PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : داستا يوفسكي



ساسي
2nd March 2011, 10:26 PM
فئودور میخاییلوویچ داستایوفسکی



ترجمان متفاوت نام این نویسنده را به اشکالمتفاوتی در فارسی نوشته‌اند: «داستایوفسکی»، «داستایِفسکی» و«داستایِوسکی» که به نظر می‌رسد آخری نزدیک به تلفظ نام او در زبان انگلیسی است و به همان شکل درفارسی

ثبت شده‌است. خشایار دیهیمی در ترجمهٔ زندگینامه‌ٔ داستایوسکی نوشتهٔادوارد هلت کار نام او را به شکل

«داستایفسکی» آورده‌است.

نام کوچکاو نیز در متون ترجمه‌شده به اشکال «فیودور» و «فئودور» آمده‌است.

زندگی

فیودور میخاییلوویچ فرزند دوم خانوادهداستایوسکی در ۳۰ اکتبر ۱۸۲۱ به دنیا آمد. پدرش پزشک بود و از

اوکراین بهمسکو مهاجرت کرده بود و مادرش دختر یکی از بازرگانان مسکو بود. در ده سالگی والدینش

مزرعه‌ای کوچک در حومه شهر تولا در نزدیکی مسکو خریدند که از آن به بعدتابستان‌ها را در این مکان

می‌گذراندند.


در ۱۸۳۴ همراه بابرادرش به مدرسهٔ شبانه‌روزی منتقل شدند و سه سال آنجا ماندند. در پانزده سالگیمادرش از

دنیا رفت. در همان سال امتحانات ورودی دانشکدهٔ مهندسی نظامی رادر پترزبورگ با موفقیت پشت سر گذاشت و

در زانویه ۱۸۳۸ وارد دانشکده شد. درتابستان ۱۸۳۹ خبر فوت پدرش به او رسید.

در ۱۸۴۳ با درجه افسری از دانشکدهنظامی فارغ‌التحصیل شد و شغلی در ادارهٔ مهندسی وزارت جنگ به دست

آورد. تاتابستان ۱۸۴۴ سهم ارث پدری‌اش به موجب ولخرجی‌های مختلف به اتمام رسید. اوژنیگرانده اثر بالزاک

را ترجمه کرد. در همین سال از ارتش استعفاداد.

در زمستان ۱۸۴۴-۱۸۴۵ رمان کوتاه مردم فقیر را نوشت که بدین وسیله واردمحافل نویسندگان بزرگ روسی شد

و برای خود شهرتی کسب کرد. در طی دو سال بعدداستان‌های همزاد، آقای پروخارچین و خانم صاحبخانه را

نوشت.

در سال۱۸۴۹توسط پلیس مخفی به جرم براندازی دستگیر شد. دادگاه نظامی برای او تقاضای حکماعدام کرد که

در ۱۹ دسامبر مشمول تخفیف شد و به چهار سال زندان و سپس خدمتدر لباس سرباز ساده تغییر یافت.

در زمان تبعید و زندان حملات صرع که تاپایان عمر گرفتار آن بود بر او عارض گشت. در ۱۵ فوریه ۱۸۵۴ از

زندان بیرونآمد تا دورهٔ بعدی مجازاتش را در لباس سرباز عادی طی کند. به عنوان مأمور خدمت درگردان هفتم

پیاده نظام سیبری به سمیپالاتینسک اعزام شد.

در ۶ فوریه۱۸۵۷بعد از دو سال عشق جانفرسا با «ماریا دیمیتریونا» بیوهٔ یک کارمند گمرک ازدواجکرد. در

بهار ۱۸۵۹ استعفایش از ارتش پذیرفته شد و توانست به نزدیکی مسکونقل مکان کند. دو داستان خواب عموجان و

دهکدهٔ اشپیانچیکوو را نوشت و بهچاپ رسانید. عرض‌حالی برای الکساندر دوّم فرستاد و بدین وسیله اجازه یافت به

پترزبورگ برود.

در نشریه‌ای که برادرش منتشر می‌کرد ‐ «ورمیا» ‐شروع به روزنامه‌نگاری کرد. از ژوئن تا اوت ۱۸۶۲ به

اروپا سفر کرد. داستانیبه نام ماجرای بی‌شرمانه را در «ورمیا» به چاپ رسانید. در ماه ژوئن ۱۸۶۳ «ورمیا»

تعطیل شد. قسمتی از تابستان و پاییز ۱۸۶۳ را با معشوقش در اروپا گذراند. در۱۰ژوئیه ۱۸۶۴ «میخاییل

داستایوسکی» برادر بزرگش درگذشت. در ۱۶ آوریل ۱۸۶۴ماریا دیمیتریونا درگذشت.

در فاصله سال‌های ۶۴-۱۸۶۲ کتاب‌های خاطرات خانهمردگان و آزردگان را به چاپ رسانید.

در ۱۸۶۶ جنایت و مکافات را نوشت و دراکتبر همان سال رمان قمارباز را در ۲۶ روز نوشت این کار با

تندنویسی «آناگریگوریونا» انجام شد. در ۱۵ فوریه ۱۸۶۷ با آنا ازدواج کرد و در آوریل همان سال باهمسرش

به اروپا سفر کرد و تا تابستان ۱۸۷۱ به روسیه بازنگشت. در این سفربارها پول خود را در قمار از دست داد.

سال اول سفر را در سوئیس و سال دومرا در ایتالیا و دو سال آخر را در دِرِسدِن گذراند.

در فوریهٔ سال ۱۸۶۸دخترش «سوفیا» به دنیا آمد که بیشتر از سه ماه زنده نماند. نوشتن ابله را در ژانویه۱۸۶۹

در فلورانس به پایان رسانید و همیشه شوهر را در پاییز همان سال دردرسدن نوشت. در ماه سپتامبر ۱۸۶۹ دختر

دومش به نام «لیوبوف» به دنیاآمد.

در ژوئبه ۱۸۷۱ نوشتن جن‌زدگان را به پایان رسانید. در تابستان همان سالپسرش به نام «فدیا» به دنیا آمد.

در آغاز سال ۱۸۷۳ سردبیر مجلهٔ «گراژدانین» شد و تا ماه مارس سال بعد به این کار ادامه داد. جوان خام را

درزمستان ۷۵‐۱۸۷۴ نوشت که در طول سال ۱۸۷۵ در مجله «اوتچستیه زابیسکی» انتشاریافت.

«آلیوشا» آخرین فرزندش در ماه اوت ۱۸۷۵ به دنیا آمد که در سه سالگی براثر حمله صرع در گذشت.

یادداشت‌های روزانهٔ نویسنده را طی سال‌های ۷۷‐۱۸۷۶به همین نام در روزنامه منتشر کرد.

برادران کارامازوف در طول سال‌های۷۹‐۱۸۸۰به تدریج در «روسکی وستنیک» منتشر شد .

در جشن سه روزه بزرگداشتپوشکین در پی سخنرانی‌اش به اوج شهرت و افتخار در زمان حیاتش رسید و

سرانجام در اوایل فوریه سال ۱۸۸۱ در اثر خونریزی ریه درگذشت.

آثار

مردم فقیر

برادرانکارامازوف

جنایات و مکافات

ابله

قمارباز

جنزدگان(تسخیرشدگان)
خطابه ی پوشکین

خاطرات خانه مردگان

شبهایسپید

دفتر یادداشت روزانهٔ یک نویسنده

همیشه شوهر

یادداشت هایزیر زمینی

جوان خام

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد