PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آموزشی نیکولاوس کوپرنیک



masihnabizadeh
25th April 2011, 03:56 PM
عمویش که یکی از کشیشان بزرگ بود او را برای تحصیل به دانشگاه کراکووی فرستاد. کوپرنیک در 23 سالگی برای تحصیل در رشته طب به دانشگاه پادو وارد شد و ضمنا در دانشگاه بولونی تحصیل نجوم (http://www.blogsky.com/cp/weblog/mavara-index.php?page=%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85) می‌کرد، طولی نکشید که در اثر بروز استعداد خویش یک کرسی تدریس ریاضیات (http://www.blogsky.com/cp/weblog/mavara-index.php?page=%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B6%DB%8C%D8%A 7%D8%AA) را بدست آورد.

کوپرنیک در سن 25 سالگی به شهر رم آمد، او در دانشگاه رم استاد اخترشناسی شد و به شاگرادنش علوم آسمان شناسی نقل شده از دورانهای پیشین را که اختر شناس یونانی بطلمیوس حدود 1370 سال قبل از زمان او بنیان نهاده بود تدریس می‌کرد. او در سال 1501 پس از چند سال تحقیق در ایتالیا (http://www.blogsky.com/cp/weblog/mavara-index.php?page=%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8 C%D8%A7) به وطن خود بازگشت و در آنجا به عنوان متولی کلیسای جامع شهر فرائن بورگ در پروسیا و دبیر و مشاور عمویش در منطقه ارم لند بکار پرداخت. او به عنوان کشیش کلیسای شهر مراسم مذهبی را رهبری می‌کرد و به عنوان پزشک به معالجه بیماران می‌پرداخت. کوپرنیک در 24 مه سال 1543 وفات یافت.
در تصویر بطلمیوس از نظام عالم زمین مرکز عالم است و سیارات هر یک در دایره‌ای که شعاع آن فاصله سیاره (http://www.blogsky.com/cp/weblog/mavara-index.php?page=%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D9%87) تا زمین است به گرد زمین می‌چرخند. این نظریه پاکیزه و مرتب بود و می‌شد از آن برای محاسبات مداری سیاره‌ها نیز استفاده کرد. اما هر چه که بود نظریه‌ای غلط بود و باید 1700 سال می‌گذشت و مشاهدات نجومی با دقت کافی امکان پذیر و انجام می‌شد تا زمینه به زیر سؤال رفتن آن فراهم می‌گردید. آغازگر انقلاب علمی که سرانجام علم یونان را از تخت به زیر کشید نیکولاس کوپرنیک بود که با کار خود انسان اندیشگر را در مسیر خلاقیت بهتری قرار داد.

بر اساس نظریه بطلمیوس عالم از شرق به غرب به دور زمین می‌گردد، ولی کوپرنیک خود از آنچه که درس می‌داد ناراضی بود. بسیاری از چیزهایی که او مشاهده کرده بود با این فرضیه قابل توجیه و بیان نبود و خود فرضیه نیز دارای تضادها و تناقضهایی بود. مثلا چرا ستارگان (http://www.blogsky.com/cp/weblog/mavara-index.php?page=%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87) در مقایسه با ماه سریعتر حرکت می‌کردند تا در مقایسه با خورشید (http://www.blogsky.com/cp/weblog/mavara-index.php?page=%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%A F)؟ به همین جهت تصمیم گرفت کرسی استادی خود در دانشگاه را ترک کند تا بتواند عمیقتر و اصولی‌تر به پژوهش در دانش اختر شناسی بپردازد. به عنوان مخترع یک سیستم جدید سد بندی و ذخیره آب با یک آسیای آبران اختراع کرد که بوسیله آن آب آشامیدنی از یک رودخانه که در فاصله 3 کیلومتری قرار داشت به داخل شهر هدایت می‌شد و بالاخره به عنوان ریاضیدان و حسابدار یک روش پولی سکه‌ای جدید برای پروسیای غربی و پادشاهی لهستان بنا نهاد.

از آنجایی که نخستین تلسکوپ (http://www.blogsky.com/cp/weblog/mavara-index.php?page=%D8%AA%D9%84%D8%B3%DA%A9%D9%88%D9%B E) سالها پس از مرگ او اختراع شد، مجبور بود برای پژوهش در زمینه حرکات اجرام آسمانی (http://www.blogsky.com/cp/weblog/mavara-index.php?page=%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D9%85+%D8% A2%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C) تنها به چشمان خود متکی باشد. او برای اینکار دستور داد در اتاق مطالعه‌اش در برج کلیسا شکافهایی در سقف ایجاد کنند او می‌توانست شبها مشاهده کند که ستارگان چگونه بر فراز این شکافها عبور می‌کنند. وی در سال 1507 دریافت که اگر بجای زمین (http://www.blogsky.com/cp/weblog/mavara-index.php?page=%DA%A9%D8%B1%D9%87+%D8%B2%D9%85%DB% 8C%D9%86) ، خورشید (http://www.blogsky.com/cp/weblog/mavara-index.php?page=%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%A F) مرکز عالم فرض شود جداول نجومی موقعیت مکانی سیارات با دقت بس بهتری قابل محاسبه است.


ترتیب جدیدی که کوپرنیک برای موقعیت سیارات بر پایه افزایش فاصله آنها تا خورشید در نظر گرفت – یعنی ترتیب: عطارد (http://www.blogsky.com/cp/weblog/mavara-index.php?page=%D8%B9%D8%B7%D8%A7%D8%B1%D8%AF) ، زهره ، زمین ، ماه ، مریخ ، مشتری و زحل جای ترتیب قبلی در نظریه زمین مرکزی را گرفت. بنابر اصل پیشنهادی کوپرنیک چنانچه مدار گردش زمین به دور خورشید از مدارات مشتری و زحل تنگتر باشد زمین متناوبا‌ از آنها پیش افتاده ، سبب می‌شود آن دو در آسمان شب در حال چرخش در جهت معکوس به نظر آیند. دیگر اینکه پدیده تقدیم اعتدالین را اینک می‌شد با فرض تکان خوردن زمین (لرزش خفیف شبیه لرزش ژله) حین چرخش به دور محور خود توضیح داد.

اعتدالین به هنگام عبور خورشید از صفحه مدار بر استوای زمین رخ می‌دهند و برابری طول شب و روز در سراسر کره زمین را سبب می‌شوند اعتدال بهاری حوالی اول فروردین ماه و اعتدال پاییزی در حوالی آخر شهریور رخ می‌دهد، مشکل در آن زمان این بود که اعتدالین هر سال اندکی زودتر رخ می‌دادند و نظریه قدیمی بطلمیوس قادر به توضیح آن رویداد نبود. پیدایش فصول سال نیز اگر زمین در سال یکبار به دور خورشید می‌چرخید و محور آن با راستای قرار گرفتن خورشید زاویه می‌ساخت، بهتر قابل توضیح بود.


کوپرنیک ثابت کرد که در حقیقت این خورشید است که در مرکز جهان ما قرار دارد و زمین – مانند معدودی از اجرام آسمانی (http://www.blogsky.com/cp/weblog/mavara-index.php?page=%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D9%85+%D8% A2%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C) بزرگ دیگر که او مشاهده کرده بود، به دور خورشید در گردش است. او این سیاره‌ها را پلانت نامید که از واژه‌ای یونانی به معنای مهاجر گرفته شده است و شامل سیاراتی است که پیش از این ذکر شد. کوپرنیک درباره ماه فرضیه بطلمیوس را تأیید می‌کرد و به این باور بود که ماه واقعا‌ به دور زمین می‌چرخد، در حالیکه زمین به دور خورشید می‌گردد و ماه به عنوان قمر زمین به همراه آن به دور خورشید می‌گردد.
کوپرنیک تقریبا‌ چهل سال برای تکمیل پژوهشهای اختر شناسی خود وقت صرف کرد، با پایان یافتن پژوهشها ثابت کرد که تصویر جهانی بطلمیوس اشتباه است، خورشید و سایر ستارگان فقط در ظاهر به دور زمین می‌گردند. کوپرنیک تا اواخر عمر خود از چاپ کامل نظرات خارق العاده خویش خودداری کرد و تنها در سال 1543 بود که گفتار درباره چرخش کرات سماوی او انتشار یافت. افکار آماده در کتاب کوپرنیک بنیادی‌تر از آن بود که بتوان آنها را جدی گرفت، یک نسخه چاپ شده از آثارش درست قبل از مرگ در بستر بیماری بدست او رسید.

چون او در این آزمایش بیش از 70 سال سن داشت و مفلوج و تقریبا نابینا بود، بعید به نظر می‌رسید که موفق به دیدن این اثر بزرگ چاپی شده باشد، اثری که او برای خلق و ایجاد آن تمام عمرش را صرف کرده بود. چند روز پس از انتشار کتابش بدون آنکه بداند چه خدمت ارزنده‌ای به جهان بشریت کرده ، دار فانی را وداع گفت. سرانجام پس از گذشت 150 سال از مرگش دانشمندان (http://www.blogsky.com/cp/weblog/mavara-index.php?page=%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%85%D9%8 6%D8%AF%D8%A7%D9%86) اندیشه‌های او را پذیرفتند. کوپرنیک امروزه بیش از چهار سده پس از مرگش ، یکی از بزرگترینها در قلمرو دانش به شمار می‌رود.
http://www.uc-njavan.ir/images/1x2hvzdnmpsixgb7vmxc.jpg
تصویری از مدلی که کوپرنیک ارائه داد.

میلاد جان جانی گودرزی
29th May 2011, 05:49 PM
زمین شناسی نفت

آشنایی با سازند های نفتی ایران

سازند(تشکیلات):
به مجموعه ی رسوبات سنگ شده ای گفته می شود که برخی از ویژگی های آن ها مانند سن، نوع فسیل، جنس، پیوستگی(قطع شدگی در آن دیده نشود و گسلی آن را قطع نکرده باشد)، ضخامت، رنگ و .... تا حدودی مشترک است. در این میان سن و نوع فسیل سازند از اهمیت بیشتری برخوردار است. ممکن است برخی از این ویژگی ها در یک سازند مشترک نباشد. به طور مثال سازند آسماری در میدان اهواز و مارون دارای ضخامت های متفاوتی است. اما به دلیل آن که سایر ویژگی های سازند همچنان در میدان های مختلف یکسان است، آن را یک سازند واحد می شناسند.
یک سازند ممکن است از یک یا چند لایه ی رسوبی تشکیل شده باشد. البته لایه های یک سازند کاملاً به هم پیوسته هستند.
▪ برون زد(out crops):
بخشی از سازند که به سطح زمین رسیده و بدون حفاری امکان دسترسی مستقیم به آن وجود دارد.
▪ نمونه گیری یا مقطع گیری(type section):
بهترین محلی که می توان برون زد یک سازند را مورد مطالعه قرار داد، به طوری که نمونه بدست آمده تقریباً می تواند تمامی خصوصیات آن سازند را نشان دهد.
▪ مخزن:
به بخش هایی از یک سازند که دارای نفت یا گاز باشد و تغییرات فشار قابل توجهی نداشته باشند، مخزن نفت یا گاز گفته می شود. بنابراین ممکن است یک سازند دارای چندین مخزن باشد.
▪ سیستم نفتی:
به مجموعه ی سنگ منشأ، سنگ مخزن و پوش سنگ یک سیستم نفتی می گویند.
▪ میدان:
به مجموعه ی یک یا چند مخزن نفت که دارای ساختار (ساختار تله نفتی) مشابهی باشند، یک میدان نفتی می گویند.
▪ حوضه:
به مجموعه ی یک یا چند میدان نفتی که خصوصیات چینه شناسی یکسانی داشته باشند، حوضه نفتی می گویند. هر حوضه شامل چند سیستم نفتی است.
● سن های زمین شناسی
سن های زمین شناسی شامل ۵ دوره است که به ترتیب از قدیم به جوان عبارتند از:
۱) پری کابرین : بیش از ۵۶۰ میلیون سال پیش
۲) پالئوزوئیک : ۲۴۵ ۵۶۰ میلیون سال پیش
۳) مزوزوئیک : ۶۵ ۲۴۵ میلیون سال پیش
۴) سنوزوئیک که شامل ۲ دوره است:
۴ ۱) ترشیاری: ۲ ۶۵ میلیون سال پیش
۴ ۲) کواترنری: از ۲ میلیون سال پیش تا کنون
● زمین شناسی نفت ایران
در ایران سه منطقه نفتی برای مطالعه سازندهای نفتی وجود دارد که شامل منطقه زاگرس منطقه ایران مرکزی و منطقه کَُپه داغ است. منطقه یا حوضه زاگرس در ایران از شمال غربی تا جنوب شرقی امتداد دارد و در واقع جهت کشیدگی رشته کوه زاگرس است. حوضه ایران مرکزی ، فارس و شمال بندرعباس و حوالی آن را شامل می شود و حوضه ایران شمالی یا همان حوضه کُپه داغ ، شامل شرق گرگان و شمال شرق ایران است. (البته این نکته را باید یاد آور شد که در این مقاله تنها سازندهای مهم نفتی معرفی می شوند)
نکته ی مهم دیگری که می تواند مورد توجه کارشناسان و خبرنگاران علاقه مند قرار گیرد، ترتیب قرارگیری و سن سازند هاست. ترتیب قرارگیری و معرفی سازند ها در این مقاله ازسازند های مسن تر و عمیق تر به سازند های جدیدتر است.
● حوضه ی زاگرس و ایران مرکزی
▪ سازند های مخزنی حوضه ی زاگرس و ایران مرکزی
ـ سازند فراقون:
این سازند در جنوب ایران، در زردکوه و کوه دنا ، با ۲ نوع جنس ماسه سنگی در قسمت پایین آن و کربناته در قسمت بالایی دیده می شود. محل مقطع گیری (نمونه گیری) (Type section) آن کوه فراقون در شمال بندرعباس است که محل برون زد این سازند است. این سازند مخزنی در میدان های گازی پارس(شمالی و جنوبی) دیده می شود.
ـ سازند دالان:
این سازند در «چاه دالان ۱» حدود ۱۱۰ کیلومتری جنوب و جنوب غرب شیراز مورد مطالعه قرار گرفته است و شامل سه بخش است که جنس بخش های بالایی و پایینی آن کربناته و بخش میانی آن از رسوبات حاصل از تبخیر (تبخیری) است. در حال حاضر گاز مخزن دالان در میادین پارس، نار، کنگان، آغار و سمند مورد بهره برداری قرار می گیرد.
ـ سازند کنگان:
ضخامت این سازند در برون زد جنوب فارس ۱۴۰ متر است. جنس این سازند از آهک دولومیتی است. در حال حاضر از گاز این سازند مخزنی در میادین پارس و کوه موند بهره برداری می شود.
ـ سازند سورمه:
سازند سورمه در استان فارس، شمال خوزستان و شمال شرق لرستان گسترش داشته است و بهترین برون زد آن در استان فارس است. جنس این سازند از سنگ آهک ودولومیت است. از نفت و گاز این سازندها در میادین سرو (جزیره قشم) و کوه موند برداشت می شود.
ـ سازند فهلیان:
محل نمونه گیری این سازند در استان فارس است. جنس آن سنگ آهک است. این سازند مخزن میادین نزدیک جزیره خارک را تشکیل می دهد که این میادین شامل: درود (نزدیک خارک)، سروش (غرب خارک) و دارخوین (نزدیک آبادان) است.
ـ سازند گرو:
جنس این سازند از آهک و شیل تشکیل شده است. این سازند در میدان امام حسن مخزن کوچک گازی را ایجاد کرده است.
ـ توجه: شیل به رسوبات ریزدانه ای گفته می شود که به صورت لایه های بسیار نازک روی هم قرار گرفته اند. تخلخل این نوع سنگ بالاست، اما دارای تراوایی کمی است. از این رو شیل ها از خاصیت مخزنی سنگ می کاهند و عمدتاً کارکرد سنگ منشأ یا سنگ پوش را دارند.
ـ سازند داریان:
مقطع نمونه گیری این سازند در استان فارس است و جنس بخش اعظم آن سنگ آهک است. این سازند در تمام جنوب و غرب کشور به غیر از جنوب لرستان گسترش یافته است و در میدان کوه ریگ دارای ظرفیت مخزنی محدودی است.
ـ سازند سروک:
محل الگوی سازند سروک در گروه بنگستان در شمال خوزستان است. جنس این سازند آهکی است و دارای تخلخل عمده ای از نوع شکستگی است. میدان مهم گازی این مخزن شامل میادین بی بی حکیمه، دال پری و کوه موند است و میدان های مهم نفتی این مخزن شامل میادین: اهواز، بی بی حکیمه، کیلورکریم، سروستان و سیاه مکان است.
ـ سازند ایلام:
محل الگوی این سازند در ایلام است. جنس آن آهکی و شیلی است و تخلخل مفید و مهم این سازند از نو شکستگی است. این سازند دارای ذخایر فرعی و کوچک نفتی در میادین آب تیمور، اهواز، امام حسن، منصوری و دارخوین و هم چنین دارای ذخایر گاز در میدان هلوش است.
ـسازند آسماری:
سازند آسماری غنی ترین مخزن نفتی ایران و خاورمیانه و یکی از غنی ترین مخازن کربناته جهان است. این سنگ مخزن ذخایر نفتی و گازی ۶۲ میدان نفتی را تامین می کند که از میان آنها ۱۴ ابرمیدان و ۱۲ میدان عظیم در رده بندی جهانی طبقه بندی شده اند.این سازند به سمت جنوب غربی و به طرف دهانه خلیج فارس، کمی ماسه ای می شود که به آن ماسه های اهواز گویند؛ به طوری که در میادینی مانند پازنان، اهواز، مارون، منصوری و ... بخش ماسه ای اهواز حدود یک سوم تا یک چهارم ضخامت کل سازند را در بر می گیرد. بخش ماسه سنگی اهواز در مخازن آسماری موجب افزایش کیفیت مخزن و ضریب بازیافت می شود. این مخزن در شمال غرب لرستان از بخش رسوبات تبخیری کلهر تشکیل شده است. بخش اعظم تخلخل و تراوایی این سازند مربوط به تخلخل حاصل از شکستگی است.
● سنگ منشا های حوضه زاگرس و ایران مرکزی
نفت مخازن نفتی در حوضه ی زاگرس و ایران مرکزی از سنگ منشأهایی تامین می شود که در ادامه به ترتیب سنی به آن ها اشاره می شود:
▪ سازند سرگلو:
این سازند در شمال شرقی عراق، لرستان و خوزستان گسترش دارد. جنس این سازند از دولومیت و رسوبات تبخیری و کمی آهک تشکیل یافته است.
▪ سازند گرو:
مقطع الگوی این سازند در تنگ گَرو در کبیرکوه لرستان است که از جنس آهک و شیل و رسوبات ریزدانه تشکیل شده است. این سازند تا شمال فارس ادامه دارد. سازند گرو در نفت آسماری و سازندهای گروه بنگستان (کژدمی، سروک، سورگاه، ایلام) مشارکت داشته است.
▪ سازند کژدمی(مهم ترین سازند سنگ منشأ):
جنس سازند کژدمی از مارل و آهک رسی و شیلی است. این سازند دارای قابلیت تولید نفت به مقدار قابل توجهی در لرستان و خوزستان بوده و تحقیقات نشان می دهد نفت بیشتر مخازن این مناطق از این سنگ منشأ تامین شده است و مهمترین سنگ منشا ایران است.
▪ سازند گورپی:
محل الگوی این سازند در لرستان است و جنس آن مارل و آهک شیلی است. این سازند در لرستان شامل ۲ بخش از جنس کربناته شامل سنگ آهک امام حسن (که دارای خواص سنگ مخزن است) و سنگ آهک لوفا است. این سازند تنها در شمال فارس و شمال شرقی فروافتادگی دزفول، مشارکت مختصری در تشکیل نفت دارد.
▪ سازند پابده:
جنس این سازند عمدتا از جلبک های دریایی تشکیل شده است. این سازند در لرستان و خوزستان به پختگی لازم برای تشکیل نفت گاز نرسیده است و تنها قسمت های شمال شرقی فروافتادگی دزفول(یک فروافتادگی است که در قسمت شمال غرب گسل قطر – کازرون قرار دارد) به تولید نفت رسیده است.
● پوش سنگ های حوضه زاگرس و ایران مرکزی
هم چنین برای این که نفت درون مخازن نگه داشته شود نیاز به یک سد در مقابل حرکت دارد. سنگی که این عمل را انجام می دهد، پوش سنگ (Cap rock) یا (Seal Rock) می گویند. این پوش سنگ هاعبارتند از:
▪ سازند دشتک:
جنس این سازند از درلومیت و شیل و رسوبات تبخیری است و روی سازندهای مخزنی دالان و کنگان قرار گرفته است.
▪ سازند کنگان:
این سازند در میدان گازی کنگان از دولومیت و شیل تشکیل شده است و در جنوب ایران و خلیج فارس پوش سنگ مناسبی را ایجاد کرده است.
▪ سازند هیث:
این سازند از دو لومیت و رسوبات تبخیری تشکیل شده است که مخازن گازی سورمه را می پوشاند.
▪ سازند گدوان:
مقطع الگوی این سازند در استان فارس قرار دارد و جنس آن از آهک و مارل و شیل است و پوش سنگ میادین نفتی دورود و فروزان را تشکیل می دهد.
▪ سازند گچساران(مهم ترین سازند پوش سنگ):
جنس این سازند بیشتر از رسوبات تبخیری است که بهترین گسترش آن در میدان نفتی گچساران است. مهم ترین اهمیت آن پوش سنگ بودن این سازند برای سنگ مخزن آسماری است به علت شکل پذیری خوب و تراوایی کم یک پوش سنگ بسیار خوب را به وجود آورده است.
● حوضه ی کپه داغ
حوضه ی نفتی دیگر مورد مطالعه حوضه ی کپه داغ در شرق گرگان و شمال شرق ایران است که دارای سیستم های نفتی مختلفی شامل پوش سنگ ، سنگ مخزن و سنگ منشأ می باشد.
▪ سنگ های منشأ نفت در حوضه ی کپه داغ
ـ سازند چمن بید:
این سازند در میدان عظیم گازی خانگیران، اصلی ترین سنگ منشأ است. جنس این سازند از آهک های سیاه تشکیل شده است و در شرق گرگان مهم ترین و اصلی ترین واحد منشأ نفت و گاز را تشکیل می دهد.
ـ سازند سنگانه:
این سازند دارای ظرفیت نفت زایی کمی در غرب کپه داغ است اما در شرق کپه داغ دارای ظرفیت نفت زایی خوبی بوده و از شیل های سیاه رنگ تشکیل شده است.
ـ سازند سرچشمه:
جنس این سازند کربناته است. این سازند در غرب کپه داغ توانسته سنگ منشأ مخازن کوچک محلی باشد.
ـ سازند باش کلاته:
جنس این سازند از شیل های خاکستری و سیاه است. این سازند ظرفیت نفت زایی قابل توجهی نداشته و می تواند به عنوان یک منبع فرعی وضمیمه به سازند چمن بید در نظر گرفته شود.
ـ سازند شمشک:
در غرب کپه داغ از دومقطع شیل و ماسه سنگ تشکیل شده است. این سازند از جهت تشکیل ذغال بسیار مهم است و بخش اعظم ذغال سنگ ایران را تامین می کند البته قسمت شیلی این سازند ظرفیت نفت زایی لازم را داشته است.
ـ سازند مبارک:
جنس این سازند از شیل های سیاه رنگ و شیل های آهکی است. این سازند به بلوغ تشکیل نفت رسیده و توانسته است نفت تولید کند.
● سنگ های مخزن و پوش سنگ ها در حوضه ی کپه داغ
ارزیابی سنگ های مخزن در حوضه ی کپه داغ بر اساس بررسی های دقیق دستگاهی تخلخل و تراوایی صورت نگرفته است، بلکه بر مبنای بررسی های صحرایی و مطالعه مقاطع نازک (مقاطع نازک در واقع نمونه گرفته شده از سنگ یک سازند است که آن را به مقاطع بسیار نازک تبدیل کرده تا در زیر میکروسکوپ قابل مطالعه باشند) استوار می باشد. سنگ های مخزن و پوش سنگ آن ها در منطقه به دو گروه سنگ مخزن های مربوط به دوران مزوزئیک (mesozoic) است که احتمالا در تمام حوضه کپه داغ گسترش و توسعه یافته اند و دیگری سنگ مخزن های دوران پالئوزویک (paleozoic) است که تنها در محدوده ی جنوب غرب کپه داغ شناسایی شده اند.
▪ گروه اول (گروه مخزنی مزوزئیک و پوش سنگ های آن)
ـ سازند مزدوران:
سنگ مخزن اصلی در منطقه ی کپه داغ است. قسمت های مارل و شیلی و تبخیری شوریجه، پوشش مناسبی برای مخازن مزدوران در خانگیران فراهم کرده است.
ـ سازند شوریجه:
ماسه سنگ قسمت زیرین سازند شوریجه مخزن اصلی میدان گازی خانگیران را تشکیل می دهد و در حال حاضر در حال بهره دهی است. این سازند از بالا و پایین بین ۲ لایه ی غیر قابل نفوذ قرمز رنگ قرار گرفته است.
ـ سازند تیرگان:
جنس این سازند از آهک است و در صورت داشتن ضخامت کافی، از ظرفیت مخزنی مناسب برخوردار است. پوش سنگ این سازند، سازند سرچشمه است.
ـ سازند شمشک:
جنس این سازند از شیل و ماسه است. طبقات ضخیم ماسه سنگی می تواند نقش مخزن را در این سازند ایفا کنند وطبقات شیلی نیز نقش پوش سنگ و سنگ منشأ را در این سازند بازی می کنند. این سازند در قسمت جنوب غربی حوضه کپه داغ دارای تخلخل بیشتری است.
▪ گروه دوم (گروه مخزنی پالئوزویک و پوش سنگ های آن)
این سازند ها بر اساس شواهد صحرایی و سنگ شناسی از ظرفیت بالقوه ای جهت تشکیل مخازن هیدروکربوری برخوردار و برای ارزشیابی مناسبند و تنها در قسمت جنوب منطقه کپه داغ گسترش دارند.
ـ سازند خوش ییلاق:
جنس این سازند از شیل و آهک است که بخش آهکی می تواند به عنوان سنگ مخزن عمل کند و بخش های شیلی هم به عنوان سنگ منشأ این مخازن عمل می کنند، لایه های شیلی قسمت زیرین سازند مبارک نیز پوش سنگ این مخازن است.
ـ سازند مبارک:
از نظر جنس بخش بالایی این سازند کربناته است و سنگ مخزن اصلی دوران پالئوزویک را تشکیل می دهد. شیل های قرمز رنگ که به سرخ شیل معروفند پوشش لازم برای این مخزن را فراهم می کنند.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد