PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : هرکس را به خود علاقه مند سازید



نارون1
18th April 2011, 09:00 AM
1- قانون پیوند
اگر لحظات خوش خود را در کنار فردی سپری کنید ، چنانچه وی را مجددا ببینید این خاطرات خوش در شما تداعی می شود . برای مثال اگر ایام خوش تعطیلات خود را در کنار فردی سپری کنید احساسات خوشی که در آن دوران تجربه نموده اید با او پیوند خورده و از این رو بیشتر به وی علاقه مند می شوید . از طرفی تحقیقات نشان می دهند هنگامی که برای مثال به دل درد مبتلا می شوید افرادی که در پیرامون شما هستند به طور ناخواسته قربانی این مسئله شده و شما کمتر به آنها علاقه می یابید . بنابراین چنانچه مایلید که مورد توجه کسی قرار گیرید سعی کنید هنگامی با وی روبرو شوید که خوشحال بوده یا به واسطه چیزی ذوق زده باشد .زیرا این احساسات با شما پیوند خورده و شخص از آن پس احساسات مساعدی نسبت به شما خواهد یافت .

2- حضور مکرر
این عقیده عمومی که " اگر بیش از حد در کنار فردی باشید از چشم وی خواهید افتاد " صحت ندارد و حقیقت عکس آن است . مطالعات بی شماری بیانگر آن است که هرچه بیشتر با فردی در ارتباط باشید وی بیشتر به شما علاقه می یابد .
بنابر تحقیقات مورلند و زایونک ، قرار گرفتن در معرض هر محرکی – و در اینجا یک فرد – منجر به لذت و علاقه بیشتر به آن می گردد ( البته در صورتی که تاثیر ابتدایی آن منفی نباشد ) .
تنها با حضور بیشتر در کنار یک شخص می توانید توجه و علاقه او را به خود جلب کنید . بعضی اوقات ما به اشتباه سعی می کنیم که زیاد با فرد مورد علاقه مان در تماس نباشیم اما این عمل تنها سبب می شود که روابطمان به خطر افتد .

3- رفتار متقابل
تحقیقات بی شماری موید این مطلب است که ما افرادی که به ما علاقه مندند بیشتر دوست داریم و هنگامی که تشخیص دهیم شخصی نظر مساعدی نسبت به ما دارد ناخودآگاه علاقه بیشتری نسبت به وی پیدا می کنیم .بنابراین چنانچه لازم است به فرد موردنظر خود خاطر نشان سازید که او ا دوست دارید و به وی احترام می گذارید .

4- تشابهات
این تصور که " افرادی که عقاید متضاد دارند به یکدیگر علاقه مندند می شوند " صحیح نیست . حقیقتا ما افرادی را بیشتر دوست داریم که عقایدی شبیه ما دارند . ممکن است شخص به واسطه تفاوتهایی که با ما دارد مورد توجه مان قرار گیرد اما شباهتها و وجوه مشترک است که سبب ایجاد علاقه متقابل می گردد .هنگامی که با فرد موردنظر صحبت می کنید از وجوه مشترکی صحبت می کنید که هردو از آن لذت می برید . این اصل از آنجا نشات می گیرد که همه می خواهیم کسی ما را درک کند و این خواسته نیرومند شخصیت انسان را رقم می زند .

5- چگونگی برانگیختن احساس
احساس فرد نسبت به شما تا حد زیادی بستگی به آنچه دارد که شما در وی ایجاد می کنید . ممکن است که تمام روز وقت خود را صرف آن کنید که شخصی را به خود علاقه مند سازید اما آنچه که مهم است این می باشد که هنگامی که وی در کنار شما شماست چه احساسی را در وی برمی انگیزید .آیا تا به حال توجه کرده اید که اگر اوقات خود را در کنار فردی که بی ریا و مهربان و خونگرم می باشد سپری کنید چقدر لذتبخش است ؟ .
اگر بتوانید احساس خوبی را در افراد ایجاد نمایید راه درازی را در محبوب ساختن خود در نظر دیگران پیموده اید .

6- هماهنگی
هماهنگی ، با ایجاد اعتماد پلی ارتباطی میان شما و فرد موردنظر وجود می آورد . هنگامی که دو فرد با یکدیگر انطباق و هماهنگی داشته باشند . مکالمه میان آن دو ساده تر و بهتر صورت می گیرد . همچنان که به فردی که دارای عقاید مشترکی با ما می باشد علاقه مند می شویم ، به طور ناخودآگاه فردی را که مانند ما به نظر می رسد نیز بیشتر دوست خواهیم داشت . مطلب فوق بدین معناست که اگر فردی حرکاتی شبیه به ما انجام دهد یا لغات و عباراتی شبیه به ما استفاده کند ، به سوی وی گرایش می یابیم .
- هماهنگی در ژست و حرکات : برای مثال اگر فردی دستش را در جیبش قرار داده شما هم همین کار را انجام دهید یا اگر حرکتی را با دستش انجام داد پس از مدتی بدون آنکه زیاد مشهود باشد همان حرکت را تکرار کنید .
- هماهنگی در صحبت : سعی کنید که آهنگ صحبت وی را تکرار کنید . اگر آرام صحبت می کند ، همانگونه صحبت کنید و اگر به سرعت سخن می گوید ، شما نیز سریع صحبت کنید .

7- از وی بخواهید که لطفی در حقتان انجام دهد
مطالعات در طبیعت انسان نشان می دهد که انسان پس از اینکه به یک فرد لطمه ای وارد می کند از وی بیشتر متنفر می شود . لطفا دقت کنید که مطلب فوق بدین معنا نیست که ما به شخصی که دوست نداریم لطمه وارد می سازیم ( اگرچه این مطلب می تواند صحت داشته باشد ) بلکه بدین معناست که هنگامی که به فردی به طور عمدی یا تصادفی لطمه ای وارد می سازیم ، به طور ناخودآگاه از وی متنفر می شویم و علت آن کاهش ناهمخوانی می باشد .
از طرف دیگر ، پس از اینکه در حق کسی لطفی انجام دهیم او را بیشتر دوست خواهیم داشت و احساسات مثبتی نسبت به وی در ما ایجاد می شود .
اگر بتوانید شخصی را برآن دارید که لطفی در حقتان انجام دهد احساسات مساعدی را در وی نسبت به خود ایجاد خواهید کرد ما اغلب برای اینکه شخصی را به خود علاقه مند کنیم سعی می کنیم که کارهای خوبی در حق وی انجام دهیم اما با وجودی که وی از مهربانی ما قدردانی می کند و ما را شخصی مهربان تشخیص می دهد اما چنین عملی باعث نمی شود که او ما را بیشتر دوست بدارد . این مهم زمانی تحقق می یابد که وی لطفی را در حق شما انجام دهد .

8- انسان جایزالخطاست
اگر مشاهده کنید فردی که به وی علاقه مندید عملی اشتباه و ناشیانه انجام می دهد او را بیشتر دوست خواهید داشت ( آرونسون ، ویلرمن ، فلوید ) . برخلاف باور عموم نشان دادن یک شخصیت کامل و مطمئن نتیجه بخش نخواهد بود و به ندرت سبب افزایش محبوبیت شما می شود . اگر می خواهید محبوبیت شما بیشتر شود هنگامی که عملی اشتباه انجام می دهید به خود لبخند بزنید . سعی نکنید که خطای خود را بپوشانید یا آن را انکار کنید . داشتن شخصیتی انتقادپذیر روشی فوق العاده برای محبوب ساختن خویش نزد دیگران است . اگر به دیگران نشان دهید که زیاد مغرور نیستید و باصطلاح متواضع هستید آنها خود را نزدیک تر به شما احساس می کنند .

9- طرز فکر مثبت
چنانکه پیش از این عنوان کردیم ، ما به افرادی که شبیه خودمان هستند علاقه مند هستیم . اما برای این قانون یک استثنا وجود دارد ، هیچ کس نمی خواهد در کنار فردی که عبوس ، ناراضی و بدبین است به سر برد . ما همگی افرادی را دوست داریم که نگرش مثبتی به رندگی دارند و از زندگی خود راضی هستند . چرا ؟ به این دلیل که همه ما به دنبال آن هستیم و چنین روحیه ای در افراد موجب می شود که ما بیشتر آنها را دوست بداریم .طرز فکر مثبت به زندگی مانند اعتماد به نفس نیرویی است که افراد را به سوی شما جذب می کند و ایشان را به شما علاقه مند می سازد . اما یک لحظه صبر کنید ! مگر نه اینکه دلسوختگان تمایل دارند در کنار افرادی مثل خود به سر برند ؟ در واقع این موضوع حقیقت دارد اما این عامل سبب نمی شود که به ایشان بیشتر علاقه مند شوند . انسانی که احساس دلشکستگی می کند دوست دارد با فردی دلشکسته مثل خود درددل کند اما به محض اینکه از وضعیت و روحیه مناسبی برخوردار شد وی را ترک خواهد گفت زیرا در واقع هیچ وقت به وی علاقه مند نبوده است ( حداقل برای این تشابه ) .

منبع : کتاب " روش های جذب و متقاعد کردن دیگران " - نویسنده : دکتر دیوید لیبرمن - مترجم : امیرحسن مکی

نارون1
18th April 2011, 09:17 AM
در عنوان 7 " کاهش ناهمخوانی ": ،
تئوری نا همخوانی شناختی که در اینجا عنوان شده است بیانگر این است که وقتی ما عملی انجام دهیم که ناسازگار با آنچه می باشد که در خود سراغ داریم ، احساس ناراحتی و عذاب وجدان به ما دست می دهد و از این رو برای کاهش تضاد دورنی ، اعمال خود را به گونه ای توجیه می کنیم تا با تصورات خویش مطابقت و همخوانی داشته باشد .

تضاد درونی که در اینجا ایجاد می شود این است که : " چرا چنین کاری در حق وی انجام دادم ؟ " و توجیه آن چنین است : " به علت اینکه من او را دوست ندارم و او لایق چنین عملی است . در غیر این صورت من فردی بی توجه و پلید خواهم بود ، در حالی که چنین نیست ."

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد