عشقبازی به همین آسانی است...

[7raha7]

عشقبازی به همین آسانی است...

که گلی با چشمی

بلبلی با گوشی

رنگ زیبای خزان با روحی

نیش زنبور عسل با نوشی

کارهمواره باران با دشت

برف با قله کوه

رود با ریشه بید

باد با شاخه و برگ

ابر عابر با ماه

چشمه ای با آهو،برکه ای با مهتاب

و نسیمی با زلف

دو کبوتر با هم

وشب و روز و طبیعت با ما



عشقبازی به همین آسانی است...

شاعری با کلماتی شیرین

دست آرام و نوازش بخش بر روی سری

پرسشی از اشکی

وچراغ شب یلدای کسی با شمعی

و دل آرام و تسلا

و مسیحای کسی یا جمعی



عشقبازی به همین آسانی است...

که دلی را بخری

بفروشی مهری

شادمانی را حراج کنی

رنج ها را تخفیف دهی

مهربانی را ارزانی عالم بکنی

وبپیچی همه را لای حریر احساس

گره عشق به آنها بزنی

مشتری هایت را با خود ببری تا لبخند



عشقبازی به همین آسانی است...

هر که با پیش سلامی در اول صبح

هرکه با پوزش و پیغامی با رهگذری

هرکه با خواندن شعری کوتاه با لحن خوشی

نمک خنده بر چهره در لحظه کار

عرضه سالم کالای ارزان به همه

لقمه ی نان گوارایی از راه حلال

و خداحافظی شادی در آخر روز

و نگهداری یک خاطر خوش تا فردا

و رکوعی و سجودی با نیت شکر

عشقبازی به همین آسانی است...



مجتبی کاشانی

[BEN HOR]

به مجنون گفت روزی عیبجویی*******که پیدا کن به از لیلی نکویی
که لیلی در چشم تو حوری است******به هر جزوی ز حسن او قصوری است
ز حرف عیبجو مجنون بر اشفت*******در ان اشفتگی خندان شد و گفت
اگر در دیده مجنون نشینی********به غیر از خوبی لیلی نبینی
تو کی دانی که لیلی نکوست********کزو چشمت همین بر زلف و رویست
تو قد بینی مجنون جلوه ناز********تو ابرو,او نگاه ناوک انداز
تو مو بینی و مجنون پیچش مو*****تو ابرو,او اشارتهای ابرو
دل مجنون ز شکر خنده خون است*******تو لب بینی و دندان که چون است
کسی کاو را تو لیلی کرده ای نام******نه ان لیلی ست کز من برد ارام
اگر می بود لیلی بد نمی بود********تورا رد کردن او حد نمی بود

[7raha7]

ممنوووووووووووووووووووووو ن از توجهت دوست خوبم!