كه نمايانگر كل آن فرض ميشود و بمنظور آزمايش ويژگيهاي مختلف معيني بكار ميرود.
Sampling network
شبكه نمونه برداري
سيستم از قبل تعيين شده مكانهاي نمونه برداري كه بمنظور پايش يك يا چند محل مشخص طراحي شده است.
Sampling point
نقطه نمونهبرداري
موقعيت دقيق محل نمونه برداري كه نمونهها از آنجا برداشته ميشوند.
Sampling site
محل نمونه برداري
Sanitary
بهداشتی، خانگی
Sanitary landfill
دفن بهداشتی زباله
Saprobic
ساپروبيك
به مواد آلي در حال پوسيدن مربوط ميشود.
Screen
آشغالگير
وسيلهاي براي جدا كردن مكانيكي يا دستي مواد جامد از جريان آب يا فاضلاب از روي ميلههاي چنگك مانند، نوار متحرك، ديسك گردان، سيم توري، استوانهاي با مفتول يا صفحات فلزي مشبك.
Sea
دريا
پيكرهاي از آب شور كه معمولا بخشي از يك اقيانوس را تشكيل ميدهد. درياچه بزرگ آب شور.
Secondary treatment
تصفيه ثانويه
تصفيه فاضلاب بوسيله فرايندهاي بيولوژيكي از قبيل: صاف كردن و ته نشين كردن بيولوژيكي يا لجن فعال كه از تصفيه مقدماتي )جداسازي سنگ ريزه، خرد كردن و غيره (تصفيه اوليه )ته نشيني اوليه (و تصفيه نهايي )صاف كردن آب خروجي بوسيله صافي شني، صافيهاي ريز و غيره (متمايز است.
Sedimentation
ته نشینی
Self - purification
خود پالايي
فرآيند طبيعي پالايش در پيكره آب آلوده.
Separate (d) sewerage system
شبكه مجزاي جمع آوري فاضلاب
شبكهاي است كه در آن فاضلابها و روانابهاي سطحي در فاضلابروها و زهكشهاي جداگانه منتقل ميشوند.
Septic
گنديدگي
بيانگرحالتي است كه در اثر تعفن )فساد (ناشي از عدم وجود اكسيژن محلول بوجود ميآيد.
Septic tank
گندگاه- مخزن فاضلاب
مخزن ته نشيني منفذدار، معمولا سربستهاي كه در آن فاضلاب جريان يافته و مواد جامد ته نشين شده باقي ميمانند; تا بوسيله باكتريهاي بي هوازي متلاشي شوند. به اين ترتيب دفعات لازم براي تخليه مواد ته نشين شده كاهش مييابد.
Settled sewage
فاضلاب ته نشين شده
فاضلابي كه مواد جامد درشت و بيشتر مواد جامد قابل ته نشيني آن بوسيله ترسيب جدا شده است.
Sewage
فاضلاب معمولی، فاضلاب خانگی و تجاری
Sewage effluent-Waste effluent
پساب
فاضلاب تصفيه شده خروجي از عمليات تصفيه.
Sewage treatment plant
تصفیه خانه فاضلاب
Sewage-waste water
فاضلاب
آبهاي زائد بوجود آمده از جوامع انساني.
Sewer
فاضلابرو
خط لوله يا تاسيسات ديگري كه معمولاً در زيرزمين براي انتقال فاضلاب يا روانابهاي سطحي طراحي شدهاند و معمولا از مكانهاي متعدد به تصفيه خانه يا مخزن پذيرنده آب وارد ميشود.
Sewerage
شبکه فاضلاب
Sewerage system
شبكه جمع آوري فاضلاب
شبكهاي از فاضلابروها و تاسيسات خاص كه فاضلاب; يا روانابهاي سطحي را به تصفيه خانه يا مخزن پذيرنده آب منتقل ميكند.
Sink
حمزه )مقوله زيست محيطي)
حجم محدودي از آب كه به عنوان انبارهاي براي يك آلاينده عمل ميكند.
Slow sand filtration
صاف كردن شني كند
فرايند تصفيه آب كه طي آن آب با سرعت كنترل شده به آهستگي از ميان بستر شني معين با دانه بندي مشخص به طرف پايين نفوذ مييابد; تا فرايندهاي فيزيكي، شيميايي و بيولوژيكي موجب خالص شدن آن گردند.
Sludge conditioning
بهسازي لجن
تصفيه فيزيكي يا شيميايي لجن به منظور تسهيل آبگيري از آن.
Sludge
لجن
مواد جامد تجمع يافته كه از انواع مختلف آبها در نتيجه اعمال طبيعي يا غيرطبيعي جدا شدهاند.
Sludge age
عمر لجن
زمان محاسبه شده برحسب روز كه براي تخليه كل لجن با شدت ثابت در يك تصفيه خانه لجن فعال مورد نياز است. اين تعداد روز، از نسبت كل لجن موجود در تصفيه خانه لجن فعال به جرم لجن تخليه شده در هر روز محاسبه ميگردد.
Sludge blanket
لايه پوششي لجن
در يك مخزن زلال سازي، سوسپانسيوني از رسوب هيدروكسيد است كه در حد واسط آب و لجن قرار گرفته است.
Sludge bulking
حجيم شدن لجن
پديدهايست كه در تاسيسات لجن فعال اتفاق ميافتد و طي آن لجن فعال حجمي بيش از حجم متعارف اشغال مينمايد و به راحتي ته نشين نميشود. معمولا بروز اين پديده مربوط ميشود به حضور ارگانيزمهاي رشتهاي.
Sludge cake
كيك لجن
لجني كه آب آن كاملا گرفته شده و مانند يك جسم جامد جابجا ميگردد.
Sludge dewatering
آبگیری لجن
Sludge drying bed
بستر خشك كننده لجن
استخركم عمق يا مخزني كه در آن زهكشي از زير و تبخير براي آبگيري از لجن بكار ميرود.
Sludge pressing
فشردن لجن
اعمال فشار براي حذف مكانيكي مايعات از لجن به منظور توليد مواد جامد قابل جابجايي.
Sludge thickening
تغليظ لجن
فرايندي كه طي آن آب لجن با ته نشيني طولاني همراه با هم زدن آهسته مكانيكي، شناورسازي مواد جامد يا سانتريفوژ كردن بطور قابل ملاحظهاي كاهش مييابد.
Sludge volume index (SVI)
شاخص حجم لجن
حجم اشغال شده بوسيله يك گرم لجن فعال پس از ته نشيني تحت شرايط ويژه و زمان معين كه معمولا 30 دقيقه است.
Soap
صابون
Sodium absorption ratio (SAR)
نسبت جذب سديم
نسبتي است كه براي بيان فعاليت نسبي يونهاي سديم در واكنشهاي تبادلي با خاك استفاده ميشود )در آبهاي آبياري(
Soft water
آبهای سبک
Soil
خاک
Solar radiation
تشعشع خورشید
Solid wastes
مواد زائد جامد
Sparing
گاز افشاني
فرايند تصفيهاي كه طي آن جريان شديد گاز يا هوا از لوله مشبك يا ته بازي وارد آب ميگردد.
Spray aeration
هوادهي پاششي
فرايندي كه طي آن غلظت اكسيژن محلول آب با پاشيدن آن در هوا، افزايش مييابد.
Spring
چشمه
آب زيرزميني كه بطور طبيعي در سطح زمين جاري ميشود.
Spring water
آب چشمه
Stability test
آزمون پايداري
آزموني است براي فاضلابي كه به روشهاي بيولوژيكي تصفيه شده كه در آن متيلن بلو به نمونه پساب خروجي افزوده ميشود. زماني كه طول ميكشد تا ماده رنگي در غياب هوا بيرنگ شود; نشان دهنده ميزان پايداري پساب خروجي ميباشد. ) آزمون متيلن بلو نيز ناميده ميشود . (
Stabilization
تثبیت
Stagnant water
آب راكد
پيكرهاي از آب سطحي بدون جريان يا با جريان كم كه ممكن است طي زمان طولاني تغييرات كيفي نامطلوب در آن صورت گيرد.
Stepped feed
خوراك دهي مرحلهاي
تغيير فرايند لجن فعال كه طي آن مواد زائد از نقاط مختلف در طول مخزن هوادهي وارد گشته تا نياز اكسيژن در تمامي سيستم بطور يكنواختتري تامين گردد.
Stepped-aeration
هوادهي مرحلهاي
Sterilization
استريليزه كردن )سترون سازي (
فرايندي كه طي آن همه موجودات زنده شامل اشكال رويشي و اسپورها از جمله ويروسها غير فعال يا حذف ميشوند.
Still water
آب راکد
Stoquiometry
استوکیومتری
Storm flow
جریان سیلاب
Storm overflow
سرريز طغياني
وسيلهاي در شبكه جمع آوري فاضلاب مركب كه جريان مازاد بر مقدار معين را رها ميسازد.
Storm sewage
فاضلاب سيلابي
مخلوطي از آب سطحي و فاضلاب حاصل از بارندگي شديد يا ذوب برف و يخ.
Storm water detention pond
حوضچه نگهداري آب طغياني
مخزني است كه در شرايط باراني تمام فاضلاب طغياني مازاد بر حداكثر ظرفيت جريان فاضلاب در فرايند تصفيه اصلي به آن هدايت ميشود. منظور، نگهداري فاضلاب تا حد امكان تا زمانيكه جريان بحالت طبيعي برگردد; براي تصفيه و حذف مواد جامد قابل ته نشيني از هر فاضلابي است كه به يك مخزن پذيرنده آب سرريز ميشود.
Stratification
لايه بندي
لايههاي قابل تشخيص موجود و يا در حال شكلگيري، به لحاظ حرارتي، شوري و يا اختلاف ناشي از وجود اكسيژن و يا مواد غذايي در يك پيكره آب.
Stream
نهر )آبراهه )
جريان آب به صورت مداوم يا متناوب در مسير معين، شبيه رودخانه ولي در مقياس كوچكتر.
Strom water-storm water run-off
سيلاب
جريان آب سطحي حاصل از بارندگي شديد در يك مسيل.
Subsurface water resources
منایع آب زیرزمینی
Sub tidal zone
ناحيه زير جزر و مد
منطقهاي از ساحل كه زير پايينترين حد جزر و مد قرار دارد.
Sulfur bacteria
باكتريهاي سولفور
باكتريهايي كه قادرند سولفيد هيدروژن را به سولفور اكسيد كنند و پس از ذخيره موقت در سلول خود; آنرا به سولفات اكسيد كنند.
Sullage
گنداب
Supply water
آب آماده شده
آبي كه معمولا تصفيه شده و آماده انتقال به شبكه يا مخازن توزيع ميباشد.
Surface loading rate
ميزان بار سطحي
حجم آب يا فاضلاب تصفيه شده در روز در واحد سطح مقطع افقي قسمت مورد نظر از تصفيه خانه. اين ميزان معمولا به صورت متر مكعب در متر مربع در روز بيان ميشود.
Surface water
آب سطحي
آب جاري و يا ساكن در سطح زمين.
Surface water resources
منایع آب سطحی
Swallow hole - Sinkhole
حفره فروكشي
ارتباط مستقيم بين آبراهه سطحي و آبخوان زيرزميني كه از پديدههاي محلي زمينشناسي ناشي ميشود.
Tapered-aeration
هوادهي مخروطي
بهبود فرايند لجن فعال كه طي آن مقدار بيشتري از هوا به قسمت بالا دست مخزن كه بيشترين فعاليت بيولوژيكي در آنجا وجود دارد و مقدار كمتر از هوا به قسمت پائين دست مخزن وارد ميگردد.
Taste
مزه، طعم
Terminal disinfection
گندزدایی نهایی
Tertiary treatment
تصفيه سوم
بكارگيري فرايندهاي تصفيه بيشتر جهت كاهش اثرات آلوده كننده بعدي فاضلابي كه مراحل اوليه و ثانويه تصفيه را گذرانده و ممكن است شامل تصفيه شيميايي، فيزيكي و يا بيولوژيكي بعدي باشد.
Test portion
آزمونه
بخشي جدا شده از نمونه كه مورد آزمون قرار ميگيرد.
Theoretical Oxygen Demand
اکسیژن مورد نیاز تئوریکی
Thermal conditioning
بهسازي حرارتي
حرارت دادن لجن اغلب تحت فشار، بمنظور ايجاد شرايطي كه در آن آبگيري با فرايندهاي مكانيكي يا سالن آسانتر ميگردد.
Thermal pollution
آلودگی حرارتی
Thermal water
آبگرم
آب چشمه گرم يا داغ
Thermo cline
ترموكلاين
لايه داراي تندترين شيب حرارتي در يك پيكره لايه بندي شده حرارتي آب.
Thermo phallic digestion (conditioning)
هضم گرما دوست
هضم بي هوازي لجن در دماي بين 45و 60درجه سلسيوس كه موجب رشد سريع ميكروارگانيزمهايي ميشود كه در اين محدوده حرارتي بهترين رشد را دارند، مانند ميكروارگانيزمهاي گرمادوست.
Thermo tolerant/ faucal Coli form organisms
كليفرمهاي گرماپاي )مدفوعي (
كليفرمهايي هستند كه در دماي 44درجه سلسيوس نيز همانند دماي 37درجه سلسيوس قادر به رشد و ايجاد خصوصيات بيوشيميايي و تخميري هستند.
Thickening
تغليظ
فرايند افزايش غلظت جامدات در لجن بوسيله خارج كردن آب آن.
Tidal limit
محدوده جزر و مدي )در رودخانه)
مكاني در كنار رودخانه كه در آن بالا و پايين رفتن آب در نوسانات جزر و مد كامل شبانه روزي، به سختي مشهود است. چنانچه سد يا آببند وجود داشته باشد، خود ميتواند محدوده جزر و مد باشد.
Tidal water
آب جزر و مدي
قسمتي از آب دريا يا رودخانه كه در جزر و مدهاي كامل شبانه روزي، بين جزر و مد قرار ميگيرد.
Total Dissolve Solid (TDS)
کل مواد جامد محلول
Total Organic Carbon (TOC)
کل کربن آلی
Total Oxygen Demand (TOD)
کل اکسیژن مورد نیاز
Total Solid (TS)
کل مواد جامد
Total Suspended Solid (TSS)
کل مواد معلق جامد
Toxicity test
آزمون سميت
آزموني است كه در آن مادهاي با غلظت از پيش تعيين شده در تماس با ارگانيزمهاي معيني قرار ميگيرد تا اثرات سمي ماده، روي آنها بر آورده شود.
Transpiration
تعرق
از دست دادن آب بصورت بخار از طريق برگهاي گياهان، اين آب توسط ريشهها از خاك انتقال يافته است.
Trash
آشغال
Treated wastewater-treated sewage
فاضلاب تصفيه شده
فاضلابي كه بطور كلي يا جزئي براي حذف و همچنين تبديل مواد آلي و ساير مواد به مواد معدني، تصفيه شده است.
Treatment
تصفیه
Tri chloro ethane Di chloro Di phenyl
د.د.ت ( نوعی از حشره کش های کلره)
Trickling filter
صافي چكاننده
Turbidity
کدورت
Turnover
گردش آب
بهم خوردن سريع لايه بندي در پيكرهاي از آبهاي شيرين )مانند درياچه يا مخزن (بوسيله نيروهاي طبيعي كه غالبأ توسط باد اعمال ميشود.
Ultimate biodegradation
تخريب زيستي نهايي
تخريب زيستي كه منجر به معدني شدن كامل ميگردد.
Under ground water
آب زیرزمینی
Unhygienic
غیربهداشتی
Unsafe water
آب غیرسالم
Unsanitary
غیربهداشتی
Vacuum filtration
صاف كردن در خلاء
فرايندي به منظور آبگيري از لجن كه طي آن صاف كردن از درون پارچه صافي با بكارگيري خلاء تسهيل ميشود.
Vector
ناقل
Ventilation
تهویه
Vermin
جانور موذی
Viruses
ويروسها
گروه بزرگي از عوامل زنده بسيار ريز ) 24 با قطر 20تا 300 نانومتر (كه عمدتاً حاوي اسيد نوكلوئيك احاطه شده در يك پوسته پروتئيني ميباشند و فقط در سلولهاي زنده تكثير مييابند. ويروسهاي ميتوانند از صافيهايي كه باكتريها را نگه ميدارند، عبور كنند.
Volatile Organic Compound
ترکیبات آلی فرار
Volatile fatty acids
اسيدهاي چرب فرار
اسيدهاي آلي اشباع شده با زنجيره كوتاه كه اساساً در مراحل هضم غيرهوازي توليد ميشوند.
Volatile Solid (VS)
جامدات فرار
Volcano
آتشفشان
Waste disposal
دفع فضولات (فاضلاب)
Waste water
فاضلاب
Waste water collection
جمع آوری فاضلاب
Waste water disposal
دفع فاضلاب
Waste water treatment plant
تصفیه خانه فاضلاب
Water course
آبراهه
كانالي، رو يا زير سطح زمين، كه از درون آن ممكن است آب جريان داشته باشد.
Water pollution
آلودگی آب
Water purification
زلال سازی آب
Water quality criteria
معيار كيفيت آب
مجموعهاي از عوامل تعريف شده كه خصوصيات كيفي آب را جهت ارزيابي مناسب بودن آن براي استفاده مشخصي توصيف ميكنند.
Water quality standard
استاندارد كيفيت آب
مقادير معيارهاي كيفيت آب كه مصرف آن را براي منظور خاصي مجاز ميدارد.
Water well
چاه آب
Weir
سرريز )آب بند)
يك سازه سرريزي كه ميتوان از آن براي كنترل سطح آب بالا دست و / يا اندازهگيري جريان آب خروجي استفاده كرد.
wet deposition
نزولات
آب بارندگي از جو به صورت مايع )باران (يا جامد )برف.(
Wet well
قسمت آبدار چاه
محفظهاي زيرزميني در ايستگاه پمپاژ كه آب براي پمپاژ در آنجا جمع ميشود.
Wholesome water
آبی که برای مصارف انسان سالم وگوارا باشد.
World health organization
سازمان بهداشت جهانی
Zone
منطقه
Zoo nose
بیماری مشترک بین انسان و حیوان
Zoogloeal film
لايه نازك زوگليايي
لايه لزج حاوي باكتريها، پروتوزوا و قارچها كه سطوح مرطوب در يك صافي بيولوژيكي كامل، يك صافي شني كند يا سطح داخلي لولهها در يك فاضلابرو را ميپوشاند.
Zooplankton
پلانكتون جانوري
جانوران موجود در پلانكتون