PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ایده های اشتباه در ازدواج......



نارون1
29th May 2011, 02:12 PM
ايده هاي اشتباه در ازدواج



در زندگي كه ما انسانها ميكنيم شايد تصوراتي اشتباه از زندگي مشترك داشته باشيم و يا دلايلي اشتباه براي زندگي مشترك خود بياوريم.

در اينجا به بررسي اينگونه موارد ميپردازيم
1- ازدواج به دليل دوري از خانواده و پدر و مادر:
وقتي وضعيت در خانه‌ي پدري، شوم و اندوه‌ بار باشد، ازدواج يك راه گريز محسوب مي‌شود.
تعجبي ندارد كه خيلي‌ها اين راه گريز را انتخاب مي‌كنند؛ اما به‌طور معمول، اين مسيري است كه شما را از چاله درآورده و به چاه مي‌اندازد. يكي دو سال ديگر در خانه‌ي پدر و مادر ماندن، بهتر از آن است كه با نخستين پيشنهاد ازدواج، تن به تاهل دهيد، چون آن‌ وقت ممكن است شريك زندگي‌تان تا آخر عمر سبب رنجش و آزار شما گردد
2- ازدواج به دليل نگرش يك جانبه‌ي پدر و مادر شما به شخص مورد نظر:
البته جاي تعجب دارد كه پدر و مادر شما به ‌طور واقعي، همسر آينده‌ي شما را دوست بدارند؛ اما دوست داشتن اين فرد از سوي آنان، دليل كافي براي مدنظر قرار دادن ازدواج با آن فرد نيست. سال‌هاي آينده، زماني كه (بعد از 120 سال ) از ميان شما رفتند، شما كماكان بايد اسير فرد روياهاي آنان باشيد؛ فردي كه شايد مرد يا زن روياهاي شما نباشد.
3- ازدواج فقط به دليل پول و ثروت:
اگر شما شيفته‌ي فردي هستيد كه ثروتمند است و فقط به همين دليل حاضريد با او ازدواج كنيد و به ديگر ابعاد توجه نمي‌كنيد، اين ملاك مناسبي نمي‌باشد.
ايده‌ي ازدواج كردن با يك فرد، بدون توجه به احساس و عاطفه‌ي قلبي و فقط از روي نگاه مادي گرايانه، به‌طور يقين، عقلاني نيست و اشتباه مي‌باشد.
4- ازدواج به دليل ترحم و دلسوزي به يك فرد:
گاهي انگيزه‌ي فرد براي ازدواج، نجات دادن شخص مقابل از تنهايي، فشارهاي زندگي، مشكل‌هاي اقتصادي و اجتماعي و دليل‌هاي ديگر است.
براي نمونه، دختري كه به پسري وابستگي شديد دارد، مسووليت زندگي او از جمله كار، مسكن و مسائل مادي را مي‌پذيرد. چنين انگيزه‌هايي بعد از مدتي كوتاه، رو به خاموشي مي‌رود و در نهايت، زندگي مشترك را با بحران مواجه مي‌سازد.
5-ازدواج به دليل خو گرفتن به ارتباط در طي زمان طولاني:
هنگامي كه دو نفر پس از آشنايي، تصميم به ازدواج با يكديگر مي‌گيرند، اشكالي ندارد؛ اما موقعي اجبار به دليل «عادت محض» خطرناك مي‌شود كه دو نفر كه با هم ازدواج كرده‌اند و بعد، از يكديگر طلاق گرفته و به هم عادت كرده‌اند، تصميم بگيرند دوباره شانس خود را امتحان كنند؛ مطمئن باشيد هرگاه بار نخست، كارساز نبوده باشد، بار دوم نيز، كارساز نخواهد بود.
6- فردي كه براي رسيدن به شما از همسرش جدا مي‌شود:
به‌طور معمول، اين‌گونه ازدواج‌ها، زياد دوام نخواهد آورد و پايه‌اي براي يك رابطه‌ي درازمدت نخواهد بود. فردي كه به خاطر شخصي حاضر است به همسر يا نامزد خود خيانت كند، به‌طور مسلم رابطه‌ي آنان، استحكامي نخواهد داشت؛ زيرا كسي كه توسط شما به فرد ديگري خيانت كرده، روزي نيز به خود شما خيانت خواهد كرد.
7- ازدواج، ابزاري براي دست‌يابي به خواسته‌هاي ديگر:
گاهي انگيزه‌ي‌ اصلي در تشكيل زندگي مشترك، عشق به فرد مقابل و نياز روان‌شناختي به زيستن با فرد مقابل نيست؛ بلكه او وسيله‌اي براي رسيدن به هدف‌هاي ديگر مي‌شود.
براي نمونه، خانمي كه دوست دارد در خارج از كشور زندگي كند، ممكن است با پيشنهاد فردي جهت ادامه‌ي زندگي مشترك در خارج با او ازدواج كند؛ ولي مسائل فرهنگي، استرس‌هاي متعددي را به دنبال داشته است؛ بنابراين گاهي ازدواج به خاطر ترس از تنهايي، از دست دادن زيبايي، از دست دادن پدر و مادر، كاهش شور زندگي و ... صورت مي‌گيرد. در چنين فضايي، امكان سازگاري با مشكل‌هاي زندگي، ضعيف بوده و در نهايت، ضريب ريسك اين ازدواج‌ها، بالا مي‌باشد.
8- ازدواج به دليل عشق سطحي و زودگذر:
گاهي دو نفر، چنان علاقه‌اي به يكديگر پيدا مي‌كنند كه گمان مي‌برند به راستي، عاشق هم هستند. وقتي هيجان با سرعت چشمگيري در رابطه‌ها پيش برود، شناخت يكديگر به روال عادي و تدريجي خود، پيش نمي‌رود؛ زيرا وقت كافي براي اين امر وجود نداشته است.صراحت، صداقت و اعتمادي كه لازمه‌ي يك رابطه‌ي محكم است، احتياج به زمان دارد. يك آشنايي سريع، هر چه‌قدر هم كه هيجان‌آور باشد، تنها يك صميميت ظاهري به بار مي‌آورد كه به آساني با نزديكي و صميميت واقعي، اشتباه مي‌شود. به همين دليل، ازدواج‌هايي كه در كوتاه‌مدت اتفاق مي‌افتند، ممكن است خطرهايي را به دنبال خواهند داشت.
9- ازدواج فقط به دليل پدر و مادر شدن:
بدون شك، يكي از مهم‌ترين عامل‌هاي تحريك كننده براي ازدواج، اين است كه فرد، خود را پدر يا مادر ببيند و دوست داشته باشد كه صاحب فرزندي شود؛ اما آيا به اين موضوع آگاهي داريد كه قادر هستيد از لحاظ تربيتي، عاطفي، اخلاقي و مادي، شرايطي را براي هرچه بهتر تربيت شدن فرزندتان فراهم كنيد؟ بي‌شك روزگار سپري مي‌شود؛ بچه‌ها بزرگ مي‌شوند؛ ازدواج مي‌كنند و به دنبال زندگي خويش مي‌روند.آنگاه است كه احساس مي‌كنيد باز شما هستيد و تنهايي. پس فردي را انتخاب كنيد كه فقط در فكر اين نباشيد كه با او صاحب فرزند شويد؛ بلكه شخصي باشد كه در تمام مراحل زندگي، پا به پاي شما، گام بردارد و مونس و همدم واقعي‌تان باشد.
10- ازدواج فقط به دليل پايان دادن به دوران نامزدي:
دوران نامزدي دست‌كم، شرايطي را براي آگاهي زوجين از هم فراهم مي‌آورد. تعدادي از افراد در اين دوران، متوجه تفاوت‌هاي بسياري بين خود و فرد مقابل مي‌شوند يا در اين دوران، متوجه ناراحتي و يا مبتلا بودن فرد به يك اختلال رواني يا وابستگي او به مواد مخدر مي‌شوند؛ اما با وجود آگاهي به اين مسائل، بنا به دليل‌هاي فرهنگي از جمله اينكه به هم خوردن نامزدي را مساوي با بي‌آبرويي و از دست دادن حيثيت خود، قلمداد مي‌كنند، تن به ازدواج مي‌دهند.
چنين تجربه‌هايي در زندگي مشترك، بسيار بحران‌زا بوده و احتمال جدايي آنان قابل پيش‌بيني است.
11- ازدواج فقط به دليل زيبايي ظاهري:

اهميت جذابيت جسماني، به عنوان يك عامل مهم در دوستي‌ها و مناسب‌هاي اجتماعي، غيرقابل انكار است. به نظر مي‌رسد افرادي كه جذابيت ظاهري دارند، رفتارهاي پسنديده‌تر و ويژگي‌هاي شخصيتي زيباتري هم داشته باشند. به خاطر چنين تصوري، تعداد زيادي از دختران و پسران، مجذوب جذابيت جسماني هم مي‌شوند، زماني كه اهميت اين عامل در معيارهاي افراد براي تشكيل زندگي مشترك، بدون توجه به عامل‌هاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و شخصيتي افراد لحاظ مي‌شود، ضريب خطر‌پذيري چنين ازدواج‌هايي نيز به طور طبيعي، بالا خواهد رفت.


[golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz]

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد