ورود

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : احساس



تووت فرنگی
14th March 2011, 11:12 PM
آنقدر چیزها اتفاق می افتد که نمی دانم از کدامشان شروع کنم.


احساس می کنم در فیلمی بازی می کنم با حرکت تند.


احساس می کنم زمان به سرعت می گذرد.


شاید برای این است که روزها کوتاه و کوتاهتر می شوند.


گویی از کنار لحظه ها می گذرم


این روزها بدون اینکه آنها را زندگی کرده باشم.


انسانی هستم سرما خورده با خوشمزه ترین غذا


که در دهانش عاری از هر گونه مزه و طعمی است.


همه چیز در ذهنم معلق است.


در باره همه چیز میتوانم بنویسم


و لی نمی دانم


چرا همیشه آنقدر طولش می دهم که دیر می شود


و موضوع اهمیتش را از دست می دهد.


آنوقت نوشتن می شود یک لیوان چای سرد


که دیگر میل نوشیدنش را ندارم.


حالت آدمی را پیدا می کنم


که دیر سر قرارش رسیده باشد.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد