نارون1
15th April 2011, 11:22 AM
پیرمرد 92 ساله ای که سر و وضع مرتبی داشت در حال انتقال به خانه سالمندان بود . همسر 70 ساله اش به تازگی درگذشته بود و او مجبور بود خانه اش را ترک کند . پس از چند ساعت انتظار در سرسرای خانه سالمندان ، به او گفته شد که اتاقش حاضر است . پیرمرد لبخندی بر لب آورد . همین طور که عصا زنان به طرف آسانسور می رفت ، به او توضیح دادم که اتاقش خیلی کوچک است و به جای پرده ، روی پنجره هایش کاغذ چسبانده شده است .
پیرمرد مثل بچه ای که اسباب بازی تازه ای به او داده باشند با شوق و اشتیاق فراوان گفت : " خیلی دوستش دارم " .
به او گفتم : ولی شما هنوز اتاقتان را ندیده اید ، چند لحظه صبر کنید الان می رسیم . او گفت : به دیدن و ندیدن ربطی ندارد . شادی چیزی است که من از پیش انتخاب کرده ام . این که من اتاق را دوست داشته باشم یا نداشته باشم ، به مبلمان و دکور و ... بستگی ندارد بلکه به این بستگی که تصمیم بگیرم چطور به آن نگاه کنم . من پیش خودم تصمیم گرفته ام که اتاق را دوست داشته باشم . این تصمیمی است که هر روز صبح که از خواب بیدار می شوم می گیرم .من دو کار می توانم بکنم . یکی اینکه تمام روز را در رختخواب بمانم و مشکلات قسمتهای مختلف بدنم که دیگز کار نمی کنند را بمارم یا آنکه از جا برخیزم و به خاطر آن قسمتهایی که هنوز درست کار می کنند شکرگزار باشم .
هر روز ، هدیه ای است که به من داده می شود و تا وقتی که بتوانم چشمانم را باز کنم ، بر روی روز جدید و همه خاطرات خوشی که در طول زندگی داشته ام تمرکز خواهم کرد .
سن زیاد مثل یک حساب بانکی است ، انچه را که در طول زندگی دخیره کرده باشید می توانید بعدا برداشت کنید .پس هرچه می توانی شادی های زندگی ات را در حساب بانکی حافظه ات دخیره کن .
راهنمایی های ساده زیر را برای شاد بودن به خاطر بسپارید :
1- قلبتان را از نفرت و کینه خالی کنید .
2- ذعنتان را از نگرانی ها آزاد کنید .
3- ساده زندگی کنید .
4- بیشتر بخشنده باشید .
5- کمتر انتظار داشته باشید .
روز خوبی داشته باشید[khoobboodan]
پیرمرد مثل بچه ای که اسباب بازی تازه ای به او داده باشند با شوق و اشتیاق فراوان گفت : " خیلی دوستش دارم " .
به او گفتم : ولی شما هنوز اتاقتان را ندیده اید ، چند لحظه صبر کنید الان می رسیم . او گفت : به دیدن و ندیدن ربطی ندارد . شادی چیزی است که من از پیش انتخاب کرده ام . این که من اتاق را دوست داشته باشم یا نداشته باشم ، به مبلمان و دکور و ... بستگی ندارد بلکه به این بستگی که تصمیم بگیرم چطور به آن نگاه کنم . من پیش خودم تصمیم گرفته ام که اتاق را دوست داشته باشم . این تصمیمی است که هر روز صبح که از خواب بیدار می شوم می گیرم .من دو کار می توانم بکنم . یکی اینکه تمام روز را در رختخواب بمانم و مشکلات قسمتهای مختلف بدنم که دیگز کار نمی کنند را بمارم یا آنکه از جا برخیزم و به خاطر آن قسمتهایی که هنوز درست کار می کنند شکرگزار باشم .
هر روز ، هدیه ای است که به من داده می شود و تا وقتی که بتوانم چشمانم را باز کنم ، بر روی روز جدید و همه خاطرات خوشی که در طول زندگی داشته ام تمرکز خواهم کرد .
سن زیاد مثل یک حساب بانکی است ، انچه را که در طول زندگی دخیره کرده باشید می توانید بعدا برداشت کنید .پس هرچه می توانی شادی های زندگی ات را در حساب بانکی حافظه ات دخیره کن .
راهنمایی های ساده زیر را برای شاد بودن به خاطر بسپارید :
1- قلبتان را از نفرت و کینه خالی کنید .
2- ذعنتان را از نگرانی ها آزاد کنید .
3- ساده زندگی کنید .
4- بیشتر بخشنده باشید .
5- کمتر انتظار داشته باشید .
روز خوبی داشته باشید[khoobboodan]