PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شعر راز شیدایی گل سرخ...



warrior
23rd March 2011, 11:32 AM
راز شیدایی گل سرخ
شقایق گفت با خنده:نه بیمارم، نه تبدارم
اگر سرخم چنان آتش، حدیث دیگری دارم
گلی بودم به صحرایی، نه با این رنگ و زیبایی
نبودم آن زمان هرگز، نشان عشق و شیدایی
یکی از روزهایی که زمین تبدارو سوزان بود
و صحرا در عطش می سوخت، تمام غنچه ها تشنه
و من بی تاب و خشکیده، تنم در آتشی می سوخت
ز ره آمد یکی خسته، به پایش خار بنشسته
و عشق از چهره اش پیدای پیدا بود
ز آنچه زیر لب می گفت، شنیدم سخت شیدا بود
نمی دانم چه بیماری به جان دلبرش افتاده بود-اما-
طبیبان گفته بودندش: اگر یک شاخه گل آرد
از آن نوعی که من بودم
بگیرند ریشه اش را و بسوزانند،
شود مرهم برای دلبرش، آندم شفا یابد...
چنانچه با خودش می گفت،
بسی کوه و بیابان را، بسی صحرای سوزان را،
به دنبال گلش بوده، و یک دم هم نیاسوده
که افتاد چشم او ناگه به روی من...
بدون لحظه ای تردید، شتابان شد به سوی من
به آسانی مرا با ریشه از خاکم جدا کرد و
به ره افتاد...
و او می رفت و من در دست او بودم
و او هر لحظه سر را رو به بالاها
تشکر از خدا می کرد...
پس از چندی...
هوا چون کور آتش، زمین می سوخت
و دیگر داشت در دستش تمام ریشه ام می سوخت
به لب هایی که تاول داشت گفت: اما چه باید کرد؟
در این صحرا که آبی نیست،
به جانم هیچ تابی نیست...
اگر گل ریشه اش سوزد که وای بر من،
برای دلبرم هرگز دوایی نیست...
و از این گل که جایی نیست خودش هم تشنه بود اما!!!
نمی فهمید حالش را، چنان می رفت و من در دست او بودم
و حالا من تمام هست او بودم...
دلم می سوخت، اما راه پایان کو؟
نه حتی آب، نسیمی در بیابان کو؟
و دیگر داشت در دستش تمام جان من می سوخت
که ناگه...
روی زانوهای خود خم شد دگر از صبر او کم شد
دلش لبریز ماتم شد، کمی اندیشه کرد-آنگه-
مرا در گوشه ای از آن بیابان کاشت...
نشست و سینه را با سنگ خارایی،
ز هم بشکافت، ز هم بشکافت...
اما ... آه !!!
صدای قلب او گویی جهان را زیرو رو می کرد
زمین و آسمان را پشت و رو می کرد
و هر چیزی که هر جا بود، با غم روبه رو می کرد...
نمی دانم چه می گویم؟ به جای آب، خونش را...
به من می داد و بر لب های او فریاد...
بمان ای گل...
که تو تاج سرم هستی...
دوای دلبرم هستی...
بمان ای گل...
و من ماندم
نشان عشق و شیدایی
و با این رنگ و زیبایی
و نام من شقایق شد
گل همیشه عاشق شد

انریکه
3rd April 2011, 02:33 PM
ممنون خیلی زیبابود[golrooz]

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد