diamonds55
25th December 2008, 02:03 AM
حقیقت بهشت تجلّی رحمت و مغفرت خداست و جهنم تجلّی غضب و لعنت خداست.
یعنی این که؛
اولاً گاهی این چنین گمان میشود که «بهشت» و «جهنم» دو موضوع جداگانه بوده، و مستقلاً مطرح است.
اما این پنداری بیش نیست؛ بلکه حقیقت آن است که بهشت و جهنم، جدا از مسأله لقای پروردگار نمیباشد.
به عبارت دیگر، بهشت و بهشتها و جهنم و جهنمها مقصد و مقصود، در سیر و حرکت نیستند
و حرکتها به سوی پروردگار و منتهی به لقای پروردگار است؛
نه این که حرکتها به سوی بهشتها و جهنمها باشد و به آنها منتهی گردد.
هر حرکتی در نهایت به مبدأ متعال منتهی میگردد
و بهشتها و جهنمها، از آثار چگونگی لقاءها و رسیدنها است؛
یعنی، بهشت و بهشتها، از آثار و لوازم لقای حضرت حق با «اسمای رحمت و مغفرت»
و جهنم و جهنمها هم از آثار و تبعات لقایِ پروردگار با «اسمای غضب و سخط» است.
ثانیاً برای روشن شدن حقیقت بهشت و جهنم لازم است، به صورت مقدمه، مطالبی را در حقایق اسمای ربوبی مطرح کنیم
تا معنای آن که بهشت از آثار «لقای حضرت حق با اسمای رحمت»
و جهنم از آثار «لقای پروردگار با اسمای غضب» بوده، درست تحلیل و تفهیم شود.
شخصی که مریض است، به اسم «شافی» متوجه میشود
و شفای خود را از خداوند متعال با این اسم میخواهد؛ چرا که شفا را اثر این اسم میداند.
کسی که رزق و وسعت رزق میطلبد، به اسم «خیرالرازقین» توجه دارد.
فردی که مغفرت میخواهد، با اسم «غفور»؛
کسی که نصرت میخواهد با اسم «نصیر» و «ناصر»؛ چ
را که هر یک از اینها را آثار اسمای ربوبی میداند.
«اسمای حسنی» یک سلسله عناوین محض و اعتباری نیست؛ بلکه آنها منشأ آثارند
و اصولاً هر وجودی و هر موجودی در دنیا و نظامهای دیگر و عوالم برتر و حتی آخرت، از آثار اسمای حسنی است.
عوالم وجود، همه جلوههای اسماء بوده، هر اسمی آثار خاص خود را دارد و در مراتب مختلف تجلی میکند.
به بیان دیگر، ذات مقدس حق در مقام ربوبیت موجودات، هر موجودی را، با اسم و صفت خاص ربوبیت میکند.
اسم «رب» دارای شاخهها و انشعاباتی است و در واقع اسمای حسنی شاخههای اسم «ربّ»اند:
خداوند متعال در مقام ربوبیت، دارای اسماء و صفات مختلف بوده، همه را با این اسمای گوناگون تربیت میکند؛
مثلاً در مقام ربوبیتش به شیطان با «منتقم» و «شدیدالعذاب» تجلّی میکند
و به حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) با «هادی»، «رحیم» و «غفور» تجلی میکند.
گیاهی که صورت و شکلی به خود میگیرد، با اسم «مصوّر» پیش میآید
و هنگامی که خاک را میشکافد و بیرون میآید، با ربّ «خالق» پیش میآید.
به هر صورت، هر موجودی در این نظام هستی، با عوالم گوناگون خود و با موجودات متفاوت - که در درون خود دارد -
در مقام ربوبیّت با اسمی از اسمای حسنای الهی، در ارتباط است.
آدمی اگر در مقام طاعت خداوند باشد، با ربّ «هادی» رو به رو است و خداوند با این اسم او را ربوبیت میکند؛
اما اگر انسان در مقام طغیان و مخالفت با حضرت حق باشد،
ربّی که او را تربیت میکند، ربّ «هادی» نخواهد بود؛ بلکه ربّ «منتقم» و «شدیدالعذاب» خواهد بود.
نتیجه آن که، هر کسی از مسیر خود با اسمی از اسمای ربوبی در ارتباط است
و از این رو، من و شما لحظه به لحظه با صفت و اسم خاصی از خداوند متعال، با او در ارتباط هستیم و به همین دلیل است که خداوند با لحن خاصی گفته است که از مقام ربوبیّت بترسید:
به هر روی، تمام هستی و از جمله انسان لحظه به لحظه با «ربّ» با چهرههای مختلف در ارتباط است
و هر یک از اسمای حسنی، انسان را بسته به نوع عمل، فکر، صفت و اخلاق، ربوبیت میکند.
در حقیقت این انسان است که با انتخاب مسیر، راه، عملکرد و مقصد، خود را در تحت یکی از اسمای ربوی میاندازد،
چرا که اسمای الهی، واسطههای فیض بوده و کل وجود و هستی به آنها منتهی میشود و از آنها نشأت میگیرد.
اگر به دقت به اطراف و جوانب وجود نگاه کنیم، همه جا آثار و جلوههای اسماء را خواهیم یافت:
«(بارالها! به درستی من میخواهم از تو) به نامهایت و به اسمائت که ارکان هر چیز را پر کرده است.»
آیا رو به رو شدن با اسمای ربوبی، آثار دارد یا خیر؟ قطعاً اثر دارد،
این که انسان در دعاهای خود و در خواستههایش و در هر نیازی،
به اسم متناسب با آن احتیاج متوجه گشته، خدای متعال را با همان اسم میخواند؛
دلالت بر همین حقیقت دارد که: گویا آدمی به طور فطری متوجه همین واقعیت است
که هر چیزی متأثر از اسمی از اسمای خدا است.
با توجه به توضیحات فوق، مشخص میگردد که
بهشتها، از آثار و جلوههای اسمای «رحمت» بوده
و جهنمها هم از آثار «غضب و سخط» است؛
چرا که وقتی همه وجود و همه عوالم هستی، از آثار و مظاهر اسمای حسنای الهی باشد،
قهراً بهشت و جهنم نیز به عنوان نظام و عالم خاصی از وجود، از این حقیقت مستثنا نیست.
حال برای روشن شدن این که بهشتها و جهنمها، از آثار اسمای «رحمت» و «غضب» حضرت حق است،
به بعضی از آیات قرآنی اشاره میکنیم.
اسم «رب» دارای شاخهها و انشعاباتی است و در واقع اسمای حسنی شاخههای اسم «ربّ»اند:
ربّ رزاق، ربّ مصوّر، ربّ قدیر، ربّ علیم، ربّ هادی، ربّ غفور، ربّ منتقم، ربّ شدید العقاب و ... .
«و اطاعت کنید خدا و رسول او را شاید مشمول رحمت شوید
و سرعت و شتاب کنید، به سوی مغفرتی از پروردگارتان
و بهشتی که پهنایش [به قدر] آسمانها و زمین است و برای پرهیزکاران آماده شده است.»
این آیات، انتهای سیر و حرکت اطاعتکنندگان از خدا و رسول را،
رحمت حق و رسیدن به رحمت او و لقای او با اسمای «رحمت» میداند (لعلکم ترحمون)
و نیز دستور میدهد که به سوی مغفرت و غفران الهی، شتاب کنید
و بکوشید که با غفران او مواجه گشته و به مغفرت او برسید؛
یعنی، او را با اسم «غفور» ملاقات کنید که از آثار این لقا، بهشت است
با آن خصوصیات که در ادامه آیه فرموده است.
«ای مردم حقیقت این است که برای شما از جانب پروردگارتان برهانی آمده
و ما به طرف شما نور روشنگری را فرو فرستادهایم
و اما آنانی که به خدای متعال ایمان آورده و به این [برهان و نور الهی] تمسّک جستند،
به زودی خداوند آنان را در جوار رحمت فضل خاص خویش داخل کرده،
ایشان را به سوی خود، به راهی راست [که به سوی او نزدیکتر میکند] هدایت کند.»
این آیات به روشنی گویای این حقیقت است که
خداوند متعال، مؤمنان و پیروان قرآن و رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) را به زودی در رحمت و فضل خود داخل میگرداند؛
به این معنا که به لقای او با اسمای رحمت و فضل رسیده، در عالمی که جلوهگاه رحمت و فضل او است، وارد میشوند.
این تعبیر بیانگر این است که لقای خداوند با اسمای رحمت، ورود به عالم رحمت و فضل - که همان بهشتها است - میباشد.
از دیدگاه قرآن، جهنم و جهنمها نیز از آثار لقای پروردگار با اسمای غضب، سخط، انتقام، طرد و ردّ است.
در این باب نیز آیات زیادی وجود دارد که به دو مورد اشاره میکنیم:
«آنان، سزایشان این است که لعنت [و طرد] خداوند و فرشتگان و مردم، همگی بر آنها است،
در آن [لعنت و طرد حق همیشه و] جاودانه بمانند
[و هیچگاه] نه عذاب از آنان کاسته گردد و نه مهلتی یابند (یا نظری به آنان شود).»
این آیات میفرماید کافران و ستمگران مشمول لعن و غضب الهی میشوند و بعد از آن میفرماید.
در این طرد و ردّ الهی جاودانه میمانند و سپس اشاره میکند: هیچ وقت عذاب آنان تخفیف نمییابد.
پس اوّلاً، آنان به خداوند متعال در حالی که او، آنان را لعن و طرد میکند، میرسند (لقا با اسمای غضب)
و ثانیاً، غضب و لعن همیشگی است
و ثالثاً، این رو به رو شدن با اسمای غضب همان جهنم است؛
یعنی، عذاب و جهنم از آثار لقا با اسمای غضب خداوند است.
«آیا کسی که خشنودی خدا را پیروی میکند [و طالب رضوان است] مانند کسی است که
روی به خشمی از خدا آورده [و دچار غضب و سخط از خدا گردیده] و جایگاهش جهنم است؟
و چه بد بازگشتگاهی [و نقطه برگشت بدی] است.»
این آیه به روشنی گویای این حقیقت است که
عدهای از انسانها، رو به غضب الهی میآورند و او را با اسمای غضب ملاقات میکنند
که از آثار آن جهنم است و آنان را در آنجا جای میدهند.
منبع:تبیان
یعنی این که؛
اولاً گاهی این چنین گمان میشود که «بهشت» و «جهنم» دو موضوع جداگانه بوده، و مستقلاً مطرح است.
اما این پنداری بیش نیست؛ بلکه حقیقت آن است که بهشت و جهنم، جدا از مسأله لقای پروردگار نمیباشد.
به عبارت دیگر، بهشت و بهشتها و جهنم و جهنمها مقصد و مقصود، در سیر و حرکت نیستند
و حرکتها به سوی پروردگار و منتهی به لقای پروردگار است؛
نه این که حرکتها به سوی بهشتها و جهنمها باشد و به آنها منتهی گردد.
هر حرکتی در نهایت به مبدأ متعال منتهی میگردد
و بهشتها و جهنمها، از آثار چگونگی لقاءها و رسیدنها است؛
یعنی، بهشت و بهشتها، از آثار و لوازم لقای حضرت حق با «اسمای رحمت و مغفرت»
و جهنم و جهنمها هم از آثار و تبعات لقایِ پروردگار با «اسمای غضب و سخط» است.
ثانیاً برای روشن شدن حقیقت بهشت و جهنم لازم است، به صورت مقدمه، مطالبی را در حقایق اسمای ربوبی مطرح کنیم
تا معنای آن که بهشت از آثار «لقای حضرت حق با اسمای رحمت»
و جهنم از آثار «لقای پروردگار با اسمای غضب» بوده، درست تحلیل و تفهیم شود.
شخصی که مریض است، به اسم «شافی» متوجه میشود
و شفای خود را از خداوند متعال با این اسم میخواهد؛ چرا که شفا را اثر این اسم میداند.
کسی که رزق و وسعت رزق میطلبد، به اسم «خیرالرازقین» توجه دارد.
فردی که مغفرت میخواهد، با اسم «غفور»؛
کسی که نصرت میخواهد با اسم «نصیر» و «ناصر»؛ چ
را که هر یک از اینها را آثار اسمای ربوبی میداند.
«اسمای حسنی» یک سلسله عناوین محض و اعتباری نیست؛ بلکه آنها منشأ آثارند
و اصولاً هر وجودی و هر موجودی در دنیا و نظامهای دیگر و عوالم برتر و حتی آخرت، از آثار اسمای حسنی است.
عوالم وجود، همه جلوههای اسماء بوده، هر اسمی آثار خاص خود را دارد و در مراتب مختلف تجلی میکند.
به بیان دیگر، ذات مقدس حق در مقام ربوبیت موجودات، هر موجودی را، با اسم و صفت خاص ربوبیت میکند.
اسم «رب» دارای شاخهها و انشعاباتی است و در واقع اسمای حسنی شاخههای اسم «ربّ»اند:
خداوند متعال در مقام ربوبیت، دارای اسماء و صفات مختلف بوده، همه را با این اسمای گوناگون تربیت میکند؛
مثلاً در مقام ربوبیتش به شیطان با «منتقم» و «شدیدالعذاب» تجلّی میکند
و به حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) با «هادی»، «رحیم» و «غفور» تجلی میکند.
گیاهی که صورت و شکلی به خود میگیرد، با اسم «مصوّر» پیش میآید
و هنگامی که خاک را میشکافد و بیرون میآید، با ربّ «خالق» پیش میآید.
به هر صورت، هر موجودی در این نظام هستی، با عوالم گوناگون خود و با موجودات متفاوت - که در درون خود دارد -
در مقام ربوبیّت با اسمی از اسمای حسنای الهی، در ارتباط است.
آدمی اگر در مقام طاعت خداوند باشد، با ربّ «هادی» رو به رو است و خداوند با این اسم او را ربوبیت میکند؛
اما اگر انسان در مقام طغیان و مخالفت با حضرت حق باشد،
ربّی که او را تربیت میکند، ربّ «هادی» نخواهد بود؛ بلکه ربّ «منتقم» و «شدیدالعذاب» خواهد بود.
نتیجه آن که، هر کسی از مسیر خود با اسمی از اسمای ربوبی در ارتباط است
و از این رو، من و شما لحظه به لحظه با صفت و اسم خاصی از خداوند متعال، با او در ارتباط هستیم و به همین دلیل است که خداوند با لحن خاصی گفته است که از مقام ربوبیّت بترسید:
به هر روی، تمام هستی و از جمله انسان لحظه به لحظه با «ربّ» با چهرههای مختلف در ارتباط است
و هر یک از اسمای حسنی، انسان را بسته به نوع عمل، فکر، صفت و اخلاق، ربوبیت میکند.
در حقیقت این انسان است که با انتخاب مسیر، راه، عملکرد و مقصد، خود را در تحت یکی از اسمای ربوی میاندازد،
چرا که اسمای الهی، واسطههای فیض بوده و کل وجود و هستی به آنها منتهی میشود و از آنها نشأت میگیرد.
اگر به دقت به اطراف و جوانب وجود نگاه کنیم، همه جا آثار و جلوههای اسماء را خواهیم یافت:
«(بارالها! به درستی من میخواهم از تو) به نامهایت و به اسمائت که ارکان هر چیز را پر کرده است.»
آیا رو به رو شدن با اسمای ربوبی، آثار دارد یا خیر؟ قطعاً اثر دارد،
این که انسان در دعاهای خود و در خواستههایش و در هر نیازی،
به اسم متناسب با آن احتیاج متوجه گشته، خدای متعال را با همان اسم میخواند؛
دلالت بر همین حقیقت دارد که: گویا آدمی به طور فطری متوجه همین واقعیت است
که هر چیزی متأثر از اسمی از اسمای خدا است.
با توجه به توضیحات فوق، مشخص میگردد که
بهشتها، از آثار و جلوههای اسمای «رحمت» بوده
و جهنمها هم از آثار «غضب و سخط» است؛
چرا که وقتی همه وجود و همه عوالم هستی، از آثار و مظاهر اسمای حسنای الهی باشد،
قهراً بهشت و جهنم نیز به عنوان نظام و عالم خاصی از وجود، از این حقیقت مستثنا نیست.
حال برای روشن شدن این که بهشتها و جهنمها، از آثار اسمای «رحمت» و «غضب» حضرت حق است،
به بعضی از آیات قرآنی اشاره میکنیم.
اسم «رب» دارای شاخهها و انشعاباتی است و در واقع اسمای حسنی شاخههای اسم «ربّ»اند:
ربّ رزاق، ربّ مصوّر، ربّ قدیر، ربّ علیم، ربّ هادی، ربّ غفور، ربّ منتقم، ربّ شدید العقاب و ... .
«و اطاعت کنید خدا و رسول او را شاید مشمول رحمت شوید
و سرعت و شتاب کنید، به سوی مغفرتی از پروردگارتان
و بهشتی که پهنایش [به قدر] آسمانها و زمین است و برای پرهیزکاران آماده شده است.»
این آیات، انتهای سیر و حرکت اطاعتکنندگان از خدا و رسول را،
رحمت حق و رسیدن به رحمت او و لقای او با اسمای «رحمت» میداند (لعلکم ترحمون)
و نیز دستور میدهد که به سوی مغفرت و غفران الهی، شتاب کنید
و بکوشید که با غفران او مواجه گشته و به مغفرت او برسید؛
یعنی، او را با اسم «غفور» ملاقات کنید که از آثار این لقا، بهشت است
با آن خصوصیات که در ادامه آیه فرموده است.
«ای مردم حقیقت این است که برای شما از جانب پروردگارتان برهانی آمده
و ما به طرف شما نور روشنگری را فرو فرستادهایم
و اما آنانی که به خدای متعال ایمان آورده و به این [برهان و نور الهی] تمسّک جستند،
به زودی خداوند آنان را در جوار رحمت فضل خاص خویش داخل کرده،
ایشان را به سوی خود، به راهی راست [که به سوی او نزدیکتر میکند] هدایت کند.»
این آیات به روشنی گویای این حقیقت است که
خداوند متعال، مؤمنان و پیروان قرآن و رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) را به زودی در رحمت و فضل خود داخل میگرداند؛
به این معنا که به لقای او با اسمای رحمت و فضل رسیده، در عالمی که جلوهگاه رحمت و فضل او است، وارد میشوند.
این تعبیر بیانگر این است که لقای خداوند با اسمای رحمت، ورود به عالم رحمت و فضل - که همان بهشتها است - میباشد.
از دیدگاه قرآن، جهنم و جهنمها نیز از آثار لقای پروردگار با اسمای غضب، سخط، انتقام، طرد و ردّ است.
در این باب نیز آیات زیادی وجود دارد که به دو مورد اشاره میکنیم:
«آنان، سزایشان این است که لعنت [و طرد] خداوند و فرشتگان و مردم، همگی بر آنها است،
در آن [لعنت و طرد حق همیشه و] جاودانه بمانند
[و هیچگاه] نه عذاب از آنان کاسته گردد و نه مهلتی یابند (یا نظری به آنان شود).»
این آیات میفرماید کافران و ستمگران مشمول لعن و غضب الهی میشوند و بعد از آن میفرماید.
در این طرد و ردّ الهی جاودانه میمانند و سپس اشاره میکند: هیچ وقت عذاب آنان تخفیف نمییابد.
پس اوّلاً، آنان به خداوند متعال در حالی که او، آنان را لعن و طرد میکند، میرسند (لقا با اسمای غضب)
و ثانیاً، غضب و لعن همیشگی است
و ثالثاً، این رو به رو شدن با اسمای غضب همان جهنم است؛
یعنی، عذاب و جهنم از آثار لقا با اسمای غضب خداوند است.
«آیا کسی که خشنودی خدا را پیروی میکند [و طالب رضوان است] مانند کسی است که
روی به خشمی از خدا آورده [و دچار غضب و سخط از خدا گردیده] و جایگاهش جهنم است؟
و چه بد بازگشتگاهی [و نقطه برگشت بدی] است.»
این آیه به روشنی گویای این حقیقت است که
عدهای از انسانها، رو به غضب الهی میآورند و او را با اسمای غضب ملاقات میکنند
که از آثار آن جهنم است و آنان را در آنجا جای میدهند.
منبع:تبیان