تووت فرنگی
4th May 2011, 07:36 PM
چشمهای آلوده ی عشق را
به جرم محبت
دار می زنند
و من نیز
طناب شماتت را حس می کنم
آنگاه
که ناخوداگاه ذهنم به پنجره ی بسته می خورد
و آواری از شقاوت
بالهای شکسته ام را
سنگین می کند
صدای وحشی عشق
طناب دار
و سکوت فاحش غم
تابوتی شیشه ای است
به جرم محبت
دار می زنند
و من نیز
طناب شماتت را حس می کنم
آنگاه
که ناخوداگاه ذهنم به پنجره ی بسته می خورد
و آواری از شقاوت
بالهای شکسته ام را
سنگین می کند
صدای وحشی عشق
طناب دار
و سکوت فاحش غم
تابوتی شیشه ای است