PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نفوذ صهیونیزم در روسیه تزاری و شوروی



Jopiter
2nd June 2011, 03:52 PM
قسمت اول

خاصیت همیشگی یهود، همکاری با گروه غالب بر ضد جمعیت مغلوب بوده و می باشد، و بنابراین شگفت نیست اگر حضور و فعالیت یهودیان را در روسیه همزمان با هجوم مغول ها به این سرزمین احساس کنیم.
چرا هنگامی که سپاهان مغول در آسیای میانه قدرت را در اختیار گرفتند و سرزمین های بسیاری را از آن خود کردند، یهودیان با شرح و توصیف سرزمین های بسیار گسترده و منابع سرشار روسیه، خان های مغول را به حرکت به سوی روسیه و اشغال سرزمینهای آنجا تشویق کردند و سرانجام در حمله امیر باتی به سال 1236 به خاک روسیه، حکومت مرکزی روسیه ضعیف و پراکنده شد ویهودیان به عنوان مشاور و راهنما در سپاهیان مغول مشغول به کار شدند و روابط صمیمانه و دوستانه با این دشمنان تازه از راه رسیده برقرار کردند و زمینه تجارت و داد و ستد با اقوام مغول را برای خود و دیگر یهودیان فراهم آوردند.
از آنجا که یهودیان دارای سرزمین معینی نبودند، و شهر و دیاری مخصوص نداشتند ، حمله سپاه مغول به روسیه به آنان هیچ آسیبی نرساند و انان از شکست روسیه ضرری ندیدند، بلکه با نزدیک شدن به نیروهای دشمن ، دارای عزت و احترام و ثروت و سرمایه نیز شدند.
یهودیان حملات مغول ها را مغتنم شمرده، کلیساهای فراوانی را هدف تاراج و تخریب قرار دادند و سعی کردند دیانت یهود را در خاک روسیه و در درون مغولها رواج دهند.
البته روزگار حکومت بیگانگان در روسیه خیلی زود به سر آمد و قیام عمومی در سراسر خاک روسیه بر ضد مغول ها به راه افتاد و بار دیگر کلیساها آباد شد و مردم روسیه قدرت حکومت را در دست گرفتند و به ناچار دوره سرکوب و قلع و قمع یهودیان فرارسید و اقوام مغول از روسیه رفتند و یهودیان در همه جا گرفتار شکنجه و تعقیب و توهین و تحقیر قرار گرفتند.
تاریخچه یهود در روسیه تاریخچه ای قدیمی و طولانی است، یهودیان در اواسط قرن 9 میلادی توانستند در ناحیه ای در روسیه جنوبی حکومتی به نام اقوام خزر تشکیل دهند ، لیکن این حکومت قبل از آنکه توفیقی پیدا کند منقرض شد و یهودیان بعد از آن به صورت قبلئل آواره و مورد شکنجه و آزار به زندگانی سخت خود ادامه دادند و مسیحیت دین غالب در روسیه گردید.965 میلادی.
موقعیت یهودیان در روسیه، در ارتباط با وضعیت یهودیان اروپا بعد از حکومت کرامول در انگلستان 1658 میلادی و وقوع انقلاب کبیر فرانسه و ظهور مادی گرائی و بی دینی و انتشار محافل و مجالس سری ماسونری و سرانجام بعد از ظهور ناپلئون و داعیه جهانگشایی او، دستخوش تغییرات و پیشرفت های فراوانی گردید و یهودیانی که در هر شهر و دیاری به صورت اقوامی بومی زندگی می کردند، در سایه برقراری ارتباطات بین ملت ها، همه این یهودیان پراکنده احساس وحدت و همبستگی و همدردی پیدا کرده به صورت یک شبکه بین المللی جهانی در آمدند و روحی جدید،البته روح شیطنت و تباهی در درون این اژدهای تکه تکه شده و افسرده دمیده شد و شرارت مزمن و پنهان و ناپیوسته یهود به یک شرارت متصل و هماهنگ تبدیل شد، در حالیکه هر عضوی از آن با عضو دیگرش در غرب و شرق دنیا در ارتباط بود. از هنگامی که حکومت های انگلستان و فرانسه و آلمان و ایتالیا در اندیشه نفوذ در کشورهایی آسیائی برآمدند و با حضور جهت نفوذ در سرزمین های اسلامی، به زودی متوجه اقلیت های یهودی در کشورهای اسلامی شدند و برقراری پیوندهای طبیعی و قومی و مذهبی بین اقلیت های یهودی در اروپا و اقلیت های یهودی در سرزمین های اسلامی بهترین راه برای نفوذ در این کشورها می بود.
به طوریکه گذشت ناپلئون بناپارت جهت گسترش نفوذ خود در خاورمیانه به یهودیان فرانسه و بلکه به یهودیان عالم وعده داده که اگر با وی همکاری کنند، سرزمین فلسطین را به آنان خواهد داد، و بنابراین، این وعده یک روح جدید در کالبد همه یهودیان در همه نقاط دمید، نظیر همین سیاست را حکومت آلمان در پیش گرفت و به همه یهودیان وعده داد که اگر با آلمان همکاری کنند،آلمان امپراتوری عثمانی را راضی خواهد کرد که یهودیان را در سرزمین فلسطین اسکان دهد.
در عین حال امپراتوری بریتانیای کبیر خیلی زودتر از رقبای خود دریافته بود که اگر بخواهد بر کانال سوئز نظارت کند، نه تنها باید کانال سوئز را را در اختیار داشته باشد، بلکه باید دارای یک پایگاه نظامی قوی در منطقه باشد که این پایگاه چیزی جز فلسطین و چیزی جز اسکان یهودیان در فلسطین نمی بود.
بنایراین به محض اینکه هنر یهودیان و فایده استخدام آنان، در راه منافع اروپا روشن و آشکار شد، وضعیت یهودیان در داخل خاک روسیه نیز فرق کرد و از یکسو خود یهودیان موقعیت زمانی و مکانی خود را کشف کردند و از سوی دیگر دولت های اروپایی جهت تاثیر گذاردن بر روسیه متوجه اقلیت های یهودی شدند و بنابراین یهودی کثیف و متعفن و فراری و آواره تبدیل به یهودی مورد عنایت و مورد توجه گردید، و یهودی که به مثابه عجوزه ای زشت بود که همسری برایش پیدا نمی شد اکنون دارای چندین خواستگار شده،البته خواستگاران حرامی و غیر مشروع، خارجی و بیگانه و رفیق قافله و شریک دزد.
یهودیان در طول تاریخ در خیانت به حکومت های داخلی دست داشته عوامل توطئه به سود قدرت های خارجی بوده اند.
در زمان ناپلئون و در جنگ فرانسه و روسیه، یهودیان روسیه با ناپلئون همکاری کردند و تزار روسیه را به سال 1814 ترور کردند، که البته فتنه یهودیان رفع شد.
در روزگار الکساندر دوم یهودیان جمعیت های سری تشکیل داده فتنه های فراوان به راه انداختند و در این بار مبارزه ای ضد یهودی در روسیه به راه افتاد و جمعیت های سری آنان شناسایی و نابود شد، البته الکساندر در سال 1881 توسط یک دختر یهودی ترور شد که این حرکت موجب کشتار بسیاری از یهودیان گردید.
یهودیان مدت یک قرن در روسیه مورد تعقیب و حقیر بودند و حکومت های وقت جمعیت سری آنان را شناسایی کرده و نابود می نمودند، تا اینکه در سال 1897 و شکست روسیه ار ژاپن در جنگ بورت آرتور، با پایدار شدن ضعف و ناتوانی در حکومت مرکزی و به خصوص در دوره نیکولای دوم، یهودیان توانستند در کنگره های کارگری روسیه نفوذ کرده، کارگران روسی را بر ضد حکومت مرکزی در همه جا به راه اندازند و سرانجام از آب گل آلود ماهی بگیرند.
در زمانی که حکومت مرکزی ضعیف شد و دولت های اروپایی منتظر فرصت بودند تا دشمن دیرینه خود روسیه تزاری را از پای در آورند، اغتشاشات یهودیان مورد استقبال دول غرب قرار گرفت، ثروتمندان یهودی پراکنده در کشورهای غربی، کمک های مادی و اقتصادی خود را روانه انجمن های سری یهودیان روسیه نمودند و در نهایت چیزی واقع شد که رقبای دیرینه روسیه یعنی انگلستان و فرانسه خواهان آن بودند.
در این هنگام دیسرائیلی نخست وزیر معروف بریتانیا و یهودی سلطه گر از آنچه در روسیه بوقوع پیوسته احساس غرور پیدا کرده، می گوید:
"لازم است ما- یهودیان- انقلاب جهانی کوبنده ای پدید آوریم و سنت های سرمایه داری گذشته – مالکیت های فردی – را در هم فرو ریزیم و مساوات مورد نظر را پدیدار سازیم،اکنون جمعیت های مخفی ما اساس این انقلاب را فراهم کرده اند"
امروز حیات ما در الحاد و بی دینی است لازم است سرمایه داران ما با حرکت های کارگری همکاری کنند تا نتیجه مطلوب حاصل گردد
نیمه دوم قرن 19 روزگار محنت و هم روزگار رشد و نمو اجتماعی یهودیان در روسیه می باشد، در سال 1880 میلادی کشف توطئه های یهودیان بر ضد کلیسا و نیز بر ضد حکومت مرکزی، کلیسا و حکومت بنابراین همه طبقات مردم بر ضد یهودیان شورش کردند ویهودیانتحت تعقیب وشکنجه قرار دادند که این خشونت ها ریشه در خرابکاری های یهودیان در امور اقتصادی و تجاری جامعه روسیه داشت.
در همین روزگار نویسندگان و متفکران بزرگی در یهودیان روسیه پیدا شدند و با حربه علوم اجتماعی و با استمداد از مطبوعات غرب و با بهره برداری از اندیشه های نوین غربی به جنگ سیاسی و ایدئولوژی تزارهای روسیه آمدند، نویسندگانی مانند "پینسگر" و "ژوزف سالوادور " و " موسی هیس" و دیگران نجات یهودیان روسیه را در خروج از این سرزمین و مهاجرت به فلسطین دانستند و از دولت روسیه خواستند تا به آنان اجازه مهاجرت به سرزمین فلسطین را بدهند. البته دولت روسیه با این مهاجرت موافقت نکرد،لیکن مساله مهاجرت به سرزمین فلسطین به عنوان تنها راه علاج یهودیان روسیه توسط مطبوعات غربی و نیز کتابهایی که بطور سری در روسیه پخش می شد،به عنوان یک مساله حاد و سخت مورد مشاجره بین دولت روسیه و یهودیان روسیه بیرون آمد.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد