ورود

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شعر صداي پاي سهراب



تووت فرنگی
10th May 2011, 08:37 PM
روزي خواهم آمد
گل ياسي به گدا خواهم داد


:!::!::!:

مردمان سر رود آب را مي فهمند
گل نکردنش,ما نيز اب را گل نکنيم

:!::!::!:

کور را خواهم گفت:
چه تماشا دارد باغ

تووت فرنگی
10th May 2011, 08:43 PM
نور در کاسه مس چه نوازش ها مي ريزد

:x:x:x

من پر از نورم و شن
پر از دار و درخت

:x:x:x

رستگاري نزديک:لاي گل هاي حياط

تووت فرنگی
10th May 2011, 08:48 PM
دره مهتاب اندوه,
و چنان روشن کوه,که خدا پيدا بود

***

راه مي بينم در ظلمت
من پر از فانوسم

***

مرا به خلوت ابعاد زندگي ببريد
حضور هيچ ملايم را به من نشان بدهيد

تووت فرنگی
10th May 2011, 08:57 PM
و در کدام زمين بود
که روي هيچ نشستيم
و در حرار يک سيب
دست و رو شستيم

:-*:-*:-*

و در مسير سفر مرغ هاي باغ نشاط
غبار تجربه ر از نگاه من شستند

:-*:-*:-*

دريچه هاي شعور مرا به هم بزنيد

تووت فرنگی
10th May 2011, 09:02 PM
غروب بود
صداي هوش گياهان به گوش مي ايد

;););)

و عشق تنها عشق
مرا به وسعت اندوه زندگي ها برد

;););)

و عشق صداي فاصله هاست
صداي فاصله هايي که غرق ابهامند

تووت فرنگی
10th May 2011, 09:05 PM
يادت جهان را پرغم مي کند
و فراموشي کيمياست

~~~

مرغ مهتاب مي خواند
ابري در اتاقم مي گريد
گلهاي چشم پشيماني مي شکفد

~~~

زندگي رسم خوشايندي است
زندگي بال و پري دارد با وسعت مرگ
پرش دارد اندازه عشق

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد