ورود

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : از رئيس علي دلواري تا ...



touraj atef
1st April 2011, 07:44 PM
تاریخ سرزمین ما سراسر از بزرگ منشی و انسانیت و قهرمانی مردان و زنان بی ادعائی است که بهر آزادی و عدالت و عشق به مردم و میهن به پا خواستند در هر گوشه این آب و خاک مردان و زنان زیادی در شهرت و حتی گمنامی وجود داشتند که خواستند عدالتی باشد کودکی سر گرسنه بر بالین نگذارد و هیچ مرد و زنی بهر فقر مجبور به درد بی کران نشود در آذربایجان ستار خان و باقرخان و بابک خرمدین در خراسان ابومسلم خراسانی و کلنل پسیان در سیستان یعقب لیث و در بوشهر رئیس علی دلواری را داشتیم نمی دانم چند نفر از ما قصه دلاور بوشهری را شنیده ایم که با استعمار انگلستان جنگید همان امپراتوری که روزگاری می گفتند آفتاب در اقلیمهای بی کران ناشی از زیاده خواهی ملکه و پادشاهان بریتانیائی غروب نمی کرد اما رئیس علی دلواری حماسه دلیران تنگستان را به وجود آورد او برای احیای آزادی و دوری فقر از ماهیگران و مردمان گرم بوشهر حماسه ای به پا کرد سالها از این واقعه گذشت و حالا می بینیم در خطه دلواری آشکارا چه ظلمی می شود می گویند اگر عماد رضا بازیکنان عراقی شاهین بوشهر همه بازیهای لیگ خود را انجام دهد و مصدوم و اخراج نشود و قهر هم نکند با توجه به مبلغ قرار دادش گران ترین بازیکن لیگ می شود او به ازای هر بازی 65 میلیون تومان مزد می گیرد ؟آری ظلمی چنین را حتی در روزگار دلواری دیده بودیم ؟ در کناره خلیج فارس در زیر آفتاب سوزان ماهیگیران بندری بهر روزی اندک چه رنجها می کشند تا امثال عماد رضا بیایند و نه تنها دارائی های آنها را به چپاول ببرند بلکه با بی هنری خود و مدیرانش خون به دل آنها اندازند نمونه عماد رضا تنها نمونه دردهای فوتبال این دیار نیست و آخرین آن نخواهد بود مدیریت طلبکار و صد البته ناکار آمد سرمایه های زیادی را بر باد دادند سر مایه هائی که بهر مبارزه مردانی چون رئیس علی دلواری و ریختن خون آنها حاصل شد همین قصه در خوزستان هم بود در خراسان هم وجو دارد در آذربایجان و گیلان هم بی مدیریتی غوغا می کند درد است و این درد در قلب پایتخت هم می بینیم آنجا که نا مدیریتی تا به آنجا می رود که مدیر باشگاه لطف می کند و به نیروی انتظامی می گوید کنار بایستند تا با هوادار سخن بگوید هواداری که دل داده اما باز متهم به نا امن مردمان می شود و یا آن سو در ازای یک پیروزی سرد یک پیروزی ناشی از چاشنی شانس و ... مدیر چنان سر به آُسمان سائیده که به طرفدار بی نوا لبخند می زند تا بگوید همچنان در خواب خوش خود باشید همان مدیری که آکادمی فوتبال در انگلستان می گویند زده است و نوچه هایش در تلویزیون بی بی سی سخن از سال پر موفقیت فوتبال ایران می زند و امیر قلعه نوئی را که به همت میلیارد ها پول و هزاران وعده و روابط پشت پرده بر صدر جدول است را بهترین مربی برای تصدی پست سر مربیگری تیم ملی بداند که همه می دانند در بازی بی لیاقتی مدیران فدراسیون پستی بی ارزش مگر برای برخی نان به نرخ روز خورها و بیزنس من ها شده است و یا در تلویزیون دیگر وقتی از دردهای فوتبال می گفتیم دلالهائی که قطبی را بر فوتبال ما تحمیل کردند سحن از پرچم ایران می کنند که خود هیچ اعتقادی به آن نداشتند دردها زیاد است دردهائی که می گوید و می پرسد چرا در دیار دلواری باید به عماد رضا ها 65 میلیون بدهند تا سر پسرک ماهیگیر عاشق فوتبال به گرسنگی بر بالین گذاشته شود آری ظلمی که فوتبال ما می کند پولی که باید صرف آبادانی دیار دلواریها و ابوسملم ها و یعقوب لیث ها و ستارخان ها شود به جیب دلالان و امثال عماد رضا ریخته می شود تا باز گویئم از ماست که بر ماست

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد