uody
7th April 2011, 03:34 AM
آیا اسلام زن را موجود درجه دو نسبت به مرد می بیند؟
حقیقت این است که از دیدگاه اسلام زن و مرد در خلقت یک سرشتی هستند نه دو سرشتی. قرآنکریم در این خصوص میگوید:
«... پروردگار شما او که شما را از یک نفس آفرید و از او جفت او را خلقکرد...»(1) بنابراین زن از همان جنس مرد آفریده شده است نه از جنس دیگریکه درجه دوم به حساب آید.
بنابر این هر دوی آنها یعنی زن و مرد از یک جنس خلق شدهاند و تقدم رتبی ومنزلتی ، آن دو را از یکدیگر متمایز نمیسازد. در واقع در قرآن از آنچه دربعضی اظهار نظرها هست که زن از مایه پستتر از مایه مرد آفریده شده و یااین که به زن جنبه فرعی دادهاند و گفتهاند که همسر آدم ، اول از عضوی ازاعضای طرف چپ او آفریده شد ، اثر و خبری نیست.
بنابر این در اسلام نظریه تحقیرآمیز یا درجه دومی نسبت به زن از لحاظ سرشت و طینت وجود ندارد.(2)
آیاتی از قرآن در این خصوص وجود دارد(3) که از هیچ کدام فرعیت و انشعابخلقت زن از مرد استفاده نمیشود ؛ زیرا مخاطب این آیات انسانها هستند نهمردان.
ثانیاً، در آیاتی آمده خداوند از انسان همسری برایش آفرید و مرحوم علامهطباطبائی در تفسیر المیزان در این خصوص فرموده ظاهر آیه «و خلق منهازوجها» این است که همسری از نوع مرد آفرید و افراد انسانی بازگشت به دوفرد همانند و مشابه دارند. به عقیده ایشان آنچه در پارهای تفاسیر نقل شدهکه مطابق این آیه ، زن از آدم مشتق شده و قسمتی از آدم است ، سخنی بدوندلیل است و آیه بر آن دلالت ندارد. (4) به این معنا که زن از همان جنس مرداست نه بخشی از امر و فرع بر آن ؛ بنابراین علی رغم پندارهای غلطی که درمورد زنان وجود دارد ، در اسلام زن مقدمه وجود مرد نبوده و مرد علت غائیخلقت او به حساب نمیآید.
قرآن خلقت زن و مرد را برای یکدیگر(5) و آن دو را پوشش یکدیگر به حسابمیآورد(6) تا هر یک از آن دو دیگری را از دنبال شرو فساد رفتن و اشاعه آنباز دارد. هر کدام برای دیگری لباسی است که به وسیله او پلیدی از او آشکارنگردد.» (7)
از آیات مختلفی از قرآن کریم(8) بر میآید:
ـ زن چون مرد خلیفه خدا است.(9)
ـ هنگام خلقت هم از زن و هم از مرد پیمان گرفته شده است که شیطان را پرستشگر نباشند.(10)
ـ زنان و مردان دیگر نیز از جنس یکدیگر خلق شدهاند.(11)
هم چنین در نظام تکلیف و برنامه تکامل انسانى، هیچ تفاوتى بین زن و مردوجود ندارد و تساوى کامل برقرار است. براى دریافت بهتر این موضوع، کافىاست این آیه را به دقت بخوانیم: وَ مَنْ یَعْمَلْ مِنَ اَلصَّالِحاتِ*. «هر که از زن و مرد مؤمن کارى شایسته کند به بهشت وارد مىشود و ذرهاى بهاو ستم نمىشود» ، و إِنَّ اَلْمُسْلِمِینَ وَ اَلْمُسْلِماتِ. «خداوندکلیه زنان و مردان مسلمان. براى همه آنها خدا مغفرت و پاداش بزرگ مهیاساخته است»
هم چنین آیات فراوان دیگر مانند: آل عمران، آیه 195- النحل، آیه 97- غافر، آیه 40- حجرات، آیه13
بنابراین نه تنها زن و مرد از نظر جنسیتی ، تفاوتی با یکدیگر ندارند ،بلکه از جهت رسیدن به مراتب کمال انسانی نیز با هم فرق ندارند و تفکر درجهدومی اصلا صحیح نمی باشد.
تنها چیزی که ممکن است تصور درجه دومی زن را در ذهن برخی ایجاد کند ، مسئله حقوق اجتماعی است .
قبل از پاسخ به این مسئله لازم است که بدانیم ، در عین حال که از نظر ارزشهای انسانی در اسلام زن و مرد با هم تفاوت ندارند ، اما تفاوتهای طبیعی وجسمی و روحی بین این دو موجود انسانی انکار ناپذیر است و این تفاوتها ازیک طرف تکالیف و مسئولیت های خاصی را در نظام خانواده و اجتماع برای ایندو جنس مقرر نموده واز طرف دیگر حقوق خاصی را بر اساس آن تکالیف و مسئولیتها وضع و ایجاد کرده است . توجه به این نکته مهم میتواند بسیاری ازتفاوتهای موجود در احکام و حقوق زن و مرد را موجه و منطقی سازد ، چنان کهاستاد مطهری از مجرای این تفاوتها کوشیده است برخی از شبهات در مورد نظامحقوق زن در اسلام را پاسخ گوید.(12) و این نتیجه به دست آید که زن از نظرحقوقی نیز جنس دوم و انسان درجه دوم قلمداد نشده است بلکه این تفاوتها نهاز تفاوت در درجات انسانی بلکه از تفاوتهای حکیمانه در خلقت ناشی شده است.
ایشان در پاسخ به کسانی که اعتقاد به تفاوت میان زن و مرد را تفکر قرونوسطایی میدانند میگوید «در قرن بیستم و در پرتو پیشرفتهای حیرتانگیزعلوم، تفاوتهای زن و مرد بیشتر روشن و مشخص شده است، جعل وافترا نیست،حقایق علمی و تجربی است. اما این تفاوتها به هیچ وجه به اینکه مرد یا زنجنس برتر است و دیگری جنس پایینتر و پستتر و ناقصتر، مربوط نیست قانونخلقت از این تفاوتها منظور دیگری داشته است. قانون خلقت تفاوتهای زن ومرد را به منظوری شبیه منظور اختلافات میان اعضای یک بدن ایجاد کردهاست..... در دنیای جدید در پرتو مطالعات عمیق پزشکی، روانی، اجتماعی،تفاوتهای بیشتر و فراوانتری میان زن و مرد کشف کرده است که در دنیایقدیم به هیچ وجه به آن پی نبرده بودند.»(13)
روانشناسان تفاوتهای زنان و مردان را در جنبههای وابستگی طلبی،ویژگیهای شخصیتی، شکلگیری هویت، دیگر خواهی، روحیه عاطفی و احساسی وهیجانی، پرخاشگری، خلاقیت، نبوغ و برخی دیگر از خصائص طبیعی خاطر نشانکردهاند.(14)
«بیشتر، از مردان به عنوان موجود مستقل و از زنان به عنوان موجودات دیگرگرا، منعطف و وابسته یاد میشود.»(15) «تحقیقات حاکی از آن است کهشکلگیری هویت دختران برای استقلال شخصی نیست، بلکه برای مراقبت از دیگراننیز هست در حالی که هویت پسران از اساس، برای استقلال و رقابت و خودیت شکلمیگیرد.»(16)
جهت آگاهی بیشتر به علل اختلاف حقوق و وظایف به فصل نامه « کتاب نقد » ، شماره 12 ، ویژره زنان مراجعه فرمایید .
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پاورقی:
1) سوره نساء، آیه 1.
2) نظام حقوق زن در اسلام، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، ص 147.
3) سوره نساء، آیه 1، «یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِیخَلَقَکُم مِن نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّمِنْهُمَا رِجَالاً کَثِیراً وَنِسَاءً»
اعراف 189، «هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِن نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا»
زمر 6، «خَلَقَکُم مِن نَفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا»
روم 21، «وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً»
نحل 72، «وَاللَّهُ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً وَجَعَلَ لَکُم مِّنْ أَزْوَاجِکُم بَنِینَ وَحَفَدَةً»
شوری 11، «جَعَلَ لَکُم مِنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً»
4) المیزان فی تفسیر القرآن، محمدحسین طباطبائی، بیروت، مؤسسه الاعلی، 1403 ق ـ 1983 م، ج 4، ص 136.
5) سوره روم / 21: «خَلَقَ لَکُم مِنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً»
6) سوره بقره آیه 187: «هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ»
7) المیزان، ج 2، ص 44 ذیل آیه فوق.
8) بقره / 30، 34 ـ 35 و 37، حجر / 28 ـ 31، طه / 115، یس / 6، طه / 121،اعراف 23 و 189، نساء / 1، زمر / 6، روم / 21، نحل / 72، شوری / 11.
9) بقره / 30.
10) یس / 6 و بقره / 34.
11) نساء / 1، اعراف / 189، زمر / 6.
12) ر.ک: نظام حقوق زن در اسلام، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، تابستان 1374، بخش هفتم به بعد.
13) ر.ک: نظام حقوق زن در اسلام، ص 205 ـ 200.
14) ر.ک: آسیبشناسی فمینیسم (در حوزه جنسیت تابعیت و خانواده) سید حسینتقوی دهاقانی، قم موسسه فرهنگ منهاج، تابستان 1381، ص 205 ـ 213.
15) روانشناسی زنان، ص 127، وندر زندن و همکار؛ روانشناسی کودک از دیدگاه معاصر، ج 2، ص 318.
16) روانشناسی زن، ص 40 ـ 39.
حقیقت این است که از دیدگاه اسلام زن و مرد در خلقت یک سرشتی هستند نه دو سرشتی. قرآنکریم در این خصوص میگوید:
«... پروردگار شما او که شما را از یک نفس آفرید و از او جفت او را خلقکرد...»(1) بنابراین زن از همان جنس مرد آفریده شده است نه از جنس دیگریکه درجه دوم به حساب آید.
بنابر این هر دوی آنها یعنی زن و مرد از یک جنس خلق شدهاند و تقدم رتبی ومنزلتی ، آن دو را از یکدیگر متمایز نمیسازد. در واقع در قرآن از آنچه دربعضی اظهار نظرها هست که زن از مایه پستتر از مایه مرد آفریده شده و یااین که به زن جنبه فرعی دادهاند و گفتهاند که همسر آدم ، اول از عضوی ازاعضای طرف چپ او آفریده شد ، اثر و خبری نیست.
بنابر این در اسلام نظریه تحقیرآمیز یا درجه دومی نسبت به زن از لحاظ سرشت و طینت وجود ندارد.(2)
آیاتی از قرآن در این خصوص وجود دارد(3) که از هیچ کدام فرعیت و انشعابخلقت زن از مرد استفاده نمیشود ؛ زیرا مخاطب این آیات انسانها هستند نهمردان.
ثانیاً، در آیاتی آمده خداوند از انسان همسری برایش آفرید و مرحوم علامهطباطبائی در تفسیر المیزان در این خصوص فرموده ظاهر آیه «و خلق منهازوجها» این است که همسری از نوع مرد آفرید و افراد انسانی بازگشت به دوفرد همانند و مشابه دارند. به عقیده ایشان آنچه در پارهای تفاسیر نقل شدهکه مطابق این آیه ، زن از آدم مشتق شده و قسمتی از آدم است ، سخنی بدوندلیل است و آیه بر آن دلالت ندارد. (4) به این معنا که زن از همان جنس مرداست نه بخشی از امر و فرع بر آن ؛ بنابراین علی رغم پندارهای غلطی که درمورد زنان وجود دارد ، در اسلام زن مقدمه وجود مرد نبوده و مرد علت غائیخلقت او به حساب نمیآید.
قرآن خلقت زن و مرد را برای یکدیگر(5) و آن دو را پوشش یکدیگر به حسابمیآورد(6) تا هر یک از آن دو دیگری را از دنبال شرو فساد رفتن و اشاعه آنباز دارد. هر کدام برای دیگری لباسی است که به وسیله او پلیدی از او آشکارنگردد.» (7)
از آیات مختلفی از قرآن کریم(8) بر میآید:
ـ زن چون مرد خلیفه خدا است.(9)
ـ هنگام خلقت هم از زن و هم از مرد پیمان گرفته شده است که شیطان را پرستشگر نباشند.(10)
ـ زنان و مردان دیگر نیز از جنس یکدیگر خلق شدهاند.(11)
هم چنین در نظام تکلیف و برنامه تکامل انسانى، هیچ تفاوتى بین زن و مردوجود ندارد و تساوى کامل برقرار است. براى دریافت بهتر این موضوع، کافىاست این آیه را به دقت بخوانیم: وَ مَنْ یَعْمَلْ مِنَ اَلصَّالِحاتِ*. «هر که از زن و مرد مؤمن کارى شایسته کند به بهشت وارد مىشود و ذرهاى بهاو ستم نمىشود» ، و إِنَّ اَلْمُسْلِمِینَ وَ اَلْمُسْلِماتِ. «خداوندکلیه زنان و مردان مسلمان. براى همه آنها خدا مغفرت و پاداش بزرگ مهیاساخته است»
هم چنین آیات فراوان دیگر مانند: آل عمران، آیه 195- النحل، آیه 97- غافر، آیه 40- حجرات، آیه13
بنابراین نه تنها زن و مرد از نظر جنسیتی ، تفاوتی با یکدیگر ندارند ،بلکه از جهت رسیدن به مراتب کمال انسانی نیز با هم فرق ندارند و تفکر درجهدومی اصلا صحیح نمی باشد.
تنها چیزی که ممکن است تصور درجه دومی زن را در ذهن برخی ایجاد کند ، مسئله حقوق اجتماعی است .
قبل از پاسخ به این مسئله لازم است که بدانیم ، در عین حال که از نظر ارزشهای انسانی در اسلام زن و مرد با هم تفاوت ندارند ، اما تفاوتهای طبیعی وجسمی و روحی بین این دو موجود انسانی انکار ناپذیر است و این تفاوتها ازیک طرف تکالیف و مسئولیت های خاصی را در نظام خانواده و اجتماع برای ایندو جنس مقرر نموده واز طرف دیگر حقوق خاصی را بر اساس آن تکالیف و مسئولیتها وضع و ایجاد کرده است . توجه به این نکته مهم میتواند بسیاری ازتفاوتهای موجود در احکام و حقوق زن و مرد را موجه و منطقی سازد ، چنان کهاستاد مطهری از مجرای این تفاوتها کوشیده است برخی از شبهات در مورد نظامحقوق زن در اسلام را پاسخ گوید.(12) و این نتیجه به دست آید که زن از نظرحقوقی نیز جنس دوم و انسان درجه دوم قلمداد نشده است بلکه این تفاوتها نهاز تفاوت در درجات انسانی بلکه از تفاوتهای حکیمانه در خلقت ناشی شده است.
ایشان در پاسخ به کسانی که اعتقاد به تفاوت میان زن و مرد را تفکر قرونوسطایی میدانند میگوید «در قرن بیستم و در پرتو پیشرفتهای حیرتانگیزعلوم، تفاوتهای زن و مرد بیشتر روشن و مشخص شده است، جعل وافترا نیست،حقایق علمی و تجربی است. اما این تفاوتها به هیچ وجه به اینکه مرد یا زنجنس برتر است و دیگری جنس پایینتر و پستتر و ناقصتر، مربوط نیست قانونخلقت از این تفاوتها منظور دیگری داشته است. قانون خلقت تفاوتهای زن ومرد را به منظوری شبیه منظور اختلافات میان اعضای یک بدن ایجاد کردهاست..... در دنیای جدید در پرتو مطالعات عمیق پزشکی، روانی، اجتماعی،تفاوتهای بیشتر و فراوانتری میان زن و مرد کشف کرده است که در دنیایقدیم به هیچ وجه به آن پی نبرده بودند.»(13)
روانشناسان تفاوتهای زنان و مردان را در جنبههای وابستگی طلبی،ویژگیهای شخصیتی، شکلگیری هویت، دیگر خواهی، روحیه عاطفی و احساسی وهیجانی، پرخاشگری، خلاقیت، نبوغ و برخی دیگر از خصائص طبیعی خاطر نشانکردهاند.(14)
«بیشتر، از مردان به عنوان موجود مستقل و از زنان به عنوان موجودات دیگرگرا، منعطف و وابسته یاد میشود.»(15) «تحقیقات حاکی از آن است کهشکلگیری هویت دختران برای استقلال شخصی نیست، بلکه برای مراقبت از دیگراننیز هست در حالی که هویت پسران از اساس، برای استقلال و رقابت و خودیت شکلمیگیرد.»(16)
جهت آگاهی بیشتر به علل اختلاف حقوق و وظایف به فصل نامه « کتاب نقد » ، شماره 12 ، ویژره زنان مراجعه فرمایید .
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پاورقی:
1) سوره نساء، آیه 1.
2) نظام حقوق زن در اسلام، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، ص 147.
3) سوره نساء، آیه 1، «یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِیخَلَقَکُم مِن نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّمِنْهُمَا رِجَالاً کَثِیراً وَنِسَاءً»
اعراف 189، «هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِن نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا»
زمر 6، «خَلَقَکُم مِن نَفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا»
روم 21، «وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً»
نحل 72، «وَاللَّهُ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً وَجَعَلَ لَکُم مِّنْ أَزْوَاجِکُم بَنِینَ وَحَفَدَةً»
شوری 11، «جَعَلَ لَکُم مِنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً»
4) المیزان فی تفسیر القرآن، محمدحسین طباطبائی، بیروت، مؤسسه الاعلی، 1403 ق ـ 1983 م، ج 4، ص 136.
5) سوره روم / 21: «خَلَقَ لَکُم مِنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً»
6) سوره بقره آیه 187: «هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ»
7) المیزان، ج 2، ص 44 ذیل آیه فوق.
8) بقره / 30، 34 ـ 35 و 37، حجر / 28 ـ 31، طه / 115، یس / 6، طه / 121،اعراف 23 و 189، نساء / 1، زمر / 6، روم / 21، نحل / 72، شوری / 11.
9) بقره / 30.
10) یس / 6 و بقره / 34.
11) نساء / 1، اعراف / 189، زمر / 6.
12) ر.ک: نظام حقوق زن در اسلام، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، تابستان 1374، بخش هفتم به بعد.
13) ر.ک: نظام حقوق زن در اسلام، ص 205 ـ 200.
14) ر.ک: آسیبشناسی فمینیسم (در حوزه جنسیت تابعیت و خانواده) سید حسینتقوی دهاقانی، قم موسسه فرهنگ منهاج، تابستان 1381، ص 205 ـ 213.
15) روانشناسی زنان، ص 127، وندر زندن و همکار؛ روانشناسی کودک از دیدگاه معاصر، ج 2، ص 318.
16) روانشناسی زن، ص 40 ـ 39.