touraj atef
17th March 2011, 11:37 AM
بازي پرسپوليس و الوحده حكايتهاي جالبي از فوتبال فارسي را داشت تنها 24 ساعت از باخت آبي هاي محبوب پايتخت در مقابل حريف عربستاني نگذشته بود كه سرخهاي عزيز كرده پايتخت در مقابل سكوهاي خالي استاديوم بزرگ شهر و عده اي قليل از ليدر به ميدان آمدند طعنه فردوسي پور هم در آغاز بازي جالب بود كه مي گفت من هيچ نشاني از دور بين هاي عنكبوتي نمي بينيم گويا او هم مي خواست نمك بر زخم بي توجهي بزند و گرنه چه كسي فكر مي كند بازي پرسپوليس و شهرداري تبريز دور بين عنكبوتي داشته باشد و بازي پرسپوليس در بازي بين المللي تنها تار عنكبوت داشته باشد بازي پرسپوليس در مقابل الوحده شروع شد و حكايت چون قصه هاي قبلي فوتبال در سال هاي اخير بود همه چيز اجباري بود توپها به اجبار پاس داده مي شد تاكتيك تيم اجباري بردن توپ به هيجده قدم و به اجبار گل زدن بود و در اين بين صحنه جالب بازي آن هنگام بود كه علي دائي با دستهايش بر سر خود كوبيد چون شبيه سازي تبديل به پنالتي نمي شود براستي اين كوبيدن ضربه به سر نشان كاملي از فوتبال ما نبود ؟ قصه حسرت و كوفتن بر سر را در تاريخ اجتماعي خود ديده ايم در داستانها خوانده ايم كه بهر سوگ و سوگواري و ختم و مرگ و نابودي همواره بر سر و سينه خود مي كوبيدند و حالا دائي به درستي اين كار را مي كرد اين فوتبال جز بر سر كوبيدن چه چيزي دارد ؟ فوتبالي كه رئيس فدراسيون فوتبالش در به اصطلاح ويژه نامه نوروزي جرايد صحبت از سبزه گره زدن براي گرفتن دومين زن دارد !! مي تواند به نتيجه برسد ؟ نگاهي به ويژه نامه مي كنيم عكس هائي از ستاره هاي پوشالي فوتبال گذاشته است عكس جواد نكونام سر دسته است او همان كسي است كه بد ترين بازيكن ايران و صد افسوس كه كاپيتان تيم ملي ما در سال گذشته بود اما در صدر عكسها است در كنار او عكس كريم باقري است او همان كسي است كه به هر دليل پشت به تيمي كرد كه با او قرار داد داشت عكس هاي بعدي جالب تر است عكس از نيكبخت واحدي و عليرضا حقيقي هستند براستي اين دو بازيكن چه گلي بر سر فوتبال ما زده اند كه زينت بخش ويژه نامه نوروزي شده اند در ادامه عكسهاي محسن خليلي !! مجتبي جباري بودند چه بگويم و... آيا با حضور نيكبخت واحدي و عليرضا حقيقي در عيدانه جريده اي نبايد دو مشت بر سر خود بكوبيم ؟ آخر خليلي و جباري شاهكار در سال گذشته انجام داده اند ؟در سوي ديگر حكايتهاي سال پيش را به ياد مي آوريم از ياد نبرديم كه اسم تيم ملي ايران را " شاهزادگان پارسي " گذاشتند اما سر مربي تيم ملي ايران به اصرار حتي در مقابل خبر نگاران ايراني به انگليسي حرف مي زد تا بگويد غريبه است و او چقدر مفتخر است كه او را آمريكائي – ايراني بخوانند و صد البته او ايراني را دوست دارد كه برگهاي سبز دلار كودكان گرسنه اين ديار كه حتي فرصتي ندارند چشمهاي آسيب ديده از ظلم ديگري را درمان كنند و او در اين ديار تنها نيست آري بايد بر سر خود كوبيم در فوتبالي كه استقلال و پرسپوليس در ته جدول رقابتهاي ُآسيائي هستند و تازه نصف بيشتر مطالب روزنامه ها به اين دو تيم ربط دارد بايد مشتها را كوبيد در فوتبالي كه رئيس فدراسيون فوتبال در كنار آرزوي زن دوم داشتن وعده مي دهد كه عيدانه به ملت ايران عقد قرار داد با سر مربي تيم ملي فوتبال است نبايد مشت كه هيچ بلكه خاك بر سر اين فوتبال ريخت ؟ در فوتبالي كه حقارت و نكبت و كوته بيني و كوته انديشي از سر و روي آن مي بارد اما باز رئيس سازمان تربيت بدني از جهاني بودن فوتبال در كنار كشتي مي گويد ( كه البته چندان حرفهاي او را جدي نمي گيريم وقتي او مي گويد در سال 1389 فدراسيون ناكام نداشتيم خوب اين حرف هم به زعم او درست است ) بايد بر سر ش گل گرفت در فوتبالي كه همه چيز بر پايه نخوت و لمپنيزم و ندانم كاري است و شاهد آن ورشكستگي از بعد مالي و نتيجه هست بايد هم بر سر كوبيد در فوتبالي كه هنوز دلخوش به دربي قلابي سرخ و آبي هستيم زيرا قرار است اين دو تيم يك بازي حساس براي هيچ انجام دهند باز هم بايد گردن افراشيم و يا مشت بر سر كوبيم ؟ در فوتبالي كه تعداد دلالان و هوچي ها و قلابي سلطان وشهريار و امپراتور و ژنرال و... به فراواني يافت مي شود باز هم بايد خاك بر سري نباشد ؟ نه بيائيم حقيقت بگوئيم فوتبال ما به واقع صفر است بايد تنها مشت بر سر و سينه ما كوبد افسوس ...تورج عاطف/ www.tourajateef.blogfa.com