ساناز فرهیدوش
21st March 2011, 08:56 AM
مفهوم وتعريف نگرش سيستمي :
نگرش سيستمي در برابر نگرش مكانيستي قرار دارد . در اين نگرش براي شناخت يك موجود يا مجموعه به جاي اين كه آن را به اجزاءو عناصرش تجزيه كنيم ، آن را جزيي از كل بزرگتر در نظر گرفته وبا توجه به نقشي كه در كل بزرگتر ايفاء مي كند به شناخت آن مي پردازيم . در اين نگرش ، براي شناخت مجموعه يا موجود مورد نظر به اجزاء وروابط بين اجزاي آن از يك سو وبه رابطه مجموعه يا موجود با محيط يا كل بزرگتري كه آن را در بر مي گيرد ، از سوي ديگر توجه مي كنيم . در چنين نگرشي مجموعه مورد بررسي يك " سيستم " خوانده مي شود .
ايكاف ( Ackoff ) از صاحبنظران وبانيان تفكر سيستمي در تعريفي از سيستم چگونگي رفتار سيستم را نيز مورد توجه قرار مي دهد : يك سيستم، يك كل متشكل از حداقل دو جزء است كه پنج شرط زير را تامين كند :
1- كل مورد نظر يك ويا بيش از يك ويژگي يا كاركرد معين را دارا باشد .
2-هر يك از اجزاء مجموعه بتواند رفتار ويا ويژگي هاي كل مورد نظر را تحت تاثير قرار دهد .
به عنوان مثال يك مشاور در يك آموزشگاه مي تواند با رفتار هاي خود بر كل رفتارها وروابط بين دبيران ومديرو ساير عوامل اجرايي تاثير گذارد وبه عبارت ديگر در انسجام مجموعه وحركت به سوي آرمان اجتماعي آموزشگاه كه تعليم وتربيت است موثر باشد .
3- در كل مورد نظر ، زير مجوعه اي از اجزاء وجود دارد كه براي تحقق عملكرد معين وتعريف شده كل دريك يا بيش از يك محيط ، كافي است. وجود هر يك از اجزاء براي عملكرد مورد نظر لازم است ، ولي هيچ يك به تنهايي كافي نيست .
4- تاثير گذاري هر يك از اجزاء مجموعه بر رفتار وويژگي هاي مجموعه ، به رفتار وويژگي هاي حداقل يك جزء ديگر از همان مجموعه بستگي داشته باشد .( يعني هيچ يك از اجزاء نمي توانند مستقلا بر عملكرد مجموعه اثر بگذارد به عبارت ديگر اجزاي يك سيستم به هم پيوسته اند )
5- تاثير گذاري هر زير مجموعه از اجزاء بر آن مجموعه ، وابسته به رفتار حداقل يك زير مجموعه ديگر از همان مجوعه مي باشد . به عنوان مثال عملكرد خدمتگزار مدرسه بر فعاليت ورفتار آموزشي مدرسه اثر مي گذارد ولي اثر گذاري آن بر كل مدرسه از طريق اثر گذاري بر امور رفاهي ونظافتي صورت مي گيرد
نگرش سيستمي در برابر نگرش مكانيستي قرار دارد . در اين نگرش براي شناخت يك موجود يا مجموعه به جاي اين كه آن را به اجزاءو عناصرش تجزيه كنيم ، آن را جزيي از كل بزرگتر در نظر گرفته وبا توجه به نقشي كه در كل بزرگتر ايفاء مي كند به شناخت آن مي پردازيم . در اين نگرش ، براي شناخت مجموعه يا موجود مورد نظر به اجزاء وروابط بين اجزاي آن از يك سو وبه رابطه مجموعه يا موجود با محيط يا كل بزرگتري كه آن را در بر مي گيرد ، از سوي ديگر توجه مي كنيم . در چنين نگرشي مجموعه مورد بررسي يك " سيستم " خوانده مي شود .
ايكاف ( Ackoff ) از صاحبنظران وبانيان تفكر سيستمي در تعريفي از سيستم چگونگي رفتار سيستم را نيز مورد توجه قرار مي دهد : يك سيستم، يك كل متشكل از حداقل دو جزء است كه پنج شرط زير را تامين كند :
1- كل مورد نظر يك ويا بيش از يك ويژگي يا كاركرد معين را دارا باشد .
2-هر يك از اجزاء مجموعه بتواند رفتار ويا ويژگي هاي كل مورد نظر را تحت تاثير قرار دهد .
به عنوان مثال يك مشاور در يك آموزشگاه مي تواند با رفتار هاي خود بر كل رفتارها وروابط بين دبيران ومديرو ساير عوامل اجرايي تاثير گذارد وبه عبارت ديگر در انسجام مجموعه وحركت به سوي آرمان اجتماعي آموزشگاه كه تعليم وتربيت است موثر باشد .
3- در كل مورد نظر ، زير مجوعه اي از اجزاء وجود دارد كه براي تحقق عملكرد معين وتعريف شده كل دريك يا بيش از يك محيط ، كافي است. وجود هر يك از اجزاء براي عملكرد مورد نظر لازم است ، ولي هيچ يك به تنهايي كافي نيست .
4- تاثير گذاري هر يك از اجزاء مجموعه بر رفتار وويژگي هاي مجموعه ، به رفتار وويژگي هاي حداقل يك جزء ديگر از همان مجموعه بستگي داشته باشد .( يعني هيچ يك از اجزاء نمي توانند مستقلا بر عملكرد مجموعه اثر بگذارد به عبارت ديگر اجزاي يك سيستم به هم پيوسته اند )
5- تاثير گذاري هر زير مجموعه از اجزاء بر آن مجموعه ، وابسته به رفتار حداقل يك زير مجموعه ديگر از همان مجوعه مي باشد . به عنوان مثال عملكرد خدمتگزار مدرسه بر فعاليت ورفتار آموزشي مدرسه اثر مي گذارد ولي اثر گذاري آن بر كل مدرسه از طريق اثر گذاري بر امور رفاهي ونظافتي صورت مي گيرد