ورود

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مجموعه ســروده ها و اشــعــار انـــقلــابــی



تووت فرنگی
15th April 2011, 04:17 AM
برخيز، که فجر انقلاب است امروز
بيگانه صفت، خانه خراب است امروز
هر توطئه و نقشه که دشمن بکشد
از لطف خدا، نقش بر آب است امروز
فجر است و سپيده حلقه بر در زده است
روز آمده، تاج لاله بر سر زده است
با آمدن امام در کشور ما
خورشيد حقيقت از افق سرزده است
«والفجر» که سوگند خداي ازلي است
روشنگر حقي است که با «آل‌علي» است
اين سوره به گفته امام صادق
مشهور به سوره «حسين‌بن‌علي» است
شب رفت و سرود فجر، آهنگين است
از خون شهيد، فجر ما رنگين است
اين ملت قهرمان و آگاه و رشيد
ثابت قدم است و قاطع و سنگين است
شب طي شد و روز روشن از راه رسيد
خورشيد اميد شرق، از غرب دميد
عيساي زمان، راز زمين، «روح خدا»
در کالبد مرده، دمي تازه دميد
اين نهضت حق، که خلق ما برپا کرد
نه شرقي‌و غربي است، نه سرخ است و نه زرد
در وسعت و عمق و شور و يک‌پارچگي
زيباتر از اين نمي‌توان پيدا کرد
جان‌هاي جهانيان به لب آمده است
جان در پي حق، داوطلب آمده است
جمهوري اسلامي ما در اين قرن
فجري است که در ظلمت شب آمده است
بر ملت تازه رَسته از دام و کمند
آن بردگي گذشته، يارب مپسند
اين در که به‌روي ما گشودي از مهر
بار دگر از قهر، خدايا تو مبند

تووت فرنگی
15th April 2011, 04:18 AM
هوا دلپذیر شد
گل از خاک بردمید
پرستو به بازگشت زد نغمه امید
به جوش آمدست خون درون رگ گیاه
بهار خجسته باز خرامان رسد ز راه
به خویشان به دوستان به یاران آشنا
به مردان تیز خشم
که پیکار می کنند
به آنان که با قلم
تباهی درد را
به چشم جهانیان
پدیدار می کنند
بهاران خجسته باد، بهاران خجسته باد

و این بند بندگی
و این بار فقر و جهل
به سرتاسر جهان
به هر صورتی که هست
نگون و گسسته باد، نگون و گسسته باد

تووت فرنگی
15th April 2011, 04:19 AM
ای مجاهد ای مظهر شرف
ای گذشته ز جان در ره هدف
هر زمان می رسد از تو این ندا
ای اسیران و مستضعفان به پا
زیر بار ستم زندگی بس است
نزد طاغوتیان ، بندگی بس است
بود شعار تو به راه حق پیام
ز ما تو را درود زما تو را سلام
خمینی ای امام ، خمینی ای امام (2 )
ای مجاهد ای مظهر شرف
ای گذشته ز جان در ره هدف
چون نجات انسان شعار توست
مرگ در راه حق افتخار توست
این تویی ، این تویی ، پاسدار حق
خصم اهریمنان ، دوستدار حق
بود شعار تو به راه حق قیام
ز ما تو را درود ، زما تو سلام
خمینی ای امام ، خمینی ای امام ( 2 )
ای مجاهد ای مظهر شرف
ای گذشته ز جان در ره هدف
چون تو عزم صف دشمنان کنی
ترک سر ، ترک تن ، ترک جان کنی

تووت فرنگی
15th April 2011, 04:20 AM
بر طبل بکوبید که دلدار رسیذه
از غم مهراسید که غمخوار رسیده

دیگر شب و تاریکی هجران به سر آمد
بیمار شفا یافت پرستار رسیده

از بخت بد خویش منال و گله کم کن
برخیز ز جا موسوم دیدار رسیده

از چیست هیاهو شده بازار شلوغ است
کالا و متاعش سر بازار رسیده

هر درد به دل داری و گفتن نتوانی
بی واهمه گو محرم اسرار رسیده

باشد که خدا مهدی (عج) موعود رساند
چون روح خدا شب شب تار رسیده

تووت فرنگی
15th April 2011, 04:21 AM
از اوج بروج حق سردار قیام آمد
بر شوق سماع جان، انوار امام آمد

طاغوت نگونسر شد با خاک برابر شد
شمشیر اناالحق چون بیرون ز نیام آمد

آن پیر پیام آور بت بر کن ولا گستر
بر گستره ای لبریز از خون و قیام آمد

گفتا که من آن بحرم کارام نمی گیرد
در مسلک بیداران آرام، خرام آمد

عنبر چکد از نامش، سر مقدم اقدامش
بر لحظه سرمستان اکسیر دوام آمد

پیک خبر بهمن سرداد به هر برزن
کای منتظران خیزید، خیزید امام آمد

تووت فرنگی
15th April 2011, 04:23 AM
«والفجر» که سوگند خداي ازلي است
روشنگر حقي است که با «آل‌علي» است
اين سوره به گفته امام صادق
مشهور به سوره «حسين‌بن‌علي» است

تووت فرنگی
15th April 2011, 04:24 AM
ماه بهمن آمد وماه قیام

ماه بر آلام مردم التیام

ماه خون وانقلاب و ولوله

انقراض حتمی یك سلسله

http://www.askdin.com/images/smilies/Small/Gol.gif

دست خالی میرویم و باک نیست

این دلیری قصه ی افلاک نیست

دل پر از عطر نفس های خدا

با توسل بر حسین سر جدا

http://www.askdin.com/images/smilies/Small/Gol.gif

یاد آن ایام با عزت بخیر

روزهای خوب با لذت بخیر

آن زمان من مرده وما زنده بود

شهرها از همدلی آكنده بود

http://www.askdin.com/images/smilies/Small/Gol.gif

آن زمان دلها حسینی بود وبس

قبله دلها خمینی بود وبس

آن زمان چپ راست بود وراست چپ

جملگی همرزم بودند روز وشب

http://www.askdin.com/images/smilies/Small/Gol.gif

ماه وحدت گشت وماه انقلاب

انقلاب مردمی بینا وناب

ماه آزادگی ودین وشرف

ماه مردان وزنان جان به كف

http://www.askdin.com/images/smilies/Small/Gol.gif

كوری چشمان فرعون دیار

شد زمستان از برای ما بهار

محو شد آن سوزوسرما چون رسید

کاروان بی حد خون شهید

http://www.askdin.com/images/smilies/Small/Gol.gif

گر چه دشمن جانی وبیمار بود

حق و قرآن، روح ما را یار بود

نیشتر بر قلب دشمن میزدیم

گُل به قلب پاک میهن میزدیم

http://www.askdin.com/images/smilies/Small/Gol.gif

ماه بهمن را چو دو با ده رسید

شمس ما از غرب بر ما بر دمید

شمس ما آن پور بر حق حسین

پیر عاشق زاده ی خاك خمین

http://www.askdin.com/images/smilies/Small/Gol.gif

دشمنان در غفلت خود وانهاد

آمد وبر خاك ایران پا نهاد

پهن شد فرشی زقلب عاشقان

بر قدوم نائب صاحب زمان

http://www.askdin.com/images/smilies/Small/Gol.gif

آمدودل های ما بیدار شد

فارغ از شب ماندن و تکرار شد

با امام عشق،عاشق ترشدیم

رهبر آمد،رهرویی دیگر شدیم

http://www.askdin.com/images/smilies/Small/Gol.gif

آمد وایران همه فریاد شد

موسم نابودی بیداد شد

شد بپا غوغا وشور و ولوله

ارگ شاهی شد دچار زلزله

http://www.askdin.com/images/smilies/Small/Gol.gif

از ورودش تا سقوط شاهیان

فاصله ده روز شد در این میان

یك دهه جانبازی وشور وشرف

پر خیابانها زمردم صف به صف

http://www.askdin.com/images/smilies/Small/Gol.gif

یك دهه هرروزآن روز خدا

یك دهه همراه مصباح الهدی

یك دهه از خون مردان وطن

لاله ها روئیده در هر اتجمن

http://www.askdin.com/images/smilies/Small/Gol.gif

روزهای فجر شام انقلاب

یك دهه شیرین به كام انقلاب

این دهه بگذشت روز حق رسید

موسم تبیین جاءالحق رسید

http://www.askdin.com/images/smilies/Small/Gol.gif

روز بیست ودو زبهمن ماه شد

حمد یزدان باطل اندر چاه شد

دولت شاهنشهی نابود شد

دولت اسلامی ما بود شد

http://www.askdin.com/images/smilies/Small/Gol.gif

سالها بگذشته از آن روزها

سالهایی توام با سوزها

سوز جنگ وسوز اصحاب نفاق

دشمنان ما همه در اتفاق

http://www.askdin.com/images/smilies/Small/Gol.gif

اتفاق شوم ضد انقلاب

بر علیه مرزوبوم انقلاب

در ره این انقلاب تازه پا

دامها بنهاده دشمن پابه پا

http://www.askdin.com/images/smilies/Small/Gol.gif

كودتاوجنگ و چندین غائله

تا كند ایجاد قهر وفاصله

آخرینش فتنه هایی از درون

حامیانش دشمنانی از برون

http://www.askdin.com/images/smilies/Small/Gol.gif

عاملینش جملگی بازیچگان

كور چشمانی حماقت پیشگان

آسیاب دشمنان را آبریز

بی بصیرت های خاص وخرد وریز

http://www.askdin.com/images/smilies/Small/Gol.gif

دست حق یاریگر اسلام شد

بی اثر هر حیله وهر دام شد

بعد لطف ایزد وصاحب زمان

نقش رهبر آشكار هر زمان

http://www.askdin.com/images/smilies/Small/Gol.gif

چون خمینی سوی ایزد پر كشید

این ردا را سیدی در بر كشید

پور زهرا وخراسانی بود

افتخار قوم ایرانی بود

http://www.askdin.com/images/smilies/Small/Gol.gif

رهبری والامقام ودین پناه

فارغ از هر دسته بندی وجناح

جان جانان است این سید علی

حزب او باشد فقط خزب علی

http://www.askdin.com/images/smilies/Small/Gol.gif

بارالها حق زهرای بتول(ع)

حق مولامان علی(ع)حق رسول(ص)

رهبرما دائما بهروز دار

در پناه لطف خود محفوظ دار

تووت فرنگی
15th April 2011, 04:26 AM
یاد آن روزی که بهمن گل به بار آورده بود
و آن زمستانی که با خود نوبهار آورده بود
یاد باد آن دل تپیدن‏های مشتاقان یار
و آن عجب نقشی که آن زیبانگار آورده بود
عشق ما صد رشته جان در لعل نوشش بسته بود
حسن او صد چشم دل، آیینه‏وار آورده بود
از گلستان شهیدان تا به مهرآباد عشق
موج دریای زمان، چشم انتظار آورده بود
منکران گفتند با یک گل نمی‏گردد بهار
لیک ما دیدیم، یک گل صد بهار آورده بود
شب‏پرستان را به کار خویش حیران کرده بود
آفتاب ما که صبحی بی‏غبار آورده بود
«ما به او محتاج بودیم، او به ما مشتاق بود»
کان چنان، باغ محبت گل به بار آورده بود
در نگاهش جلوه گل بود و با غوغای عشق
در «چمن» هر گوشه‏ای را، صد هَزار آورده بود

تووت فرنگی
15th April 2011, 04:27 AM
سالگرد انقلاب آمد پدید
انقلابی چون سپیده پرنوید
فجر رستن، فجر رستن، فجر شوق
فجر بشکفتن چو گل در باغ ذوق
انقلابی چون سحر ظلمت شکن
تا به عمق کلبه‏ها پرتوفکن
فجر نورافشانی قرآن و دین
فجر قدرت‏یابی مستضعفین
انقلابی چون شفق سرشارِ خون
گوهر آزادگی را آزمون
فجر عزت، فجر رشد کارها
فجر دیگرگونی معیارها
انقلابی پیشرو مانند برق
در شکوهش عقل عالم مانده غرق
فجر جمهوری اسلامی کزان
صدهزاران روزِ روشن شد عیان
فجر برچیدن بساط زور و زر
شام استبداد آوردن به سر
انقلابی پر زشیران بیشه‏اش
نعره الله اکبر ریشه‏اش
سوره «والفجر» گر خوانی عمیق
راز این ده شب از او یابی دقیق

تووت فرنگی
15th April 2011, 04:28 AM
نشان زتیر ظفر آفرین بهمن داشت
شبی که بارقه صبح را به گردن داشت
ندیده بود کسی این قدر که ما دیدیم
شکوه فصل بهاران که باغ بهمن داشت
کلیم معجزه از راه دور می‏آمد
خبر ز وادی طور و دیار ایمن داشت
دمیده بود به گلزار شهر ما گل سرخ
ولیک باد خزان طبع گل‏پراکن داشت
زکاف عشق پدیدار آمد آن خورشید
که در رکابْ هزاران چراغِ روشن داشت
شفق در آینه روی او نمایان بود
به گِرد مهر رخش آفتاب خرمن داشت
زآسمان نگاهش ستاره جاری بود
به سوگواری گل، ژاله‏ها به دامن داشت
پیام داشت زقرآن پیام داشت زفجر
زعشق سرخ حسینی خطی معین داشت
بهار آمد و بر شاخه‏ها جوانه دمید
در این سرا که به باغش خزان نشیمن داشت

تووت فرنگی
15th April 2011, 04:29 AM
هر وقت ياد آن شب ديجور مى‏كنيم
روى سپاس بر حرم نور مى‏كنيم
امروز فكر آن شب ننگين كشنده است
حتى خيال آن تب سنگين كشنده است
شب بود و قصه، قصه مرگ ستاره بود
حرف از گل و بهار به رمز و اشاره بود
هر شب نسيم سرد و غم‏انگيز مى‏وزيد
زُهم هزار ساله پاييز مى‏وزيد
ديگر بهار و غنچه و باغى نمانده بود
سوسوى گرم و نرم چراغى نمانده بود
ديگر كسى سرود تَذَرْوى نمى‏شنيد
حتى شبانه قصه سروى نمى‏شنيد
هر كس كه مذهب دل و آيين عشق داشت
هر كس كه روى شانه تبرزين عشق داشت
سهمش سكوت كنج شبى بى‏ترانه بود
سهمش غريبى و قفس و تازيانه بود
فصل سماع بى‏نى و تنبور مى‏گذشت
شبهاى عشق بى‏مى و سنتور مى‏گذشت
هر لحظه سنگ باد سر بيد مى‏شكست
شب با غرور كاسه خورشيد مى‏شكست
بر استخوان آينه ساتور خورده بود
خنجر به چشم حنجره نور خورده بود
پرهاى نور در قفس شب شكسته شد
چشمان تيز و روشن آيينه بسته شد
تا ننگرند آيه اعجاز روشنى
تا نشوند لهجه آواز روشنى
بستند باز هم يد بيضاى آفتاب
بستند باز چشمه آوازه‏خوان آب
آيات نور شبزده تفسير مى‏شدند
اصحاب آب تبزده زنجير مى‏شدند
بند ريا به خرقه پشمينه مى‏زدند
قفل سكوت بر لب آئينه مى‏زدند
از بسكه صبح، صبح سياه دروغ بود
بسكه ترانه‏ها همگى بى‏فروغ بود
ديگر به هيچ حنجره ايمان نداشتيم
حتى به اصل پنجره ايمان نداشتيم
* * *
رندى كجا؟ كه جرأت ساقى شدن كند
شولاى شوق و شور و شرر را به تن كند
رندى كجا؟ كه جام به گردش در آورد
چرخى زند، نياز خماران بر آورد
رندى كجا؟ كه قفل درِ بسته بشكند
در را به روى كوچه دلخسته بشكند
رندى كجا؟ كه پرده به يكسو زند شبى
كى آن قلندر است كه ياهو زند شبى؟
قحط‏الرجال گشته مگر؟ اين چه سالى است
رقصى كجا؟ ميانه ميدان چه خالى است
همزاده پياله و همنام جام كو؟
فرزند پاك عشق عليه‏السلام كو؟
از هر كه شد گسسته دگر اعتماد ما
تا اينكه سر رسيد سوارى به داد ما
آنكس كه آب آينه بند نگاه او
ابروى ماه كشته چشم سياه او
يك قطعه از موسيقى عرفانى‏اش، بهار
يك مصرع از قصيده پيشانى‏اش، بهار
خورشيد بيتى از غزل چشم مست او
مهتاب نصف حلقه انگشت دست او
اصلش به اصل ريشه خورشيد مى‏رسيد
پشتش به اوج قله توحيد مى‏رسيد
گُردى كه باد سرخ به گردش نمى‏رسيد
ترفند شب به صبح شگردش نمى‏رسيد
پيكى كه هفت باديه زير ركاب داشت
در چشم خويش حنجره آفتاب داشت
مستى كه سبز بود لهجه ناب سرودنش
رندى كه سرخ بود لحظه طوفان نمودنش
آن آذرخش، صاعقه، طوفان، تگرگ، برق
آن شروه‏خوانِ شاهدِ شيرينِ شمسِ شرق
آن كس كه هيچ كس به خدا مثل او نبود
اهل ريا و من منم وهاى و هو نبود
آن كس كه نام او؛ خلف سرخ ذوالفقار
در يك كلام، آنكه شده: ختم روزگار
* * *
رندى كجا؟ كه جرأت ساقى شدن كند
شولاى شوق و شور و شرر را به تن كند
ناگه يكى به هيبت دريا قيام كرد
كوه شكوه گل زد و يكجا قيام كرد
ميرى رسيد، جمع نمود اين قبيله را
بالا كشيد شعله سرد فتيله را
چرخى زد و سرود كه هان! قُم مِنَ السّكون
رقصى گرفت و خواند كه حىّ عَلى الجنون
سر زد چون آفتاب، كه دوران شب بس است
روز محمد(ص) است، شب بولهب بس است
پا شد پر از خروش، كه آتش به پا كنيد
چرخى زنيد، سوگ سياوش به پا كنيد
فرياد زد بلند كه غيرت نمرده است
زنده است علىّ، ولى و ولايت نمرده است
درويش رند پاشد و دف را به كف گرفت
پشتش هزار مست به يك لحظه صف گرفت
او با تمام حنجره خويش مى‏سرود
كه‏اى شانه‏هاى زخمى محنت‏كش كبود
باور كنيد موسم آرش رسيده است
فصل جنون خون سياوش رسيده است
باور كنيد تله شيطان گسستنى است
اين ديو رفتنى است، طلسمش شكستنى‏ست
باور كنيد موسم سبز چراغ را
سال بهار را و سحر را و باغ را
باور كنيد شيشه عمر هوس شكست
فصل رهايى‏ست، غرور قفس شكست
باور كنيد گردش اين مى‏به كام ماست
باور كنيد قرعه مستى به نام ماست
مؤمن شويد باز به آغاز فصل نور
مؤمن شويد باز به قانون اصل نور
شب، گرچه زجر از خم زنجير مى‏كشيم
فردا، قسم به فجر كه شمشير مى‏كشيم
فردا، قسم به صبح كه فرداى ديگر است
فردا، درست فصل شروع كبوتر است
* * *
سالار سبز قافله يادت به خير باد
ايوب صبر و حوصله يادت به خير باد
وقتى به روى ما گل لبخند مى‏زدى
ما را به باغ آينه پيوند مى‏زدى
شد لهجه تو شروه ارديبهشت ما
چشم تو بود بتكده ما، كنشت ما
اينك بهار بى‏تو دوباره رسيده است
بى‏تو دوباره فصل ستاره رسيده است
سوگند مى‏خوريم كه ما باز عاشقيم
واللّه‏ عاشقيم، ز ايل شقايقيم
اينجا هميشه حرف، همين حرف عاشقى است
آيين اين قبيله عاشق، شقايقى است
ماييم و باز راه سپيدى كه روبه‏روست
ماييم و باز فصل شهيدى كه روبه‏روست
گرچه ز بار داغ شهيدان شكسته‏ايم
اما كمر به راه سفر سخت بسته‏ايم

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد