diamonds55
25th December 2008, 04:39 AM
نامادری الهه کوچولو ، همان دختری که در بوستان جنگلی «شیان» لویزان تهران زنده به گور شد ، فردا به همراه ۹ محکوم دیگر در زندان اوین پای چوبه دار می رود.
در نشست پیشین رسیدگی به این پرونده که به ریاست قاضی «حسینی کوه کمره‌ای» در شعبه ۷۴ دادگاه کیفری تهران برگزار شد ابتدا نماینده دادستان،کیفرخواست را خواند.
«امیر اسماعیل رضوانفر» اعلام کرد: با توجه به نواقصی که دیوان عالی کشور نسبت به تحقیق پیرامون جنایت گرفته، متهمه به نام «طیبه» برای سومین بار محاکمه می‌شود.
سپس رضا - پدر الهه - در جایگاه ویژه قرار گرفت و اظهار داشت : چهار سال بود از زن اولم (فاطمه) جدا شده بودم که با طیبه در لویزان آشنا شدم. طیبه وقتی الهه را دید ابراز علاقه کرد و از من خواست به خاطر دخترم با او ازدواج کنم.
مرد داغدار ادامه داد : بعد از آن که با طیبه ازدواج کردم ، به بهانه‌‌های مختلف حاضر نشد از دخترم نگهداری کند و مجبور شدم باز هم فرزندم را پیش مادرم بفرستم.بعدها وقتی فهمیدم ابراز علاقه طیبه به الهه فقط ترفندی برای ازدواج با من بوده ، طلاقش دادم و مادرم هر روز دخترم را به مدرسه می‌برد.
شاکی ، اضافه کرد : بعد از طلاق ، طیبه باز هم پیشم می‌آمد و تا آخر وقت در شرکت می‌ماند تا این که ۹دی ۱۳۸۲ پدرم به من خبر داد از مدرسه الهه تماس گرفته و گفته اند زنی او را با خود برده است.سراسیمه به مدرسه رفتم ، از همکلاسان دخترم پرس و جو کردم و عکس فاطمه و طیبه را نشانشان دادم.همگی به عکس طیبه اشاره کردند و گفتند او الهه را با خودش برده است.
وی توضیح داد : مادران بچه ها و مستخدم مدرسه الهه نیز این مسئله را تائید کردند و تحقیق پلیس پس از چهار روز به نتیجه رسید.ماموران جنازه الهه را در پارک جنگلی «آشیان» لویزان از زیر خروارها خاک بیرون کشیدند و حالا باید قاتل دخترم اعدام شود.
همچنین فاطمه – مادر الهه – اظهار داشت : طی چهار سالی که از شوهرم جدا شده بودم فقط شش بار الهه را دیدم و با او هیچ ارتباطی نداشتم.من از محضر دادگاه برای زنی که دخترم را زنده به گور کرد تقاضای اشد مجازات دارم.گزارش ایسکانیوز می‌افزاید،نوبت دفاع به طیبه که رسید گفت : من الهه را دوست داشتم و به خاطر او با پدرش ازدواج کردم ، پس انگیزه‌ای برای کشتن دختر بچه نداشتم.
نامادری الهه در پاسخ به سوال قاضی کوه کمره‌ای پیرامون اظهاراتش در پرونده اعلام کرد : اعترافاتم را قبول ندارم ؛ آنها را تحت فشار روانی نوشته‌ام.
سرایدار مدرسه نیز به عنوان شاهد در جایگاه ویژه قرار گرفت و با اشاره به طیبه اظهار داشت : آن روز همین زن ، الهه را به بهانه خرید خوراکی از دبستان برد.
در آن بین ، مریم - مادر یکی از همکلاسان قربانی - شهادت داد : «آن روز برای رساندن دخترم به مدرسه رفته بودم که متوجه حرکات مشکوک طیبه شدم.نامادری دختر بیچاره ، پشت ماشین پنهان بود که دست الهه را گرفت و او را برد.عصر همان روز پلیس با من تماس گرفت و برای توضیح به کلانتری رفتم.
با پایان حرف های شاهدان ، طیبه باز هم منکر جنایت شد: «ادعاهای دو شاهد را قبول ندارم من نمی دانم چه کسی الهه را از مدرسه خارج کرد!»
قاضی «کوه کمره ای» خطاب به اعضای کمیسیون پزشکی قانونی گفت : طبق نظریه شما ، زمان مرگ الهه ۴۸ تا ۷۲ ساعت پیش از پیدا شدن جنازه بوده است.این زمان با گفته شاهدانی که الهه را دیده اند همخوانی ندارد.آیا زمان مرگ ؛ دقیق عنوان شده است؟
دکتر «کامران سلطانی» پاسخ داد : با توجه به فساد جنازه امکان تعیین دقیق زمان مرگ ممکن نیست.
● قاضی : طیبه اعتراف کرده است ۳۰ قرص خواب آور در آب میوه حل کرد و به الهه خوراند ؛ در صورتی که پزشکی قانونی وجود ذرات قرص داخل معده دختر بچه را رد می کند.در این باره چه توضیحی دارید؟
▪ دکتر سلطانی : وقتی مدتی از مرگ می گذرد آزمایش سم شناسی نمی تواند دلیل محکمی باشد و همیشه نظریه ، درصدی مثبت یا منفی کاذب را به دنبال دارد.آنچه اما در این پرونده به اثبات رسیده خفگی الهه است.پربودن حلق،حنجره و مجاری تنفسی از خاک نشان می دهد دختر بچه هنگام دفن ، زنده بوده و مدت زمان طولانی زیر خاک نفس کشیده است.
همچنین دکتر «کدخدایی» با تائید گفته های همکارش تصریح کرد : الهه به حتم قربانی جنایت شده است.
از سوی دیگر ، وکیل مدافع طیبه با اشاره به حرف های شاهدان عینی تاکید کرد : در این پرونده نمی توان حرف های آنان را مدرک جرم موکلم تلقی کرد.من با توجه به وجود ابهام در نظریه پزشکی قانونی از محضر دادگاه تقاضای صدور حکم برائت برای موکلم دارم.
در پایان این نشست ، هیئت قضایی وارد شور شد و طیبه را به مرگ محکوم کرد.رای به تائید شعبه ۳۷ دیوان عالی کشور رسید و برای اجرا در اختیار دادسرای جنایی تهران قرار گرفت.سحرگاه فردا نامادری الهه و ۹ مرد محکوم در زندان «اوین» پای چوبه دار می روند و اگر خانواده های قربانیان در آخرین فرصت از خونخواهی نگذرند حکم اعدام اجرا خواهد شد.
در نشست پیشین رسیدگی به این پرونده که به ریاست قاضی «حسینی کوه کمره‌ای» در شعبه ۷۴ دادگاه کیفری تهران برگزار شد ابتدا نماینده دادستان،کیفرخواست را خواند.
«امیر اسماعیل رضوانفر» اعلام کرد: با توجه به نواقصی که دیوان عالی کشور نسبت به تحقیق پیرامون جنایت گرفته، متهمه به نام «طیبه» برای سومین بار محاکمه می‌شود.
سپس رضا - پدر الهه - در جایگاه ویژه قرار گرفت و اظهار داشت : چهار سال بود از زن اولم (فاطمه) جدا شده بودم که با طیبه در لویزان آشنا شدم. طیبه وقتی الهه را دید ابراز علاقه کرد و از من خواست به خاطر دخترم با او ازدواج کنم.
مرد داغدار ادامه داد : بعد از آن که با طیبه ازدواج کردم ، به بهانه‌‌های مختلف حاضر نشد از دخترم نگهداری کند و مجبور شدم باز هم فرزندم را پیش مادرم بفرستم.بعدها وقتی فهمیدم ابراز علاقه طیبه به الهه فقط ترفندی برای ازدواج با من بوده ، طلاقش دادم و مادرم هر روز دخترم را به مدرسه می‌برد.
شاکی ، اضافه کرد : بعد از طلاق ، طیبه باز هم پیشم می‌آمد و تا آخر وقت در شرکت می‌ماند تا این که ۹دی ۱۳۸۲ پدرم به من خبر داد از مدرسه الهه تماس گرفته و گفته اند زنی او را با خود برده است.سراسیمه به مدرسه رفتم ، از همکلاسان دخترم پرس و جو کردم و عکس فاطمه و طیبه را نشانشان دادم.همگی به عکس طیبه اشاره کردند و گفتند او الهه را با خودش برده است.
وی توضیح داد : مادران بچه ها و مستخدم مدرسه الهه نیز این مسئله را تائید کردند و تحقیق پلیس پس از چهار روز به نتیجه رسید.ماموران جنازه الهه را در پارک جنگلی «آشیان» لویزان از زیر خروارها خاک بیرون کشیدند و حالا باید قاتل دخترم اعدام شود.
همچنین فاطمه – مادر الهه – اظهار داشت : طی چهار سالی که از شوهرم جدا شده بودم فقط شش بار الهه را دیدم و با او هیچ ارتباطی نداشتم.من از محضر دادگاه برای زنی که دخترم را زنده به گور کرد تقاضای اشد مجازات دارم.گزارش ایسکانیوز می‌افزاید،نوبت دفاع به طیبه که رسید گفت : من الهه را دوست داشتم و به خاطر او با پدرش ازدواج کردم ، پس انگیزه‌ای برای کشتن دختر بچه نداشتم.
نامادری الهه در پاسخ به سوال قاضی کوه کمره‌ای پیرامون اظهاراتش در پرونده اعلام کرد : اعترافاتم را قبول ندارم ؛ آنها را تحت فشار روانی نوشته‌ام.
سرایدار مدرسه نیز به عنوان شاهد در جایگاه ویژه قرار گرفت و با اشاره به طیبه اظهار داشت : آن روز همین زن ، الهه را به بهانه خرید خوراکی از دبستان برد.
در آن بین ، مریم - مادر یکی از همکلاسان قربانی - شهادت داد : «آن روز برای رساندن دخترم به مدرسه رفته بودم که متوجه حرکات مشکوک طیبه شدم.نامادری دختر بیچاره ، پشت ماشین پنهان بود که دست الهه را گرفت و او را برد.عصر همان روز پلیس با من تماس گرفت و برای توضیح به کلانتری رفتم.
با پایان حرف های شاهدان ، طیبه باز هم منکر جنایت شد: «ادعاهای دو شاهد را قبول ندارم من نمی دانم چه کسی الهه را از مدرسه خارج کرد!»
قاضی «کوه کمره ای» خطاب به اعضای کمیسیون پزشکی قانونی گفت : طبق نظریه شما ، زمان مرگ الهه ۴۸ تا ۷۲ ساعت پیش از پیدا شدن جنازه بوده است.این زمان با گفته شاهدانی که الهه را دیده اند همخوانی ندارد.آیا زمان مرگ ؛ دقیق عنوان شده است؟
دکتر «کامران سلطانی» پاسخ داد : با توجه به فساد جنازه امکان تعیین دقیق زمان مرگ ممکن نیست.
● قاضی : طیبه اعتراف کرده است ۳۰ قرص خواب آور در آب میوه حل کرد و به الهه خوراند ؛ در صورتی که پزشکی قانونی وجود ذرات قرص داخل معده دختر بچه را رد می کند.در این باره چه توضیحی دارید؟
▪ دکتر سلطانی : وقتی مدتی از مرگ می گذرد آزمایش سم شناسی نمی تواند دلیل محکمی باشد و همیشه نظریه ، درصدی مثبت یا منفی کاذب را به دنبال دارد.آنچه اما در این پرونده به اثبات رسیده خفگی الهه است.پربودن حلق،حنجره و مجاری تنفسی از خاک نشان می دهد دختر بچه هنگام دفن ، زنده بوده و مدت زمان طولانی زیر خاک نفس کشیده است.
همچنین دکتر «کدخدایی» با تائید گفته های همکارش تصریح کرد : الهه به حتم قربانی جنایت شده است.
از سوی دیگر ، وکیل مدافع طیبه با اشاره به حرف های شاهدان عینی تاکید کرد : در این پرونده نمی توان حرف های آنان را مدرک جرم موکلم تلقی کرد.من با توجه به وجود ابهام در نظریه پزشکی قانونی از محضر دادگاه تقاضای صدور حکم برائت برای موکلم دارم.
در پایان این نشست ، هیئت قضایی وارد شور شد و طیبه را به مرگ محکوم کرد.رای به تائید شعبه ۳۷ دیوان عالی کشور رسید و برای اجرا در اختیار دادسرای جنایی تهران قرار گرفت.سحرگاه فردا نامادری الهه و ۹ مرد محکوم در زندان «اوین» پای چوبه دار می روند و اگر خانواده های قربانیان در آخرین فرصت از خونخواهی نگذرند حکم اعدام اجرا خواهد شد.