PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : پدیده ای به نام پروین اعتصامی



Rez@ee
22nd March 2011, 08:45 AM
http://www.aftabir.com/articles/art_culture/literature_verse/images/b3efbc70509301fd9aab92fd038a7f94.jpg











پدیده پروین اعتصامی از همان زمان که پدیدار شد شگفتی آفرید. زنده نام، ملک الشعرای بهار، دیوان اشعار او را مجموعه ای از گل های نوشکفته خواند که روح نواز است و دلفریب و مشک آگین، و چنان مستی می آورد که دامن از دست می رود. پروین، با همه کم سن و سالی، در دریای شعر کلاسیک ایران، چون شناگری شبان روزی، صدف های معانی را می جست و می یافت. شیرین زبانی او، سبک متین، شیوه استوار، شیوائی کلام و لطف دلاویز معانی که در آثارش عرضه می دارد، در بخشی، مخلوق این سیر معنوی بی وقفه در شیوه های لفظی و معنوی شاعران خراسان چون مولوی، سنائی و ناصرخسرو و سرایندگان عراق و فارس به شمار می رود. گرچه سبک مستقل او بر فراز این دریای پرعظمت در پرواز است.
پروین، فراتر از جوهر شعری، دیدگاه یک فیلسوف عارف را دارد که تراژدی هستی را در مکتب اندیشه خوانده است و می کوشد دل خونین مردم دنیا را تسلیتی دهد و خاطر بینوایان را مرهمی گذارد. در دیوان کم شناخته او راه سعادت و شارع حیات و ضرورت دانش و کوشش، به طرزی دلپسند بیان می شود. می گوید در دریای طوفانی حیات، با کشتی علم و عزم راه نورد باید بود، و در فضای امید و آرزو با پروبال هنر پرواز باید کرد. پروازگاه این سراینده جوان ز ملک تا ملکوت است. گاه چون مرغکی آزاد، در کهسارها به پرواز در می آید و سرمست در چمنزارها و گلزارها می چمد، و گاه اندیشه گری صبور و دل آگاه، از فراز شرایط روز، می گذرد، و در این مسیر، ناگهان نغمه ای از نغمه های عصر خود را به ترنم وامی دارد. او پل عبور میان گذشته و اکنون میهن خویش است. نه از گذشته گسسته و نه حال را واگذاشته است.
پرداخت سروده هایی با این زیبایی ها، با این یکدستی و فصاحت و روانی، و با این حس نیرومند آفرینش و مضمون سازی های بدیع، پروین را به پدیده ای در خور ارزش و بررسی بدل کرده است. شاعری که انسان را می شناسد، فضلیت را حرمت می نهد و عشق را ارج می گذارد. عشقی که اساس دیوان اوست. او حقیقت عشق را به گفته بهار مانند میوه پاک و منزهی که از الیاف خشن و شاخ و برگ های بیهوده و مسموم جدا شده باشد، با صفای اثیری و رخشندگی نور و شفافیت روح برسر بازار سخن رواج می دهد. پروین، زمانی پا به عرصه وجود نهاد که ایران درگیرودار انقلاب مشروطیت بود و کم و بیش در حال آشنایی با اندیشه های غربی، به یک دگرگونی فکری نیز دست می یافت. اندیشمندان بزرگ عصر مشروطیت، به آزاداندیشی هموطنان خود یاری های بسیار رساندند و بر گنجینه معرفت و آگاهی آنان بسیار افزودند.
پروین، زاده همین دوران بود. ... در میان همه ادبا و فضلائی که زینت بخش عصر رضاشاه هستند، فقط به یک نام زنانه; پروین اعتصامی، برمی خوریم که سروده های او نه تنها به آسانی با آثار همه سخندانان هم زمان خود پهلو می زند، که به شهادت نوشته ها و سروده های همین بزرگان که در باره پروین نوشته یا شعر سروده اند، آثار او با آثار شعرای نا م آور کلاسیک ایران مثل، مولوی، سنائی، ناصرخسرو و انوری و سعدی نیز از لحاظ بیان و اندیشه قیاس پذیر است....
نام پروین اعتصامی، پیش از آنکه دیوانش به چاپ برسد، در محافل ادبی، نامی شناخته شده و پراعتبار بود; زیرا چند سال قبل از چاپ دیوانش، دهخدا، دانشمند، ادیب و شاعر مشهور، در فرهنگ چهار جلدی خود به نام "امثال و حکم" که در سال ۱۳۰۳ منتشر شد از همان جلد اول، بعضی از ابیات پروین را در ردیف شاعران نا م آور معاصر او مثل ملک الشعرای بهار، ادیب نیشابوری، یحیی دولت آبادی و رشید یاسمی، ذکر کرده بود و بعدها هم در "لغت نامه" خود شرح حال جامعی در باره پروین اعتصامی نوشت و مقام بلند ادبی او را مورد ستایش قرار داد. در سال ۱۳۰۸، یکی از نویسندگان به نام محمدضیا» هشترودی در مجموعه ای از شعر و نثر، به نام "منتخبات آثار" چند شعر از پروین اعتصامی نقل کرده و در تفسیر خود، از او تمجید بسیار کرده بود.از حدود سال ۱۳۰۰، در ماهنامه "بهار" که به همت یوسف اعتصام الملک، پدر پروین اعتصامی منتشر می شد، به تدریج ۱۲ شعر پروین انتشار یافت.
مجله "بهار" نه تنها در میان مجله ها و روزنامه های بسیار معتبر آن عصر مثل روزنامه "نوبهار" از ملک الشعرای بهار، مجله "کاوه" در برلین به کوشش دانشمند و ادیب مشهور، حسن تقی زاده، "صوراسرافیل" از جهانگیر شیرازی با همکاری دهخدا دانشمند و شاعر و ادیب مشهور، "ارمغان" از وحید دستگردی محقق و ادیب نام آور، و بسیاری نشریات دیگر، سرآمد بود و آثار و ترجمه هایی که در آن به چاپ رسیده و بیشتر آن ها را خود اعتصام الملک رقم زده است، تا امروز هم بسیار خواندنی است که در میان همه مجلاتی که تا امروز به چاپ رسیده است نیز کم نظیر است; زیرا تمام مطالب آن یکدست در سطح بالای علم و دانش زبان است و با زبانی فخیم ادا می شود، اما از لحاظ موضوع بحث ما، یعنی پروین اعتصامی، مجله "بهار" از این لحاظ اهمیت دارد که چاپ ۱۲ شعر پروین در آن، برای کسانی که در تهران و به خصوص شهرستان ها، از او چیزی نشینده بودند، از ظهور شاعری بسیار جوان و توانا خبر داد و نام او را در تمام محافل ادبی ایران ناگهان بر سر زبان ها انداخت. این اشعار از این جهت هم اهمیت دارد که پروین در دور اول انتشار مجله بهار در سال ۱۳۰۰، ۱۵ساله بود و تا حدی تاریخ سرودن این اشعار را که یا در ۱۵ سالگی و یا قبل از آن سروده شده و تا ۲۵ سالگی که دور دوم مجله بهار انتشار یافته ادامه داشته است معلوم می دارد.
... دیوان پروین مدتی بود آماده شده بود. اما پدرش، فقط پس از ازدواج و طلاق پروین که رویهم رفته، دو ماه و نیم به طول انجامید، اجازه انتشار آن را داد...
پروین در ۲۹ سالگی ازدواج کرد و دیوانش هم در همان سال یعنی ۱۳۱۴، منتشر شد.
...زبان محکم و با صلابت پروین از قدرت شاعرانه ای حکایت می کند که بیش از آنکه مدیون انشای پدرش باشد، از مطالعه و تحقیق خود او در آثار باستانی نشان دارد. اما پنج مسمطی را هم که پروین با تقلید از شکل مسمط معروف دهخدا، که در رثای دوستش جهانگیر شیرازی، با ترجیح بند، "یادآر زشمع مرده یادآر" سروده است، از اصالت و تجربه زندگی روزانه او مایه گرفته و مضامین آن بکر و تازه، و مخصوص به خود اوست. این مسمط ها را که با شکل کلاسیک شعر فارسی فرق دارند، می توان تا حدی شعرنو به حساب آورد و عبارت هستند از: ای مرغک، ای گربه، آشیان ویران، نغمه صبح و یادیاران که این آخری خطاب به یک مجسمه مومیایی شده است و از شاهکارهای پروین بشمار می رود.
در قسمت قصاید، که شمار آن ها به ۴۲ قطعه می رسد، پروین بیشتر تحت تاثیر ناصرخسرو و سنایی است و مضامین آ نها، در عین حال که عرفانی و تحقیقی و اخلاقی است، از ترک دنیا و گوشه گیری سخن نمی گوید، که برعکس، سعی و عمل را تشویق می کند و جامعه ای خالی از ظلم و ستم را به کوشش فرمانروایان دانا و عدالت پرور میسر و لازم نشان می دهد.توجه و هم دردی عمیق و صمیمانه پروین به طبقات محروم، سبب شد که پس از شهریور ۲۰، اشعار او مورد توجه خاص نویسندگان نسل جوان قرار بگیرد و مبالغه ای که از این جنبه اندیشه او شد، جهات دیگر افکار و تعلیمات او را که به تقوی و علم و عمل می پرداخت، ظاهرا تحت الشعاع قرار داد.
در حالی که توجه به رنج ها و محرومیت های فقرا نزد پروین به شرح آلام آنان محدود نمی شود و او ریشه این ناملایمات را بیشتر نبود سعی و عمل می داند، ضمن اینکه استقرار عدالت اجتماعی را هم نتیجه کم بود کوشش و بی توجهی مقامات مسئول برمی شمارد.آنچه مطلوب پروین اعتصامی است و عدالت اجتماعی را میسر می سازد. محبت نسبت به همنوع و تربیت اخلاقی افراد است که باید از کودکی در دامان مادران فهمیده و دانا و سپس به وسیله آموزگاران و استادان در ذهن کودکان نهادینه شود و مانع بی تفاوتی به درد همنوع گردد. از این رو پروین به تربیت دختران و زنان، و نقش پراهمیت آنان در اجتماع بسیار توجه می کند و در اشعار مختلف، زنان را تشویق به آموختن و دستیابی به علم و دانش می کند که از این راه، هم زندگی خود آنها به دور از جهل که بنیاد بدبختی است، سپری شود و هم موفق به پروردن فرزندان دانا و سعادتمند بشوند...
پروین یک شاعر اخلاق و یک مصلح اجتماعی است و اخلاق او برپایه عرفان قرار دارد. اما عرفان پروین به تصوف اسلامی مربوط نمی شود. او در عرفان، به مولوی و سنایی و عطار و حافظ توجه دارد و مثل آنان، روح را محصور در زندان تن می داند و کمال و رهایی آن را به وسیله دوری جستن از صفات و افکار و اعمال باطل، و روی آوردن به صفای باطن و تزکیه نفس می داند که در سایه آن، روح نیرومند می شود و از پستی ها و عادیات رها می گردد.
در قطعه های جولای خدا، کعبه دل، لطف حق، و پایمال آز این افکار پروین را می توان دید.
هنر اصیل و استقلال فکر پروین، بیشتر در تمثیلات و قطعات، که قسمت مهم دیوان او را تشکیل می دهد، متجلی می گردد، که شامل ۲۰۶ قطعه است. در این قسمت که بیشتر اشعار به صورت مناظره بین دو شخص، یا دو شیئی بیان می گردد، از کمال مطلوب انسانی، و راه برون رفت از عادیات، همراه با وارستگی و پاکی و صفای دل سخن می رود. ...
سبک پروین مخصوص به خود اوست و می توان آن را سبک "پروینی" نامید. در عصر او، هنوز محیط ادبی، و مخصوصا محیط تربیتی او، پایبند حفظ میراث کهن شعری بود و تصور عصیان علیه آن میراث و گزیدن راهی بجز آن، در ذهن او راه نداشت.او با مطالعه و تحقیق وسیع در اشعار و دیوان های شعر فارسی و دلبستگی به سبک های خراسانی و عراقی سبکی بوجود آورد که تلفیقی از این دو سبک بود. اما مضامین اشعار او، از زندگی روزانه او نشات می گیرد و مخصوصا روش مناظره که او برای قطعات خود برگزیده است.
شعر او را مملو از احساس و عاطفه و شور شاعرانه نشان می دهد، و از تازگی اندیشه و اصالت هنر او گواهی می دهد. بدون شک آگاهی به همه رموز و قوائد عروض بی هیچ تردید، ظاهر شعر پروین را وابسته به شعر کلاسیک نشان می دهد. اما این شعر، ضمن وابستگی و پیوستگی به قواعد کهن شعر فارسی، از لحاظ مضمون و طرز بیان، بقدری تازه و بدیع، و سرشار از اندیشه های نو و مسائل روز است که در میان آثار کلاسیک و نیز شعر امروز ایران مشخص و منحصر بفرد جلوه می کند. پروین متاسفانه پس از فوت پدرش که به او بسیار دلبسته و مانوس بود، نه فقط به درد بی پدری گرفتار شد که نخستین و بهترین مربی، پشتیبان فکری و روحی و صمیمانه ترین و دلسوزترین مصاحب خود را هم از دست داد و گویی ناگهان چندین نفر با هم او را ترک گفتند. ...
نام او در کنار جاودانگان شعر فارسی، جاودانه خواهد ماند.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد