PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : معرفی سیر تکلملی دختران



diamonds55
25th December 2008, 04:45 AM
سال 1230 :
سیر تکاملی دخترها
مرد : دختره خير نديده من تا نكشمت راحت نميشم.... !!!

زن : آقا حالا يه غلطي كرد شما ببخشيد !!!

نا محرم كه خونمون نبود .. حالا اين بنده خدا يه بار بلند خنديده...!!!

مرد: بلند خنديده ؟ اين اگه الان جلوشو نگيرم لابد پس فردا مي خواد بره
بقالي ماست بخره. !!!

نخير نمي شه بايد بکشمش... !!!

-- بالاخره با صحبتهاي زن ، مرد خونه از خر شيطون پياده مي شه و دختر
گناهکارشو مي بخشه...



سال 1280 :

مرد: واسه من مي خواي بري درس بخوني ؟ مي کشمت تا برات درس عبرت بشه. يه
بار که مُردي ديگه جرات نمي کني از اين حرفا بزني !!! تو غلط می کنی !!!
تقصير من بود که گذاشتم اين ضعيفه بهت قرآن خوندن ياد بده. حالا واسه من
میخای درس بخونی؟؟؟

زن: آقا ، آروم باشين. يه وقت قلبتون خداي نکرده مي گيره ها !

ديگه از اين مارک شکر نمي خوره. قول ميده...

مرد( با نعره حمله مي کنه طرف دخترش ): من بايد بکشمت. تا نکشمت آروم نمي
شم. خودت بياي خودتو تسليم کني بدون درد مي کشمت... !!!

-- بالاخره با صحبتهاي زن، مرد خونه از خر شيطون پياده مي شه و دختر
گناهکارشو مي بخشه ...



سال 1330 :

مرد: چي؟ دانشسرا ؟؟ (همون دانشگاه خودمون) حالا مي خواي بري دانشسرا؟ مي
خواي سر منو زير ننگ بکني؟ فاسد شدي برا من؟؟ شيکمتو سورفه (سفره) مي
کنم...

زن: آقا، ترو خدا خودتونو کنترل کنين. خدا نکرده يه وخ (وقت) سکته مي کنين آ...

مرد: چي مي گي ززززززن؟؟ من اگه اينو امشب نکشم ديگه فردا نمي تونم جلوي
اين فسادو بیگيرم . يه دانشسرايي نشونت بدم که خودت کيف کني...

-- بالاخره با صحبتهاي زن، مرد خونه از خر شيطون پياده مي شه و دختر
گناهکارشو مي بخشه ...



سال1380 :

مرد: کجا ؟ مي خواي با تکپوش (از اين مانتو خيلي آستين کوتاها که نيم
مترم پارچه نبردن و وقتي مي پوشيشون مثه جليقه نجات پستي بلندي پيدا مي
کنن) و شلوارک (از اين شلوار خيلي برموداها) بري بيرون؟ مي کشمت. من...
تو رو... مي کشم...

زن: اي آقا. خودتو ناراحت نکن بابا. الان ديگه همه همينطورين (شما بخونيد اکثرا).

مرد: من... اينطوري نيستم. دختر لااقل يه کم اون شلوارو پائين تر بکش که
تا زانوتو بپوشونه. نه... نه... نمي خواد. بدتر شد. همون بالا ببنديش
بهتره... !!! (لطفا بد برداشت نکنید !!! )



سال 1390 :

زن: دخترم. حالا بابات يه غلطي کرد. تو اعصاب خودتو خراب نکن. لاک ناخنت
مي پره. آروم باش عزيزم. رنگ موهات يه وقت کدر مي شه آ مامي. باباتم قول
مي ده ديگه از اين حرفا نزنه...

-- بالاخره با صحبتهاي زن، دخترخونه از خر شيطون پياده مي شه و باباي
گناهکارشو مي بخشه !!!

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد