PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آيا خدا حجاب را واجب كرده است؟



* Robo milad *
19th March 2011, 11:36 PM
خود صاحب كافی معتقد است كه مقصود اين است كه هر چه زودتر آنها را در حصار ازدواج قرار دهيد.

ولی يك عده روايات ديگر وجود دارد كه ممكن است آنها را توصيه اخلاقی‏ به مردان نسبت به زنان شمرد كه از خطرات تماس های مردان با زنان آگاه‏ باشند. صاحب وسائل اين روايات را بر استحباب حمل كرده است. ما قسمت عمده آنها را ذكر می‏كنيم:

الف - اميرالمؤمنين علی عليه السلام به فرزندش امام مجتبی چنين توصيه‏ می‏فرمايد: "« و اكفف عليهن من ابصارهن بحجابك اياهن ، فان شده الحجاب ابقی‏ عليهن ، و ليس خروجهن باشد من ادخالك عليهن من لا يوثق به عليهن و ان‏ استطعت ان لا يعرفن غيرك فافعل » "
يعنی تا می‏توانی كاری كن كه زن تو با مردان بيگانه معاشرت نداشته باشد. هيچ چيز بهتر از خانه ، زن را حفظ نمی‏كند. همانطور كه بيرون رفتن‏ آنان از خانه و معاشرت با مردان بيگانه در خارج خانه برايشان مضر و خطرناك است ، وارد كردن تو مرد بيگانه را بر او در داخل خانه و اجازه‏ معاشرت در داخل خانه نيز مضر و خطرناك است . اگر بتوانی كاری كنی كه‏ جز تو مرد ديگری را نشناسند چنين كن.

اين يك توصيه اخلاقی است. علماء اسلام اين جمله را به شكل يك توصيه‏ اخلاقی تلقی كرده‏اند. اگر ما بوديم و چنين تعبيراتی، بدون شك آنچه‏ استنباط می‏شد بيش از "توصيه اخلاقی" بود، بلكه بيش از لزوم ستر وجه‏ و كفين بود، آنچه استنباط می‏شد همان است كه ما از آن به حبس زن در خانه تعبير كرده‏ايم. ولی علت اين كه فقها به مضمون چنين جمله‏ها فتوا نداده‏اند ادله قطعی ديگر از آيات و روايات و سيره معصومين برخلاف مفاد ظاهر اين تعبيرات است و به اصطلاح ظاهر اين جمله‏ها "معرض عنه" اصحاب است. لذا اين جمله‏ها حمل به توصيه اخلاقی شده است و ارزش‏ اخلاقی دارد نه فقهی.

آن چه فقها از امثال اين جمله‏ها استنباط كرده‏اند اين است كه اين گونه‏ جمله‏ها ارشاد به حقيقتی روحی و روانی در روابط دو جنس است و شك نيست‏ كه حقيقتی را بيان می‏كند. رابطه زن و مرد اجنبی، سخت خطرناك است، گلی است كه پيلان بر آن می‏لغزند.
آن چه اسلام لااقل به صورت يك امر اخلاقی توصيه می‏كند اين است كه تا حد ممكن اجتماع مدنی غير مختلط باشد.

جامعه امروز زيان های اجتماع مختلط را به چشم خود می‏بيند. چه لزومی‏ دارد كه زنان فعاليت های خود را به اصطلاح "دوش به دوش" مردان انجام دهند. آيا اگر در دو صف جداگانه انجام‏ دهند نقصی در فعاليت و راندمان كار آنان رخ می‏دهد؟

اثر اين دوش به دوش‏ها اين است كه هر دو همدوش را از كار باز می‏دارد و هر يك را به جای توجه به كار متوجه " همدوش" می‏كند، تا آنجا كه‏ غالبا اين همدوشيها به هماغوشی منتهی می‏گردد.

ب - حديثی است از حضرت زهرا عليها السلام. هر چند فقهاء بدين حديث‏ استناد نمی‏كنند اما می‏تواند توجيه صحيحی داشته باشد.
خلاصه حديث اين است: روزی رسول خدا از مردم پرسيدن: چه چيز برای زن از هر چيز بهتر است ؟ كسی نتوانست پاسخ بگويد. حسن بن علی عليه السلام كودك و در مجلس حاضر بود. قصه را برای مادرش زهرا سلام الله عليها نقل كرد. زهرا فرمود : از همه چيز بهتر برای زن اين است كه مرد بيگانه‏ای را نبيند و مرد بيگانه‏ای هم او را نبيند."

اين حديث نيز توصيه اخلاقی است و ارجحيت دور بودن زن و مرد را بيان‏ می‏كند. ما قبلا گفته‏ايم تمام ترخيص(مجاز شمردن) های اسلامی در اين زمينه به خاطر جلوگيری از حرج و مضيقه است. ارجحيت اخلاقی پوشش، دور بودن زن و مرد، وجود حريم ميان آن دو در حدود امكان، سر جای خود باقی است.

ج - رسول اكرم به علی عليه السلام فرمود: "«يا علی اول نظره لك و الثانية عليك لا لك»" يعنی اولين نگاه مفت تو است ، اما نگاه دوم به زيانت می‏باشد نه به سودت.

در اين كه اين حديث در مقام بيان حكم است يا در مقام بيان اثری كه‏ طبعا در نگاه هست اختلاف نظر است. برخی مانند محقق صاحب شرايع و علامه‏ حلی گفته‏اند اين حديث متعرض حكم نظر است. مفاد حديث اين است كه نگاه‏ اول جايز است و نگاه دوم حرام. بعضی ديگر گفته‏اند مقصود اين است كه نگاه‏ عمدی مطلقا حرام است. نگاه اول، از آن نظر جايز است كه عمدی نيست.

ولی حقيقت اين است كه اين حديث در مقام توصيه ترك نظر شهوانی و تلذذی‏ است كه قطعا حرام است و از محل بحث خارج است. اين حديث می‏خواهد اين‏ مطلب را بگويد كه انسان چشمش به زنی می‏افتد و احيانا خوشش می‏آيد می‏خواهد بار دوم نگاه كند و لذت ببرد. نوبت اول چون تلذذ غير عمدی‏ است مانعی ندارد، اما نوبت دوم چون به قصد تلذذ است جايز نيست.

د - امام صادق فرمود: "«النظر سهم من سهام ابليس مسموم و كم نظره‏ اورثت حسره طويلة»" . يعنی نگاه كردن تيری است زهرآلود از ناحيه شيطان. چه بسيارند نگاه هائی كه بعدها حسرت ها و تأسف های طولانی به‏ دنبال خود آورده‏اند.

در حديث ديگر آمده است: "«زنا العینین النظر»" يعنی‏ زنای دو چشم نگاه كردن است.

اين دو حديث نيز ناظر به نگاه های شهوت‏آلود است، و ممكن است توصيه‏ اخلاقی باشد به احتياط.

نه حبس و نه اختلاط

از آن چه مجموعا بيان شد ، معلوم گشت آن چه اسلام می‏گويد نه آن چيزی است‏ كه مخالفان اسلام ، اسلام را بدان متهم می‏كنند ، يعنی محبوسيت زن در خانه‏ ، و نه نظامی است كه دنيای جديد آن را پذيرفته است و عواقب شوم آن را می‏بيند ، يعنی اختلاط زن و مرد در مجامع .

حبس كلی زن در خانه ، نوعی مجازات بود كه به طور موقت در اسلام برای‏ زنان بدكار مقرر شد:«و اللاتی يأتين الفاحشة من نسائكم فاستشهدوا عليهن اربعة منكم فان‏ شهدوا فامسكوهن فی البيوت حتی يتوفاهن الموت او يجعل الله لهن سبيلا»- زنانی از شما كه مرتكب زنا می‏شوند ، چهار شاهد بر آنان بگيريد. اگر چهار شاهد شهادت دادند ( به ترتيبی كه به تفصيل در سنت بيان شده و فقه‏ متصدی آن است ) آنان را در خانه حبس كنيد تا عمرشان به پايان رسد يا خدا راه ديگری بر ايشان معين كند.

مفسران می‏گويند : مقصود از راه ديگر اشاره بدين است كه اين حكم موقت‏ است و در آينده حكم ديگری برای آنان خواهد آمد . آيه 2 از سوره نور كه‏ حكم زانی و زانيه را بيان كرده است همان است كه اين آيه با اشاره آنرا وعده داده است. مقصود اين است كه اسلام ، با اختلاط مخالف است نه با شركت زن در مجامع‏ و لو با حفظ حريم.

اسلام می‏گويد : نه حبس و نه اختلاط بلكه حريم . سنت جاری مسلمين از زمان رسول خدا همين بوده است كه زنان از شركت در مجالس و مجامع منع‏ نمی شده‏اند ولی همواره اصل " حريم " رعايت شده است . در مساجد و مجامع ، حتی در كوچه و معبر ، زن با مرد مختلط نبوده است . شركت مختلط زن و مرد در برخی مجامع ، مانند برخی مشاهد مشرفه كه در زمان ما محل‏ ازدحام فوق العاده است برخلاف مرضی شارع مقدس اسلام است.

فتواها

تا اينجا ادله موافق و مخالف پوشش و نظر، و هم روش دقيق و معتدل‏ اسلام در مجموع روابط زنان و مردان طبق مدارك كتاب و سنت روشن شد و معلوم شد ادله مزبور عدم وجوب ستر وجه و كفين را مدلل می‏سازد و هم جايز بودن نگاهی را كه از روی تلذذ نباشد و ريبه‏ای هم در كار نباشد تقويت‏ می‏كند.

اكنون بايد ببينيم فتواها چيست؟ هر كس می‏خواهد بداند علمای اسلام از صدر اول تاكنون در اين دو مسأله مهم چگونه فتوا داده‏اند ؟ اولا نظر فقهای اسلام درباره پوشش وجه و كفين چيست؟ و ثانيا درباره‏ نظر چه نظری دارند؟

در اين كه پوشيدن وجه و كفين لازم نيست ظاهرا در ميان تمام علمای اسلامی‏ اعم از شيعه و سنی اختلافی نيست. فقط يك نفر از علمای اهل تسنن به نام‏ ابوبكر بن عبدالرحمن بن هشام نظر مخالف دارد. آنهم معلوم نيست كه‏ نظرش در مورد نماز است يا در مورد نا محرم.

درباره چهره هيچگونه اختلافی نيست، احيانا بعضی از علماء درباره دست ها تا مچ و يا درباره پاها تا ساق، اختلاف كرده‏اند كه آيا جزء استثناء هست‏ يا نيست؟ در ميان مسائل فقهی شايد كمتر مسأله‏ای اين چنين پيدا شود كه اين گونه‏ مورد اتفاق نظر ميان علمای اسلام اعم از شيعه و سنی بوده باشد.

پيش از آن كه نقل اقوال كنيم دو مطلب بايد ذكر شود: يكی اينكه مسأله‏ پوشش را فقهاء در دو جا طرح می‏كنند. يكی در باب نماز، از باب اينكه‏ در نماز واجب است كه زن تمام بدن خويش را بپوشاند، خواه نا محرمی‏ وجود داشته باشد و يا وجود نداشته باشد. در اين جا اين سؤال پيش می‏آيد كه آيا وجه و كفين هم در نماز بايد پوشيده باشد يا نه؟ ديگر در باب‏ نكاح، به مناسبت بحث از اينكه خواستگار تا چه حدودی حق دارد به زن‏ مورد نظر خود نگاه كند. در اينجا نيز معمولا يك بحث كلی درباره پوشش و يا درباره جواز و عدم جواز نظر می‏شود.

عليهذا از نظر فقه دو نوع "ستر" داريم: ستر صلاتی، يعنی پوششی كه‏ در نماز بايد به كار برده شود كه البته شرائطی دارد از قبيل اينكه پاك‏ باشد، غصبی نباشد و غيره. و ستر غير صلاتی كه در مقابل مردان بيگانه‏ بايد رعايت شود و شرائط خاص نماز را ندارد. بعدا خواهيم گفت كه ظاهرا اختلافی نيست در اينكه ستر صلاتی و غير صلاتی از نظر مقدار و حدود پوشش با هم تفاوت ندارند.

مطلب دوم اينكه فقهاء اصطلاحی دارند، می‏گويند : بدن زن، جز چهره و دو دست، "عورت" است. ممكن است اين تعبير در نظر بعضی‏ها زننده جلوه كند روی اين جهت كه بگويند: :"عورت" يعنی يك‏ چيز زشت و مستقبح. آيا از نظر فقه اسلامی بدن زن جز چهره و دو دست يك‏ چيز زشت و مستقبح است؟ ! پاسخ اينست كه كلمه "عورت" به معنی يك چيز زشت و قبيح نيست.

لهذا به هر امر زشت و قبيحی "عورت " گفته نمی‏شود و متقابلا كلمه " عورت " در مواردی به كار برده می‏شود كه هيچگونه مفهوم قبح و زشتی ندارد.

مثلا در قرآن كريم ، در داستان غزوه احزاب كه اشاره به بهانه جوئی برخی‏ ضعيف الايمان‏ها می‏كند می‏فرمايد: " « و يستأذن فريق منهم النبی و يقولون‏ ان بيوتنا عوره و ما هی بعوره ان يريدون الا فرارا » "
يعنی يك‏ دسته از آنان از پيغمبر اجازه مراجعت می‏خواهند و می‏گويند خانه‏هامان بی‏ حفاظ است، حصار كافی ندارد و حال آنكه خانه‏هايشان بی حفاظ نيست، جز فرار قصدی ندارند.

در اينجا كلمه "عورت" در مورد خانه به اعتبار بی حفاظ بودن آن به‏ كار رفته است و بديهی است كه هيچگونه مفهوم قبح و زشتی در اينجا وجود ندارد. در آيه 59 سوره نور كه قبلا تفسير شد، سه وقت خلوت: قبل از نماز صبح، نيمروز، بعد از عشاء، به اعتبار اينكه افراد در اين وقت‏ لباس ها را از تن بيرون می‏آورند و حفاظی ندارند به نام " سه عورت" خوانده شده است.

صاحب مجمع البيان كه از لحاظ شكافتن معانی لغتها در ميان مفسران بی‏ نظير و در ميان غير مفسران كم نظير است در ذيل آيه 14 سوره احزاب آنجا كه لغت را معنی می‏كند می‏گويد" :و العوره كل شی‏ء يتخوف منه فی ثغر او حرب . و مكان معور و دار معوره اذا لم تكن حريزه"
يعنی عورت به هر چيز آسيب‏پذير كه مورد نگرانی است گفته می‏شود، از قبيل نقاط سرحدی و يا يك امر مربوط به جنگ‏. مكان معور و خانه معور يعنی خانه‏ای كه استحكام ندارد و آسيب‏پذير است‏.

پس معلوم می‏شود اين تعبير فقهی مشتمل بر نوعی تحقير نمی‏باشد. به زن‏ از آن جهت "عورت" گفته می‏شود كه مانند خانه‏ای بی‏حصار است و آسيب‏ پذير می‏باشد و بايد در حصار پوشش قرار گيرد.
اكنون برويم بر سر نقل اقوال فقهاء. علامه در تذكره الفقهاء، كتاب‏ الصلاه می‏فرمايد: " جميع بدن زن عورت است جز چهره، به اجماع جميع علماء در جميع‏ شهرها، جز ابوبكر بن عبدالرحمن بن هشام كه تمام بدن زن را عورت دانسته‏ است و سخن او به حكم اجماع مردود است. از نظر علماء ما ( شيعه) دو دست تا مچ نيز مانند چهره است و عورت نيست. مالك بن انس و شافعی و اوزاعی و سفيان ثوری در اين جهت با علماء شيعه هم عقيده‏اند زيرا ابن‏ عباس در تفسير سخن خدا: «و لا يبدين زينتهن الا ما ظهر منها» وجه‏ و كفين را توأما جزء استثناء شمرده است. اما به عقيده احمد حنبل و داود ظاهری كفين بايد پوشيده شود. و سخن ابن عباس كافی است در رد سخن آنها" .
علامه بعد سخن خود را درباره قدمين ادامه می‏دهد كه آيا بايد پوشيده بماند يا نه؟

چنان كه ملاحظه می‏شود فقهاء اسلام در باب ستر صلاتی به آيه سوره نور تمسك‏ می‏كنند كه مربوط به نماز نيست، زيرا آنچه در نماز لازم است پوشيده شود همان است كه در مقابل نا محرم بايد پوشيده شود. و شايد اگر بحثی باشد در اين است كه آيا در نماز، زائد بر آنچه در مقابل نا محرم بايد پوشيده‏ شود لازم است پوشيده شود يا نه؟ اما در اينكه آنچه در نماز لازم نيست‏ پوشيده شود در مقابل نا محرم هم لازم نيست پوشيده شود، بحثی نيست.

ابن رشد، فقيه و طبيب و فيلسوف معروف اندلسی در كتاب بداية المجتهد می‏گويد: " عقيده اكثر علماء بر اين است كه بدن زن جز چهره و دو دست تا مچ، عورت است. ابوحنيفه معتقد است كه قدمين نيز عورت شمرده نمی‏شود. و ابوبكر بن عبدالرحمن بن هشام معتقد است كه تمام بدن زن بلا استثناء عورت‏ است" .

در كتاب الفقه علی المذاهب الخمسة تأليف شيخ جواد مغنية می‏گويد: " علمای اسلام اتفاق نظر دارند كه بر هر يك از زن و مرد لازم است آنچه‏ را در خارج نماز بايد بپوشد، در حال نماز هم بايد بپوشد. اختلاف در اين است كه آيا در نماز مقداری زائد بر آنچه در خارج نماز بايد پوشيده شود لازم است پوشيده شود يا نه؟

آن چه در زن مورد بحث است اين است كه آيا پوشيدن وجه و كفين يا مقداری از آنها در نماز لازم است - پوشيده شود - با آنكه در خارج نماز لازم نيست - يا لازم نيست؟ و آنچه در مرد مورد بحث است اينست كه آيا زياده بر ما بين ناف و زانو لازم است‏ در نماز پوشيده شود؟
آنگاه چنين می‏گويد: به عقيده علمای شيعه اماميه بر زن در حال نماز همان قدر واجب است‏ بپوشد كه در غير نماز بايد از نا محرم بپوشد. "

نقل سخنان علماء در اين زمينه به طول می‏انجامد. علمای گذشته در كتابهای خود اگر بحث كرده‏اند به همين گونه نظر داده‏اند كه گفته شد.
معمولا فقهاء مسأله پوشش را در باب «صلاه» و مسأله نظر را در باب «نكاح‏» متعرض شده‏اند.

عجيب اينست كه بعضی از بزرگان فقهاء معاصر پنداشته‏اند كه عقيده علامه‏ در تذكره اينست كه پوشيدن چهره واجب است، و اين اشتباه است.

علامه در تذكره در مسأله جواز نظر با ديگران اختلاف دارد چنانكه خواهيم‏ گفت، نه در مسأله پوشش.

اما مسأله جواز و عدم جواز نظر: علامه در تذكره الفقهاء كتاب النكاح‏ می‏گويد "نظر مرد به زن يا به واسطه حاجت و ضرورت است ( مانند كسی كه قصد خواستگاری دارد ) يا حاجت و ضرورتی در كار نيست. اگر حاجت و ضرورت در كار نيست، نظر به غير وجه و كفين جايز نيست. اما وجه و كفين: اگر خوف فتنه در كار است نظر به آنها نيز جايز نيست و اگر خوف فتنه در كار نيست، به عقيده شيخ طوسی مانعی ندارد ولی مكروه‏ است. اكثر شافعيه نيز همين عقيده را دارند ولی به عقيده بعضی از شافعيه‏ نظر به وجه و كفين حرام است ".

علامه پس از آنكه ادله اين عده از شافعيه را نقل می‏كند می‏گويد: " به عقيده من نيز نظر بر وجه و كفين حرام است ".

محقق در شرايع می‏گويد: نظر به چهره و دو دست يك بار جايز است و تكرارش جايز نيست. شهيد در لمعه، و علامه در بعضی كتابهايش همين‏ عقيده را انتخاب كرده‏اند.

مجموعا در باب نظر بر وجه و كفين سه قول است:
الف - ممنوعيت مطلقا. علامه در تذكره و چند نفر معدود ديگر و از آن جمله صاحب جواهر اين عقيده را انتخاب كرده‏اند.
ب - جواز نظر يك نوبت و ممنوعيت تكرار نظر. محقق در شرايع و شهيد اول در لمعه و علامه در بعضی ديگر از كتبش تابع اين نظرند.
ج - جواز مطلقا. شيخ طوسی، كلينی، صاحب حدائق، شيخ انصاری، نراقی‏ در مستند و شهيد ثانی در مسالك اين نظر را تأييد می‏كنند. شهيد ثانی در مسالك، اين قول را تأييد و ادله‏ای كه شافعيه بدان تمسك كرده‏اند و مورد پسند علامه واقع شده است رد می‏كند. ولی در آخر می‏گويد: "شك نيست كه‏ قول به تحريم طريق احتياط و سلامت است."

تا اينجا عقيده قدمای علمای اسلام را درباره پوشش و هم درباره نظر ذكر كرديم.

اما علمای متأخر:
مرحوم آية الله سيد محمد كاظم طباطبائی يزدی در عروه الوثقی راجع به‏ مسأله پوشش در غير نماز می‏گويد :
" بر زن واجب است تمام بدن خويش را جز وجه و كفين، از غير محارم‏ بپوشد."
درباره مسأله نظر می‏گويد: " بر مرد جايز نيست نظر به زن اجنبی، همچنانكه بر زن جايز نيست نظر به مرد اجنبی. جماعتی وجه و كفين را استثناء كرده گفته‏اند مطلقا نظر بر آنها جايز است. بعضی ديگر گفته‏اند نظر يك بار جايز است و بيش از يك‏ بار جايز نيست. احوط ممنوعيت است مطلقا. "

اما فقهای متأخر و معاصر غالبا در اين دو مسأله از اظهار نظر صريح در رساله‏های عمليه خودداری كرده‏اند و معمولا طريق احتياطی می‏پويند.
در ميان علمای متأخر و معاصر حضرت آية الله حكيم دامت بركاته در رساله منهاج الصالحين چاپ نهم، كتاب النكاح، مسأله سوم، فتوای صريح‏ دارند و وجه و كفين را صريحا استثناء می‏كنند. ايشان می‏فرمايند: " جايز است نظر به كسی كه قصد تزويج او را دارد. همچنين جايز است‏ نظر به زنان اهل ذمه - به شرط عدم تلذذ - و همچنين زنان بی‏پروا كه نهی‏ آنها اثر ندارد - به شرط عدم تلذذ- و همچنين زنانی كه به وجهی محرم می‏باشند. و نظر به غير اينها حرام است مگر بر چهره و دو دست‏ تا مچ، آنهم به شرط عدم تلذذ. "

بی‏گمان حس احتياط يكی از موجبات پرهيز از فتوای به جواز نظر و عدم‏ لزوم پوشش است. هر كسی در وجدان خود می‏داند كه دو خصيصه يكی در مرد و يكی در زن وجود دارد. در زن علاقه شديد به تبرج و خودآرائی و خودنمائی، و در مرد هوس چشم چرانی و نظر بازی. به قول مجله توفيق: اينكه شعراء زن را به سرو تشبيه كرده‏اند نه از جهت اعتدال قامت است بلكه از اين‏ جهت است كه زن مانند سرو، تابستان و زمستان ندارد، زمستان و تابستان‏ برهنه و عريان بيرون می‏آيد و از آسيب سرما باكش نيست.

در مورد صفت خودنمائی زنان و خصيصه چشم چرانی مردان ، ويل دورانت‏ می‏نويسد: " در ميان اعمال انسانی عجيب‏تر از اين نيست كه مردان پيرانه سر به‏ دنبال زنان بيفتند و زنان تا دم گور آماده معشوق شدن و محبوب بودن باشند. در رفتار انسانی امری پايدارتر و ثابت‏تر از نگاه مردان به زنان نيست‏. ببين اين جانور مكار چگونه مراقب شكار خويش است در حالی كه خود را به خواندن روزنامه مشغول داشته است. گوش به گفتارش فرادار و ببين كه‏ چگونه درباره صيد جاودانی اوست. خيال و تصورش را در نظر آر كه چگونه‏ پروانه‏وار به دور شمع می‏چرخد، چرا؟ اين امر چگونه صورت می‏گيرد؟ ريشه‏های اين ميل عميق در چيست و چه مراحلی را می‏پيمايد تا به مرحله شكوه‏ و جنون فعلی خود می‏رسد؟ "

آری اين حقيقت را كه گفتيم نمی‏توان از نظر دور داشت، و از طرفی می‏دانيم كه اصل عفاف و تقوا به طور قطع يكی از اصول مسلم اسلام‏ و از پايه‏های قوانين اجتماع منزلی است.

منبع : فرارو

*پدر بزرگ
28th May 2011, 10:04 AM
سلام عالي بود
اگه يه خلاصه اي هم داشت بهتر نبود ؟

iwatch
16th August 2012, 12:27 PM
بسم الله الرحمن الرحیم

حجاب اجباری است .
مخصوصا این دختر خانوما جوان که یک میلیون آرایش میکنند و و میان تاکسی سوار میشن و به وحی خدا توجه ندارند . باید مجبور بشن حجاب رو رعایت کنن اول خودشونو درست کنن . 2 موضوع اینکه وحی خدا به هر ناپاکی نمیرسد . با خدا طرفی با این غلط کاری ها نبستن.////////////

الله بزرگ دوست پسر یا دوست دختر بازی پنهانی را در کنار زنا گناه کبیره حرام


غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ
یعنی زناکار و دوست گیر پنهانی نباشند .
خداوند در آیه 25 سوره مبارکه نساء این رابطه دوست پسر دوست دختر را توبیخ کرده و آنرا در کنار زنا آورده و گناه بزرگی است

به نام خداوند رحمتگر مهربان

اول
و زنان شوهردار نيز بر شما حرام شده است به استثناى زنانى كه مالك آنان شده‏ايد , اين فريضه الهى است كه بر شما مقرر گرديده است و غير از اين زنان براى شما حلال است كه به وسيله اموال خود طلب كنيد در صورتى كه پاكدامن باشيد و زناكار نباشيد و زنانى را كه متعه كرده‏ايد مهرشان را به عنوان فريضه‏اى به آنان بدهيد و بر شما گناهى نيست كه پس از تعيين مبلغ مقرر با يكديگر توافق كنيد [كه مدت عقد يا مهر را كم يا زياد كنيد] مسلما خداوند داناى حكيم است (24)

و هر كس از شما از نظر مالى نمى‏تواند زنان آزاد پاكدامن با ايمان را به همسرى درآورد پس با دختران جوانسال با ايمان شما كه مالك آنان هستيد و خدا به ايمان شما داناتر است از يكديگريد پس آنان را با اجازه خانواده‏شان به همسرى درآوريد و مهرشان را به طور پسنديده به آنان بدهيد به شرط آنكه پاكدامن باشند نه زناكار و دوست‏گيران پنهانى نباشند پس چون به ازدواج شما درآمدند اگر مرتكب فحشا شدند پس بر آنان نيمى از مجازات زنان آزاد است اين پيشنهاد زناشويى با دختران جوان براى كسى از شماست كه از آلايش گناه بيم دارد و صبر كردن براى شما بهتر است و خداوند آمرزنده مهربان است (25)
دوم

مستقیما اشاره شده است این حجاب اجباری به چه صورتی باشد

و به زنان با ايمان بگو ديدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاكدامنى ورزند و زيورهاى خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه طبعا از آن پيداست و بايد روسرى خود را بر سينه خويش [فرو] اندازند.

سوم صبر بر شما بهتر است .

چرا صبر نکنیم تا امام زمان ظهور کننند . ایشان پاک هستند و وحی خدا به او میرسد . صلوات .

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد