ورود

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : یگانگی



تووت فرنگی
4th May 2011, 07:52 PM
آنکه دلم میبرد ، در همه خوبان یکیست غم به دلم می نهد، در غم هجران یکیست
نیست دلی را مجال ، از شرر آن جمال
درد و فغان گر هزار ، نسخه درمان یکیست
از همه دل میبرد ، سالک و صوفی و مست
دلشده گر صد هزار، دلبر ایشان یکیست
سایه اگر صد طرف داشته باشد عیان
زاویه تابش است ، صورت جانان یکیست
کعبه و دیر و کنشت ،هرسه بنا شد ز خشت
نیک نگه چون کنی ،صاحب دیوان یکیست
سایه جدا میکند ، در نظرت این و آن
ورنه بر ِ آفتاب ، کوه و بیابان یکیست
از کرم حسن شد ،تخت سلیمان روان
گرنشناسی تو حسن ، دیو و سلیمان یکیست
هرکه زند نقشی از، قصه هجران به شعر
راوی اگر شد هزار ، حال پریشان یکیست
گر چه زبان صد بود ،در پی وصف جمال
زیر و بم گفته دان ،جلوه یزدان یکیست
خویش به مقیاس خود ، ضرب زدی خوب و بد
جمله ز خوب آمدیم ، خوب و بد ای جان یکیست
ترس من و ترس تو، قصه آب است و ظرف
ظرف رها چون کنی ، حال هراسان یکیست
داد به هر سو بری ،شکوه پراکندنست
هر طرفی ملک اوست ، پادشه جان یکیست
ار شوی ایوب ِ صبر ، ور چو خلیلش به جبر
راه فراوان کنی، نقطه ایمان یکیست
لیلی و مجنون یکیست ، خسرو و شیرین یکیست
"عاشق و معشوق و عشق ، دین و دل و جان یکیست"
هرچه ز زیبا و زشت ،یک بــُوَد اندر سرشت

چون که به وحدت رسی ، عنصر آنان یکیست
سود و ضرر را بنه ،هر دو غبار دلست
نیک ببین نزد آب ، گوهر و مرجان یکیست
فرد فراوان شدست ،هرکه پی خویش خود
صورت اگر شد کرور ، قصه انسان یکیست
در دل این شعراگر ، گفته پراکنده است چون ره معنی زنی ،مطلب و عنوان یکیست
گر تو رضا هم شوی ، راز نیاید به گفت
خویش پریشان مکن،گفته و پنهان یکیست

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد