ورود

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : برهوت



touraj atef
10th May 2011, 10:32 AM
در برهوتي زندگي مي كنيم چقدر دوست داريم كه به قضاوت نشينيم و القاب به زندگي دهيم زيستن همراه با هواي ماشيني بودن را جدي شمردن زندگي انگاشتيم كدام جديت ؟ زندگي بي رنگ و آرزو و حتي تخيل را توان جدي شمردن زندگي شمرد ؟آيا به صرف دور بودن دريا مي توان آب تني در مرداب را چون غوطه وري در بحر دانست ؟ و اين تنها حكايت نيست در روزگار به دنبال تفاوتها به جاي تشابهات رفتيم تا به چه حد از قصه زنانگي و مردانگي گفتيم و خواستيم كه آن دگر جنس را بر سرش كوبيم نام يار را چه نهاده ايم ؟ جنس مخالف !! كدامين مخالفت ؟ مخالف چي ؟ مگر قصه زن و مرد بودن وصل نيست مگر تكميل هم نبود مگر قرار نيست كه تولد عشق و مهر باشد پس مخالف چيست ؟ و اين قصه ادامه دارد كه داستان زير يكي از آنها است
....
کسی ز عاشقانه هایش می نو شت او ر ا گفتند که خو ب می نگاری و لی محد و د در عاشقانه نو شتن شده ای !
باو ر می کنید که عاشقانه محدو دیت آفر یند ؟ يعني محدوديت است " عاشقانه نوشتن ها" ؟
آن دگری او را گفت چر ا می نگاری ؟ چو ن من در سکو ت سو ز
چون سكوت آرامشي چون سوختن هيمه در خرمن آتش دهد
پس هیچ نگو...
نتو ان باو ر کر د و قتی که کلام تواند گو ید آبي بر آتش درون ريزد چرا سوختن در سكوت را بايد اختیار کر د ؟ سکو ت معشو ق تو هم فر امو شی بر ای عاشق نتو اند آو ر د ؟ به دگر ی گفت در آن سو ی دو ر جائی که باید چر خید تا به خدا ر سید پاسخش داد چگونه عشق بازی اين چنين تو ان کر د ؟ پاسخ داد نگو که آتش ز ده ای بر دل ما!
نجوا كرد كه
آتش زده ام بر دل تو ؟
و چنين به پاسخ در آمد
آتش ز ده ام ؟
من جز در آن سوی ر و یاها مگر چیزی گفته ام ؟ من تنها از آسمانها و از تخیلها سخن گفتم آیا این گناه بزر گی است ؟ نمی دانم شاید این گو نه بو د که فر مانم داد که دیگر نگو یم تا آتشی دو بار ه هیمه نساز م . نمی دانم گر ز آر زو ها نتو ان گفت از چه سخن باید راند تا لبخندی بر دلمان بنشیند ؟ اگر از دلر رنجی ها ننو یسیم از چه دگر گو ئیم تا یار را اند کی به یاد یار آور یم ؟ اگر سکو ت کنیم دلنو شته های ما را یار کجا خو اند ؟ اگر به ز مین نخو ر یم فر صت ایستاد ن بر روی پاها را چه ز مانی بد ست آو ر یم ؟ اگر عاشقانه محدو دیت است ز کدام نامحدو ده ای تو ان سخن گفتن ؟ بیاییم چو ن همان او لین ر و زهای دلداد گی ها شو یم ز او لین عاشقانه ها با مخلوق انسانی سخن نگفتم زاو لین عشقمان سخن می ر انم یاد داری نخستین ماهی سر خ سفر ه هفت سین را چگو نه با ذو ق می نگر یستی ؟آیا بخاطر داری به دنبال تو پی پلا ستیکی چگو نه کو چه های شهر را کو چک دیدی ؟ یاد داری چگو نه آسمان را از آن خو د یافتی آنگه که فقط باد باد ک خو د را دیدی ؟ یاد دار یم شو ق او لین غو طه و ری بد و ن لمس ز مین در در یای نیلگو ن را ؟ یاد آو ر دی که چقد ر با در یا رفیق شدی ؟ یاد آو ر دی نو بت بو سه تو نیز ر سید ؟ او لین بو سه خو د را از یاد برده ای ؟ آن رو ز دیدی تو نیز چو ن همان ستار ه سینما که آر زو یش را داشتی بر لبان معشو ق ستار ه ها را ثبت کر دی ؟ او لین کفش پاشنه بلند ت را بخاطر دار ی ؟ نخستین رو ژه لب کم ر نگ دختر انه ات را می دانم که هنو ز فر اموش نکر ده ای این گو نه نیست ؟ آه چقدر بستن نخستین کر او ات ز یبا بو د من نیز چو ن پد ر شده بو د م و بی کر ان ز بی کر انی که از آن تو شد همه آنها دو ر بو د ند غیر و اقعی بو د ند نخستین عشق و نخستین بو سه و نخستین لمس دستهایش و.. حال چه شد ه است که همه را مسخر ه یافتی ؟ چه چیز هائی را جانشین آنان کر دی که لذ تی چو ن آنان به تو داد؟ر ها کن اندکی هنو ز می تو انی بر ق چشمهایت ر ا ببینی هنو ز می تو انی اشک بر یزی بگذ ار نو شته های تو طعم هجر ان بد هد چه ایر ادی دار د آیا بهتر از آن نیست که در کمینگاه و دژ به اصطلاح منطق خو د به پند های در و غین و صل گر دی ؟ ر ها کن اند کی بگذار دو بار ه هیجان آید لبخند آید و حتی غم آید آر زو را به دو ر نیانداز قصه عشق هیچگاه پر غصه نبو ده است این را بدان هر قصه ای بی عشق حتی غصه نیست یک بر هو ت کامل است بر هو ت ناز نین
و چنين است كه ميگارد و مي گذارد نسيم صورتش را نوازش دهد مي دهد به باد خيال كه بوسه را توهم دانست لمس يري را تخيل خام خواند او ز غرقه شدن در روز مرگي به اصطلاح عاقلي گريزان است او را گويد كه كلام را به آغوش گيرد نه ز توهم كه از واقعيت بگذار كلام " عشقم " در دهانت نجوا كند سرودي در اندرونت زند بگذار پرواز كني نسيم را بوسه زني و در خرمن موهايش غرقه شوي و باور كني
مي بيني محبوب
هنوز هم مي توان عاشق شد
حالم خوب است
آه كه چقدر حالم خوب است

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد