PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : روانپزشكي، علمي مستقل از تكنولوژي



dj milad
23rd December 2008, 09:28 PM
گفت وگو با دكتر احمد جليلي به مناسبت انتخاب وي در انجمن بين المللي روانپزشكان
روانپزشكي، علمي مستقل از تكنولوژي


با يكي دو بار جابه جايي، آن هم به دليل مشغله كاري دكتر «جليلي» قرار گفت وگوي ما شد ساعت 30/12 بعد از ظهر در بيمارستان مهرگان تهران. براي گفت وگو با دكتر «احمد جليلي» روانپزشك و رئيس انجمن علمي روانپزشكان ايران و استاد بازنشسته دانشگاه تهران كه از سال 1353 هم عضو ثابت هيات مديره انجمن بوده است، دو بهانه داشتيم؛ نخست اينكه او بعد از 30 سال موفق شد طلسم را بشكند و بعد از دكتر «هاراتون داويديان» در نشست بين المللي انجمن روانپزشكان كه از بيستم سپتامبر 2008 به مدت يك هفته در پراگ پايتخت كشور چك برگزار شد، با راي حاضران از طرف انجمن جهاني روانپزشكان (WPA) به عنوان نماينده از منطقه غرب و مركز آسيا انتخاب شود و مناسبت دوم، هفته بهداشت روان بود؛ مناسبتي كه براساس تقويم خودمان كه توسط مرحوم دكتر «شاه محمدي» مدير كل سابق بهداشت رواني وزارت بهداشت در نظر گرفته شد، هفته آخر مهر ماه را به عنوان هفته بهداشت روان در ايران اعلام كرد اگرچه چند روزي از اين مناسبت يعني هفته بهداشت روان گذشته است. به قول دكتر «جليلي» اگر 15 روز را به عنوان هفته بهداشت روان در نظر بگيريم، بهتر مي توانيم به مساله بهداشت روان و مسائل مرتبط با آن بپردازيم. اين نكته را هم اضافه كنم كه اين گفت وگو، گفت وگويي است با روانپزشكي كه در عرصه يكي از هنرها (يعني شعر) به اندازه روانپزشكي موفق است.
بعد از 30 سال، طلسم در پراگ پايتخت چك شكست و شما به عنوان نماينده از منطقه مركز و غرب آسيا انتخاب شديد. چه اتفاقي افتاد كه شما و البته كشورمان موفق به كسب اين جايگاه شديد؟

همان طور كه اشاره كرديد، فقط يك بار ديگر، حدود 30 سال پيش استاد دكتر «هاراتون داويديان» يكي از بنيانگذاران روانپزشكي نوين ايران، به مدت 10 سال به عضويت در كميته انجمن جهاني روانپزشكي به نمايندگي از ايران انتخاب شد و دو دوره در اين سمت فعاليت كرد. در آن زمان تقسيم بندي منطقه يي ياzoneها وجود نداشت و بعداً اين تقسيم بندي ها انجام شد.

-منظورتان از تقسيم بندي منطقه يي چيست؟

در حال حاضر انجمن جهاني روانپزشكان (WPA) كه مقر اصلي آن در ژنو سوئيس است و 130 كشور جهان عضو آن هستند، كشورهاي جهان را براساس تراكم جمعيت به 18 منطقه تقسيم كرده است. منطقه شماره يك كانادا و منطقه آخر يا همان هجدهم استراليا است. كشور ما همراه با كشور پاكستان، در منطقه پانزدهم به نام منطقه مركز و غرب آسيا قرار دارد. كشور هند به دليل تراكم جمعيت بالايي كه دارد، يك منطقه را به خود اختصاص داده است. در بعضي مناطق مثل امريكاي جنوبي، چندين كشور در يك منطقه قرار گرفته اند. كشورهايي كه در يك منطقه يا zone قرار دارند، بايد از نظر فعاليت ها، برنامه ها، نشست ها و... با يكديگر و با كشورهاي همسايه و منطقه شان هماهنگ و مرتبط باشند.

-درباره انتخاب تان صحبت مي كرديد.

بله. انجمن جهاني روانپزشكان علاوه بر كنترل و نظارت فعاليت هاي دائمي انجمن ها، هر سه سال يك بار، يك همايش بين المللي برگزار مي كند كه اين برنامه جدا از نشست هاي منطقه يي است. امسال هم چهاردهمين همايش بين المللي روانپزشكان در شهر پراگ به مدت يك هفته از 20 سپتامبر 2008 برگزار شد. در اين نشست علاوه بر ارائه مقاله و برگزاري نشست هاي علمي، به فعاليت هاي اداري انجمن روانپزشكان هم پرداخته مي شود كه مهم ترين برنامه اين بخش، برگزاري مجمع عمومي است. امسال در كنگره چهاردهم روساي 120 انجمن روانپزشكي از سراسر جهان حضور داشتند كه ما هم يكي از آنها بوديم. اعضاي هيات مديره كه دوره شش ساله رياست شان تمام شده است و نمايندگان مناطق مختلف در اين مجمع عمومي انتخاب مي شوند. يكي از نكات جالب انتخاب غيرمستقيم رئيس است. به اين معني كه هر سه سال يك بار كه اعضا در كنگره بين المللي گرد هم مي آيند، نايب رئيس انتخاب مي شود. سه سال بعد خود به خود رئيس قبلي كنار مي رود و نايب رئيسي كه سه سال پيش انتخاب شده بود، به جاي رئيس قبلي، سمت و وظايف او را به عهده مي گيرد. اولين باري بود كه من از منطقه خودمان يعني غرب و مركز آسيا، براي سمت نمايندگي منطقه، كانديدا مي شدم.

-حتماً رقيبي هم داشتيد؟

بله، هر بار حداكثر دو نفر از يك منطقه كانديدا مي شوند كه از منطقه ما، من و يكي از همكاران روانپزشك از پاكستان انتخاب شده بوديم.

-چه شاخص هايي براي اين انتخاب ها مد نظر قرار مي گيرد؟

پيش از انتخابات، درباره سابقه فعاليت هاي افرادي كه به عنوان كانديدا از هر منطقه معرفي مي شوند، تحقيق مي كنند. يكي از امتيازات، ميزان حضور و فعاليت كانديداها در همايش ها، چه به عنوان مستمع و چه سخنران، است .ميزان پژوهش ها و كتاب هاي تاليف شده كانديداها و در نهايت هم ميزان فعاليت هر كانديدا در انجمن خود ملاك انتخاب فرد مورد نظر است. از طرفي در نشست هاي منطقه يي و حتي داخلي، همكاران با فعاليت هاي يكديگر آشنا مي شوند. همه اين اطلاعات در كتابچه يي جمع آوري مي شود و هنگام برگزاري نشست هاي بين المللي، مثل همين نشست، دفترچه در اختيار حاضران قرار مي گيرد و روانپزشكان حاضر در جلسه، براساس اطلاعاتي كه از اين طريق به دست مي آورند، به كانديداها راي مي دهند. علاوه بر اينكه معتقدم اين انتخاب فقط به دليل فعاليت هاي من نبوده است، آبرو، اعتبار و فعاليت هاي انجمن روانپزشكي ايران باعث شد از منطقه خودمان، من انتخاب شوم.

-چه مسووليت هايي براي نمايندگان مناطق تعريف شده است؟

قبل از اين، به اين نكته هم اشاره كنم كه از كشور تركيه دكتر «لونت» به عنوان دبير كل انتخاب شد و اين امتياز بزرگي براي جامعه روانپزشكي ما است چون مي توانيم هم با كشور تركيه همكاري بيشتر و هم در سطح جهاني تاثيرگذاري بيشتري داشته باشيم. اما درباره مسووليت ها، نظارت بر آموزش مسائل مرتبط با بحث روانپزشكي در سطح جامعه و آموزش هاي خاص، ويژه فعالان اين عرصه، ارتقاي سطح بهداشت رواني جامعه، برقراري ارتباط موثر با كشورهاي همسايه و منطقه، برنامه ريزي براي برگزاري همايش هاي سالانه، ماهانه و منطقه يي، ارتقاي سطح فعاليت هاي تحقيقاتي و... به عهده نمايندگان هر منطقه است. نمايندگان هم هرازگاهي گرد هم مي آيند و ضمن تبادل نظر، گزارش فعاليت هايشان را به انجمن جهاني روانپزشكان ارائه مي كنند.

-گذشته از بازتاب بين المللي، به دليل انتخاب شما از ايران، فكر مي كنيد اين موفقيت ها و حالا به صورت خاص، انتخاب شما، چه تاثيري روي فعاليت هاي جامعه پزشكي و به ويژه روانپزشكي كشورمان در سطح جهاني خواهد داشت؟

انتخاب يك فرد، منظورم تنها خودم نيست، از طرف مجامع علمي معتبر و البته بين المللي، امتياز بزرگي براي كشور موردنظر يا به صورت خاص، جامعه علمي كه فرد از آن انتخاب شده است، دارد. اولين مزيت آن، افزايش ارتباطات جهاني است. زماني كه ما با افراد ديگري كه از لحاظ علمي در سطح بين المللي مطرح هستند، مرتبط باشيم، هم مي توانيم بيشتر و بهتر كشورمان را به آنها معرفي كنيم و هم براي برنامه ريزي هاي كشوري و منطقه يي از آنها كمك بگيريم علاوه بر اينكه ارتباط ما با كشورهاي همسايه و منطقه هم بيشتر مي شود. كشور ما تا قبل از اين انتخاب، ارتباط مستقيم و موثري با كشورهاي منطقه نداشت اما حالا مي توانيم براي برقراري ارتباط بيشتر برنامه ريزي كنيم.

-براي اين كارها برنامه ريزي كرده ايد؟

يكي از برنامه هايي كه بايد هر چه سريع تر انجام شود، برنامه يي است كه سال ها توفيق اجراي آن را نداشته ايم يعني برگزاري همايش بين المللي روانپزشكي در ايران. در سال 1354، استاد دكتر «داويديان»، اولين و آخرين سمپوزيوم بين المللي روانپزشكان را در ايران در بيمارستان روزبه تهران برگزار كرد. در آن نشست، اغلب بزرگان روانپزشكي دنيا، رئيس، دبير و خزانه دار انجمن جهاني روانپزشكان، اعضاي هيات مديره و روساي انجمن هاي ديگر كشورها حضور داشتند. كشور ما بعد از آن، به دليل تحولاتي كه شاهد آن بود، نتوانست تجربه موفق آن نشست را تكرار كند. بعد از آرام شدن وضعيت كشور خودمان، به دليل ناآرامي هاي منطقه، مثل جنگ عراق و امريكا، باز هم امكان برگزاري چنين نشستي فراهم نشد. به همين دليل اولين برنامه، برگزاري نشست بين المللي روانپزشكي در ايران است كه اميدواريم با هماهنگي دولت و وزارت بهداشت، شرايط برگزاري چنين نشستي فراهم شود. انجمن ها بودجه و بنيه لازم براي انجام چنين فعاليت ها و برنامه هاي گسترده و تاثيرگذاري را ندارند، مگر اينكه حمايت شوند كه به تازگي دفتر رياست جمهوري با ارسال نامه يي به انجمن ها، قول مساعدت براي برگزاري چنين نشست هايي را داده است، كه خب اين جاي اميدواري است. قدم بعدي هم برگزاري برنامه هاي آموزشي با همكاري كشورهاي منطقه، به ويژه كشورهاي حاشيه خليج فارس، پاكستان، تركيه و كشورهاي آسياي ميانه است كه در نهايت همه اين فعاليت ها به هدف يافتن راه هايي براي درمان بهتر بيماران، چه در منطقه و چه در كشور خودمان و ارتقاي سطح علمي فعالان اين عرصه است.

-فكر مي كنيد ساير كشورها از نشست بين المللي كه قصد برگزاري آن را داريد، استقبال خواهند كرد؟

صد درصد. در همين همايش، خيلي از پزشكان علاقه داشتند به ايران بيايند و علاوه بر حضور در همايش، كشور ما را از نزديك ببينند. همانطور كه اشاره كردم، اين ارتباط ها نه تنها زمينه تبادلات علمي بيشتر و موثرتر را فراهم مي كند، بلكه باعث مي شود بسياري از شبهاتي كه درباره كشور ما در سطح جهاني وجود دارد، برطرف شود و واقعيت ها ديده شوند.

-با هر بار حضور در نشست هاي بين المللي به ديدگاه جديدي نسبت به جايگاه روش هاي درماني و به طور كلي علم روانپزشكي در كشورمان در مقايسه با ساير كشورها دست پيدا مي كنيد. به نظر شما در حال حاضر كجا ايستاده ايم؟

علم روانپزشكي مثل جراحي قلب كه نيازمند تسلط به تكنولوژي روز دنيا براي انجام جراحي هاي موفق است، خيلي به تكنولوژي وابسته نيست. به همين دليل در روانپزشكي، نگراني از بابت كمبود امكانات در كارهاي تكنيكي وجود ندارد. تمركز اصلي در روانپزشكي روي دارودرماني و تكنيك هاي درماني و بعضي درمان هاي فيزيكي مثل الكتروشوك است كه خوشبختانه روانپزشكان ما از نظر تسلط به اين روش ها در جايگاه بسيار خوبي در سطح بين المللي قرار دارند. اما از نظر تعداد تخت هاي فعال و بعضي امكانات بيمارستاني و... دچار كمبود هستيم.

-و از نظر نيروي انساني؟

در حال حاضر 1200 متخصص اعصاب و روان يا روانپزشك داريم. اما مساله بيكاري روانپزشكان تازه فارغ التحصيل است كه بايد براي اشتغال آنها برنامه ريزي كرد. در واقع از نظر تربيت نيروي انساني با مشكل مواجه نيستيم. مشكل، بيكاري نيروهاي متخصص و تازه نفس است.

- درباره كمبودها صحبت مي كرديد؟

بله، علاوه بر كمبود تخت هاي فعال درماني و بيكاري فارغ التحصيلان جديد كه به آن اشاره كردم، مهم ترين ابزار كار روانپزشكان دارو است. از نظر دارو كمبود نداريم، اما مساله اصلي قيمت بالاي داروهاي جديد است. اين داروها به دلايل مختلف به دست بيماران نمي رسد يا با قيمت بسيار بالا در اختيار آنها قرار مي گيرد. از طرفي از نظر كيفيت و كميت توليد داروهاي داخلي، طي چند سال اخير به نتايج خوبي رسيده ايم و بسياري از داروها در داخل توليد مي شود. اما از نظر كنترل كيفيت بايد بيشتر دقت كنيم. اين مساله هم به انتخاب كارخانه هاي توليدكننده مواد اوليه براي خريد مواد اوليه دارو برمي گردد. هر چقدر مواد اوليه كيفيت بالاتري داشته باشند و هنگام توليد داخلي هم نظارت دقيق تري روي ميزان (دوز) تركيب مواد اوليه صورت بگيرد، به داروها با كيفيت بالاتري دست پيدا مي كنيم.

-به عنوان نماينده منطقه، برنامه يي هم براي ارتقاي فرهنگ مراجعه به روانپزشك در كشور خودمان و كشورهاي منطقه داريد؟ يا از نگاه ديگر، چطور مي شود فرهنگ مراجعه به روانپزشك را گسترش داد و نهادينه كرد؟

با تغيير ديدگاه و نگرش مردم جامعه ما و ساير جوامع نسبت به مراجعه به روانپزشك. برخلاف تصور، بيماري هاي رواني دقيقاً بيماري جسمي هستند چون تغييرات بيوشيميايي مغز باعث بروز اختلالات رواني مي شود مثل زماني كه به دليل تغييرات بيوشيميايي يا مكانيكي، قلب دچار آسيب مي شود. حالا تغييرات بيوشيميايي مغز، تحت عنوان «بيماري هاي روان» شناخته مي شود. همين اسم، حساسيت برانگيز است. در كشور ما از سال ها پيش به اشتباه به افرادي كه دچار اختلال هاي رواني مي شدند، «ديوانه يا مجنون» مي گفتند كه اين هم ناشي از تفكر فرو رفتن جن يا ديو در بدن افراد بود. همين تفكر اشتباه و برچسب زدن به افراد، مانع از مراجعه آنها به روانپزشك بوده و هست.

از طرفي بسياري از مردم، تصور نادرستي از يك بيمار رواني دارند، در حالي كه درصد كمي از افرادي كه دچار اختلال مي شوند، رفتارهاي خاصي از خودشان بروز مي دهند. اما حقيقت اين است كه اغلب بيماران رواني رفتار كاملاً عادي دارند و با يك اختلال مثل اضطراب، افسردگي، وسواس و... زندگي مي كنند و اتفاقاً زندگي عادي دارند. بيماري اين افراد هم علائمي مانند سردرد، تنگي نفس، تپش قلب و.. دارد اما يا متوجه نيستند يا قبول نمي كنند كه اين علائم، علامت هاي بيماري رواني است و بايد به روانپزشك و نه پزشك مراجعه كنند. طبيعي است كه با مراجعه به پزشك بيماري خاصي تشخيص داده نمي شود و همين امر باعث سردرگمي بيشتر بيمار مي شود و او را آسيب پذيرتر مي كند. همه ما به دليل ترس از اينكه برچسب مجنون يا ديوانه روي ما بزنند، از رفتن به روانپزشك امتناع مي كنيم.

-پس مشكل عميق تر از اين حرف هاست. نمي توان ديدگاه را تغيير داد.

نه، اين طور هم نيست، با وجود اين تصويرها و تصورات نادرست، طي سال هاي اخير، ديدگاه ها خيلي تغيير كرده است. رسانه ها به ويژه راديو و تلويزيون، گام هاي خوب و موثري براي آموزش و نهادينه كردن فرهنگ مراجعه به روانپزشك برداشته اند كه هر چند خيلي تاثيرگذار بوده است، اما باز هم جاي كار دارد. هر چقدر آموزش، در هر زمينه يي و حالا در بحث ما، آموزش فرهنگ مراجعه به روانپزشك بيشتر و موثرتر باشد، سريع تر و بهتر عقايد خرافي و اشتباه از سابقه ذهني مردم پاك مي شود، درمان ها و نتيجه گيري از روش هاي درماني، سريع تر و موثرتر خواهد بود و به اين ترتيب سطح سلامت روان جامعه هم ارتقا پيدا مي كند.

-پس جاي اميدواري هست. فكر مي كنم مردم دل به اين آموزش ها داده اند و استقبال كرده اند.

مسلماً تا تقاضا نباشد، عرضه معنايي ندارد. ما مردم متحمل و صبوري هستيم. مشكلات و مسائل زيادي را از سر گذرانده و مي گذرانيم و باز هم تحمل مي كنيم. اما با وجود صبر و تحملي كه داريم، گاهي تلافي اين كمبودها و مشكلات را سر هم خالي مي كنيم، كمي نامهربان شده ايم. به جاي اين بدخلقي ها و مكدر كردن نزديكان و دوستان مان، مي توانيم با كمك گرفتن از روانپزشك، خيلي از مشكلات را برطرف كنيم.{wave}

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد