PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : خنده های شیمیایی



*میترا*
17th November 2009, 11:13 PM
هر که سوادش کمتر درآمدش بیشتر !

از قدیم گفته اند وقت طلاست، به عبارت دیگر: زمان = پول (معادله 1)
همین طور گفته اند توانا بود هرکه دانا بود، یعنی: توان = علم (معادله 2)
می دانید که:
زمان / کار = توان
با جایگذاری معادله 1 و 2 در معادله سوم به این معادله می رسیم:
پول / کار = علم
که می توانیم آن را به این صورت بازنویسی کنیم:
علم/ کار = پول
بنابراین:
http://uc-njavan.ir/MaXUpload/88/4-5-6/Equation$%5B1%5D.jpg


یعنی هرجه علم و سوادت کم تر باشد درآمدت بیشتر است، و این هیچ ربطی به مقدار کار انجام شده ندارد !

*میترا*
17th November 2009, 11:19 PM
می دانید که کیمیاگران سال ها به دنبال دو چیز بودند. یکی "کیمیا" یا سنگ فیلسوفان که با آن مس را به طلا تبدیل کنند و دیگری "اکسیر" که با آن جوانی همیشگی و زندگی جاودانه پیدا کنند. امروز پس از سال ها تلاش بالاخره یکی از این دو ماده کشف شده است.

http://uc-njavan.ir/MaXUpload/88/4-5-6/Kimia.jpg

یک دانش آموز با استعداد موفق شده است "کیمیا" را کشف کند و به وسیله آن مس را به طلا تبدیل کند. این ماده که قرن ها کیمیا گران به دنبال آن بودند، چیزی نیست جز "آلومینیوم". در واقع با مخلوط کردن مس و آلومینیوم، طی یک "جانشینی دوگانه" با عوض شدن جای C و A مس به طلا تبدیل می شود!
http://uc-njavan.ir/MaXUpload/88/4-5-6/Kimia1.gif

*میترا*
21st November 2009, 06:31 PM
یه شیمی دان میره به یه داروخانه و میگه: ببخشید. میشه یه بسته " استیل سالیسیلیک اسید " بهم بدین؟
داروفروش میگه: منظورتون آسپیرینه؟
شیمی دان میگه: اوه، بله بله، این اسم لعنتی هیچ وقت یادم نمیمونه.{big green}{big green}{big green}

*میترا*
21st November 2009, 06:32 PM
میدونید با عنصرهای آهن، نیکل و پتاسیم چه سلاحی می شه ساخت؟
-چاقو (KNiFe){tongue}

یه روز هایزنبرگ در حال رانندگی بوده که پلیس متوقفش می کنه. پلیس: هیچ می دونی سرعتت چقدره؟
هایزنبرگ: نه، ولی می دونم کجا هستم!{big green}

*میترا*
21st November 2009, 06:34 PM
تعریف شاخه های مختلف شیمی:
شیمی فیزیک: تلاش مذبوحانه برای به کار بردن عبارت y=mx+b در مورد هر پدیده ای در جهان

شیمی آلی: تلاش برای تبدیل ترکیبات بدبو به مقاله های تروتمیز در مجله ها

شیمی معدنی: تلاش برای مفید نشون دادن چیزهایی که بعد از استفاده ی شیمی دانان آلی و تجزیه از جدول تناوبی باقی می مونه

مهندسی شیمی: تلاش برای پول درآوردن از کارهایی که شیمی دانان آلی، معدنی و تجزیه صرفا برای تفریح انجام میدن.

*(شیمی آلی عبارتست از مطالعه ترکیبات کربن دار


بیوشیمی عبارتست از مطالعه ترکیبات کربن داری که وول میخورند.)


;){big green}

*مینا*
1st December 2009, 08:43 PM
{big green} یه کم شیمی بطنزیم ببینیم کسایی که میطنزن چه میکشن {big green}


http://uc-njavan.ir/MaXUpload/88/4-5-6/%286%29.jpg

*مینا*
1st December 2009, 10:04 PM
میدونید چرا شیم دان ها همه مسایل رو می تونن حل کنن؟
-چون همه حلال ها رو دارن!:">:)>-

*مینا*
1st December 2009, 10:24 PM
یه روز یه فیزیکدان، یه زیست شناس و یه شیمی دان که شنا بلد نبودن برای اولین بار میرن به اقیانوس.
فیزیک دان میگه: "من میخوام درباره فیزیک امواج تحقیق کنم." و میپره تو آب و دیگه برنمی گرده.
زیست شناس میگه: " من میرم درباره گیاهان کف اقیانوس تحقیق کنم." و اونم به سرنوشت فیزیک دان دچار میشه.
شیمی دان چند ساعتی منتظر میشه و بعد توی دفترچه گزارشش مینویسه: " 1- آب دریا فیزیکدان ها و زیست شناس ها را در خود حل می کند. ..."{big green}sh_omomi41

AvAstiN
11th December 2009, 08:16 PM
http://www.unomaha.edu/chemistry/web%20images/chemistry.jpg

AvAstiN
11th December 2009, 08:59 PM
هيدروژن با اين كه وجوه مشتركي با بعضي از گروه ها داشت نتوانست در هيچ يك از گروه‌هاي جدولي تناوبي اجازه‌ي اقامت كسب كند. ابتدا به سراغ قليايي‌ها رفت و با آن‌ها اظهار قوميّت كرد. قليايي‌ها چون او را مانند خود پوشيده در اوربيتال ديدند و به خصوص شنيده بودند گاه او را با عنوان كاتيون نام مي‌برند وي را در گروه خود پذيرفتند. حتي ليتيم اتاق فوقاني را به او اختصاص داد. امّا بعد حركاتي از هيدروژن سر زد كه باعث گفتگوها و ايجاد شك و ترديدها گرديد.
ليتيم به سديم گفت او گاه براي برقراري پيوندها با ما اظهار تمايل مي‌كند. كِي اين رسم بين ما بود؟
سديم: شنيده‌ام h كاملاً عريان است و هيچ پوششي از الكترون ندارد. واقعاً بي‌شرمي نيست؟
ليتيم: اگر الكترون هم پيدا كند. گاز مي‌شود, فرار مي‌كند. او بندبشو نيست. ما عنصر گازي نداشتيم؟
سديم: اگر h در فعاليت‌هاي الكتروليتي مانند ما به كاتد مي‌رود يك نيرنگ است. شنيده‌ايم گاه در چهره‌ي هيدريد h و به طور مذاب به آند مي‌رود.
ليتيم: پيوند ما با عناصر ديگر از جمله هالوژن‌ها يوني است. كووالانسي نيست. امّا او پيوند كووالانسي برقرار مي‌كند.
سديم: بلي ما در خانواده‌ي خود عنصري اين گونه دورو نداريم. او گاه كاتيون و گاه آنيون مي‌شود.
ليتيم: فعاليت ما در حالت فلزي زبانزد خاص و عام است. برّاق و رساناي الكتريسيته هم هستيم او چه شباهتي به ما دارد؟
سديم: درست است او از تبار ما نيست. ما كِي آنيون شده‌ايم؟ بايد عذرش را خواست.
هيدروژن سراغ خانواده‌ي هالوژن‌ها مي‌رود و خود را منسوب به آن‌ها معرفي مي‌كند و مي‌گويد: من مانند فلوئوروكلر گازي شكل هستم. حتي با همة كوچكي و سبكي حجمي برابر آن‌ها اشتغال مي‌كنم (4/22 ليتر), شما بيشترين تمايل وصلت را با قليايي‌ها داريد. من هم بي‌ميل نيستم. من به صورت ملكولي مانند شما دو اتمي هستم.
آن‌ها او را پذيرفتند, امّا زماني بعد احساس مي‌كنند اين يك وجبي آن‌ها را فريب داده است, چرا كه او كاهنده است و آن‌ها اكسنده. او چه ربطي به آن‌ها دارد. عذرش را مي‌خواهند.
هيدروژن سراغ خانواده‌ي كربن مي‌رود و اظهار هم‌بستگي مي‌كند و مي‌افزايد لايه‌ي ظرفيت من مانند لايه‌ي ظرفيت شما نيمه‌پر است. ما الكترونگاتيويته مشابه داريم و به جاي پيوند يوني پيوند كووالانسي برقرار مي‌كنيم. اما الماس و سيليسيم با آن وقار و داشتن شبكه وسيع كووالانسي از ابتدا نسبتي بين خود و آن جزء ناچيز نديدند و بي‌اعتنا طردش كردند. بلي هيدروژن از آن به بعد گوشه‌ي تنهايي برگزيد و دانست كسي كه چند چهره دارد تنها مي‌ماند.
منبع: گاهنامه اكسير

AvAstiN
11th December 2009, 09:10 PM
دو اتم در یک خیابان با هم قدم میزدند.
اول به دومی گفت: هی فکر کنم یه الکترونم گم شده.
دومی:مطمئنی. اولی: آره ببین من مثبت شدم:)):))

AvAstiN
11th December 2009, 09:11 PM
مغز ما اکسيد گشت و سوختيم
بسکه شيمی تجزيه اموختيم

هی اسيد و باز دعوا می کنند
خاک عالم بر سر ما می کنند

چون که شيمی با فيزيک همراه شد
چاله گود انرژی چاه شد

اين شرودينگر مرا ديوانه کرد
تابع موجی مرا بيچاره کرد

درس ديگر درس شيمی معدنی است
پر ز اسرار عجيب و ديدنی است

هر اتم باشد مثال يک پياز
می زند هی چرخ با آهنگ جاز

کمپلکس اين فلز با آن ليگند
فهم آن مشکلتراز فتح سهند

شيمي آلی يکی درس حجيم
خواندنش هم مشکلی باشد عظيم

واکنشهايش همی پر رمز و سر
از ديلز- آلدر گرفته تا فيشر

بس که ديدم طيفهايی پر ز پيک
می کند مغزم چو ساعت تیک و تیک


جوهر طبعم بشد اينجا تمام
پس خداحافظ بود ختم کلام

*میترا*
20th December 2009, 04:14 PM
مصاحبه جنجالي با آقاي سديم عنصر شرور!! يا مفيد
goold79:سلام آقاي سديم فكر كنم در ابتدا بهتره از تولدتون برامون بگيد ؟
Na: با عرض سلام خدمت شما goold79 و تمامي دانش پژوهان ودوستداران علم شيمي ،من براي اولين بار در سال 1807 توسط دانشمند ديوي وتوسط الكتروليز هيدروكسيد سديم بدنيا امدم


مصاحبه جنجالي با آقاي سديم عنصر شرور!! يا مفيد
goold79:سلام آقاي سديم فكر كنم در ابتدا بهتره از تولدتون برامون بگيد ؟
Na: با عرض سلام خدمت شما goold79 و تمامي دانش پژوهان ودوستداران علم شيمي ،من براي اولين بار در سال 1807 توسط دانشمند ديوي وتوسط الكتروليز هيدروكسيد سديم بدنيا امدم
goold79:ميشه كمي از خصوصيات شخصيتي خودتون صحبت كنيد؟
Na: من مانند ديگر ساكنين فلزات قليايي نرم سبک وزن سفيد مايل به نقره اي و واکنش دهنده ميباشم و از اين جهت هرگز به صورت آزاد نميتونيد منو تو طبيعت پيدا كنيد. خيلي زود رنج و حساسم طوري كه حتي چاقو نيز براحتي باعث ايجاد جراحت در من ميشه
وقتي تنها هستم از ارتباط با ديگران خود داري ميكنم طوري كه براي آرام بودن هميشه در استخري از نفت غوطه ور ميشوم
واگر آب يا هوا ويا اسيد بخواهند سر به سر من بگذارند خيلي عصباني ميشوم وهيدروژن رو بيرون ميكنم وخودم به سديم هيدروكسيد تبديل ميشم
تركيبات من رنگ شعله رو زرد نارنجي ميكنند
راستي من در هنگام برخورد با آب اونقدر عصباني ميشم كه علاوه بر طرد هيدروژن با ايجاد گرماي زياد باعث اشتعال هيدروژن خارج شده نيز ميشم
goold79:يعني شما تا اين حد بدجنس و شروريد (به بيرون كردن هيدروژن اكتفا نمي كنيد واون رو ميسوزونيد)؟
Na: خدا از شما بگذره،درسته كه من كمي عصبي هستم ولي اونقدرها هم كه شما ميفرماييد شرور و بد جنس نيستم
فكر كنم بهتره براي اثبات حرفهام كمي از كارها و خدمات ارزنده ام توي صنعت براتون بگم
مثلا يكي از تر كيبات من به نام سديم هيدروكسيد كه فكر كنم شما به عنوان يه علاقه مند شيمي خوب با اين تركيب آشنا باشيد در توليد برخي مواد شيميايي ومواد تميز كننده وهمچنين توليد كاغذ كاربرد داره
ويا سديم كربنات كه در ساخت شيشه و صابون نقش داره وهمچنين سديم سيانيد كه براي خالص سازي طلا ونقره كاربرد داره
واصلا چرا راه دور بريم همين نمك طعام كه شما روزانه مصرف ميكنيد فكر كن اگه غذات بي نمك بود چقدر بد مزه ميشد و آيا اين ضرب المثل معروف رو نشنيدي كه ميگه :هر چه بگنددكلريد سديم ش ميزنند
واگه بخوايد باز هم از خوبيام براتون بگم حرفي ندارم
goold79: ولي تا اونجا كه يادمه شما متهم اول در بيماري فشار خون هستيد ،در اين مورد حرفي براي گفتن داريد؟
Na: اين بيماري گناه من نيست .نشنيدي ميگن نه افراط ونه تفريط ،جسم انسان روزانه حداكثر 5گرم نمك احتياج داره واگر شخصي بيش از اين مقدار نمك رو به دليل بد غذائي توي روز مصرف كنه و بعدا دچار فشار خون بالا بشه اين وسط گناه من چيه؟ واين شماييد كه متهم ايجاد اين بيماري هستيد وبايد الگوي غذايي خودتون رو تصحيح كنيد نه من
و بايد اين مطلب رو هم در اينجا اضافه كنم كه در قديم در قاره آفريقا اعراب الماس و طلا رو با نمك مبادله ميكردند
goold79: ولي هر چقدر هم توي اين موارد از خودتون دفاع كنيد نميتونيد شرور بودن خودتون رو تبرئه كنيد مثلا فكر كردي چرا من با شما دست هم ندادم
Na: معلومه به خاطر اينكه پوستتون آسيب ميبينه و اين يكي از خصوصياتي است كه من به اون افتخار ميكنم واز اينكه كسي سعي نميكنه به من دست بزنه خوشحالم چون براحتي نمي تونيد سر به سرم بزاريد
goold79:( حالا خوشحالي و ميگي من بدجنس نيستم) . بگذريم ميشه در مورد رابطه خودتون با هم بلوكيتون يعني پتاسيم بگيد
Na: ما از نظر خيلي از خصوصيات مثل هميم ولي چون اون از من بزرگتره از من سر حالتره وهميشه با نشاط تر از منه و خيلي از جاها بيشتر دوست دارن با اون ارتباط برقرار كنندتا من مثلا در تهيه باروت
راستش گاهي وقتا به اون حسوديم ميشه ولي زياد كاري بهم نداريم وهر كي زندگيه خودش رو داره
goold79:.ميشه بفرماييد نقش شما در بدن موجودات زنده چيه؟
Na: به اين ميگن يه سوال درست وحسابي صحبت كردن در مورد نقش من در بدن موجودات زنده ميتونه تا حدي وجهه ي من رو در مقابل خوانندگان عزيز بهتر كنه و اما هنر نمايي من در بدن شما:
در جلوگيري از ناتواني در گرما و آفتاب زدگي مؤثرم
عمل اعصاب و عضلات را تقويت ميکنم, در منقبض شدن عضلات مؤثرم
آب بدن را تنظيم مي کنم، در نتيجه با افزايش يا کاهش مصرف آب ، بدن دچار تورم يا خشکي نمي شود.
به هدايت امواج عصبي کمک مي کنم.
با وجود من ميزان ثبات اسيدي - بازي بدن حفظ مي شود يا به عبارتي من در تنظيم PH بدن مؤثر م
من در استخوان ها نيز يافت ميشوم
به طور كلي من حدود 92 گرم وبه شكل سديم كربنات در بدن انسان يافت ميشوم ،كبد،قلب و كليه ها از اعضايي هستند كه من به وفور در آنجا يافت ميشوم راستي ميدوني بدون من شما نمي تونستيد غذا رو هضم كنيد
goold79: ببخشيد جناب سديم ولي بنظر من شما داريد مبالغه ميكنيد
Na: نه اصلا مبالغه نيست بلكه يك حقيقت علمي ثابت شده است. يک نقش جالب من اين است که موجب جذب بهتر قندهاي ساده و اسيدهاي آمينه که اجزاء تشکيل دهنده مواد نشاسته اي و پروتئين ها هستند، مي شوم
من در شيره هاي گوارشي که موجب هضم غذا مي شوند، وجود دارم.
همچنين من به تشكيل HCl كه نقش اساسي در هضم پروتئين در معده داره كمك ميكنم
goold79: راستي سديم جان من شنيدم شما خيلي مورد علاقه ساكنين گروه هفده يعني هالوژنها هستيد.
Na: اوه اره ،اونها علاقه زيادي به من دارند و من رو خيلي دوست دارند ولي من ترجيح ميدم دوستي محكم و قوي رو كه با جناب كلر دارم رو حفظ كنم . ما خيلي هواي همديگر رو داريم .و توي مشكلات شريك هم هستيم .كلر دوست خيلي خوبيه و با همديگه ميتونيم خيلي راحتتر بر مشكلات غلبه كنيم
goold79: ولي من شنيدم با هم كه باشيد خيلي راحت توي آب از هم جدا ميشيد
Na: متا سفانه بله ، مولكولهاي آب به دليل علاقه وافرشون به ما خيلي زود اطراف ما رو ميگيرند و ما رو از هم جدا ميكنند
ولي ما ديگه شنا گرهاي ماهري شديم و حتي ميتونيم جريان الكتريكي رو هم توي آب انتقال بديم البته توي اين حالت به ما ميگن يون
goold79: تا حالا شده دلتون بخواد مثل كس ديگه اي باشيد ؟
Na: اره كسي هست كه من به اون علاقه زيادي دارم واون الگوي من تو زندگيه
goold79: اوه علاقه مند شدم اون شخص رو بشناسم ، ممكنه كمي در مورد اون برامون صحبت كنيد؟
Na: متاسفانه اون در طبقه هشتم شهر ما زندگي ميكنه وخيلي ازمن دوره
goold79: ممكنه خواهش كنم اسمش رو بگيد؟
Na: اون نه فقط الگوي زندگي منه بلكه هدف من توي زندگيهخيلي دلم ميخوات مثل اون باشم اسم اون نئون هست بنظر شما عنصر جالبي نيست آيا من حق ندارم اينقدر به او علاقمند باشم . من سعي ميكنم توي تمام مراحل زندگي پا جاي پاي اون بزارم مثل اون به كمال برسم و آرامش اون رو داشته باشم
ميدونيد چيه اون يه چيز خيلي مهم به من ياد داد .
واون اينه كه راه رسيدن به كمال هميشه بدست اوردن چيزي نيست گاهي براي اينكه به كمال برسي بايد كمي بخشنده باشي واز عزيزترين چيزهات بگذري
ومن ياد گرفتم که تا از عزيز ترين داراييم كه همون الكترونه نگذرم به كمال نمي رسم
goold79: واقعا جمله قشنگييه اميدوارم خوانندگان عزيز هم به اين نكته مهم دقت كنند كه :
گاهي براي رسيدن به كمال بايد گذشت كرد
ميشه يه تر فند كوچولو از كاراتون برامون بگيد :
Na: يه كوچولو؛ باشه مثلا ميتونيد يه ظرف پر از آب تهيه كنيد يه بشر بزرگ بد نيست كمي فنل فتالئين توش بريزيد حالا اگه منو توي آب رها كنيد ميتونم حركات نمايشي خيلي جالبي رو از خودم نشون بدم و دنبال خودم خطوط ارغواني رنگ جا ميذارم
goold79: اوه خيلي جالبه فكر كنم معلما ميتونن اين كارو سر كلاس براي دانش آموزاشون انجام بدن
Na: حالا كه حرف معلما شد و چون من خيلي به اونها علاقه دارم يه ترفند كو چولوي ديگه هم بهشون آموزش ميدم .
ميتونند تكه هاي كوچكي از من رو زير خاك اره قايم كنند وخاك اره رو به دانش آموزانشون نشون بدن
حالا ميتونن از ليوان پر از آبي كه خودشون ازش آب نوشيدن روي خاك اره بريزند واتفاق جالب اينجاست كه اونها توستن خاك اره رو با آب شعله ور كنن
goold79: خيلي خيلي جالب بود خيلي استفاده برديم اگه حرف ديگه اي نداريد بهتره با خواننده هامون خداحافظي كنيم
نه حرف ديگه اي ندارم فقط بهتره آدرس محل سكونتم رو بگم شايد كسي علاقمند باشه برام كارت پستال بفرسته
Na:من ساكن كوي فلزات قليايي واقع در خيابان اول و دوره سوم در خانه شماره 11 ميباشم وازشما وتمامي علاقه مندان به شيمي تشكر ميكنم

*میترا*
27th February 2010, 05:49 PM
http://uc-njavan.ir/uploder/files/y88/10-11-12/111.jpg

silent
14th March 2011, 12:28 PM
زن از دیدگاه شیمی
این عنصر کمتر در طبیعت به صورت آزاد یافت می شود و بیشتر به صورت یک ترکیب با ماده ای چون انیدرید متبلور وسولفات خود بینی در منازل یافت می گردد.

طرز تهیه:

برای تهیه این عنصر باید مقداری اکسید اسکناس و نیترات کادیلاک هشت ظرفیتی را در یک ویلا مخلوط کرده و پس از مدتی گاز ناز و سولفور عشوه متصاعد می شود در نتیجه به صورت رسوب در ته ویلا باقی می ماند.البته از زبان چرب و نرم هم می توان به صورت کاتالیزور استفاده کرد.


خواص شیمیایی:

بعضی از انواع این ترکیب بسیار زشت و بد قیافه بوده و میل شدیدی برای ترکیب شدن با نیترات پودر و سولفات ماتیک و اکسید سرمه دارند که پس از ترکیب شدن با این مواد نسبتا قابل تحمل می شوند.

بعضی از انواع این عنصر نیز با خورده شیشیه همراه است و خاصیت شوهر آزاری زیادی دارند.برای خالص کردن این عنصر کافیست که آن رادر یک سیستم سر بسته مثل اتاق قرار داد و با کربنات کتک و استات فحش مخلوط نمود.

خواص فیزیکی:

از جنس بسیار نرم و حساس می باشد و به سرعت تحت تاثیر محیط و احساسات قرار می گیرد.اگر مقداری اسید خشونت و کربنات سوز آور دیگری بنام آیوپاک(هوو) به آن اضافه کنیم فورا ذوب شده و به صورت اشک روان می گردد و اصلا میل ترکیب شدن با عنصر مرد را ندارد.اما به محض استفاده از کاتالیزور لبخند آنچنان با این عنصر ترکیب می شود که جدا شدنی نیست.
تذکر: نوع سخت این عنصر را با حرارت یک پالتو پوست می توان نرم کرد.

مرد از دیدگاه شیمی

این عنصر اکثرا در طبیعت به صورت آزاد و علاف یافت میشود! ارزان بودن این عنصر به درصد فراوانی زیاد آن برمیگردد.این عنصر گاهی به صورت یک ترکیب با ماده ای چون سولفید حسادت و سولفات روی (از نوع سنگ پای یافت شده در معادن قزوین) در خیابان یافت می گردد. این عنصر به علت واکنش پذیری زیاد همواره باید زیر نظر نگهداری شود .

طرز تهیه:

برای تهیه این عنصر باید واکنشهای شیمیایی پیچیده ای را متحمل شد! ابتدا مقداری اکسید اسکناس و نیترات زوریم شش ظرفیتی را در مقداری سنگ پای قزوین حل کرده و پس از مدتی گاز ادعا و سولفور قپی از آن متصاعد میشود در نتیجه به صورت رسوب روی دیواره ی سنگ پا باقی میماند .

البته از دمپایی و وردنه هم میتوان به عنوان کاتالیزور استفاده کرد.


خواص شیمیایی این عنصر:

بعضی از انواع این عنصر بسیار زشت و بدترکیب بوده و میل شدیدی برای ترکیب شدن با نیترات ژل و سولفونات روغن کله پاچه دارند که پس از واکنش با این مواد نسبتا قابل تحمل میشوند.

نوعی دیگر از این عنصر به علت اندکی ته چهره و آب اسکنیژه پیوند محکمی با خورده شیشه میدهد و دارای خاصیت موزیگری و همسر آزاری شدیدی هستند که برای خالص کردن این عنصر کافی ست که آن را در یک سیستم سر بسته مثل آشپزخانه قرار داد و با استات قابلمه مخلوط نمود .



خواص فیزیکی::

از جنس بسیار سخت و خشن میباشد و به سرعت تحت تاثیر محیط و ناز و عشوه قرار میگیرد و از خود بیخود میشود.
برای ذوب این عنصر میتوان از ناز سوزآور به کمک لبخند 2 درصد وزنی- نازی استفاده کرد.این عنصر میل ترکیبی شدیدی با عنصر زن دارد ولی به علت الکترونگاتیوی کم عنصر زن به ترکیب به صورت ضایع تبخیر میشود و مشغول التماس الکترون از عنصر زن میشود.
دمای جوش این عنصر بسیار پایین بوده و به سرعت به جوش می آید که برای جلوگیری از این جوشش میتوان از یک چمدان و یک اردنگی استفاده نمود و عنصر مورد نظر را به طبیعت پرتاب نمود .

نکته1: برای از بین بردن چربی – نرمی و نیش حاصل از زبان عنصر میتوان از گوشمالی به عنوان حلال استفاده کرد .

نکته ی کنکوری2: در صورت کمبود امکانات آزمایشگاهی از قبیل دمپایی و وردنه میتوان از حرارت 1500 درجه جیغ فرابنفش استفاده کرد که در این صورت رسوب به صورت موش درآمده و دارای قابلیت مفتول شدن هم میباشد!

نکته3: برای اطمینان از کم شدن خورده شیشه و سولفات روی در این عنصر میتوان تا 3 بار آن را با کابل برق100ولت الکترولیز نمود.

نکته ی 100 درصد کنکوری: به علت وجود کربنات هوش و اندکی اکسی شیطنت در عنصر زن عنصر مرد مجددا به صورت هویج رسوب میکند و از آن بخار یار و می و عشق و عاشقی متصاعد میشود که البته به محض یک برخورد موثر دیگر با عنصر زن دیگری به سرعت با آن هم الکترون شده و قضیه ی می و یار و … به صورت o2 از آن آزاد می شود .[bamazegi][bamazegi][bamazegi]

شیمیدان کوچولو
2nd April 2011, 12:10 PM
اثبات بیکاری جامعه:
ریاضیدانها:هنوز xپیدا نشده دنبالy/zهستند
فیزیکدانها: با دست خود گوی را پرتاب میکنند و دنبال انرژی وارد بر انند
شیمیدانها:NaCl را در اب حل میکنند و دنبال NaوCl میگردند

شیمیدان کوچولو
2nd April 2011, 12:11 PM
معلم شیمی از دانش آموزی پرسید : میلاد بی کربنات ها چه ترکیباتی هستند ؟


میلاد بلافاصله گفت : آقا اجازه به ترکیباتی که کربنات نداشته باشن بی کربنات میگن ! [labkhand]

شیمیدان کوچولو
2nd April 2011, 12:12 PM
معلم شیمی از دانش آموزسال اولی پرسید : نگارجون بگو ببینم آب سخت چیه ؟

نگار با خونسردی جواب داد : خانم اجازه خب معلومه به یخ آب سخت میگن !

jiferjibox
10th May 2011, 02:30 PM
يه روز پليس جلوي اتومبيل هايزنبرگ رو ميگيره ميگه هيچ ميدوني سرعتت چقدره؟
هايزنبرگ:نه ولي ميدونم كجام

!nesa
11th May 2012, 05:23 PM
دعاهای شیمیایی !

خداکنه هیچ آدمی هالو ( ژن ) نداشته باشه
خدا نکنه هیچ ماده ای (ساده ) باشه
خدا کنه بدن هیچ آدمی سامانه بسته نباشه
خدانکنه هیچ حل شونده ای حلال نداشته باشه

!nesa
11th May 2012, 05:27 PM
دعاهای خالصانه یک معلم شیمی



خدایا تمایل زنم به خرید لباس و طلا و ... را به به اندازه واکنش پذیری گازهای نجیب قراربده !


* * *


بارالها حقوق ماهیانه ام را به اندازه عدد آووگادرو بگردان

* * *

پروردگارا قانون پایستگی جرم را بر محتویات جیبم حکمفرما کن

* * *


الهی سرعت مصرف شدن حقوقم را از سرعت زنگ زدن فلزات کمتر کن

* * *

ای خدای بزرگ مرا درمقابل تهدیدات خانم بچه ها همچون الماس مستحکم بگردان

* * *

ای معبود من طول عمر مادرزنم را به اندازه طول عمر کمپلکس فعال بگردان





آمین یا رب العالمین

!nesa
11th May 2012, 05:29 PM
یه روز در کلاس شیمی دبیر شیمی درباره خواص اسیدها توضیح می داد و گفت: خوب حالا من این سکه نقره رو میندازم توی این محلول اسیدی . بچه ها آیا حل خواهد شد؟

-یکی از بچه ها: نه آقا

-دبیر: می تونی توضیح بدی چرا نقره در این اسید حل نمیشه؟

-یکی از بچه ها: چون اگه حل می شد شما نمی انداختینش توی اسید.[nishkhand]

!nesa
11th May 2012, 05:30 PM
روزی یک تکه یخ که در لوله آزمایش بود، عاشق شعله میشه و به او میگه :آه ای شعله زیبا هر وقت میبینمت از عشقت ذوب می شم.
شعله گفت اما همه آنچه تو انجام میدی فقط یه تغییر حالته عزیزم. ها ها ها

!nesa
11th May 2012, 05:32 PM
پشه ها
معلم شیمی در باره کشش سطحی آب برای بچه های کلاس صحبت می کرد که بطور ناگهانی از دانش آموزی پرسید : احمد بگو ببینم چرا پشه ها به راحتی روی آب می نشینند اما هرگز در آب فرو نمیرن وغرق نمیشن؟
احمد بلافاصله جواب داد : آقا اجازه واسه اینکه چگالی پشه از آب کمتره ![khande]

!nesa
11th May 2012, 05:33 PM
آب معدنی غلیظ
استاد رشته شیمی که به اتفاق دانشجویانش عازم بازدید از یک کارخانه بود با تعجب از دانشجویی که یک بطری آب معدنی ویک بطری آب شهر با خودش آورده بود و آنها را با هم قاطی می کرد و بعد می نوشید پرسید : آقا شما داری چکار میکنی ؟
دانشجو با خونسردی جواب داد :آخه آب معدنی خیلی غلیظه حیفم میاد خالی خالی بخورم اسرافه !!!

!nesa
11th May 2012, 05:36 PM
استاد شیمی :کاشف طلا کیست ؟

دانش آموز : حوا همسر آدم

*مینا*
25th June 2012, 05:58 PM
Who Says Chemistry is Easy!!!

Chemistry is Complicated...

tow Guys Conversation in Bathroom DuringTest ...
G1 : You Gotta Help Me !
G2 : I Am Just here For Peeing . I can't Help During test
G1 : Please Dude ... I Am Gonna FaiL
G2 : Okey Be Quick .. Ask Me ?
G1 : Whats Abbreviation For Nobelium ?
G2 : NO
G1 : But You Said You Will Tell Me...
G2 : NO !
G1 : Ok Leave it Tell me Whats Sodium ?
G2 : Na !
G1 : Damn Atleast Tell me Of Potassium ?
G2 : Hmm K !
G1 : What's Okay ?
G2 : Just K !
G1 : Whats Just OK ?
G2 : You Mean OK2 ?
G1 : Whats OK Too ?
G2 : Potassium Oxide ..
G1 : Oxide ?
G2 : O
G1 : Oh ! What ??
G2 : Oxygen
G1 : Damn Not Oxygen I Asked For Potassium ?
G2 : K
G1 : NO
G2 : Nobelium
G1 : Nobelium ?
G2 : NO
G1 : Just Give Me The Bonus Question Answer . Whats
Element166 ?
G2 : Uhh
G1 :Go On ?
G2 : UHH
G1 : UHH ??
G2 : Exactly
G1 : NO WHAT IS IT ???
G2 : Nobelium
G1 : Damn For God Sake Atleast Tell me For URANIUM ?
G2 : Thats U !
G1 : I Know Thats Upto Me ... But IAm Asking Your Help
G2 : U !
G1 : NO YOU !!!
G2 : Nobelium . Uranium
G1 : You Are An Ass
G2 : URANIUM (U) ARGON (AR) NITROGEN (N) Arsenic
(AS)
U AR N AS
G1 : You Are An Ass
G2 : Exactly !!
G1 : Baaah !!!
G2 : Barium ! :D =))

*مینا*
3rd December 2012, 08:46 PM
http://www.uc-njavan.ir/images/p4f9fisexy5w8cdn878e.jpg

یاسمین5454
19th December 2013, 05:28 PM
دانش آموز سال دوم دبیرستان از معلم شیمی پرسید : آقا اجازه عنصری داریم که هنوزکشف نشده باشه ؟




معلم کمی مکث کرد و بعد گفت : آره پسرم عنصر ایرانیوم هنوز کشف نشده !!!

یاسمین5454
19th December 2013, 05:31 PM
معلم شیمی از دانش آموز پیش دانشگاهی تجربی پرسید : آرمین میتونی بگی شیمی چه کاربردی در زیست شناسی داره ؟
آرمین : آقا اجازه خیلی کاربرد داره ! مثلا ماچهارنوع ژن معروف رو تو شیمی مورد مطالعه قرار میدیم هالوژن -هیدروژن -اکسیژن - نیتروژن !

یاسمین5454
19th December 2013, 05:32 PM
معلم شیمی از دانش آموزی پرسید : احمد بگو ببینم کدام واکنش های اکسایش واکنش سوختن نیستند ؟
احمد کمی فکر کرد و بعد گفت : آقا اجازه واکنش نسوختن !!!

یاسمین5454
8th July 2014, 05:49 PM
در اين پست براي برخي از ضرب المثل ها مصداق هاي شيميايي آورده شده.

آبي ازش گرم نميشه
مقصود واکنش گرما دهي است که در گرماسنج بمبي انجام مي شود و گرماي توليد شده
واکنش آنقدر اندک است که توان گرم کردن آب درون گرماسنج را هم ندارد.

آب نمي بيند اما شناگر ماهري است:
منظور فلزهاي قليايي است که زير نفت نگهداري مي شوند و آنچنان فعاليت شيميايي
بالا يي دارند که وقتي وارد آب مي شوند با سرعت زيادي بر سطح آب مي چرخند و به شدت
با آن واکنش مي دهند.

آب که از سر رفت چه يک وجب چه صد وجب:
اين ضرب المثل شاید مربوط به آن زماني است که انسان هنوز نمي دانست هرچه جسم
در عمق بيشتري از مايع باشد فشار بيشتري را تحمل خواهد کرد والا کيست که نداند
فشار ناشي از يک وجب آب صد برابر فشار صدوجب آب مي باشد.

آبي از دستش نمي چکد:
يا دستش خشک است يا آب در دستش يخ زده است يا ظرف آبش سوراخ نيست والا اين
ادعا به شدت تکذيب مي شود.

آب و تاب دادن:
اضافه کردن آب خالص به محلول داخل بالون پيمانه اي و سپس تکان دادن و تاب دادن
محلول به منظور همگن سازي آن را بيان مي کند.

آب در کوزه و ما تشنه لبان مي گرديم:
همان عنوان فصل اول کتاب شيمي سال اول دبيرستان يعني «آب مايعي کمياب در عين
فراواني» است که با گذشت زمان به صورت
اين ضرب المثل درآمده است. در اينجا کره زمين به کوزه اي تشبيه شده است که آب دارد
اما ساکنانش تشنه آب مناسب و قابل آشاميدن هستند.

آب خوش از گلويش پايين نمي رود:
کنايه از قيف شيشه اي است که هنگام انجام عمل صاف کردن آب به راحتي از آن
پايين نمي آيد و شايد هم منظور قطره چکان باشد که آب قطره قطره و به سختي از آن
خارج مي شود.
آب از آب تکان نمي خورد:
خب نبايد هم بخورد مگر پيوند هيدروژني اجازه مي دهد مولکول آب از مولکول ديگر
جدا شود و براي مدتي هرچند کوتاه گشت و گذاري در اطراف و اکنافش داشته باشد.

آب چيزي را کشيدن:
خارج کردن آب تبلور نمک آب پوشيده با گرم کردن آن يا خشک کردن رسوب به وسيله
قيف بوخنر و ارلن تخليه را گويند

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد