Rez@ee
20th April 2011, 08:55 AM
پيامبري از کنار خانه ما رد شد
باران گرفت
مادرم گفت :"چه باراني مي آيد"
پدرم گفت:"بهار است"
و ما نميدانستيم باران و بهار نام ديگر آن پيامبر است
http://www.iranstars.net/darham/images/30htan7vdhkw49bvttjr.jpg (http://shervin8060.persiangig.com/DARHAM.htm)
پيامبري از کنار خانه ي ما رد شد
لباسهاي ما خاکي بود
او خاک روي لباسمان را به اشارتي تکانيد.
لباس ما از جنس ابريشم و نور شد و ما قلبمان را از زير لباسمان ديديم
http://www.iranstars.net/darham/images/f9rwn0ogrsk6j20lwspf.jpg (http://shervin8060.persiangig.com/DARHAM.htm)
پيامبري از کنار خانه ما رد شد
آسمان حياط ما پر از عادت و دود بود
پيامبر ،کنارشان زد
خورشيد را نشانمان داد و تکه اي از آن را در دستهايمان گذاشت
http://www.iranstars.net/darham/images/vh2ahykz9b8osoemyker.jpg (http://shervin8060.persiangig.com/DARHAM.htm)
پيامبري از کنار خانه ما رد شد
و ناگهان هزار گنجشک عاشق از سر انگشتهاي درخت کوچک باغچه روييدند
و ما به ياد آورديم که با درخت و پرنده نسبت داريم
http://www.iranstars.net/darham/images/vwjx2uirnoctn008bpxa.jpg (http://shervin8060.persiangig.com/DARHAM.htm)
پيامبري از کنار خانه ما رد شد
ما هزار در بسته داشتيم و هزار قفل بي کليد
پيامبر کليدي برايمان آورد
اما نام او را که برديم ، قفل ها بي رخصت کليد باز شدند
http://www.iranstars.net/darham/images/7uq5kghi76n3bj6y6ro.jpg (http://shervin8060.persiangig.com/DARHAM.htm)
من به خدا گفتم: "امروز پيامبري از کنار خانه ما رد شد
امروز انگار اينجا بهشت است
خداگفت: " کاش ميدانستي هر روز پيامبري از کنار خانه تان ميگذرد
و کاش ميدانستي بهشت همان قلب توست
باران گرفت
مادرم گفت :"چه باراني مي آيد"
پدرم گفت:"بهار است"
و ما نميدانستيم باران و بهار نام ديگر آن پيامبر است
http://www.iranstars.net/darham/images/30htan7vdhkw49bvttjr.jpg (http://shervin8060.persiangig.com/DARHAM.htm)
پيامبري از کنار خانه ي ما رد شد
لباسهاي ما خاکي بود
او خاک روي لباسمان را به اشارتي تکانيد.
لباس ما از جنس ابريشم و نور شد و ما قلبمان را از زير لباسمان ديديم
http://www.iranstars.net/darham/images/f9rwn0ogrsk6j20lwspf.jpg (http://shervin8060.persiangig.com/DARHAM.htm)
پيامبري از کنار خانه ما رد شد
آسمان حياط ما پر از عادت و دود بود
پيامبر ،کنارشان زد
خورشيد را نشانمان داد و تکه اي از آن را در دستهايمان گذاشت
http://www.iranstars.net/darham/images/vh2ahykz9b8osoemyker.jpg (http://shervin8060.persiangig.com/DARHAM.htm)
پيامبري از کنار خانه ما رد شد
و ناگهان هزار گنجشک عاشق از سر انگشتهاي درخت کوچک باغچه روييدند
و ما به ياد آورديم که با درخت و پرنده نسبت داريم
http://www.iranstars.net/darham/images/vwjx2uirnoctn008bpxa.jpg (http://shervin8060.persiangig.com/DARHAM.htm)
پيامبري از کنار خانه ما رد شد
ما هزار در بسته داشتيم و هزار قفل بي کليد
پيامبر کليدي برايمان آورد
اما نام او را که برديم ، قفل ها بي رخصت کليد باز شدند
http://www.iranstars.net/darham/images/7uq5kghi76n3bj6y6ro.jpg (http://shervin8060.persiangig.com/DARHAM.htm)
من به خدا گفتم: "امروز پيامبري از کنار خانه ما رد شد
امروز انگار اينجا بهشت است
خداگفت: " کاش ميدانستي هر روز پيامبري از کنار خانه تان ميگذرد
و کاش ميدانستي بهشت همان قلب توست