تووت فرنگی
4th May 2011, 07:42 PM
از سرکه ی
باغ انگور
مست باشم اگر بهتر است
می ترسم از هجوم سایه ی تنهایی
هوش از سرم نمی رود آخر
بدین شراب خیالی
سیاه چاله ی نمورِ دل زخمی ام
پر است از غبار تنهایی
دهان بگشای توای خلوت نیمه شب
دهان بگشای
چرا به زندانم چرا ؟
نمی دانی؟
دلم را به جمع تو پیوند زد زمانه ی نامرد
گرفت پیوند مهربان مرا به ترفندی
تو رفتی و زندان شد آشیانه ی ما
نمی پرم دگر از هوای شیدایی
شکسته بال و پرم ,ز یاد رفته نغمه ی ما
می ترسم از هجوم سایه ی تنهایی
باغ انگور
مست باشم اگر بهتر است
می ترسم از هجوم سایه ی تنهایی
هوش از سرم نمی رود آخر
بدین شراب خیالی
سیاه چاله ی نمورِ دل زخمی ام
پر است از غبار تنهایی
دهان بگشای توای خلوت نیمه شب
دهان بگشای
چرا به زندانم چرا ؟
نمی دانی؟
دلم را به جمع تو پیوند زد زمانه ی نامرد
گرفت پیوند مهربان مرا به ترفندی
تو رفتی و زندان شد آشیانه ی ما
نمی پرم دگر از هوای شیدایی
شکسته بال و پرم ,ز یاد رفته نغمه ی ما
می ترسم از هجوم سایه ی تنهایی